Document Type : Original Article
Authors
1 Department of Geology, Faculty of Science, University of Isfahan, Isfahan, Iran
2 Department of Mining Engineering, Isfahan University of Technology, Isfahan, Iran
Abstract
Keywords
از دیرباز بررسیهای گوناگونی درباره وابستگی عمومی کانسارها با دایکها انجام شده است (Lewis, 1955; Mookher Jee, 1970; Papezik et al., 1981; Alaminia et al., 2013). برای نمونه، در معدنهای مس شمال شیلی، کانیسازی مسِ نوع استراتاباند با دایکها و سنگهای آتشفشانی میزبان ارتباط سنی دارند (Aguilera et al., 2005; Ramirez et al., 2006). همچنین، دسته دایکهای کویناوی همراهی خوبی با کانسارهای سولفیدی در بسیاری از معدنهای مس انتاریو و شمالباختریِ کبک (کانادا) نشان میدهند (Bornhorst and Barron, 2011). در جنوبخاوری اردستان (شمالخاوری اصفهان) رخنمونهای فراوانی از کانیسازی مس همراه با دسته دایکهای فراوان دیده میشوند.
بررسیهای بسیاری روی دایکهای اردستان (شمالخاوری اصفهان) انجام شده است. برخی از آنها عبارتند از بررسیهای Zahedi و Amini (1983) و Radfar (1999) که بهترتیب نقشههای زمینشناسی کاشان و اردستان را تهیه کردهاند. همچنین، Mohmmadi (1995) آغاز فعالیت آتشفشانی جنوبخاوری اردستان را ائوسن زیرین و اوج فعالیت آنها را در ائوسن میانی و بالایی میداند. برپایه پیشنهاد Yeganefar (2007)، آنها از سری ماگمایی کالکآلکالن هستند و در پهنه فرورانش حاشیه فعال قارهای پدید آمدهاند. Jabbari و همکاران (2010) پیدایش دایکهای بازالتی جنوبباختری اردستان را پیامد آمیختگی ماگماییِ دو ماگمای بازالتی دانستهاند. Sadeghian و Ghaffari (2011) دایکهای پیش از توده ظفرقند و همزمان با آن را گواهی برای رویداد آمیختگی ماگمایی دانستهاند. Yeganefar و همکاران (2013) سنگهای آتشفشانی در باختر نایین تا جنوب اردستان را از دیدگاه ویژگیهای زمینشیمیایی به پنج گروه (زیرکونیم پایین، پتاسیم بالا، توریم بالا، نیوبیم بالا و دسته آداکیت) ردهبندی کردهاند که در فاصله 5/26 تا 7/18 میلیون سال پیش پدید آمدهاند. Kananian و همکاران (2014)، دایکهای منطقه نصرند (جنوبخاوری اردستان) را بررسی کرده و این سنگها را از یک خاستگاه متابازالتی و آلایش با پوسته قارهای دانستهاند. با وجود این، برخی دایکهای مافیک که دارای کانیسازی مس هستند تا کنون بررسی نشدهاند. پیدایش این دایکها پس از فعالیت آتشفشانی ائوسن میانی تا بالایی روی داده است؛ بهگونهایکه سنگهای آذرین ائوسن بالایی را قطع کردهاند.
بررسیهای دقیق زمینشیمیایی و کانیشناسی دایکها و بررسی رابطه آنها با کانیسازی منطقه ضروری بهنظر میرسد. در این پژوهش، روابط صحرایی میان دایکها با کانیسازی بررسی شده و یافتههای جدیدی از سنگشناسی، زمینشیمی و پهنه زمینساختی دایکهای جنوبخاوری اردستان بهدست آمده است که میتواند به شناخت پیدایش کانیسازی همراهشان کمک کند.
روش انجام پژوهش
برای دستیابی به اهداف این پژوهش، دایکها از بیش از 20 نقطه گوناگون بازدید و نمونهبرداری شد. افزونبر بررسیهای صحرایی، بررسیهای سنگنگاری روی 30 مقطع نازک و 12 مقطع صیقلی انجام شد. پس از بررسی میکروسکوپیِ کانیشناسی، 5 نمونه از دایکهای خاوری- باختری و 4 نمونه از دایکهای شمالباختری- جنوبخاوری که کمترین هوازدگی و دگرسانی را داشتند و همچنین، یک نمونه دگرسان برگزیده شدند. سپس با چکش دستی خرد و در هاون آگات تا اندازه 200 مش پودر شده و برای تجزیه اکسیدهای اصلی و عنصرهای فرعی به دانشگاه سالزبورگ اتریش فرستاده شدند. مقدار عنصرهای اصلی و فرعی کل سنگ، بهجز عنصرهای خاکی نادر، به روش MicroXRF (مجهز به ابزار Bruker S4) تجزیه شد. مقدار توریم در 5 نمونه از دو دسته دایک، با پرتوسنج گاما اندازهگیری شد. نمودارهای پترولوژیک با نرمافزارهای GCDKIT (2008 ©) و EXCEL (2013 ©) رسم شدند.
زمینشناسی
گستره بررسیشده در 12 کیلومتری جنوبخاوری اردستان، در بخش میانی و حاشیه بیرونی پهنه آتشفشانی ارومیه-دختر و درکنار پهنه ایران مرکزی جای دارد. این منطقه با گستردگیِ نزدیک به 30 کیلومتر مربع در محدوده ´24 °52 تا ´28 °52 طول جغرافیایی خاوری و ´14 °33 تا ´17 °33 عرض جغرافیایی شمالی در خاوریترین بخش نقشة زمینشناسی 1:100000 اردستان است (Radfar, 1999).
در این منطقه، سنگهای آتشفشانی از کهنترین و گستردهترین رخنمونها و دایکها از جوانترین سنگهای آذرین هستند. بیشتر دایکها بهصورت دسته دایک در سنگهای آتشفشانی نفوذ کردهاند (شکل 1). سنگهای آتشفشانی در مناطق کمارتفاع با کنگلومرای پلیژنتیک نئوژن و رسوبهای آبرفتی پوشیده شدهاند.
