Document Type : Original Article
Authors
1 Department of Mining Engineering, Faculty of Engineering, Shahid Bahonar University of Kerman
2 Department of Mining Engineering, Faculty of Engineering, Shahid, Bahonar University of Kerman, Kerman, Iran
3 Gohar Zamin Mining and Industrial Company, Sirjan, Kerman, Iran
Abstract
Keywords
ناحیة معدنی گلگهر 6 آنومالی با ذخیرة معدنی ۱۱۳۵ میلیون تن دارد. پهنة کانیسازی به سه بخشِ مگنتیت بالایی، پهنة اکسیدی یا هماتیتی و مگنتیت پایینی سرشار از سولفید ردهبندی میشود. ذخیرة قطعی آنومالی شمارة 3 برابربا 643 میلیون تن کانسنگ است. مقدار آهن، گوگرد و فسفر آن در منطقة اکسیدی برابربا 96/51، 349/0 و 115/0 درصدوزنی، در منطقة مگنتیت بالایی برابربا 38/52، 091/0 و 092/0 درصدوزنی و در منطقة مگنتیت پایینی برابربا 83/53، 828/1 و 12/0 درصدوزنی است (Kusha Madan Consulting Engineers, 2016). دربارة پیدایش کانسار گلگهر الگوهای آهن نواری (Young, 1976)، ماگمایی (Mucke and Golestaneh, 1982; Mucke and Younessi, 1994)، آتشفشانی- رسوبی (Moxham, 1990; Yaghoubi, 1999; Dalfardi, 2012)، آهن نواری آلگوما (Khalili-Mobarhan, 1993)، آهن نواری سوپریور (Pourkhak, 2003)، آهن نواری راپیتان (Babaki, 2004; Babaki and Aftabi, 2007) و اسکارن (Hallaji, 1991; Torabian, 2007; Mahmoudi et al., 2017; Mirzaei et al., 2018) پیشنهاد شدهاند. همچنین، Bayati-Rad و همکاران (2013) و Badavi (2018) فراوانی عنصرهای کمیاب در مگنتیتهای کانسار گلگهر را ارزیابی کردهاند. با وجود بررسیهای یادشده، تا کنون بررسی جامعی دربارة زمینشیمی کانسنگ مگنتیتی و کانیهای سولفیدی و در نهایت الگوی کانسارسازی در آنومالی شمارة 3 انجام نشده است. بررسی ساخت و بافت در کانسنگ مگنتیتی و کانیهای سولفیدی، بررسی کانیشناسی سنگهای همبر، زمینشیمی کانسنگ مگنتیتی و کانیهای سولفیدی و در نهایت پیشنهاد الگوی کانیزایی از مهمترین هدفهای این پژوهش بهشمار میروند.
زمینشناسی عمومی آنومالی شمارة 3 گلگهر
معدن گلگهر در فاصلة 53 کیلومتری جنوبباختری شهرستان سیرجان (طول جغرافیایی خاوری '15°55 تا '24°55 و عرض جغرافیایی شمالی '03°29 تا '07°29)، در مرز خاوری پهنة سنندج- سیرجان جای گرفته است و 6 ذخیرة معدنی دارد (شکل 1). کهنترین واحدهای زمینشناسی در منطقة گلگهر (شکل 1)، مرمرهای لایهای براکیوپوددار به سن کامبرین زیرین هستند (Sabzehei et al., 1994). این مرمرها روی گدازههای مافیک و الترامافیک مجموعه گلگهر رخنمون دارند و ازاینرو، سن این مجموعه پرکامبرین بالایی یا نئوپروتروزییک- پالئوزویک زیرین است. برپایة روش سنسنجی اورانیم- سرب (زیرکن)، گرانیتوییدهای همزمان با کوهزایی (Syntectonic) در جنوبخاوری منطقه (شکل 1)، سن 544 تا 605 میلیون سال پیش (نئوپروتروزوییک– کامبرین زیرین= ادیاکاران) را نشان میدهند (Hassanzadeh et al., 2008; Safarzadeh et al., 2016). این سنگها در رخسارة شیستسبز دگرگون شدهاند. همچنین، دادههای ایزوتوپی گوگرد در پیریت (24.%+) و نیز ترکیب شیمیایی سولفات در آب دریا، بازة زمانی در زمان ادیاکاران را نشان میدهند (Dalfardi, 2012). تا کنون نشانهای از هاله دگرگونی همبری در پیرامون تودهای گرانیتوییدی دیده نشده است (Dimitrijevic, 1973; Hassanzadeh et al., 2008; Safarzadeh et al., 2016). ازاینرو، هالة دگرگونی اسکارن که Mahmoudi و همکاران (2017) و Mirzaei و همکاران (2018) پیشنهاد کردهاند سئوال برانگیز است.
شکل 1- A) جایگاه کانسار گلگهر در ایران، B) نقشة زمینشناسی منطقة گلگهر، C) محل نمونهبرداری در پیت معدن، دامپ باطله و چاههای اکتشافی در معدن شمارة 3 گلگهر (با تغییراتی پس از Sabzehei و همکاران (1994)، Badavi (2018)، Atapour و Afatbi (2019))
|
برپایة بررسیهای Sabzehei و همکاران (1994)، مرمر و شیستهای سبز و متابازالتهای بالشی از گروههای سنگی دونین منطقه هستند و در رخسارة شیستسبز دگرگون شدهاند. این سنگها را میکاشیست، کوارتزیت، توربیدیتهای آهکی دگرگونشده، شیل، ماسهسنگ و رادیولاریت به سن کربونیفر پوشاندهاند. این مجموعه را تناوبی از فیلیت، ماسهسنگهای آرکوزی دگرگونشده، متابازالت، دولومیت و سنگآهکهای متبلور فوزولیندار پرمین دربر گرفتهاند. تریاس در این منطقه بیشتر دربردارندة آهکهای ریفی و دولومیت، شیل، ماسهسنگ و گدازههای بازالتی است و روی آن سنگ آهکهای ریفی با شیل و ماسهسنگ و کنگلومرای ژوراسیک جای میگیرند. سنگ آهکهای اوربیتولیندار از واحدهای کرتاسه در این منطقه بهشمار میروند. سنگ آهکهای رسوبی شبهفلیش (شیل، ماسهسنگ، کنگلومرا، ماسهسنگ آهکی نومولیتدار) همراه با گدازههای آندزیتی ائوسن روی مجموعههای پیشین جای دارند. این واحدها را آهکهای ریفی، کنگلومرایهای سختنشده و مارنهای الیگومیوسن پوشاندهاند. مارن، مارن گچدار (Qpl)، کنگلومراهای سختنشده (Qplc)، پادگانهها و مخروط افکنههای کهن (Qt1) و جوان (Qt2)، ماسهها و رسهای نمکدار (Qss)، پهنة نمکی (Qsp) و رسوبهای بستر رودخانه (Qal) از رسوبهای کواترنر بهشمار میروند. گسلهای معکوس، عادی و راستالغز در رسوبهای آبرفتی جوان منطقه نشاندهندة فعالبودن منطقه از دیدگاه زمینساختی هستند.
