Document Type : Original Article
Authors
1 Associate Professor, shahid bahonar university of kerman
2 PHD student,Department of geology, Shahid bahonar university, Kerman, Iran
3 professor,Department of geology, Tabriz university, Tabriz, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
منطقة بهرامگور در50 کیلومتری جنوبباختریِ سیرجان (استان کرمان) و20 کیلومتری شمالخاوری قطروییه (استان فارس) جای گرفته است. گستردگی این محدوده بیشتر از 150 کیلومترمربع است. جایگاه این منطقه در لبه جنوبخاوری پهنة سنندج- سیرجان در مختصات طول جغرافیایی خاوریِ ´50°54 تا ´18°55 و عرض جغرافیایی شمالیِ ´28°29 تا ´12°29 است. از دیدگاه زمینشناسی و ساختمانی برپایة ردهبندی Dimitrijevic (1973)، این منطقه در کمربند سیرجان جای دارد.
Eftekharnezhad (1980) این پهنة را به دو بخش تقسیم کرده است:
- پهنة سنندج- سیرجان جنوبی (از سیرجان تا گلپایگان): این پهنه دچار دگرگونی و دگرریختی در تریاس میانی تا تریاس پیسن شده است؛
- پهنة سنندج- سیرجان شمالی (از گلپایگان تا سنندج) که در کرتاسه پسین دگرگون و دگرریخت شده است.
به باور Stöcklin (1968)، هیچ شاهدی که گویای رویداد کوهزایی کالدونین و یا هرسینین باشد، در این پهنة دیده نشدهاست. کمابیش همة زمینشناسانی که در بخش جنوبی این پهنة کار کردهاند (مانند: Sabzehei, 1999; Sarkarinejad, 1994; Mobin, 2001; Sheikholeslami, 2003) بر این باور هستند که همة نمودهای دگرریختی در این پهنة به فاز کیمرین آغازی (پیشین) وابسته هستند. ایشان رویداد کوهزایی کالدونین و هرسینین یا کهنتر از آنها را باور ندارند. به باور Stöcklin (1968)، مهمترین دگرریختی و دگرگونی دینامیک پهنة یادشده در زمانی میان تریاس میانی و بالایی روی داده است. ازاینرو، از دیدگاه ردهبندی فازهای کوهزایی، پهنة برشی- دگرگونی سنندج- سیرجان قویترین نشانههای کوهزایی کیمرین پیشین را در خود ثبت کرده است.
برخی پژوهشگران (Babaie et al., 2001; Mohajjel et. al., 2003; Shahabpour, 2005) رخداد جزیرههای کمانی در اقیانوس نئوتتیس (میان پهنة برشی- دگرگونی سنندج- سیرجان و کمربند کوهزایی زاگرس) را بررسی کردهاند.
Berberian و King (1981) پهنة برشی- دگرگونی سنندج- سیرجان را مرز فعال قارهای در مزوزوییک دانستهاند. ازاینرو، نامبردگان دگرگونیهای یادشده را به فرورانش وابسته میدانند.
Mohajjel و همکاران (2003) پهنة برشی- دگرگونی سنندج- سیرجان را پیامد برخورد تکههای قارهای جداشده از گندوانا میدانند که در راستای شمالباختری– جنوبخاوری جای گرفتهاند. در پی این همگرایی، کمان ماگمایی ارومیه- دختر، پهنة برشی- دگرگونی سنندج- سیرجان و کمربند تراست- چینخوردة زاگرس پدید آمدهاند. فرورانش طبقة دریایی تتیس در تریاس پایانی تا کرتاسه دگرریختی، دگرگونی و ناپیوستگی در زیرپهنة حاشیهای را به دنبال داشته است و پدیده دگرریختشدن کامل شده است. دگرریختی در کرتاسة پایانی، هنگامیکه کمربند چینخورده اصلی با همگرایی بهسوی جنوبباختری رخ داده است، با دگرگونی شیستسبز و رویدادهای تاخیری که بهصورت پلوتونهای گرانیتی پالئوسن روی داده بودهاند، به اوج خود رسیده است.
Shahabpour (2005)، کفة (گودی) سیرجان که میان پهنة برشی- دگرگونی سنندج- سیرجان (حوضة پیشکمانیِ ترشیری یا کمان بیرونی) و کمربند آتشفشانی ایران مرکزی (کمان ماگمایی ترشیری) جای دارد را حوضهای میانکمان دانسته است و بر این باور است که رویدادهای دگرگونی و دگرریختی در این پهنه، در مزوزوییک و از تریاس پایانی تا پایان کرتاسه روی دادهاند.
پهنة سنندج- سیرجان از واحدهای مهم زمینساختی ایران است که بهصورت نوار طویل دگرگونشدهای همراستا و همروند با روراندگی زاگرس از ارومیه و سنندج در شمالباختری تا سیرجان و اسفندقه در جنوبخاوری کشیده شده است (Berberian and King, 1981; Alavi, 1994). این پهنه روند ESE-WNW دارد و از سوی جنوب به گسل اصلی زاگرس و در شمال به پهنة ماگمایی ارومیه- دختر میرسد. جهت و راستای کلی پهنة سنندج- سیرجان و گسترش کم آتشفشانهای ترشیری در این منطقه از پهنة زاگرس پیروی میکنند؛ اما ویژگیهای ساختمانی و رسوبگذاری آن همانند ایران مرکزی است (Dimitrijevic, 1973).
سنگهای دگرگونی بهسن پرکامبرین- پالئوزوییک که بسیار دچار فرایندهای زمینساختی شدهاند، افیولیتهای کرتاسة پایانی، سنگهای آهکی و چرتهای رادیولارین کرتاسه- ترشیری، ولکانیکهای آندزیتی ژوراسیک و کنگومرای کرتاسه از فراوانترین واحدهای سنگی در این پهنه بهشمار میروند (Mohajjel et al., 2003). گسترش و تغییرات زمینساختی سنندج- سیرجان با گسترش و بازشدن یکی از بازوهای ریفتی دریای تتیس در پرمین آغاز شده است. ساختارها و سازندهای اصلی و مهم پهنة سنندج- سیرجان در سه رویداد مهم (فرورانش شمالخاوری صفحه عربستان به زیر صفحه ایران مرکزی، پیدایش ملانژهای افیولیتی کمربند سنندج- سیرجان و در پایان، برخورد قارهای میان دو صفحه یادشده در میوسن) پدید آمدهاند (Mohajjel et al., 2003).