شکل 1- نقشه زمینشناسی منطقه بررسیشده در جنوبخاوری اردستان (برگرفته از نقشه 1:100000 اردستان، با تغییرات اندک از Radfar (1999). در باختر و مرکز این محدوده، کانیسازی عیار بالای مس رخ داده است.
(الف) سنگهای آتشفشانی و آذرآواری: بیشتر بلندیهای منطقه از سنگهای آتشفشانی و آذرآواری ساخته شدهاند (شکل 2- A). بازه ترکیبی آنها آندزیت، آندزیتبازالت و تراکیآندزیت بوده و دارای سن ائوسن میانی تا بالایی هستند (Radfar, 1999). در میان سنگهای آتشفشانی بازالتی و آندزیتبازالتی، بخشهای سرخرنگی است که هماتیتیشدن گسترده در آنها تغییر رنگشان را در پی داشته و نشاندهندة رویداد موضعی هوازدگی در محیط ساحلی هستند (شکل 2- B).
شکل 2- تصویرهای صحرایی از منطقه بررسیشده در جنوبخاوری اردستان (شمالخاوری اصفهان): A) بلندیهای منطقه که از آندزیتبازالتها ساخته شدهاند و سنگ میزبان کانیسازی مس هستند (دید بهسوی جنوبباختری)؛ B) مرز آشکارِ آندزیتبازالت هماتیتی شده (paleosols) با تراکیآندزیت؛ C) رگههای کوارتز و کلسیت که به موازات دایک مافیک کلریتیشده دیده میشوند؛ D) دایک مافیک کلریتیشده و دارای کانیسازی مس، آندزیتبازالت هماتیتیشده را قطع کرده است.
نبود گدازههای بالشی در واحد آتشفشانی این پهنه نشان میدهد که واحدهای سنگی در محیط زیردریایی ژرف پدید نیامدهاند. در بخشهای باختری و جنوبی این محدوده، سنگهای آذرآواری اسیدی بهصورت نهشتههای ایگنمبریت با بافت جریانی و با سن ائوسن میانی تا بالایی (Radfar, 1999) رخنمون کمی دارند. دارابودن سنگهای آتشفشانی- آذرآواری نشانة پیدایش این سنگها در محیط خشکی و نزدیک به خشکی و یا دریایی کمژرف است (Radfar, 1999). توفهای اسیدی بیشتر با ترکیب داسیت و بهصورت رخنمون کوچکی در جنوبباختری منطقه دیده میشوند. در سنسنجی جدیدِ Chiu و همکاران (2013)، سن سنگهای آتشفشانی منطقه نایین (جنوبخاوری منطقه بررسیشده) 26 تا 30 میلیون سال (الیگوسن) بهدست آمده است.
(ب) سنگهای نیمهژرف: جوانترین واحد سنگشناسی آذرین، دایکها و گاه استوکهای کوچک هستند. این دایکها بیشتر بهصورت دسته دایک و به موازات یکدیگر در سنگهای آتشفشانی نفوذ کردهاند. بیشترین رخنمون دایکها در بخش مرکزی محدوده درفاصلة گسل خاوری- باختری کچومثقال و گسل شمالباختری- جنوبخاوری کاشان دیده میشود (شکل 1). دایکها ترکیب گابرو، گابرودیوریت و پیروکسندیوریت دارند و به رنگهای سبز و خاکستری تا سیاه و بهصورت صلب و سخت در سطح زمین دیده میشوند. آنها رخنمونهایی با پهنای کمتر از 1/0 تا 2 متر، درازای نزدیکبه 5 تا بیش از 100 متر دارند و بیشترشان را میتوان با شیب 60 تا 85 درجه بهسوی جنوبخاوری روی زمین ردیابی کرد (شکلهای 2- C و 2- D). دایکهای این منطقه در نقشه زمینشناسی 1:100000 اردستان (Radfar, 1999)، روند شمالباختری- جتوبخاوری دارند؛ اما در بررسیهای صحرایی دو روند کمابیش خاوری- باختری و شمالباختری- جنوبخاوری برای آنها شناسایی شد. برپایه ترکیب و ارتباطات زمانی، دایکها به دو گروه ردهبندی میشوند: دایکهای گروه اول شمالباختری- جنوبخاوری بوده و در راستای گسلهای اصلی منطقه هستند؛ دایکهای گروه دوم خاوری- باختری بوده و کمابیش بر گسلهای فرعی عمود هستند (شکل 1). حضور این دایکها و پراکندگی آنها در سراسر منطقه بررسیشده نشاندهندة جایداشتن مخزن ماگمایی در زیر این منطقه است که پس از پایان فوران ماگمایی به شکل تأخیری در واحدهای آتشفشانی تزریق شدهاند. بهنظر میرسد دایکها در مسیر گسلها پدید آمدهاند. بر پایه یافتههای صحرایی، Jabbari و همکاران (2010) دایکهای جنوب اردستان را جوانتر از الیگوسن دانستهاند و سن آنها را میوسن میدانند. برپایه سن تودههای مشابه در نقاط همجوار محدوده جنوبخاوری اردستان، Chiu و همکاران (2013) سن ماگماتیسم کالکآلکالن ارومیه-دختر را میوسن میانی (Ma ~10) دانستهاند.
(پ) سنگهای رسوبی: سنگهای رسوبی شامل کنگلومرای نئوژن و رسوبهای آبرفتی جوان هستند. کنگلومرای نئوژن یک کنگلومرای پلیژنتیک است که بخشهای سازندة آن از قطعات سنگهای آذرین شامل گابرو، گرانودیوریتهای اپیدوتیشده و کلریتیشده، آتشفشانیهای کلریتیشده و زئولیتیشده، قطعات میلونیتی، رگههای کوارتزی تخریب شده و قطعات از سنگهای دارای اکسیدهای مس ساخته شدهاند. اندازه قطعات یادشده بسیار متغیر بوده و از چند میلیمتر تا نزدیک به نیم متر است. رسوبهای آبرفتی جوان بیشتر در منطقه پست و کمارتفاع یا مسیر آبراههها یافت میشوند. این رسوبها دارای ترکیب متنوعی هستند و بیشتر از لیتولوژی سنگهای مجاور و پیرامون خود پیروی میکنند.