زمینشناسی معدنی آنومالی شمارة 3 گلگهر
آنومالی شمارة 3، بزرگترین تودة معدنی مجموعه گلگهر است که در ژرفای 240 متری و در پلة 17 در حال استخراج است (Kusha Madan Consulting Engineers, 2016) (شکل 2).
شکل 2- جایگاه و ذخیرة (برپایة میلیون تن) آنومالیهای گوناگونِ معدن گلگهر (Kusha Madan Consulting Engineers, 2016)
ستون چینهشناسی یکی از چاههای اکتشافی در معدن گلگهر که تا ژرفای 55/118 متری حفر شده است (شکل 3) دربردارندة کانسنگ مگنتیت پایینی است و میانلایههایی از آمفیبولشیست (اکتینولیتشیست)، شیست کلریتی و سریسیتی، مرمر و کوارتزیت در فاصلة میان آن دیده میشوند. این گروههای سنگی همانند رخسارههای سنگی گوناگون در چاههای اکتشافی آنومالی شمارة 3 هستند. لایههای آمفیبولشیست، بالاترین بخش کانسنگ مگنتیت پایینی را میسازند و پس از آنها، کانسنگ مگنتیتی بهطور متناوب با میانلایههایی از شیست کلریتی و سریسیتی، مرمر و کوارتزیت دیده میشوند. روی آنها، لایة مگنتیت بالایی و رسوبهای منفصل و کنگلومراهای سختنشده جای میگیرند. حضور میانلایههایی ریز از کلریتشیست و تالکشیست در این کانسنگ نیز تایید شده است (Kusha Madan Consulting Engineers, 2016).
پهنة اکسیدی سطحی دربردارندة هماتیت، گئوتیت، لیمونیت، مگهمیت، مارتیت و ژاروسیت است؛ اگرچه مقدار بسیار کمی از مگنتیت، کالکوپیریت و پیریت نیز در آن دیده میشود. همچنین، ساخت نواری اکسیدآهن همراه با چرت (در ژرفای شش متری) دیده میشود (Badavi, 2018):
الف- بخش مگنتیت بالایی از کانیهای سولفیدی و فسفری فقیر است (9 میلیون تن ذخیره، 38/52 درصد آهن، 091/0درصد گوگرد و 092/0درصد فسفر) و اندازة بلورهای مگنتیت آن ریز تا متوسط است (Badavi, 2018)؛
ب– بخش کانسار اکسیدی (20/13 میلیون تن ذخیره، 96/51 درصد آهن، 349/0درصد گوگرد و 115/0 درصد فسفر) که دربردارندة هماتیت، گوتیت و کمی مارتیت و مگهمیت ثانویه است و در زیر مگنتیت بالایی پدید آمده است؛
پ- بخش مگنتیتی پایینی از کانیهای سولفیدی (5/566 میلیون تن ذخیره، 83/53 درصد آهن، 828/1 درصد گوگرد و 12/0 درصد فسفر) سرشار است و در زیر بخش کانسار اکسیدی جای میگیرد و بزرگترین بخش آنومالی شمارة 3 را میسازد. بخش بزرگی از کانسار از مگنتیت همراه با مقادیر کمی پیریت، کالکوپیریت و پیروتیت ساخته شده است (Kusha Madan Consulting Engineers, 2016). در حقیقت، این بخش بخشی از مگنتیت پایینی است که پیریت فراوانی دارد. اکسیداسیون پیریت و مگنتیت به هماتیت، گئوتیت، لیمونیت، مگهمیت، مارتیت و ژاروسیت در پی واکنش آبهای فرورو و زیرزمینی با پیریت روی داده است (Lottermoser, 2007).
شکل 3- ستون چینهشناسی کانسار گلگهر (با تغییراتی پس از Anonymous، 1992)
نمونهبرداری، آمادهسازی و روش انجام پژوهش
در این بررسی، نمونهبرداری بهصورت نامنظم، از محدودة پیت اصلی معدن، مغزههای حفاری و دامپ باطله انجام شد. در مجموع، 91 نمونه (31 نمونه از بخش روباز معدن، 21 نمونه از پیت معدن، 4 نمونه از محل سنگشکن و 6 نمونه از پهنة اکسیدی سطحی، 30 نمونه از مغرههای حفاری (مگنتیت بالایی و پایینی و سنگهای همبر) و 30 نمونه از سنگهای همبر کانسار که از دامپ باطله) گردآوری شد. شمار 28 مقطع نازک از سنگهای همبر و 41 مقطع صیقلی از بخش کانهها ساخته شد. این مقطعها در آزمایشگاه کانیشناسی بخش مهندسی معدن دانشگاه شهید باهنر کرمان بررسی شدند. برای جدایش کانیهای سولفیدی از کانسنگ مگنتیتی، پس از خردایش نمونههای کانسنگ، کانیهای سولفیدی نخست جداسازی شدند. سپس نمونههای سولفیدی جدا شدند و نمونههای کانسنگ مگنتیتی، پهنة اکسیدی سطحی و سنگهای همبر با سنگشکن فکی و غلتکی خرد و در آسیای گلولهای و پودرکن دیسکی پودر شدند. در پایان، نمونههای یادشده با روش چهاربخشیکردن و سرندهای ASTM (Lapakko, 2002) به قطر 200 مش برای تجزیة شیمیایی آماده شدند. شمار 30 نمونه از نمونههای آمادهسازیشده برای تجزیة شیمیایی به روش ICP-MS به مرکز تحقیقات و فرآوری مواد معدنی ایران فرستاده شد. دادههای بهدستآمده در جدولهای 1، 2 و 3 آورده شدهاند. برپایة روش بهکاررفته، دقت اندازهگیری دادهها 85 تا 95 درصد است.