سنگهای دگرگونی درجهضعیف فیلیت، اسلیت، شیستهای سبز و سنگهایی با درجة دگرگونی بالاتر (مانند: گارنتشیست، کیانیتشیست و آمفیبولیت) از مهمترین سنگهای این منطقه هستند. همچنین، یک سری تودههای متابازالتی و توالیهای ستبر از آهکها و دولومیتهای دگرگونشده با گستردگی بسیار در این منطقه دیده میشوند. برپایة گسترش رخسارههای شیستسبز و آمفیبولیت در این منطقه، تیپ دگرگونی از نوع باروین (فشار- دما متوسط) است (Rahmani Moghaddam et al., 2015) (شکل 1).
همچنین، بررسیهایی در بخش باختری این منطقه و در بخش شمالخاوری و خاور نیریز روی آمفیبولیتها انجام شده است که درجة دگرگونی آن کمی از درجة دگرگونی آمفیبولیتهای این منطقه بالاتر است (Fazlnia, 2017). در بررسیهای انجامشده در معدن گلگهر در جنوب این منطقه، درجة دگرگونی آمفیبولیتهای آن، همانند این منطقه است.
ازآنجاییکه در این منطقه که در جنوبخاوری پهنة سنندج- سیرجان و ضلع باختریِ کفة نمکی سیرجان است تا کنون بررسیهای جامعی انجام نشده است، هدف از انجام این پژوهش، بررسی سرشت اولیه سنگهای آمفیبولیت منطقه و پهنة زمینساختی پیدایش سنگ مادر (protolith) آنهاست.
زمینشناسی منطقه
بیشتر سنگهای منطقة بهرامگور دگرگون و دگرریخت شدهاند و مجموعهای از سنگهای دگرگونی با خاستگاه آذرین و رسوبی را دربر میگیرند. کهنترین این سنگها بهسن پالئوزوییک آغازین (Mohajjel et al., 2003) و دربردارندة آمفیبولیت، بیوتیتآمفیبولیت، گارنتکیانیتشیست، آمفیبولشیست، بیوتیتشیست، شیستسبز، گنیس، متابازالت و آهک دگرگون شده هستند. این گروه از سنگها بهنام کمپلکس گلگهر شناخته میشوند (Sabzehei et al., 1997) و با واحدهای جدیدتر شامل تناوبی از سنگهای مرمر، کوارتزیت و سنگهای دگرگوننشده (مانند: گلسنگ آهکی و ماسهسنگ آهکی) پوشیده شدهاند (شکل 2- A).
شکل 1- نقشة واحدهای زمینساختی ایران و نقشة زمینشناسی منطقة بهرامگور در شمالباختری معدن گلگهر، همراه با جایگاه نمونههای آمفیبولیت برداشتشده که برپایة برداشت صحرایی و عکسهای ماهوارهای رسم شده است (Şengor, 1990)
شکل 2- A) نمای کلی از آمفیبولیتهای منطقة بهرامگور در شمالباختری معدن گلگهر که روی واحدهای شیست جای گرفتهاند و با سنگهای آهکی پوشیده شدهاند (دید رو به شمال)؛ B) آمفیبولیتهای بیجهتیافتگی منطقه که در آنها درشتبلورهای آمفیبول سبزرنگ و پلاژیوکلازهای سفیدرنگ دیده میشوند؛ C) آمفیبولیتهای جهتیافته، با برگوارگی و خطوارگی که در پی نیروهای زمینساختی فعال در راستای پهنة برشی محلی در منطقه چین خوردهاند (در این حالت، آمفیبولیتها دربردارندة لایههای موازی با ستبرای متفاوت (از بالا به پایین تصویر) هستند که چینخوردگی ناهماهنگ یا نامتجانس نشان میدهند)
برخی سنگهای آذرین بازی در رخساره درجة متوسط و بالا (رخساره آمفیبولیت) دگرگون شدهاند و سنگهای آمفیبولیت پدید آمدهاند و برخی دیگر در رخساره درجة کم (رخساره شیستسبز) دگرگون شدهاند و همچنان ساخت و بافت نخستین خود را دارند و تا متابازیت دگرگون شدهاند. آمفیبولیتهای منطقه باختریِ کویر نمکی سیرجان بهطور گسترده در سه بخش از کل منطقه در کمپلکس گلگهر پراکنده شدهاند (شکل 1):
a) بخش مرکزی؛
b) بخش جنوبی؛
c) بخش جنوبباختری.
آمفیبولیتهای منطقة بهرامگور سیرجان در نمونة دستی به رنگ سبز تیره هستند و به دو صورتِ با جهتیابی ترجیحی و بیجهتیابی دیده میشوند. در آمفیبولیتهایی که جهتیافتگی ندارند درشتبلورهای آمفیبول سبزرنگ و پلاژیوکلازهای سفیدرنگ دیده میشوند (شکل 2- B). در پی نیروهای زمینساختی فعال در راستای پهنة برشی محلی در منطقه، برگوارگی و خطوارگیِ آمفیبولیتهای جهتیافته چین خوردهاند. این آمفیبولیتها لایههای موازی با ضخامتهای متفاوت با چینخوردگی ناهماهنگ یا نامتجانس نشان میدهند (شکل 2- C).
آمفیبولیتهای منطقة بهرامگور بهصورت تودههای جدا از هم و پراکندهای هستند که بیشتر با سنگهای متابازیت، شیست و گنیس همجوار هستند و روی آنها را آهک پوشانده است. ستبرای آمفیبولیتها نزدیکبه 20 متر است و بیشتر آمفیبولیتها امتداد N50E و شیب 35NW دارند. بهدنبال رفتار زمینساختی در منطقه، مرز میان سنگهای آمفیبولیتی با سنگهای مجاور گسله و خردشده است. بیشتر گسلهای منطقه روند شمالباختری– جنوبخاوری و شمالی- جنوبی نشان میدهند.