سنگنگاری دایکها
رخنمونهای دایکهای گروه اول با رنگ خاکستری سیاه و در راستای گسلهای اصلی منطقه، دورتر از ناحیه کانیسازی دیده میشوند. این دایکها ترکیب گابرو و گابرودیوریت دارند و بهصورت ریزدانه با بافت اینترگرانولار و میکرولیتی هستند. پلاژیوکلاز و گاه کلینوپیروکسن (کمتر از 5 درصد حجمی) و الیوین از کانیهای اصلی سنگ و مگنتیت از کانیهای فرعی آن هستند. پلاژیوکلازها گاه سوسوریتی شدهاند و کلینوپیروکسنها اورالیتی شده و به آمفیبول (ترمولیت و اکتینولیت)، کلریت و اپیدوت تجزیه شدهاند (شکلهای 3- B و 3- A).
شکل 3- تصویرهای میکروسکوپی از دایکهای جنوبخاوری اردستان (شمالخاوری اصفهان): A) بافت میکرولیتی در میکروگابرو (دایکهای دسته اول)؛ B) کانی اکتینولیت بهصورت ثانویه در زمینه سنگ میکروگابرو پدید آمده است (دایکهای دسته اول)؛ C) پیروکسندیوریت (دایکهای دسته دوم)؛ D) گابرو دیوریت با بافت پورفیری و زمینة کمی کلریتیشده و اپیدوتیشده (دایکهای دسته دوم) (Pl=plagioclase; Opq=opaque mineral; Cpx=clinopyroxene; Act=actinolite; Ep=epidote; Chl= chlorite; Whitney and Evans, 2010)
دایکهای گروه دوم که در نزدیک کانیسازی دیده میشوند دارای ترکیبی از پیروکسندیوریت، سینوگابرو و گابرو بوده به رنگ سبز هستند و نسبت به گسلهای فرعی منطقه روند کمابیش عمودی دارند. این دایکها بافت پورفیری، غربالی و اینترگرانولار دارند. بافت غربالی میتواند نشاندهندة نبود شرایط تعادل در پهنه پیدایش باشد. دیدگاه تبلور، ابعاد این گروه درشتتر از دایکهای گروه اول است. پلاژیوکلاز و کلینوپیروکسن (اوژیت) از کانیهای اصلی (شکل 3- C) و آپاتیت، مگنتیت و اندکی پیریت از کانیهای فرعی سنگ بهشمار میروند. کانیهای کدر با فراوانی تا 5 درصد حجمی، فراوانترین کانیهای فرعی در این گروه از دایکها هستند. سوزنهای آپاتیت بهفراوانی درون پلاژیوکلازها دیده میشود. کانیهای مافیک گاه به کلریت، ترمولیت، اکتینولیت و کلسیت تجزیه شدهاند (شکل 3- D).
برپایه بررسیهای سنگنگاری، پیدایش این دایکها در دو مرحله روی داده است. در مرحله اول کانیهای بیآب (مانند: الیوین، کلینوپیروکسن، پلاژیوکلاز، مگنتیت و پیریت) پدید آمدهاند. کانیهای سنگین در بخش زیرین و کانیهای سبک (مانند: پلاژیوکلازها) در بخش بالای مخزن ماگمایی انباشته میشوند. به این ترتیب مذاب بجامانده که آبدار بوده است توانسته با کانیهای نخستین واکنش داده و در مرحله دوم کانیهای آبدار آمفیبول (اکتینولیت و ترمولیت) را پدید آورد.
کانیسازی
رخنمونهای فراوانی از کانیسازی مس در فاصله میان دو گسل راستگرد کچومثقال و کاشان در جنوبخاوری اردستان دیده میشوند (شکل 1). کانیسازی مس در توالی ستبری از سنگهای آتشفشانی با ترکیب آندزیت و آندزیتبازالتها به سن ائوسن میانی تا بالایی رخ داده است. کانیسازی بیشتر بهصورت رگهای (شکل 4- A) و به موازات دایکهای گروه دوم روی داده است (شکل 2- C). رخنمون بسیار محدودی از برشهای گرمابی (هیدروترمالی) همراه با کانیسازی در منطقه دیده میشود. روند رگهها از راستای گسلهای منطقه پیروی میکند و بیشتر روند خاوری- باختری نشان میدهد. ستبرای ناحیههای کانیسازی 1/0 تا 4 متر با درازای 10 متر و بیشتر است و گاه تا درازای کمتر از 100 متر نیز دنبال میشوند. شیب رگهها از 50 تا 85 درجه است. عیار مس 17/1 تا 47/11 درصد و عیار نقره 8/1 تا 198 گرمدرتن است (Salehi et al., 2016) و با دور شدن از دو گسل اصلی، عیار آنها کاهش مییابد. کانههای اصلی سولفیدهای مس بیشتر کالکوسیت، بورنیت، کوولیت و دیژنیت و کانیهای منطقه اکسیدی بیشتر مالاکیت و آزوریت هستند (شکلهای 4- B و 4- C). کانیسازی در مناطق نفوذپذیر سنگ دیواره شناسایی شد و در سطح زمین، ترکیبی از سولفیدها و اکسیدهای مس رخنمون دارند (شکل 4- A). مجموعه کانیهای کالکوپیریت، اسپیکیولاریت، اپیدوت، کوارتز و کلسیت (شکل 5) از کانیهای همراه است. بافت اصلی کانیسازی شامل پرکننده فضای خالی، قشرگونه، افشان، رگه، رگچهای، جانشینی (کوولیت و دیژنیت اطراف کالکوسیت) و در هم رشدی بورنیت با کالکوسیت (پیدایش همزمان) است (شکل 4- D).