جدول 1- میانگین، تغییرات و انحراف از معیار عنصرهای اصلی (برپایة درصدوزنی) در گروههای نمونهبرداریشده و شدت غنیشدگی کانسنگ دربرابر ترکیب پوسته و کانسارهای مهم دنیا (مقدار سیلیس اندازهگیری نشده است)
|
Sample No. |
Elements |
SiO2 |
TiO2 |
Al2O3 |
Fe2O3* |
MgO |
CaO |
Na2O |
K2O |
MnO |
P2O5 |
S |
D.L. |
- |
0.02 |
0.02 |
0.01 |
0.04 |
0.01 |
0.01 |
0.01 |
0.001 |
0.02 |
0.01 |
||
|
Sulfide minerals |
Min |
- |
0.02 |
0.19 |
35.33 |
0.17 |
0.28 |
0.1 |
0.09 |
0.01 |
0.02 |
4.12 |
Max |
- |
0.05 |
0.3 |
62.87 |
2.95 |
1.78 |
0.1 |
0.09 |
0.04 |
0.57 |
25.35 |
||
Mean |
- |
0.03 |
0.22 |
56.38 |
1.24 |
0.89 |
0.1 |
0.9 |
0.02 |
0.09 |
19.52 |
||
Sd |
- |
0.01 |
0.04 |
6.96 |
0.97 |
0.48 |
0.0 |
0.0 |
0.01 |
0.15 |
5.74 |
||
Magnetite ores |
Min |
- |
0.03 |
0.43 |
53.05 |
2.12 |
0.39 |
0.1 |
0.09 |
0.03 |
0.05 |
0.77 |
|
Max |
- |
0.15 |
3.25 |
71.45 |
11.46 |
6.18 |
0.26 |
1.07 |
0.09 |
3.34 |
4.43 |
||
Mean |
- |
0.08 |
1.21 |
63.67 |
5.27 |
2.54 |
0.15 |
0.23 |
0.05 |
0.92 |
2.2 |
||
Sd |
- |
0.04 |
0.97 |
6.62 |
3.12 |
2.33 |
0.06 |
0.37 |
0.02 |
1.22 |
1.3 |
||
Gossanized zone |
Min |
- |
0.02 |
0.19 |
2.51 |
0.17 |
0.14 |
0.1 |
0.09 |
0.01 |
0.02 |
0.08 |
|
Max |
- |
0.08 |
1.98 |
70.69 |
0.17 |
0.28 |
0.1 |
0.39 |
0.04 |
0.85 |
0.51 |
||
Mean |
- |
0.44 |
0.99 |
47.36 |
0.17 |
0.21 |
0.1 |
0.19 |
0.03 |
0.42 |
0.27 |
||
Sd |
- |
0.35 |
0.91 |
38.85 |
0.0 |
0.07 |
0.0 |
0.17 |
0.01 |
0.41 |
0.22 |
||
Host rocks (schist) |
Min |
- |
0.22 |
5.87 |
6.31 |
0.17 |
0.55 |
0.1 |
0.75 |
0.03 |
0.09 |
0.08 |
|
Max |
- |
2.14 |
14.64 |
12.33 |
4.89 |
5.29 |
4.97 |
3.74 |
0.14 |
0.48 |
1.68 |
||
Mean |
- |
0.65 |
10.69 |
9.63 |
3.03 |
1.75 |
2.57 |
2.31 |
0.06 |
0.23 |
0.9 |
||
Sd |
- |
0.83 |
3.35 |
2.25 |
1.93 |
2 |
1.76 |
1.13 |
0.05 |
0.15 |
0.74 |
||
Mean |
Crust * |
- |
0.95 |
15.36 |
7.18 |
3.46 |
5.08 |
3.81 |
3.12 |
0.12 |
0.27 |
0.05 |
|
Rapitan ** |
- |
0.27 |
3.18 |
40.9 |
1.24 |
1.79 |
0.28 |
0.45 |
0.23 |
0.35 |
- |
||
Ediacaran*** |
- |
0.3 |
0.42 |
61.81 |
0.09 |
0.14 |
0.3 |
0.13 |
0.02 |
2.84 |
- |
||
Superior ** |
- |
0.04 |
1.5 |
12.17 |
1.93 |
2.24 |
0.13 |
0.2 |
0.49 |
0.08 |
0.2 |
||
Algoma** |
- |
0.12 |
3.7 |
14.84 |
2 |
1.87 |
0.43 |
0.62 |
0.19 |
0.23 |
1.75 |
||
Enrichment Factor |
Magnetite ores |
Crust |
- |
0.08 |
0.08 |
8.87 |
1.52 |
0.50 |
0.04 |
0.07 |
0.42 |
3.41 |
44.00 |
Rapitan |
- |
0.30 |
0.38 |
1.56 |
4.25 |
1.42 |
0.54 |
0.51 |
0.22 |
2.63 |
- |
||
Ediacaran |
- |
0.27 |
2.88 |
1.03 |
58.56 |
18.14 |
0.50 |
1.77 |
2.50 |
0.32 |
- |
||
Superior |
- |
2.00 |
0.81 |
5.23 |
2.73 |
1.13 |
1.15 |
1.15 |
0.10 |
11.50 |
11.00 |
||
Algoma |
- |
0.67 |
0.33 |
4.29 |
2.64 |
1.36 |
0.35 |
0.37 |
0.26 |
4.00 |
1.26 |
||
Sulfide minerals |
Crust |
- |
0.03 |
0.01 |
7.85 |
0.36 |
0.18 |
0.03 |
0.29 |
0.17 |
0.33 |
390.40 |
*Levinson (1980); **Gross and Mcleod (1987), Yeo (1981), Maynard (1983); ***Atapour and Aftabi (2017)
جدول 2- میانگین، تغییرات و انحراف از معیار عنصرهای فرعی (برپایة گرم در تن) و شدت غنیشدگی دربرابر ترکیب پوسته و کانسارهای مهم دنیا
|
Sample No. |
Elements |