روش انجام پژوهش
برای دستیابی به هدفهای این پژوهش، پس از بررسی و ارزیابی اطلاعات و گزارشهای موجود و گردآوری اطلاعات، برای بررسی شواهد صحرایی از منطقه بازدید و از رخنمونهای سنگی مناسب، نمونهبرداریهای جهتدار انجام شد. نزدیکبه 300 مقطع نازک از سنگها تهیه شد. پس از بررسیهای سنگنگاری برپایة تنوع کانیشناسی و رخسارههای دگرگونی، شمار 11 نمونه آمفیبولیت با کمترین دگرسانی برای تجزیة سنگکل برگزیده شدند. این نمونهها در آزمایشگاه Activation Laboratories Ltd. (ACTLABS) در Ontario (Ancaster، کانادا) با دستگاههای تجزیهای XRF، ICP-OES و ICP-MS تجزیه شدند و مقدار 10 اکسید اصلی، 45 عنصر فرعی و LOI آنها بهدست آمد. در این روش مقدار مشخصی از پودر سنگ با کمکذوبِ لیتیمبورات آمیخته و در دمای بالا ذوب شد. شیشههای بهدستآمده از ذوب، پس از انحلال در اسید و رقیقسازی، با دستگاه ICP-OES وMS-ICP و XRF تجزیه شدند.
ازآنجاییکه دگرگونی یک سیستم کاملاً بسته نیست، کاربرد عنصرهای اصلی و فرعی برای تعیین سنگمادر و محیط زمینساختی با شک همراه خواهد بود؛ زیرا هوازدگی و دگرگونی چهبسا ترکیب اصلی را تغییر دهد.
سنگنگاری
برپایة بررسیهای میکروسکوپی، آمفیبولیتها از نوع اورتوآمفیبولیت هستند. در نمونة دستی، تیرهرنگ و در زیر میکروسکوپ دربردارندة کانیهای هورنبلند، پلاژیوکلاز، اپیدوت، بیوتیت، تیتانیت و روتیل هستند. اورتوآمفیبولیتها مقدار فراوانی هورنبلند و پلاژیوکلاز دارند و بی کوارتز هستند.
آمفیبولیت، اپیدوت آمفیبولیت و بیوتیتآمفیبولیت از گروههای اصلی اورتوآمفیبولیتهای این منطقه هستند (جدول 1).
- آمفیبولیتها که سنگمادرشان سنگ آذرین بازی بوده است، پورفیروبلاستهای آمفیبول منشوری نیمهشکلدار تا شکلدار بهرنگ سبز- قهوهای درشت دارند. این پورفیروبلاستها در میان پلاژیوکلازهای دگرسانشده و سرسیتیشده، در یکدیگر قفل شدهاند و بافت گرانوبلاستیک را پدید آوردهاند (شکل 3- A). در برخی دیگر از آمفیبولیتها، پورفیروبلاستهای آمفیبول بهرنگ سبز تیره تا سبز- قهوهای هستند و در میان پلاژیوکلازهای دگرسانشده جای گرفتهاند. این کانیها جهتیابی ترجیحی از خود نشان میدهد (شکل 3- B). در هر دو نوع آمفیبولیت، برگوارگی بهخوبی دیده میشود. در آمفیبولیتها، کانیهای هورنبلند (50~ درصدحجمی)، پلاژیوکلاز (40~ درصدحجمی)، بههمراه کانیهای فرعیِ تیتانیت، روتیل و کانیهای تیره (10~ درصدحجمی) دیده میشوند. تیتانیت بهصورت بلورهای نیمهشکلدار تا بیشکلی است که دور اکسیدآهن را فراگرفتهاند (شکل 3- A). همچنین، بقایای روتیل دیدهشده چهبسا هنگام بالاآمدن و کاهش فشار با تیتانیت جایگزین شده باشند (Frost et al., 2001) (شکل 3- A).
جدول 1- کانیشناسی نمونههای آمفیبولیت بهرامگور شمالباختری در معدن گلگهر سیرجان- کرمان
Sample No. |
Latitude and Longitude |
Qtz |
Bt(И) |
Pl |
Fsp |
Chl |
Cal |
Am |
Brs |
Act |
Tr |
Ep |
Ser |
Tur |
Ttn |
Rt |
Op |
Rock Type |
HRS-78 |
55° 00' 53" 29° 32' 34" |
X |
X |
O |
Xret |
X |
X |
Xret |
O |
Epidote Amphibolite |
||||||||
HRS-178 |
55° 03' 29" 29° 16' 18" |
X |
X |
O |
Xret |
X |
X |
Xret |
O |
Epidote Amphibolite |
||||||||
HRS-244 |
54° 57' 26" 29° 19' 50" |
X |
X |
Xret |
O |
X |
X |
Xret |
O |
Epidote Amphibolite |
||||||||
HRS-218 |
55° 01' 09" 29° 17' 10" |
O |
X |
X |
Xret |
X |
O |
Biotite Amphibolite |
||||||||||
HRS-222 |
55° 00' 09" 29° 17' 47" |
O |
X |
X |
Xret |
O |
O |
O |
Amphibolite |
|||||||||
HRS-242 |
54° 53' 01" 29° 19' 37" |
O |
X |
X |
O |
Xret |
O |
O |
Amphibolite |
|||||||||
HRS-243 |
54° 53' 11" 29° 19' 39" |
O |
X |
Xret |
X |
X |
Xret |
O |
O |
Amphibolite |
||||||||
HRS-250 |
55° 00' 06" 29° 17' 30" |
O |
X |
X |
Xret |
O |
O |
O |
Amphibolite |
|||||||||
HRS-255 |
55° 01' 02" 29° 17' 43" |
O |
X |
O |
Xret |
O |
X |
O |
O |
O |
O |
O |
O |
Amphibolite |
||||
HRS-260 |
54° 53' 00" 29° 19' 30" |
O |
X |
Xret |
X |
X |
Xret |
O |
O |
Amphibolite |
||||||||
HRS-263 |
55° 01' 07" 29° 17' 44" |
O |
X |
O |
Xret |
X |
O |
O |
O |
Xret |
O |
O |
Amphibolite |
X: Major Mineral, O: Minor Mineral, Xr: Relict Mineral, Xret: Retrograde Product, X(Inc): Inclusion
І: Syn tectonic Mineral, И: Post tectonic Mineral
Mineral abbreviations after J. Siivola & R. Schmid (2007)
- اپیدوتآمفیبولیت دربردارندة هورنبلند (40~ درصدحجمی)، پلاژیوکلاز (30~ درصدحجمی)، اپیدوت (20~ درصدحجمی) و کوارتز (10~ درصدحجمی) است. اپیدوت بیشتر در بخش روشن سنگ (سرشار از پلاژیوکلاز) تمرکز پیدا کرده است. اپیدوتآمفیبولیتها از دگرگونی سنگهای آذرین بازی در زیررخسارة اپیدوت- آمفیبولیت پدید آمدهاند. میانبارهایی از آمفیبول و اپیدوت که درون پورفیروبلاستهای پلاژیوکلاز دیده میشوند، بافت پوییکیلوبلاستیک را پدید آوردهاند. همچنین، جهتیافتگی آمفیبول و اپیدوت بهموازات برگوارگی بهخوبی دیده میشود (شکل 3- C)
- در بیوتیتآمفیبولیتها، کانیهای اصلی هورنبلند (50~ درصدحجمی)، پلاژیوکلاز (40~ درصدحجمی) و بیوتیت (10~ درصدحجمی) دیده میشوند. بیوتیتها به رنگ قهوهای با یک جهت رخ واضح، در میان آمفیبولهای کشیده بهرنگ سبز- قهوهای و پلاژیوکلازهای دگرسانشده دیده میشوند (شکل 3- D).