شکل 4- کانیسازی و دگرسانی منطقه جنوبخاوری اردستان (شمالخاوری اصفهان): A) کانیهای اپیدوت و مالاکیت کانیسازی کالکوسیت و رگه کوارتز را در برگرفتهاند؛ B) حضور کالکوسیت و مالاکیت در رگچهها؛ C) کالکوسیت بهصورت پرکننده فضا و کوولیت و دیژنیت بهصورت جانشینی و اسپیکیولاریت، در پیرامون کانیسازی دیده میشوند؛ D) کلسیت بهصورت تأخیری کانیهای دگرسانی کلینوزوئیزیت، اپیدوت و پرهنیت را فراگرفته است (Cal=calcite; Ep=epidote; Qz=quartz; Prh=prehnite; Czo=clinozoisite; Cc=chalcocite; Cv=covellite; Dg=digenite; Sp=Specularite; Whitney and Evans, 2010)
شکل 5- نمودار کانیهای همایند (پاراژنز) فلزی و باطله همراه، از محدوده جنوبخاوری اردستان (شمالخاوری اصفهان)
زمینشیمی دگرسانی
اپیدوتیشدن، کلریتیشدن و کلسیتیشدن از دگرسانیهای پراکنده در منطقه هستند. همراهی اپیدوت و کوارتز بیشتر در نزدیک رگههای کانیسازی بهچشم میخورد. شدت دگرسانی با دو نشانه زمینشیمیایی AI و CCPI بررسی شد.
نشانه دگرسانی ایشیکاوا:
[AI=100×(MgO+K2O/(MgO+K2O+CaO+Na2O] (Ishikawa et al., 1976)
نشانه کلریت-کربنات:
[CCPI=100×(FeO+MgO)/(FeO+MgO+Na2O+K2O)] (Large et al., 2001)
نتایج تجزیه زمینشیمیایی همه نمونههای دایک (جدول 1) در نمودار دگرسانی جای گرفتند. همه نمونهها دگرسانی کلریتی-اپیدوتی کمی را نشان میدهند (شکل 6). نمونه دگرسانی در گسترۀ اپیدوتی جای گرفته است (شکل 6).
جدول 1- دادههای تجزیه زمینشیمیایی دایکهای منطقه جنوبخاوری اردستان (شمالخاوری اصفهان) با روش XRF. عنصرهای اصلی و عنصر فلوئور برپایه درصد وزنی و عنصرهای فرعی برپایه گرم در تن هستند (a= گابرو؛ b= پیروکسندیوریت؛ C= آندزیت دگرسان)
Sample No. |
Early dike |
Late dike |
Alteration |
||||||||
Cu III S44 |
Cu I S101 |
Cu II S159 |
Cu I S20 |
Cu III S132 |
BH 5, 5.2 |
BH 14, 6.5 |
BH5, 25 |
Cu II S161 |
Al II S41 |
||
a |
a |
b |
b |
a |
a |
a |
a |
b |
c |
||
SiO2 |
45.81 |
46.72 |
51 |
52.79 |
46.73 |
46.92 |
48.99 |
49.87 |
50 |
59.79 |
|
TiO2 |
1.09 |
0.9 |
1.05 |
0.8 |
1.06 |
1.15 |
1.05 |
1.01 |
1.3 |
0.7 |
|
Al2O3 |
16.76 |
16.97 |
16.41 |
17.89 |
15.71 |
17.34 |
16.71 |
16.91 |
16.78 |
12.42 |
|
Fe2O3 |
9.95 |
10.37 |
8.18 |
8.09 |
8.54 |
9.89 |
8.87 |
8.77 |
10.6 |
9.08 |
|
FeOt |
8.95 |
9.33 |
9.38 |
7.28 |
7.68 |
8.90 |
7.98 |
7.89 |
7.36 |
8.17 |
|
MnO |
0.38 |
0.53 |
0.16 |
0.14 |
0.23 |
0.34 |
0.2 |
0.16 |
0.17 |
0.24 |
|
MgO |
6.87 |
7.68 |
6.01 |
5.01 |
7.81 |
10.14 |
6.24 |
7.06 |
5.81 |
0.3 |
|
CaO |
5.58 |
5.7 |
6.51 |
7.71 |
8.39 |
3.92 |
4.73 |
4.66 |
5.01 |
15.03 |
|
Na2O |
4.61 |
3.97 |
4.54 |
3.49 |
3.5 |
3.43 |
3.07 |
3.31 |
5.08 |
0.21 |
|
K2O |
1.4 |
0.92 |
1.95 |
0.76 |
2.09 |
1.95 |
2.41 |
3.51 |
1.35 |
0.06 |
|
P2O5 |
0.27 |
0.19 |
0.39 |
0.18 |
0.46 |
0.41 |
0.41 |
0.38 |
0.47 |
0.18 |
|
LOI |
6.89 |
5.64 |
3.43 |
2.82 |
5.01 |
3.95 |
6.84 |
3.61 |
3.05 |
1.62 |
|
Total |
108.56 |
108.92 |
109.01 |
106.96 |
107.21 |
108.34 |
107.50 |
98.37 |
8.77 |
106.98 |
|
F |
0.17 |
0.15 |
0.15 |
0.14 |
0.15 |
0.13 |
0.19 |
0.12 |
0.13 |
0.13 |
|
Cl |
114.7 |
150.2 |
131.9 |
85.4 |
127.9 |
214.8 |
149.1 |
313.3 |
130.8 |
55.2 |
|
S |
50 |
75 |
50 |
100 |
150 |
125 |
50 |
50 |
75 |
50 |
|
As |
5 |
28.7 |
17.5 |
8.2 |
5.2 |
5 |
24.7 |
7.8 |
5 |
34.5 |
|
Ba |
604.5 |
466.2 |
784.4 |
315.9 |
603.7 |
2036.8 |
1334 |
4296 |
665 |
9.5 |
|
Rb |
42.3 |
24.2 |
49.5 |
24.6 |
59.9 |
74.1 |
65.1 |
108.5 |
39.3 |
< 5 |
|
Th |
- |
3.1 |
- |
3.1 |
- |
- |
3.3 |
3.2 |
3.3 |
- |
|
Sr |
202.1 |
361.5 |
239.4 |
380.4 |