Cu |
Mo |
Pb |
Zn |
Cr |
Ni |
Co |
Sn |
V |
D.L. |
1 |
1 |
5 |
5 |
1 |
1 |
1 |
1 |
5 |
||
|
Sulfide minerals |
Min |
200.7 |
1.56 |
51.14 |
37.48 |
238.4 |
132.6 |
278.1 |
0.75 |
8.81 |
Max |
2645 |
10.7 |
1219 |
7291 |
400.5 |
1369 |
3105 |
16.54 |
138.3 |
||
Mean |
871.65 |
5.67 |
190.51 |
781.84 |
318.34 |
600.4 |
1503.4 |
3.29 |
56.11 |
||
Sd |
624.1 |
3.08 |
317.38 |
1985.45 |
56.75 |
444.4 |
709.6 |
4.21 |
49.05 |
||
Magnetite ores |
Min |
104 |
1.15 |
48.97 |
58.23 |
1 |
19.3 |
30.9 |
2.7 |
16.31 |
|
Max |
405.8 |
5.65 |
71.52 |
136.4 |
28.05 |
202.2 |
262.3 |
8.54 |
641 |
||
Mean |
241.64 |
2.83 |
60.56 |
106.34 |
8.27 |
94.8 |
131.6 |
5.18 |
306.25 |
||
Sd |
120.95 |
1.56 |
7.85 |
31.49 |
9.45 |
67.18 |
80.5 |
2.48 |
246.82 |
||
Gossanized zone |
Min |
3.3 |
0.75 |
5 |
5 |
1 |
1 |
4.44 |
5.24 |
24.61 |
|
Max |
90.3 |
3.32 |
56.96 |
82.09 |
23.8 |
133.7 |
31.25 |
7.74 |
809.9 |
||
Mean |
61 |
2.22 |
39.17 |
47.44 |
13.94 |
84.33 |
21.7 |
6.25 |
459.07 |
||
Sd |
49.97 |
1.32 |
29.6 |
39.13 |
11.71 |
72.6 |
15.03 |
1.32 |
399.27 |
||
Host rocks |
Min |
5.97 |
2.99 |
13.31 |
35.65 |
9.85 |
7.04 |
9.62 |
2.52 |
39.82 |
|
Max |
70.25 |
10.79 |
40.15 |
76.9 |
146.4 |
72.7 |
112.2 |
4.54 |
183.8 |
||
Mean |
31.32 |
4.93 |
26.18 |
57.68 |
90.72 |
38.6 |
54.8 |
3.55 |
84.16 |
||
Sd |
23.73 |
3.29 |
10.45 |
15.58 |
50.87 |
26.6 |
45.2 |
0.95 |
59.35 |
||
Mean |
Crust * |
55 |
1.5 |
12.5 |
70 |
100 |
75 |
25 |
2 |
135 |
|
Rapitan ** |
436 |
34 |
- |
18 |
- |
6 |
1.8 |
4 |
38 |
||
Ediacaran*** |
59 |
- |
- |
26 |
27 |
8 |
8 |
- |
38 |
||
Superior ** |
14 |
- |
- |
40 |
112 |
37 |
28 |
- |
42 |
||
Algoma** |
149 |
- |
- |
330 |
118 |
103 |
41 |
- |
109 |
||
Enrichment factor |
Magnetite ores |
Crust |
4.39 |
1.89 |
4.84 |
1.52 |
0.08 |
1.26 |
5.3 |
2.59 |
2.27 |
Rapitan |
0.55 |
0.08 |
- |
5.91 |
- |
15.8 |
73.1 |
1.30 |
8.06 |
||
Ediacaran |
4.10 |
- |
- |
4.09 |
0.31 |
11.8 |
16.45 |
- |
8.06 |
||
Superior |
17.26 |
- |
- |
2.66 |
0.07 |
2.56 |
4.70 |
- |
7.29 |
||
Algoma |
1.62 |
- |
- |
0.32 |
0.07 |
0.92 |
3.21 |
- |
2.81 |
||
Sulfide minerals |
Crust |
15.85 |
3.78 |
15.24 |
11.17 |
3.18 |
8.01 |
60.14 |
1.65 |
0.42 |
*Levinson (1980); **Gross and Mcleod (1987), Yeo (1981), Maynard (1983); ***Atapour and Aftabi (2017)
جدول 3- میانگین، تغییرات و انحراف از معیار عنصرهای کمیاب (برپایة گرم در تن) در نمونههای گوناگون و شدت غنیشدگی دربرابر ترکیب پوسته و کانسارهای مهم دنیا
|
Sample No. |
Elements |
As |
Sb |
Ga |
La |
Ce |
Pr |
Nd |
Sm |
Gd |
Dy |
Er |
Yb |
D.L. |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
||
|
Sulfide minerals |
Min |
19.63 |
1.49 |
1 |
0.8 |
0.8 |
- |
0.8 |
- |
0.8 |
0.8 |
- |
- |
Max |
439.2 |
14.59 |
13.78 |
1.9 |
3.8 |
- |
2.3 |
- |
1.5 |
1.3 |
- |
- |
||
Mean |
121.35 |
4.41 |
4.69 |
0.9 |
1.7 |
- |
0.9 |
- |
0.8 |
0.8 |
- |
- |
||
Sd |
109.45 |
3.73 |
3.73 |
0.4 |
1 |
- |
0.5 |
- |
0.2 |
0.2 |
- |
- |
||
Magnetite ores |
Min |
7.64 |
1.44 |
4.51 |
0.8 |
0.8 |
0.8 |
0.8 |
0.8 |
0.8 |
0.8 |
0.8 |
0.8 |
|
Max |
114.2 |
2.72 |
46.38 |
10 |
20 |
3.6 |
21 |
7.4 |
8.6 |