شکل 3- تصویرهای میکروسکوپی از آمفیبولیتهای منطقة بهرامگور در شمالباختری معدن گلگهر. A) آمفیبولهای سبز- قهوهای درشت قفل شده در میان پلاژیوکلازهای دگرسانشده و سرسیتیشده و پیدایش بافت گرانوبلاستیک (آمفیبولیتهایِ با سنگ مادر آذرین)؛ B) آمفیبولها (بهصورت منشوری، کشیده، درشتدانه و نیمهشکل تا شکلدار) در میان پلاژیوکلازهای سرسیتیشده (جهتیافتگی آمفیبول بهموازات برگوارگی است) بههمراه تیتانیت (بهصورت بلورهای نیمهشکلدار تا بیشکل) پیرامونِ اکسیدآهن (آمفیبولیتهای پدیدآمده از سنگ مادر آذرین بازی)؛ C) اپیدوتهای نیمهشکلدار تا شکلدار در میان آمفیبولهای کشیده (جهتیافتگی آمفیبول و اپیدوت موازی برگوارگی است)؛ D) بیوتیت بهرنگ قهوهای با یک جهت رخ واضح در میان آمفیبولهای کشیده و پلاژیوکلازهای دگرسانشده با بافت گرانوبلاستیک (بیوتیتآمفیبولیت) (همة تصویرها در نور CPL (Cross Polarized Light) هستند (مگر تصویر D)؛ نام اختصاری کانیها Kretz, 1983)): آمفیبول: Amp؛ پلاژیوکلاز: Pl؛ بیوتیت: Bt؛ اپیدوت: Ep؛ کوارتز: Qtz؛ تیتانیت: Ttn؛ روتیل: Rt؛ کانیهای کدر: Op)
مجموعههای پایدار کانیهای دگرگونی
برپایة ویژگیهای بافتی و فابریکی، از مجموعه کانیها و روابط کموگرافیک (نمودارهای فازی ترکیبی)، برای بازسازی تغییرات کانیها و تاریخچه واکنشهای نمونههای آمفیبولیت این منطقه بهره گرفته شد (Modjarrad et al., 2010). برپایة قانون فاز کانیشناسی گلدشمیت، در برخی سنگهای دگرگونی، دما و فشار هر دو وجود دارند. برپایة اینکه در سنگ مادر چه سازندههایی وجود دارند، سنگهای دگرگونی را رده بندی و بررسی میکنند.
سنگهای مادر مافیک مقدارهای چشمگیری از هشت سازندة اکسیدی SiO2، TiO2، Al2O3، Fe2O3، FeO، MgO، CaO و Na2O را دارند. همچنین، K2O، H2O و CO2 نیز به مقدار کمی در این سنگها حضور دارند. این سنگها را در نمودار فازی ترکیبی ACF بررسی میکنند.
سنگهای مافیک دگرگونشده (سیستم NCFMAS-HC)
پاراژنز کانیهای مهم در سنگهای آمفیبولیت منطقة بهرامگور سیرجان عبارتند از (پاراژنزها بهترتیب افزایش درجة دگرگونی آورده شدهاند):
(1) رخسارة اپیدوت آمفیبولیت
Hbl+Chl or Ep+Qtz+Ttn+Ilm
(2) رخسارة آمفیبولیت زیرین
Hbl+Pl+Ttn+Ilm+Rt
(3) رخسارة آمفیبولیت میانی
Hbl+Bt+Pl+Ttn+Ilm+Rt
در همة پاراژنزهای یادشده، کوارتز و پلاژیوکلاز بهصورت فاز اضافی هستند. پاراژنزهای یادشده نشاندهندة کانیهای متعادل با هم هستند. این پاراژنزها با رخسارة اپیدوت آمفیبولیت و آمفیبولیت (پهنة گارنت و آغاز پهنة استاورولیت) همخوانی دارند.
برای بررسی ترکیب شیمی سنگ کل آمفیبولیتها از نمودارهای سازگاری ACF بهره گرفته شد که در آنها کوارتز، اکسیدهای آهن و تیتانیم و آلبیت فاز اضافی هستند (Bucher and Frey, 2000) (شکل 4).