432 |
433.3 |
319.4 |
507.1 |
365.9 |
1414 |
|
Zr |
104.5 |
71.1 |
132.9 |
106.2 |
113.4 |
119.3 |
133.4 |
136.4 |
132 |
67.7 |
|
Nb |
7 |
5.1 |
15.4 |
5.5 |
11.1 |
9.4 |
14.9 |
17 |
6.3 |
10 |
|
Ni |
42.6 |
38.1 |
51.3 |
33.6 |
126.4 |
47.5 |
61.1 |
59.2 |
14.8 |
10.6 |
|
Pb |
5.6 |
40.9 |
9.4 |
16 |
9.9 |
6.2 |
13.2 |
3 |
110.9 |
120 |
|
Co |
34.7 |
34.2 |
25.1 |
23.1 |
32 |
35.2 |
27.6 |
28 |
29.3 |
4.1 |
|
Zn |
334.6 |
681.1 |
107.2 |
95.1 |
286.3 |
286.4 |
125.8 |
140.2 |
99.3 |
15.5 |
|
Cr |
60.6 |
85.9 |
91.7 |
43.9 |
230.3 |
105.9 |
128 |
110.6 |
38.1 |
82.7 |
|
V |
243.3 |
249.3 |
179.9 |
185.8 |
197 |
247 |
186.6 |
200.6 |
286.9 |
322.3 |
|
Y |
22.4 |
17.8 |
21.3 |
25 |
20.2 |
26.3 |
22.9 |
21.6 |
28 |
14.8 |
|
Ga |
17.7 |
20 |
15.6 |
16.7 |
16.7 |
17.5 |
16.8 |
12.7 |
18.5 |
27.6 |
|
Sc |
28.1 |
26.2 |
21.4 |
22.8 |
18.8 |
30.3 |
21.6 |
19.5 |
28.5 |
21.1 |
|
La |
28.9 |
21.4 |
27 |
18.8 |
35.8 |
32.1 |
31.9 |
41.2 |
28 |
25.4 |
|
Ce |
57.7 |
32.4 |
54.2 |
24.8 |
72 |
44.8 |
51.3 |
30.3 |
70.9 |
44.1 |
|
Nd |
16.8 |
7.3 |
24.9 |
12 |
32.7 |
24.3 |
30.2 |
31.6 |
26.3 |
5.2 |
|
W |
8.2 |
12.9 |
11.7 |
5.2 |
< 5 |
7.2 |
5.9 |
6.4 |
21.7 |
12.5 |
|
Cu |
< 10 |
27 |
310 |
43 |
10 |
704 |
< 10 |
20 |
1450 |
< 10 |
|
Rb/Sr |
0.14 |
0.17 |
0.21 |
0.20 |
0.21 |
0.06 |
0.07 |
0.10 |
0.21 |
|
|
Sr/Y |
21.39 |
16.48 |
11.24 |
13.95 |
23.48 |
15.22 |
20.31 |
24.83 |
9.02 |
|
|
La/Nb |
3.23 |
3.41 |
1.75 |
2.14 |
2.42 |
3.42 |
4.20 |
3.13 |
4.13 |
|
|
Ba/Nb |
54.39 |
216.68 |
50.94 |
89.53 |
252.71 |
57.44 |
91.41 |
64.77 |
86.36 |
|
|
Zr/Nb |
10.22 |
12.69 |
8.63 |
8.95 |
8.02 |
19.31 |
13.94 |
11.71 |
14.93 |
|
|
شکل 6- نمودار دگرسانی AI-CCPI (Gifkins et al., 2005) بر پایه نشانه AI در برابر CCPI برای دایکهای جنوبخاوری اردستان (شمالخاوری اصفهان)
زمینشیمی عنصرهای فرار در دایکها
عنصرهای فرار کلر، فلوئور و آب در شناسایی و اکتشاف تودههای کانیساز از تودههای نابارور نقش مهمی دارند. محتوای کلر به دما و فشار ماگما بسیار حساس است (Kesler et al., 1975; Webster et al., 2009). تغییرات کلر، فلوئور و سولفور در دایکها بهترتیب 9/85 تا 3/313 گرم در تن، 12/0 تا 19/0 درصد وزنی و 50 تا 150 گرم در تن است. در نمونههای دایکهای جنوبخاوری اردستان، همبستگی میان مس با عنصرهای فرار کلر، فلوئور و گوگرد کم و بهترتیب به مقدار 22/0، 53/0- و 26/0 است (شکل 7).
شکل 7- نمودار لگاریتمی تغییرات عنصرهای فرار در دایکهای جنوبخاوری اردستان (شمالخاوری اصفهان): A) Cu در برابر S؛ B) Cu در برابر F؛ C) Cu در برابر Cl (عنصرها برپایه ppm هستند)
ویژگیهای زمینشیمیایی و سنگشناختی دایکها
دادههای تجزیه نمونههای دایکهای منطقه جنوبخاوری اردستان در جدول 1 آورده شدهاند. سیلیس در دایکها از 8/45 تا 8/52 درصد وزنی است. نمونههای دایک مقدار بالایی از Na2O+K2O (میانگین 6/5 درصد وزنی)، نسبت بالای Al2O3/TiO2 (میانگین 8/16) و MgO (میانگین 9/6 درصد وزنی) دارند (جدول 1). در نمودار زمینشیمیایی نامگذاری سنگها (TAS) برپایه تغییرات Na2O+K2O در برابر SiO2، دایکهای بررسیشدة منطقه جنوبخاوری اردستان در گسترۀ گابرو و گابرودیوریت جای دارند (شکل 8- A). با توجه به مقدار بالای اکسید عنصرهای آلکالن، نمودارهای شناسایی سریهای ماگمایی بر پایه عنصرهای نامتحرک بهکار برده شدند. در نمودار Zr در برابر P2O5، بیشتر نمونههای دایک در گسترۀ آلکالن (شکل 8- B) و در نمودار Zr در برابر Y در گسترۀ گابروهای انتقالی جای میگیرند (شکل 8- C). در شکلهای 8- B و 8- C، دو دسته دایک بهخوبی از یکدیگر شناخته شدهاند.