6.3 |
3.4 |
2.1 |
||
Mean |
31.15 |
2.16 |
25.7 |
4.1 |
11 |
1.7 |
7.5 |
2.6 |
2.9 |
2.3 |
1.4 |
1.1 |
||
Sd |
37.5 |
0.54 |
14.1 |
3.8 |
8 |
1.2 |
8.1 |
2.6 |
3.2 |
2.3 |
1.1 |
0.6 |
||
Gossanized zone |
Min |
15.82 |
1.09 |
29.4 |
0.8 |
1.1 |
0.8 |
0.8 |
0.8 |
- |
- |
- |
- |
|
Max |
91.99 |
2.73 |
58.8 |
6.7 |
19 |
2.1 |
6.9 |
1.4 |
- |
- |
- |
- |
||
Mean |
43.44 |
1.75 |
47.5 |
3.4 |
9.3 |
1.3 |
4.4 |
1 |
- |
- |
- |
- |
||
Sd |
42.18 |
0.87 |
15.84 |
3 |
8.8 |
0.7 |
3.2 |
0.4 |
- |
- |
- |
- |
||
Host rocks |
Min |
6.03 |
1.15 |
7.39 |
- |
41 |
1.2 |
4.7 |
1 |
0.8 |
1.1 |
0.8 |
0.8 |
|
Max |
55.66 |
2.6 |
16.42 |
- |
137 |
8.9 |
35 |
8.5 |
9.2 |
8.4 |
4.6 |
3.8 |
||
Mean |
18.26 |
1.67 |
12.93 |
- |
85 |
5.9 |
23 |
5.3 |
5.2 |
4.9 |
2.7 |
2.3 |
||
Sd |
21.25 |
0.55 |
3.74 |
- |
35 |
3.1 |
13 |
2.8 |
3 |
2.7 |
1.4 |
1.2 |
||
Mean |
Crust * |
1.8 |
0.2 |
15 |
30 |
60 |
8.2 |
28 |
6 |
5.4 |
3 |
2.8 |
3 |
|
Rapitan ** |
- |
- |
16 |
22 |
27 |
2.1 |
5.4 |
0.8 |
1.1 |
0.7 |
0.5 |
0.4 |
||
Ediacaran*** |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
||
Superior ** |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
||
Algoma** |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
||
Enrichment Factor |
Magnetite ores |
Crust |
17.31 |
10.80 |
1.71 |
0.14 |
0.18 |
0.21 |
0.27 |
0.43 |
0.54 |
0.77 |
0.50 |
0.37 |
Rapitan |
- |
- |
1.61 |
0.19 |
0.40 |
0.81 |
1.39 |
3.25 |
2.64 |
3.29 |
2.80 |
2.75 |
||
Ediacaran |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
||
Superior |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
||
Algoma |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
||
Sulfide minerals |
Crust |
67.42 |
22.05 |
0.31 |
0.03 |
0.03 |
- |
0.03 |
- |
0.15 |
0.27 |
- |
- |
*Levinson (1980); **Gross and Mcleod (1987), Yeo (1981), Maynard (1983); ***Atapour and Aftabi (2017)
ساخت و بافت در تودة معدنی و سنگ همبر
مهمترین ساختها و بافتهای دیدهشده در نمونة معدنی و سنگ همبر به شرح زیر هستند:
الف- ساخت و بافت لایهای یا نواری: این ساخت و بافت دربردارندة تناوبی از لایهها یا نوارهایی از مگنتیت و هماتیت با کانیهای سولفیدی (بیشتر پیریت و درمواردی کالکوپیریت و بورنیت) (شکل 4) است و در نمونههای معدنی و یا در سنگهای همبر (مانند: بیوتیتشیست، اکتینولیتشیست، ژاسپیلیت و کوارتزیت) (شکلهای 5- A و 5- B) دیده میشود.
ب- ساخت و بافت تودهای: این ساخت و بافتدربردارندة بلورهای متراکم مگنتیت است کهدر پی غلظت بالای یون آهن در محلولهای گرمابی نسبت به اسید سیلیسیک پدید آمده است (Maynard, 1983). چگونگی پیدایش مگنتیت در کانسارهای آهن نواری گوناگون بدینگونه است که نخست ژلهای اکسیدی و هیدروکسیدی نخستین پدید میآیند؛ سپس در پی فرایند دیاژنز و دگرگونی بلورهای مگنتیت و هماتیت جایگزین آنها میشوند (Maynard, 1983).
شکل 4- A) ساخت لایهای ژاسپیلیت و شیست در کانسنگ پهنة اکسیدی سطحی؛ B) ژاسپیلیت و مگنتیت در کانسنگ مگنتیتی؛ C) ساخت لایهای پیریت درون مگنتیت
شکل 5- A، B) بافت لایهای و گسلیده هماتیت در کوارتز سریسیتشیست با نیکل موازی؛ C) ساخت رگهای پیریت نیکل موازی (پیریت: Py؛ مگنتیت: Mag؛ هماتیت: Hem؛ بیوتیت: Bio)
پ- بافت انتشاری: این بافت دربردارندةبلورهای شکلدار یا نیمهشکلدار مگنتیت در زمینهای از پیریت است.