شکل 4- روابط کموگرافیکی نمودارهای فازی ترکیبی ACF برای سنگهای آمفیبولیت منطقة بهرامگور سیرجان (خطها نشاندهندة فازهای واکنشکننده هستند. شمارههای درون کروشه پاراژنزها را نشان میدهند. افزونبر فازهای اضافه نوشتهشده در بالا، یک فاز سیال اضافه شامل CO2- H2O نیز در واکنشها حضور دارد)
پاراژنز کانیهای (1) نشان میدهد اکتینولیت در حضور آلبیت، یا در حضور کلریت، اپیدوت و کوارتز، هورنبلند را پدید آورده است:
[1] Act + Chl + Ep + Qtz = Hbl + H2O
پس برپایة نمودار کموگرافی شکلهای 4- A و 3- C، با کاهش فراوانی اپیدوت و کلریت، واکنش [1] در رخساره اپیدوت آمفیبولیت رخ داده است.
در پاراژنز کانیهای (2)، مقدارهای کمابیش برابر هورنبلند و پلاژیوکلازِ سرشار از آنورتیت، همراه با ازمیانرفتن مقدارهای اپیدوت، کلریت و کوارتز، احتمالاً واکنش زیر را نشان میدهند (شکلهای 3- A و 3- B؛ نمودار کموگرافی در شکل 4- B):
[2] Chl + Ep + Qtz = Hbl + An + H2O
نکتهای که درستی این واکنش را نشان میدهد این است که در نمودار کموگرافی شکل 4- B، خط اتصال هورنبلند- پلاژیوکلاز، خط اتصال کلریت- اپیدوت را قطع میکند. همچنین، این نمودار نشان میدهد ترکیب سنگ به محدودة رخساره آمفیبولیت وارد شدهاست. واکنش [2] در مرز گذر از رخساره اپیدوتآمفیبولیت به رخساره آمفیبولیت رخ دادهاست (پاراژنز [3] و شکلهای 3- A و 3- B).
پاراژنزهای [2] و [3] در سنگهای مافیک دگرگونشده، افزایش درجة دگرگونی را نشان میدهند. در این پاراژنزها، اپیدوت- زوییزیت و کلریت وجود ندارد. ازاینرو، ترکیب سنگ به محدودة آمفیبولیت میانی وارد شده است. بودن روتیل در این پاراژنزها نشان میدهد فشار دگرگونی بسیار بالا رفته است (Mousavi Nejadsoogh et al., 2016). در این پاراژنزها پلاژیوکلاز و هورنبلند بهترتیب از آنورتیت و اکسید آلومینیم غنی شدهاند. دانههای هورنبلند در این شرایط افزونبر آلومینیم، از منیزیم، سدیم و تیتانیم نیز غنی شدهاند (Bucher and Frey, 2000).
زمینشیمی
برپایة بررسیهای Ahmed-Said و Leake (1997)، Poller و همکاران (2001)، Yihunie و همکاران (2006)، از عنصرهای نامتحرک P، Ti، V، Nb، Ta، Zr، Y، Cr و REE برای بررسی سنگمادر آمفیبولیتها بهره گرفته شد. دادههای عنصرهای اصلی و فرعی سنگکل برای آمفیبولیتهای منطقه در جدول 2 آورده شدهاند.
در نمودار Nb/Y دربرابر Zr/(TiO2×0.0001) و نیز در نمودار SiO2دربرابر Na2O/K2O، آمفیبولیتهای منطقه طیف پیوستهای از ترکیب سابآلکالیبازالت تا آندزیتبازالت از خود نشان میدهند (Winchester and Floyd, 1976) (شکل 5).
نمونههای آمفیبولیت HRS-260، HRS-250، HRS-244، HRS-243، HRS-242 و HRS-222، در نمودار AFM کمابیش روند تولهایتی و آمفیبولیتهای HRS-78، HRS-178، HRS-218، HRS-255 و HRS-263، روند کالکآلکالن را نشان میدهند (Irvine and Baragar, 1971) (شکل 6).
عنصرهای با شدت میدان کم، متحرک هستند و هنگام دگرسانی تغییر میکنند؛ اما دربرابر آنها، عنصرهای با شدت میدان بالا و عنصرهای کمیاب نامتحرک هستند (Pearce and Norry, 1979; Wood et al., 1979). ازاینرو، عنصرهای نامتحرکی مانند REE و عنصرهای واسطه با شدت میدان بالا (Ti، Zr، Y، Nb، Ta، Hf و Th) برای بررسی سنگزایی سنگهای بازیک بهکار برده میشوند. سنگهای آمفیبولیت تولهایتی منطقه تمرکز بالایی از عنصرهای واسطه با شدت میدان بالا (مانند: Zr، Sm و Y) دارند. دربرابر آنها، سنگهای آمفیبولیت کالکآلکالن میزان Th، Ni و Cr بالایی دارند. همچنین، گروه تولهایتی میزان FeOtotal بالاتر و میزان Mg# کمتری نسبت به گروه کالکآلکالن از خود نشان میدهند و گروه کالکآلکالن میزان Al2O3بالاتری دارد (Zhu et al., 2016) (جدول 2).