شکل 8- جایگاه ترکیبی دایکهای منطقه جنوبخاوری اردستان (شمالخاوری اصفهان) در نمودارهای زمینشیمیایی. A) ردهبندی و نامگذاری زمینشیمیایی با نمودار TAS (Maitre et al., 1989). در نمودار TAS، بهعلت دگرسانی نمونهها مقادیر نورم SiO2 بهکار برده شده است؛ B) شناسایی سری ماگمایی در نمودار P2O5 (برپایه درصد وزنی) در برابر Zr (برپایه ppm) (Winchester and Floyd, 1977). بیشتر نمونهها سرشت آلکالن دارند؛ C) نمودار ردهبندی Zr (برپایه ppm) در برابر Y (برپایه ppm) برای شناسایی سری ماگمایی بهکار برده شده است (Ross and Bedard, 2009). نمونهها سرشت گابروهای انتقالی دارند.
در ترکیب سنگکل هر دو دسته دایک در نمودارهای تغییرات، عنصرهای اصلی و فرعی در برابر SiO2 و MgO روند پیوسته و آشکاری نشان نمیدهند. این ناپیوستگی میتواند پیامد وقفۀ میان پیدایش دو دسته دایک دانسته شود. از سوی دیگر، در نمودارهای اکسیدهای اصلی در برابر SiO2 برای 9 نمونه دایک، همبستگی منفی با اکسیدهای Ca،Mg ، Fe، Ti و Mn دیده میشود و اکسید عنصرهای K، Na، P و Al توزیع پراکنده دارند (جدول 2). همبستگی منفی را میتوان پیامد ورود این اکسیدها در کانی پیروکسن و اکسیدهای آهن-تیتانیم دانست که در مرحلههای آغازین تبلور از ماگمای مادر جدا شدهاند. بهطور کلی، مقدار عنصرها در دو گروه دایکهای جنوبخاوری اردستان همانند یکدیگر است و همانگونهکه در ادامه به آن پرداخته شده، در این دو گروه دایک، فراوانی عنصرهای Zr، Ti، Nb، Cr و Ni متفاوت است.
جدول 2 – مقادیر همبستگی اکسید عنصرهای اصلی در دایکهای جنوبخاوری اردستان (شمالخاوری اصفهان)
SiO2 |
||||||||||
SiO2 |
1.00 |
TiO2 |
||||||||
TiO2 |
-0.75 |
1.00 |
Al2O3 |
|||||||
Al2O3 |
0.08 |
-0.37 |
1.00 |
FeO |
||||||
FeO |
-0.58 |
0.25 |
0.27 |
1.00 |
MnO |
|||||
MnO |
-0.84 |
0.48 |
-0.13 |
0.71 |
1.00 |
MgO |
||||
MgO |
-0.78 |
0.51 |
-0.32 |
0.22 |
0.66 |
1.00 |
CaO |
|||
CaO |
0.32 |
-0.29 |
-0.07 |
-0.30 |
-0.24 |
-0.42 |
1.00 |
Na2O |
||
Na2O |
-0.18 |
0.19 |
-0.10 |
0.25 |
0.29 |
-0.22 |
0.42 |
1.00 |
K2O |
|
K2O |
-0.03 |
0.29 |
-0.58 |
-0.17 |
-0.19 |
0.35 |
-0.39 |
-0.54 |
1.00 |
P2O5 |
P2O5 |
-0.29 |
0.63 |
-0.65 |
-0.16 |
0.06 |
0.51 |
-0.17 |
-0.35 |
0.79 |
1.00 |
مقدار عنصرهای LILE در دو دسته دایک همانند یکدیگر نیست؛ بهگونهایکه بیشترین فراوانی Sr در دایکهای گروه اول و دوم، بهترتیب به 4/380 و 1/507 گرم در تن، فراوانی Rb بهترتیب به 5/49 و 5/108 گرم در تن، فراوانی Ba بهترتیب به 5/604 و 4296 گرم در تن و فراوانی Y بهترتیب 0/25 و 28 گرم در تن میرسد. با وجود این، مقدار Rb/Sr در هر دو دسته دایک بهیکدیگر نزدیک بوده و در گروه اول و دوم بهترتیب به 21/0 و 21/0 و نسبت Sr/Y بهترتیب به 39/21 و 83/24 میرسد. همچنین، دایکها در فراوانی عنصرهای HFSE نیز غنیشدگی متفاوتی نشان میدهند (جدول 1). برای نمونه، بیشترین فراوانی Zr در دایکهای گروه اول و دوم بهترتیب به 2/106 و 4/136 گرم در تن و Nb بهترتیب به 4/15 و 17 گرم در تن و TiO2 بهترتیب به 09/1 و 3/1 گرم در تن میرسد. میانگین نسبت Zr/Nb در دایکهای گروه اول 3/19 گرم در تن و در دایکهای گروه دوم 7/12 گرم در تن است. میزان عنصر فرعی Cr در دایکهای دسته اول 9/43 تا 7/91 گرمدرتن و در دایکهای دسته دوم 1/38 تا 3/230 گرم در تن بوده و عنصر Ni در دایکهای دسته اول از 6/33 تا 3/51 گرم در تن و در دایکهای دسته دوم از 8/14 تا 4/126 گرم در تن است (جدول 1). افزایش نیکل و کروم نرخ بالای ذوب در گوشته را نشان میدهد و این نمیتواند با مقدار بالای Zr و Nb در دایکها سازگاری داشته باشد. ازاینرو، افزایش مقدار کروم و نیکل به فراوانی بیشتر مگنتیت، بهویژه در دایکهای گروه دوم، بستگی دارد.