ت- ساخت و بافت چینخورده و گسلیده: این ساخت و بافت در پی فرایندهای کوهزایی و دگرگونی روی ساختارهای رسوبی- آتشفشانی و نوارهای مگنتیتی- هماتیتی پدید میآید و بیشتر در مگنتیت و بهندرت در پیریت دیده میشود. ازاینرو، این بافت و ساخت نشاندهندة فرایندهای زمینساختی و دگرگونی پس از رسوبگذاری است (شکلهای 5- A و 5- B).
ث- ساخت و بافت رگهای و رگچهای: این ساخت و بافت بیشتر از رگچههای کلسیتی، سیلیسی، سولفیدی (پیریت) ساخته شده است که تودة معدنی و سنگهای همبر را قطع میکنند (شکل 5- C).
ج- ساخت و بافت برشی یا کاتاکلاستیک: این ساخت و بافت از پارههای خردشده کانسنگ اولیه (مگنتیت) در زمینهای از شیستهای منطقه و تودة معدنی ساخته شده و نشاندهندة دگرگونی و گسلش است..
چ- ساخت و بافت گنایسی:این ساخت و بافت که در بررسیهای صحرایی در آنومالی شمارة 3 گلگهر، چندین نمونه ساخت مشابه گنایس دیده شد، از سریسیت، کلریت و کوارتز ساخته شده است. این پاراژنز کانیشناسی با اینکه ساخت گنایسی نشان میدهد، اما به رخسارة شیست مربوط است. ازاینرو، بهکاربردن واژه گنایس سئوال برانگیز است. همچنین، حضور متاچرتهای چشمیشکل در شیستها (شکل 6- A) همراه با سریسیت و کلریت، هر چند بافتی همانند گنایس را در سنگ نشان میدهد، اما نشاندهندة دگرگونی گرانیتها در رخسارة شیستسبز است.
ح- ساخت و بافت قطعات معلق: در این ساخت و بافت،حضور پارههای کمابیش گردشده کربناتی و کوارتزی درون شیستها و نمونههای معدنی (شکل 6- B) نشاندهندة حضور افتانسنگها (dropstones) باشد. این قطعات نابرجا هستند و نشاندهندة حضور فعالیتهای یخچالی در زمان پیدایش رسوبها و هیدرواکسیدهای آهن هستند (Pettijohn, 1975).
شکل 6- A) ساخت گنایسی با لایههایی از شیستهای سریسیتی و کلریتی؛ B) قطعات معلق درون لایههای شیستسبز
خ- ساخت و بافت چینخورده و گسلیده: این ساخت و بافت پیامد فرایندهای کوهزایی و دگرگونی روی ساختارهای رسوبی- آتشفشانی و نوارهای مگنتیتی- هماتیتی است و بیشتر در مگنتیت و بهندرت در پیریت دیده میشود. ازاینرو، نشاندهندة فرایندهای زمینساختی و دگرگونی پس از رسوب گذاری است.
د- ساخت و بافت سوپرژن (پهنة اکسیدی سطحی): این ساخت و بافت بهصورت ساخت جعبهای (Boxwork) ثانویهدر پی اکسیدشدن مانند مگنتیت و نوارهای پیریت و کالکوپیریت توسط آبهای سطحی و فرورو پدید میآید. اکسیهیدروکسیدهای آهن از نخستین کانیهای پدیدآمده از اکسیداسیون هستند که با گذشت زمان با لیمونیت، گئوتیت و هماتیت جایگزین میشوند (Guilbert and Park, 1997).
کانیشناسی تودة معدنی و سنگ همبر
شکل 7 توالی کانیشناسی کانیهای آنومالی شمارة 3 معدن گلگهر را نشان میدهد. نخستین مرحله نشاندهندة فورانهای زیردریایی بازالتی همراه با رسوبگذاری رسوبات آواری (کوارتز) و شیمیایی (کلسیت و دولومیت) همراه با کانیهای دگرسانی زیردریایی است. در مرحله دوم، در پی دیاژنز، سنگهای رسوبی آواری (ماسهسنگ، چرت و شیل)، شیمیایی (سنگهای کربناتی) همراه با مرحله اصلی کانیزایی مگنتیت- هماتیت در سنگهای آتشفشانی- رسوبی پدید میآیند. در مرحله سوم، بهدنبال دگرگونی ناحیهای هنگام کوهزایی کیمیرین همة توالیهای رسوبی و اکسیدهای آهن به کوارتزیت، شیست، مگنتیت درشت بلور و جهتیافته و متابازالت تبدیل میشوند. بهدنبال افزایش فشار و دما در ژرفایی بیشتر از رخسارة شیستسبز، سنگهای گرانیتوییدی همزمان با کوهزایی در پی آناتکسی پدید میآیند. نشانههایی از هالة دگرگونی همبری در پیرامون این تودهها دیده نشد؛ اما فراوانی سریسیت و کلریت جهتیافته نشاندهندة دگرگونی ناحیهای این نوع سنگهاست. کاربرد روش سنسنجی اورانیم- سرب برای زیرکن این تودهها سن نئوپروتروزوییک- کامبرین (ادیاکاران) را نشان میدهد (Safarzadeh et al., 2016). در مرحله پایانی، بهدنبال هوازدگی شیمیایی و اکسیداسیون، مگنتیت و سولفیدها با هماتیت، گئوتیت، مگهمیت، مارتیت جایگزین میشوند.
شکل 7– پاراژنزهای احتمالی کانیها هنگام مراحل گوناگون پیدایش آنومالی شمارة 3 گلگهر
مگنتیت: اینکانی بهصورت شکلدار (شکل 8- A)، تودهای (شکل 8- B)، لایهای، انتشاری و خردشده در کانسنگ آنومالی شمارة 3 یافت میشود. مگنتیت تودهای در شرایطی پدید میآید که در زمان پیدایش کانسار، غلظت آهن دربرابر اسیدسیلیسیک (H4SiO4) بالا باشد (Maynard, 1983). مگنتیت انتشاری بهصورت پراکنده در میان کانیهای سیلیکاتی یا سولفیدی دیده میشود.