جدول 2- تجزیه شیمیایی اکسیدهای اصلی، عنصرهای فرعی و کمیاب آمفیبولیتهای منطقة بهرامگور سیرجان (اکسیدهای اصلی به درصدوزنی و عنصرهای فرعی وکمیاب برپایة ppm هستند) (Amp: Amphibolite؛ Ep. Amp: Epidote Amphibolite؛ Bt. Amp: Biotite Amphibolite)
Samples No. |
HRS- 263 |
HRS- 222 |
HRS- 260 |
HRS- 250 |
HRS- 242 |
HRS- 255 |
HRS- 243 |
HRS- 78 |
HRS- 178 |
HRS- 244 |
HRS- 218 |
Symbol |
▲ |
▲ |
▲ |
▲ |
▲ |
▲ |
▲ |
■ |
■ |
■ |
● |
Rock Type |
Amp. |
Amp. |
Amp. |
Amp. |
Amp. |
Amp. |
Amp. |
Ep. Amp. |
Ep. Amp. |
Ep. Amp. |
Bt. Amp. |
SiO2 |
46.40 |
46.55 |
49.89 |
45.96 |
49.41 |
47.35 |
50.51 |
49.28 |
48.12 |
45.53 |
47.02 |
Al2O3 |
17.66 |
14.96 |
12.91 |
15.08 |
14.97 |
16.31 |
13.07 |
16.50 |
14.48 |
13.79 |
15.65 |
Fe2O3 (T) |
10.39 |
13.80 |
16.20 |
13.99 |
11.98 |
10.09 |
15.65 |
10.19 |
12.37 |
13.42 |
13.68 |
FeO (T) |
9.35 |
12.42 |
14.58 |
12.59 |
10.78 |
9.08 |
14.08 |
9.17 |
11.13 |
12.08 |
12.31 |
MnO |
0.19 |
0.19 |
0.25 |
0.20 |
0.19 |
0.22 |
0.25 |
0.21 |
0.18 |
0.17 |
0.37 |
MgO |
10.44 |
7.49 |
4.20 |
7.36 |
6.60 |
10.07 |
4.16 |
6.03 |
5.91 |
5.34 |
7.80 |
CaO |
7.78 |
9.29 |
6.24 |
9.37 |
9.77 |
6.68 |
6.29 |
9.67 |
7.96 |
11.18 |
8.29 |
Na2O |
3.14 |
2.53 |
3.70 |
2.49 |
2.44 |
3.24 |
3.95 |
3.28 |
2.84 |
2.66 |
3.62 |
K2O |
0.64 |
1.11 |
0.76 |
1.04 |
0.49 |
0.72 |
0.71 |
0.53 |
0.88 |
0.21 |
0.48 |
TiO2 |
1.01 |
2.18 |
3.23 |
2.21 |
1.47 |
0.89 |
3.22 |
1.03 |
2.00 |
2.12 |
1.86 |
P2O5 |
0.11 |
0.24 |
0.50 |
0.24 |
0.15 |
0.07 |
0.48 |
0.26 |
0.27 |
0.28 |
0.23 |
LOI |
2.18 |
2.06 |
1.85 |
2.08 |
1.83 |
3.45 |
1.81 |
2.95 |
4.77 |
4.77 |
1.47 |
Total |
99.94 |
100.40 |
99.73 |
100.00 |
99.30 |
99.08 |
100.10 |
99.92 |
99.78 |
99.47 |
100.50 |
Mg# |
66.56 |
51.81 |
33.93 |
51.03 |
52.18 |
66.41 |
34.49 |
53.97 |
48.62 |
44.08 |
53.04 |
Sc |
38 |
32 |
37 |
32 |
42 |
39 |
37 |
34 |
39 |
33 |
40 |
Be |
< 1 |
< 1 |
2 |
< 1 |
< 1 |
< 1 |
2 |
1 |
1 |
1 |
< 1 |
V |
209 |
305 |
399 |
305 |
296 |
216 |
399 |
307 |
293 |
297 |
295 |
Ba |
94 |
145 |
256 |
142 |
67 |
180 |
364 |
429 |
484 |
24 |
103 |
Sr |
117 |
194 |
174 |
203 |
259 |
212 |
178 |
910 |
299 |
465 |
181 |
Y |
21 |
24 |
49 |
24 |
27 |
20 |
52 |
15 |
29 |
23 |
32 |
Zr |
75 |
124 |
254 |
123 |
87 |
60 |
242 |
86 |
150 |
145 |
116 |
Cr |
350 |
210 |
50 |
190 |
160 |
320 |
50 |
50 |
80 |
70 |
250 |
Co |
45 |
64 |
37 |
61 |
41 |
47 |
37 |
33 |
34 |
43 |
48 |
Ni |
170 |
130 |
30 |
120 |
70 |
160 |
40 |
30 |
30 |
70 |
140 |
Cu |
50 |
60 |
40 |
50 |
70 |
20 |
40 |
30 |
30 |
40 |
50 |
Zn |
210 |
90 |
150 |
80 |
120 |
160 |
140 |
90 |
90 |
100 |
90 |
Ga |
16 |
20 |
22 |
20 |
16 |
16 |
22 |
17 |
19 |
20 |
18 |
Ge |
2 |
1 |
2 |
1 |
2 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
As |
< 5 |
< 5 |
< 5 |
< 5 |
5 |
< 5 |
< 5 |
< 5 |
< 5 |
< 5 |
< 5 |
Rb |
17 |
36 |
25 |
33 |
15 |
17 |
23 |
12 |
26 |
< 2 |
14 |
Nb |
3 |
7 |
16 |
7 |
3 |
< 1 |
16 |
5 |
10 |
13 |
4 |
Mo |
< 2 |
< 2 |
< 2 |
< 2 |
< 2 |
< 2 |
< 2 |
< 2 |
< 2 |
< 2 |
< 2 |
Ag |
< 0.5 |
< 0.5 |
< 0.5 |
< 0.5 |
< 0.5 |
< 0.5 |
< 0.5 |
< 0.5 |
< 0.5 |
< 0.5 |
< 0.5 |
In |
< 0.2 |
< 0.2 |
< 0.2 |
< 0.2 |
< 0.2 |
< 0.2 |
< 0.2 |
< 0.2 |
< 0.2 |
< 0.2 |
0.2 |
Sn |
< 1 |
1 |
3 |
1 |
1 |
< 1 |
3 |
< 1 |
1 |
1 |
1 |
Sb |
1.3 |
0.7 |
0.6 |
0.6 |
0.8 |
1.5 |
0.8 |
0.8 |
0.8 |
0.6 |
0.8 |
Cs |
< 0.5 |
< 0.5 |
1 |
< 0.5 |
< 0.5 |
< 0.5 |
0.9 |
< 0.5 |
0.6 |
< 0.5 |
< 0.5 |
La |
5.6 |
13.5 |
22.7 |
11.1 |