برای بررسی بیشترِ تغییرات عنصرهای فرعی، از نمودار بهنجارشده به ترکیب MORB برای دایکهای جنوبخاوری اردستان بهره گرفته شد (شکل 9- A). همانگونهکه در شکل دیده میشود، نمودار عنکبوتی، الگوی قلهمانندی با غنیشدگی در عنصرهای Ba، Rb و K و کمبود در مقدار عنصرهای Nb، P، Ti، Sr و Zr نشان میدهد.
شکل 9- نمودار عنکبوتی بهنجارشده در برابر ترکیب MORB (Pearce, 1983) برای عنصرهای فرعی در دایکهای جنوبخاوری اردستان (شمالخاوری اصفهان)
کاهش مقدار عنصرهای Ti، Zr، P و Sr پهنه زمینساختی وابسته به کمان آتشفشانی را نشان میدهد (Rollinson, 1993). ناهنجاری منفی Nb میتواند پیامد دخالت سیالهای فرورانشی و برخاستن ماگما از یک گوشته غنیشده یا آلایش ماگمایی باشد (Kurt et al., 2008). تهیشدگی از عنصرهای HFSE بهعلت بهجایماندن این عنصرها در صفحه فرورونده در پهنه فرورانش است (Pearce, 1983). غنیشدگی عنصرهای LILE در برابر ترکیب گوشته اولیه میتواند نشاندهندة آلایش مواد پوستهای باشد. میزان بالا و صد برابریِ Ba در برابر ترکیب گوشته اولیه میتواند پیامد آلایش در هنگام بالاآمدن از مجرای فورانی در پهنه پشتکمان باشد (Kamber, 2012).
نسبت بالای Ba/Nb (94/50 تا 71/252) نشانه مذاب پدیدآمده از گوشته متاسوماتیسمشده در بالای صفحه فرورونده است (Hildreth and Moorbath, 1998). میانگین نسبت La/Nb برای دایکهای جنوبخاوری اردستان از 8/1 تا 2/4 است که نشاندهندة وابستگی این سنگها به ماگمایی برخاسته از گوشته غنیشده یا آلایشیافته با پوسته قارهای (Aldanmaz, 2012) است (جدول 1).
با بهکارگیری عنصرهای نامتحرک، نمودارهای تفکیککنندة بسیاری بهکار گرفته شدهاند تا موقعیت زمینساختی سازگار با زمینشیمی دایکهای بررسیشدة جنوبخاوری اردستان را بازسازی کنند. در نمودار تغییرات Zr/Y در برابر Y، دایکها در گسترۀ وابسته به حاشیه ورقه جای گرفتهاند؛ هرچند دایکهای گروه دوم نزدیک به گسترۀ بازالتهای درون صفحهای هستند (شکل10- A). در نمودار تغییرات Ti/V در برابر Zr، برای شناسایی بازالتهای پشتکمان از جزایر قوسی و MORB، دایکهای گروه اول در جایگاه پشتکمان و دایکهای گروه دوم در پهنه کششیِ MORB جای میگیرند (شکل 10- B). همانگونهکه در نمودار سهتایی Y-Zr-Nb (شکل 10- C) دیده میشود، همه دایکهای دسته اول در پهنه زمینساختی بازالتهای مرتبط با کمان پدید آمدهاند و دایکهای دسته دوم بهسوی گسترۀ بازالتهای درونصفحهای کشیده شدهاند (شکل10- C).
شکل 10- دایکهای جنوبخاوری اردستان (شمالخاوری اصفهان) در: A) نمودار Zr/Y در برابر Ti/Y (Pearce and Gale, 1997)؛ B) نمودار Ti/V در برابر Zr (Gribble et al., 1996) (نمونه دایکهای گروه اول در محدوده Back-arc basin basalt (BABB) و دایکهای گروه دوم به محدوده MORB کشیده شدهاند)؛ C) نمودار سهتایی Nb-Zr-Y (Meschede, 1986) برای شناسایی جایگاه زمینساختی سنگهای کمان و MORB از بازالتهای درون صفحهای (دایکهای جنوبخاوری اردستان در محدوده بازالتهای کمانهای آتشفشانی با تمایل بهسوی بازالتهای درون صفحهای جای گرفتهاند) (AI, AII= fields of intraplate alkali basalts; AII, C= fields of intraplate tholeiites; B= field of P-type MORB; D= field of N-type MORB; C, D= fields of volcanic arc basalts) (دایکهای گروه اول با مربع و دایکهای گروه دوم با دایره نشان داده شدهاند)
ماگمای سازنده
فراوانی و نسبت عنصرهای ناسازگار میتواند در ارتباط با خاستگاه مناسب گوشته بهکار رود. عنصرهای فرعی ناسازگار (مانند: Th، Ta، Nb و La) دچار تفریق بلوری نمیشوند و بازتابی از ترکیب خاستگاه هستند (Condie, 2005)؛ اما متأثر از فرآیندهای ذوببخشی میشوند (Pearce and peate, 1995). برای شناسایی غنیشدگی خاستگاه دایکها، نمودار نسبتهای عنصرهای Zr-Nb و Zr-Y بهکار برده شد. در این نمودارها، همه نمونهها در محدوده گوشته غنیشده جای میگیرند (شکلهای 11–A و 11-B). در نمودار Y/Nb در برابر Zr/Nb، همه نمونهها روند ذوببخشی نشان میدهند (شکل 11–C).