هماتیت، مگهمیت و گئوتیت: این کانیها پس از مگنتیت و هماتیت نخستین فراوانی بیشتری دارند. هماتیت ثانویه در پی دگرسانی و هوازدگی مگنتیت (شکل 8- C) در کنارهها پدید میآید (Klein, 2005). مگهمیت کانی ثانویهای است که به رنگ نارنجی مایل به سرخ و زرد با سختی کمابیش کم دیده میشود. نخستین فراوردههای دگرسانی و اکسیداسیون، مگنتیت و کینومگنتیت و سپس مگهمیت و در پایان مارتیت هستند (Harding, 2009; Maynard, 1983). در مقطع صیقلی، کینومگنتیت به رنگ قهوهای مایل به خاکستری در پیرامون مگنتیت دیده میشود. گئوتیت، پایدارترین اکسیدآهن و فراورده پایانیِ اکسیداسیون مگنتیت است که هنگام دگرسانی و هوازدگی پدید میآید (Harding, 2009; Maynard, 1983).
شکل 8- A) مگنتیت شکلدار با پیریت؛ B) مگنتیت تودهای با کالکوپیریت؛ C) جایگزینی مگنتیت با هماتیت در بخش پهنة اکسیدی سطحی کانسار (پیریت: Py؛ کالکوپیریت: Cyp؛ مگنتیت: Mag؛ هماتیت: Hem؛ بیوتیت: Bio)
پیریت: این کانی به شکل پیریت انتشاری بیشکل (شکل 9- A) و نیمهشکلدار (شکل 9- B) و شکلدار (شکل 9- C) همراه با مگنتیت پدید میآید. همانگونهکه در هر سه شکل دیده میشود، هیچ نشانهای که نشاندهندة قطعشدگی مگنتیت با این کانیها باشد دیده نمیشود. ازاینرو، این کانی چهبسا بهصورت همزاد با مگنتیت پدید آمده باشد. برپایة دادههای بهدستآمده، پیریتهای شکلدار چهبسا از تبلور دوبارة پیریتهای نیمهشکلدار در هنگام دیاژنز و یا دگرگونی (Spry et al., 2000) پدید میآیند (شکل 9- C). همچنین، پیریت بهصورت لایهای میانلایهایِ مگنتیت و گاه هماتیت و بیوتیت، اکتینولیت و سیلیکاتهای دیگر دیده میشود. این ویژگی نشاندهندة کانهزایی همزاد سولفیدها با اکسیدهای آهن و رسوبهای شیلی –کربناتی در پهنة رسوبی است. جهتیابی کانیهای سیلیکاتی دگرگونی با مگنتیت و پیریت (شکل 4- C) همزادبودن این کانی ها را نشان میدهد. در تایید این نکته، در مقیاس چینهشناسی ساخت لایهای (شکل 3) میان شیستها گوناگون و مگنتیت پایینی و بالایی نشاندهندة لایهای بودن یا نواریبودن کانسار گلگهر و آنومالی شمارة 3 است. افزونبراین، برپایة یافتههای Maynard (1983)، در بیشتر کانسارهای آهن نواری، بیشتر سولفیدها بهویژه پیریت همزاد با هیدروکسیدها و اکسیدهای آهن پدید میآید. پیریت خردشده، هنگام گسلش پس از دیاژنز و با احتمال بیشتر هنگام دگرگونی و در پی تنشهای زمینساختی پدید آمده است. حضور گسلهای فراوان در کانسار بررسیشده (Anonymous, 1992) چهبسا علت خردشدگی پیریتها باشد. پیریت رگهای، در پی سردشدن محلولهای دگرگونزاد (چهبسا دگرگونی پسرونده) در مرحله پایانی کانیزایی پدید آمده است (شکل 5- C). این نوع پیریتها در منطقه اکسیدان بهدنبال فرایندهای سوپرژن و هوازدگی با گئوتیت جایگزین شدهاند.
کالکوپیریت: این کانی در فاصلة بلورهای مگنتیت (شکل 8- B) دیده میشود. بررسیهای بافتی نشان میدهند این کانی در کانسارهای آهن نواری بهدنبال ته نشینی از ژل اولیه مکیناویت پدید آمده است (Bralia et al., 1979; Maynard, 1983). بورنیت به مقدار بسیار کم در شماری از نمونهها دیده میشود.
کانیهای دیگر: کوارتز، در شیستهای گوناگون، کوارتزیت و کوارتز سریسیتشیست به فراوانی در اندازههای مختلف تا بهاندازة چشمهای کوارتزی درشت بلور (چند سانتیمتری) دیده میشود. بیوتیت کانی اصلی در بیشتر شیستهاست و در متاگرانیت نیز دیده میشود.