6.1 |
3.8 |
24.4 |
20.9 |
14.6 |
14 |
8.1 |
Ce |
13 |
27.8 |
53.2 |
25.6 |
15.3 |
9.5 |
57.8 |
41.5 |
33.6 |
32.8 |
20.5 |
Pr |
1.84 |
3.4 |
7.08 |
3.37 |
2.25 |
1.36 |
7.47 |
4.93 |
4.35 |
4.1 |
2.93 |
Nd |
9.2 |
16.3 |
32.1 |
16.4 |
11.3 |
7.2 |
34.3 |
21.4 |
19.9 |
19.7 |
15.1 |
Sm |
3 |
4.5 |
9 |
4.6 |
3.4 |
2.3 |
9.3 |
4.9 |
5.3 |
5 |
4.4 |
Eu |
0.98 |
1.5 |
2.81 |
1.45 |
1.38 |
0.96 |
2.86 |
1.48 |
1.83 |
1.8 |
1.54 |
Gd |
3.4 |
5.2 |
9.5 |
5.2 |
4.5 |
3.1 |
9.2 |
3.9 |
5.8 |
5.1 |
5.6 |
Tb |
0.6 |
0.8 |
1.6 |
0.8 |
0.8 |
0.6 |
1.6 |
0.6 |
1 |
0.8 |
1 |
Dy |
4.1 |
5.1 |
9.6 |
5 |
5.1 |
3.8 |
9.9 |
3.4 |
5.9 |
4.9 |
6 |
Ho |
0.8 |
1 |
1.9 |
1 |
1.1 |
0.8 |
2 |
0.7 |
1.2 |
1 |
1.2 |
Er |
2.4 |
2.9 |
5.6 |
2.9 |
3 |
2.3 |
5.7 |
1.8 |
3.4 |
2.6 |
3.6 |
Tm |
0.36 |
0.41 |
0.79 |
0.42 |
0.46 |
0.34 |
0.83 |
0.25 |
0.49 |
0.38 |
0.53 |
Yb |
2.3 |
2.7 |
5.1 |
2.7 |
3 |
2.3 |
5.3 |
1.6 |
3.2 |
2.4 |
3.3 |
Lu |
0.41 |
0.4 |
0.75 |
0.42 |
0.48 |
0.38 |
0.83 |
0.23 |
0.49 |
0.37 |
0.5 |
Hf |
1.8 |
3.1 |
5.8 |
3 |
2.4 |
1.6 |
5.8 |
2.2 |
3.7 |
3.5 |
2.9 |
Ta |
0.3 |
0.7 |
1.2 |
0.7 |
0.3 |
0.2 |
1.3 |
0.4 |
0.8 |
1.1 |
0.4 |
W |
2 |
3 |
3 |
2 |
3 |
2 |
2 |
2 |
2 |
2 |
2 |
Tl |
< 0.1 |
0.1 |
0.2 |
0.1 |
< 0.1 |
< 0.1 |
0.2 |
< 0.1 |
0.1 |
< 0.1 |
< 0.1 |
Pb |
27 |
< 5 |
< 5 |
< 5 |
< 5 |
9 |
< 5 |
8 |
5 |
< 5 |
< 5 |
Bi |
< 0.4 |
< 0.4 |
< 0.4 |
< 0.4 |
0.6 |
< 0.4 |
< 0.4 |
< 0.4 |
< 0.4 |
< 0.4 |
2.1 |
Th |
0.6 |
1 |
2.8 |
0.9 |
0.7 |
0.4 |
3 |
4.4 |
1.6 |
1.3 |
0.9 |
U |
0.2 |
0.2 |
1.1 |
0.3 |
0.2 |
0.1 |
1.1 |
1.2 |
0.6 |
0.5 |
0.3 |
شکل 5- جایگاه آمفیبولیتهای منطقة بهرامگور شمالباختری معدن گلگهر در نمودارهای پیشنهادیِ Winchester و Floyd (1976): A) نمودار Nb/Y دربرابر Zr/(TiO2×0.0001)؛ B) نمودار SiO2 دربرابر Na2O/K2O
شکل 6- جایگاه آمفیبولیتهای منطقة بهرامگور در نمودار سهتایی پیشنهادیِ Irvine و Baragar (1971)
همة نمونههای منطقه به دو گروه ردهبندی میشوند: 1) آمفیبولیتهای تولهایتی؛ 2) آمفیبولیتهای کالکآلکالن.
نمونه HRS-78 (از بخش مرکزی منطقه) و نمونههای HRS-178، HRS-218، HRS-255، HRS-263 (از بخش جنوبی منطقه) در بخش کالکآلکالن و نمونههای دیگر در بخش تولهایتی جای گرفتهاند. به عبارتی از مرکز منطقه بهسوی باختر منطقه با فاصله بیشتر از 20 کیلومتر، ویژگی ترکیبی سنگها از کالکآلکالن به تولهایتی تغییر مییابد.
سنگزایی
بررسی عنصرها در شناخت سنگ مادر و نوع پهنة زمینساختی سنگهای دگرگونی کاربرد دارد. برخی عنصرهای کمیاب (مانند: Zr، Ti، Y، Nb و Th) در شرایط دگرگونی ناحیهای نامتحرک هستند و ازاینرو، از این عنصرها برای شناخت سنگ مادر و پهنة زمینساختی پیدایش این سنگها بهره گرفته میشود (Akbari et al., 2016). نمودار Zr/P2O5 دربرابر Nb/Y نشان میدهد سنگمادر آمفیبولیتهای (تولهایتی و کالکآلکالن) منطقة بهرامگور از نوع پوستة اقیانوسی بوده است (Floyd and Winchester, 1978) (شکل 7).
شکل 7- نمودار عنصرهای کمیاب Zr/P2O5 دربرابر Nb/Y (Floyd and Winchester, 1978) برای بررسی سنگمادر آمفیبولیتهای منطقة بهرامگور
نمودار عنصرهای نامتحرک Nb-Zr-Y و نمودار Ti دربرابر V نیز نشان میدهد نمونهها مربوط به MORB، BABB و Volcanic Arc هستند. این تناقض شاید با این مطلب توجیه شود که برخی نمونهها دچار دگرگونی پسرونده و ورود سیالها به درون سنگ شدهاند (Meschede, 1986) (شکلهای 8- A و 8- B).
در نمودار چندعنصری بهنجارشده دربرابر ترکیب MORB (Pearce, 1983) برای آمفیبولیتها، الگوی مسطحی را برای عنصرهای نامتحرکِ Y، Ti، Zr و P نشان میدهد. تمرکز بالای LILE (مانند:Ba، Rb، K و Sr) نزدیکبه 10 تا 20 برابر مورب، مربوط به تأثیر فاز سیال و آلودگی پوستهای است (Shah and Shervais, 1999).