شکل 11- بررسی خاستگاه ماگمای سازنده دایکهای جنوبخاوری اردستان (شمالخاوری اصفهان) در: A) نمودار تغییرات Y (برپایه ppm) در برابر Zr (برپایه ppm)؛ B) نمودار Nb (برپایه ppm) در برابر Zr (برپایه ppm) (Sun and McDonough, 1989). همه دایکها در بخش گوشته غنیشده جای گرفتهاند؛ C) نمودار تغییرات Y/Nb در برابر Zr/Nb برای بررسی روند ذوببخشی گوشته
با توجه به اثر مهم بلوغ کمان در پیدایش دایکها و برپایه نمودار لگاریتمی Rb/Zr در برابر لگاریتم Nb، دایکهای دسته اول در گسترۀ کمان ماگمایی جوان (مرحلههای آغازین پیدایش کمان) و دایکهای دسته دوم در گستره کمان عادی جای میگیرند (شکل 12-A). عنصر توریم در شناسایی نقش رسوبهای فرورونده در پهنههای کمان ماگمایی پدیدآمده در هنگام فرورانش بسیار پر اهمیت است. این عنصر بهشدت نامتحرک یا ساکن است و در جریان آبزدایی پوسته اقیانوسی فرورونده به سیالهای غنی از عنصرهای متحرک (مانند: LILE) وارد نمیشود (Kelemen et al., 2004). نمودار تغییرات Nb/Zr در برابر Th/Zr، نقش سیالها در متاسوماتیسم ماگمای سازنده دایکها را نشان میدهد (شکل 12- B). از سوی دیگر، فراوانی عنصرهای LILE و تهیشدگی از عنصرهای HFSE میتواند نشاندهندة سیال در هنگام پیدایش ماگما باشد.
شکل 12- جایگاه ترکیبی دایک دایکهای جنوبخاوری اردستان (شمالخاوری اصفهان) در: A) نمودار تغییرات Rb/Zr در برابر Nb برپایه ppm (Brown et al., 1984). دایکهای گروه اول در گسترۀ کمان نابالغ و دایکهای گروه دوم در محدوده کمان عادی جای دارند؛ B: تغییرات Nb/Zr در برابر Th/Zr (Zhao and Zhou, 2007). دایکها در بخش غنیشدگی با سیال آزادشده از صفحه فرورونده جای دارند. سیالها در متاسوماتیسم ماگمای سازنده دایکها نقش داشته است.
بحث و نتیجهگیری
رگههای مسدار جنوبخاوری اردستان، از کانیهای کالکوسیت، بورنیت، کالکوپیریت، مالاکیت و آزوریت ساخته شده است. دگرسانی منطقه بیشتر اپیدوت-کلریت است که در نزدیک رگهها بهصورت همرشدی کانیهای اپیدوت با کوارتز بهچشم میخورد. کانیسازی بیشتر به موازات دایکهای با روند خاوری- باختری (گروه دوم) دیده میشود. نبود همبستگی میان عنصر مس با عنصرهای فرار در دایکها، نقش دایکها در پیدایش کانیسازی را کمرنگ میکند. از سوی دیگر، همسوبودن آنها با کانیسازی به فضاهای پدیدآمده در پی نیروهای زمینساختی همانند میتواند بستگی داشته باشد که همراهی رگههای کانیسازی با دایکهای خاوری- باختری را در پی داشته است.
دایکهای مافیک جنوبخاوری اردستان به دو گروه ردهبندی میشوند: دایکهایی با روند شمالباختری- جنوبخاوری که به موازات زاگرس دیده میشوند؛ دایکهای با روند خاوری- باختری که کمابیش عمود بر گسلهای فرعی منطقه هستند. هر دو گروه دایک، پرشیب هستند. ازاینرو، چهبسا همراه با آزادشدن انرژی مکانیکی در راستای شکستگیها و در پی تبلور ماگما (Burnham, 1979) پدید آمدهاند. چنین شکستگیهایی در راستای عمود بر فشار وارده منطقه پدید آمدهاند. تغییر جهت دو دسته دایک میتواند چرخش سوی نیروها را نشان بدهد. چرخش روند دایکها میتواند با فعالیت طولانی ماگما یا تغییرات فشارهای زمینساختی در منطقه وابسته باشد (Delaney and Gartner, 1997).
دایکهای آلکالن منطقه جنوبخاوری اردستان از دایکهای کالکآلکالن معمول در کمان ارومیه-دختر متفاوت هستند. برپایه یافتههای زمینشیمیاییِ این پژوهش و از نگاه وسیعتر، بهنظر میرسد دایکهای الیگومیوسن جنوبخاوری اردستان -که در دورترین فاصله از محل فرورانش هستند- در پهنه زمینساختی پشتکمان مرتبط با فرورانش نئوتتیس پدید آمدهاند؛ هر چند نسبت Th/Nb دایکها بر خلاف منطقه پشت کمان، چندان بالا نیست. همچنین، ماگمای پدیدآورنده دو دسته دایک، با گذر زمان تغییر کرده است و همانگونهکه Yeganefar و همکاران (2013) نیز برای آندزیت بازالتهای منطقه باختر نایین پیشنهاد دادهاند، دایکهای دسته اول در مرحله جوانی کمان از یک گوشته تغییر یافته فرورونده و دایکهای دسته دوم از یک خاستگاه گوشته آستنوسفری غنیشده و شاید یک پلوم پدید آمدهاند. در این صورت، موقعیت حرارتی زیر کمان ماگمایی، باید تغییر کند و یا در منطقه، تغییراتی از سیستم فشارشی به کششی بهصورت موقتی و زودگذر روی داده باشد. وجود گسلهای پلکانی (عادی فلسیشکل) و درههای ژرف در محدوده جنوبخاوری اردستان میتواند گویای حضور فازهای کششی در منطقه باشد (Salehi, 2016). در پی کشش پدیدآمده، فشارش در بخشهای شمالی منطقه روی داده است؛ بهگونهایکه واحدهای آتشفشانی-آذرآواری الیگومیوسن همارز سازند قم بهصورت چینخوردگی در شمال گسل کچومثقال (شکل 1) رخنمون پیدا کردهاند. سازند قم یک حوضه دریایی کمژرفا مرتبط با پشت کمان است.
سپاسگزاری
این مقاله بخشی از پایاننامه نگارنده اول است. از پشتیبانیهای دانشگاه اصفهان سپاسگزاری میشود. از پروفسور فینگر (دانشگاه سالزبورگ اتریش) برای تجزیه نمونهها و همچنین، از هیات تحریریه و داوران گرامی مجله برای پیشنهادهای ارزشمندشان سپاسگزاری میشود.