در ترکیب نمونهها، آنومالی منفی در Nb و Ti و آنومالی مثبت در Ba و Rb دیده میشود. آنومالی منفی Nb نشاندهندة فرورانشی است که تحتتأثیر سیالها و هنگام پیدایش ماگمای مادرِ سازندة سنگمادر روی داده است و آنومالی منفی Ti پیامد جدایش تیتانومگنینت هنگام تبلور است (Shah and Shervais, 1999). مقدار Ba نشان میدهد ماگمای مادر در پی فرایند فرورانشی پدید آمده است که در آن سیالهایی از لبة فرورو در پهنة فرافرورانش (suprasubduction) آزاد شدهاند (Culshaw and Dostal, 2002). رفتار LILE و آنومالی منفی Nb و Ti نشاندهندة بازالتهای کمان آتشفشانی هستند (Wilson, 1993) (شکل 8).
شکل 8- نمودارهای پیشنهادیِ Meschede (1986) برای شناسایی پهنة زمینساختی سنگمادر آمفیبولیتهای منطقة بهرامگور (MORB: Mid Ocean Ridge Basalt؛ BABB: Back Arc Basin Basalt؛ OIB: Oceanic Island Basalt)
در نمونههای بررسیشده، مقدار MgO برابربا 16/4 تا 44/10 درصدوزنی و مقدار Mg# (Mg#=100×Mg2+/(Mg2++Fe2+total)) برابربا 93/33 تا 56/66 است. این مقدار Mg# آشکارا از میزان Mg# ماگمای اولیه (70~) کمتر است. پس ماگمای بازالتی جدایشیافته، دچار آلودگی پوستهای شده است (Zhu et al., 2016).
آمفیبولیتها از LILES غنیشدگی و از HFSES (Nb، Ti، Ta، Zr و Hf) تهیشدگی نشان میدهند (شکل 9).
همچنین، REE برای بررسی خاستگاه ماگمایی بهکار برده میشوند؛ زیرا ویژگیهای آنها هنگام ذوببخشی اسپینلپریدوتیت یا گارنتپریدوتیت تغییر میکند (Zhu et al., 2016) (شکل 10).
شکل 9- نمودار چندعنصری بهنجارشده به ترکیب MORB (Pearce, 1983) برای آمفیبولیتهای منطقة بهرامگور در شمالباختری معدن گلگهر
شکل 10- الگوی REE بهنجارشده به ترکیب کندریت (Sun and McDonough, 1989) برای آمفیبولیتهای منطقة بهرامگور شمالباختری معدن گلگهر
درجة غنیشدگی در HREE به این نکته بستگی دارد که گارنت فازی باشد که از ذوببخشی در گارنتپریدوتیت بجامانده باشد (Zhu et al., 2016)؛ اما در نمونههای آمفیبولیت بررسیشده غنیشدگی در LREE نسبت به HREE و همچنین، روند افزایشی Dy/Yb دربرابر La/Yb و روند افزایشی Zr/Y دربرابر La/Yb نشانهای از ذوببخشی اسپینلپریدوتیت در درجههای گوناگون ذوببخشی هستند (Miller et al., 1999; Zhao et al., 2009) (شکلهای 11- B و 11- A). در نمودار La/Sm دربرابر Sm/Yb، همة نمونههای آمفیبولیت در بخش اسپینلپریدوتیت هستند. از آنجاییکه گارنت در ناحیه خاستگاه آمفیبولیتها نبوده است و ژرفای پایداری گارنت بیشتر است، پس به احتمال بالا ماگمای مادر آمفیبولیتهای منطقه از ژرفای کمتری خاستگاه گرفته است (Zhu et al., 2016) (شکل 11- C). در کل، برخی نمونههای سنگی در بیشتر نمودارها ویژگیهای متضادی را نشان میدهند. شاید این نکته اینگونه توجیهشدنی باشد که برخی نمونهها دچار دگرگونی پسرونده و ورود سیالها به درون سنگ شدهاند؛ ازاینرو، ویژگیهایی را نشان میدهند که در تضاد با نمونههای سنگی دیگر هستند.
شکل 11- آمفیبولیتهای منطقة بهرامگور در شمالباختری معدن گلگهر در: A) نمودار La/Yb دربرابر Dy/Yb؛ B) نمودار La/Yb دربرابر Zr/Y؛ C) نمودار Sm/Yb دربرابر La/Sm (CLM= continental lithospheric mantle; PM= Primitive mantle)
نتیجهگیری
آمفیبولیتهای منطقة بهرامگور (باختر خیرآباد و شمالباختری معدن گلگهر) سیرجان ترکیب شیمیایی تولهایتی تا کالکآلکالن دارند. این سنگها الگوی REE مسطحی با یک افزایش نسبی در LREE نسبت به HREE نشان میدهند که شبیه به الگوی EMORB است. ماگمای سازندة سنگ مادرآمفیبولیتها در ژرفای کم از گوشته اسپینل پریدوتیتی جدایش یافته است. ماگمای سازندة سنگمادر هنگام بالاآمدن آلودگی پوستهای را تجربه کرده است و این نکته نشان میدهد به احتمال بالا در پهنة فرافرورانش در ارتباط با اقیانوس نئوتتیس جایگزین شده باشد. سپس سنگ مادر آمفیبولیتها تا رخساره آمفیبولیت دگرگون شده است. گمان میرود این دگرگونی پیامد بستهشدن حوضة اقیانوسی و برخورد قارهای بعدی روی داده باشد برپایة نمودارهای سازگاری ACF از رخساره اپیدوت آمفیبولیت تا آمفیبولیت میانی، نمونههای متابازیت پاراژنز کانیهای Hbl+Ep+Qtz، Hbl+Pl و Hbl+Bt+Pl را نشان میدهند.
سپاسگزاری
از شرکت زمین پژوه سهند برای فرستادن نمونهها برای آنالیز شیمیایی به کانادا که سهم بسزایی در انجام این پژوهش داشته است، صمیمانه سپاسگزاری میشود.