شکل 9- پیریتهای انتشاری گوناگون که بهصورت انتشاری درون مگنتیت دیده میشوند: A) پیریت انتشاری بیشکل؛ B) پیریت نیمهشکلدار؛ C) پیریت شکلدار (پیریت: Py؛ مگنتیت: Mag؛ بیوتیت: Bio)
کلریت به شکل بلورهای کشیده و شکلدار در میان توالیهای اکسیدی و سولفیدی دیده میشود. انواع با مرزهای گردشده (قدیمیتر) چهبسا به قطعات معلق مربوط باشند. سریسیت در سریسیتشیستها و کوارتز شیستها، فلدسپارها (آلبیت، الیگوکلاز، ارتوز و میکروکلین)، در سنگهای بیوتیتشیست، سریسیتشیست و متاگرانیتها، اکتینولیت در شیستهای سبز دیده میشود. اپیدوت در شیستسبز (متابازالت) دیده میشود؛ اگرچه در فرایندهای دگرگونی درجه پایین، در پی واکنش کلسیت با کانیهای رسی و کلریت در دمایی نزدیکبه 350 تا 400 درجه سانتیگراد پدید میآید (Faure, 1992). تالک به شکل کانیهای جهتیافته و ورقهای فراوان در تالکشیست دیده میشود. پیش کانی تالک، کلریت و رسهای اولیه نونترونیت هستند که با پیشرفت دیاژنز و دگرگونی با تالک آهندار جایگزین شدهاند (Faure, 1992). پیدایش تالک و انواع آن پیامد واکنش منیزیم آب دریا با مذاب بازالتی و کانیهای سیلیکاتی در محیط رسوبی است. همچنین، چهبسا پیدایش تالکها پیامد واکنش سیلیس محلول با گرینالیت یا کلریت باشد (Trendall and Morris, 1983). تالک در مغزههای حفاری معدن شمارة 3 گلگهر با ضخامت 9 متر در ژرفای 418 تا 427 متری دیده شد (Badavi et al., 2018). از سوی دیگر، تالک همراه با سرپانتین از دگرگونشدن دولومیتهای سیلیسی و شیلی نیز پدید میآید که در کانسنگ آنومالی شمارة 3 گلگهر این واکنش گمان میرود منطقیتر باشد (Deer et al., 1992). تورمالین، بهصورت بلورهای شکلدار و سوزنی از کانیهای بسیار مهم کانسارهای آهن نواری است (Slack et al., 2000) و در برخی نمونهها تا 15 درصد از شیستهای سبز را دربر میگیرد. تورمالینهای شکلدار و گردشده نسبت به نوع سوزنی قدیمیتر و آواری هستند. تورمالین چهبسا در پی دگرسانی و واکنش میان محلولهای گرمابی زیردریایی (که از بور سرشار هستند) با کانیهای سیلیکاتی پدید میآید (Spry et al., 2000). گاه این کانی بهصورت میانبار درون اکسیدها دیده میشود (شکل 10- C). آپاتیت درشت دانه (5 درصد) نسبت به انواع ریزدانه (کمتر از 5 درصد) فراوانتر است و در شیستها یافت میشود. آپاتیت بهصورت ژل اولیة فسفاتی همراه با پیش کانیهای هیدروکسیدفریک یا هیدرومگنتیت در پهنههای رسوبی تهنشین میشود و سپس هنگام دیاژنز و دگرگونی بلورهای آپاتیت را میسازد (Trendall and Morris, 1983).
شکل 10- A، B) فراوانی قطعات چرتی در شیستها (A: تصویر در PPL؛ B: تصویر در XPL)؛ C) تورمالین در شیستهای سبز (تصویر در PPL) (اکتینولیت: Act؛ آپاتیت: Ap؛ کلریت: Chl؛ تورمالین: Tour؛ کوارتز: Q؛ بیوتیت: Bio)
سنگنگاری کانسنگ معدنی و سنگهای همبر
شیستها از فراوانترین سنگهای همبر کانسنگ هستند اگرچه متابازالت، متاگرانیت و کوارتزیت نیز در بررسیهای صحرایی دیده میشوند (جدول 4).
الف- شیستها: سریسیتشیست، تالکشیست، مسکویت شیست، بیوتیت سریسیتشیست، بیوتیت کلریتشیست، مسکویت کلریتشیست، بیوتیتشیست، کلریت مسکویت اکتینولیتشیست، کلریت بیوتیت اکتینولیتشیست و اکتینولیتشیست از سنگهای خانوادة شیست در آنومالی شمارة 3 گلگهر هستند (جدول 4). در این بررسی، شواهد پیدایش آمفیبولیت در رخنمونهای سنگی و مغزههای حفاری آنومالی شمارة 3 دیده نشدند؛ اگرچه Jafari و همکاران (2018) تغییرات شدید رخسارة آمفیبولیت در محدودهای به مساحت کمتر از یک کیلومترمربع را در آنومالی شمارة یک گزارش کردهاند. این نکته نیاز به بررسی بیشتر دارد؛ زیرا در فاصله چند متری تغییرات دما و فشار را از رخسارة آمفیبولیت تا شیست بهطور جانبی یا عمودی دیده نمیشود.
ب- متاگرانیت: آلکالیفلدسپار پرتیتی (35 درصدحجمی)، کوارتز (30 درصدحجمی)، الیگوکلاز (25 درصدحجمی)، بیوتیت (10 درصدحجمی) از کانیهای اصلی این سنگ و زیرکن، آپاتیت و کانیهای کدر (5 درصدحجمی) از کانیهای فرعی آن بهشمار میروند.
پ- کوارتزیت (شیستهای کوارتزیتی): این سنگ با بافت موزاییکی بیش از 95 درصدحجمی کوارتز دارد و سنگ اولیه آنها، ماسهسنگ ناخالص بوده است.
ت- متابازالت: بازالت دگرگونشده از اپیدوت، کلریت، آلبیت و کلسیت و اکتینولیت ساخته شده است. بیشتر اکتینولیتشیستها در آنومالی شمارة 3، پیامد دگرگونی ناحیهای گدازههای زیردریایی بازالتی هستند.
جدول 4- ویژگیها و فراوانی کانیها (برپایة درصدحجمی) در سنگهای خانواده شیست در کانسار شمارة 3 گلگهر
Protolith rocks: shale + dolomite + basalt+ sandstone + marl + chert) |
Quartz |
Feldspar |
Biotite |
Chlorite |
Muscovite |
Sericite |
Actinolite |
Tourmaline |
Talc |
Epidote |
Calcite |
Garnet, Apatite. Sphene, Zircon, Opaque |
Sericite schist |
30 |
- |
10 |
- |
5 |
40 |
- |
- |
- |
5 |
- |
<10 |
Talc schist |
10 |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
75 |
- |
- |
<10 |
Muscovite schist |
55 |
5 |
- |
25 |
- |
- |
- |
5 |
- |
<10 |
||
Biotite- sericite schist |
35 |
25 |
10 |
10 |
- |
- |
15 |
- |
- |
- |
<5 |
|
Biotite- chlorite schist |
30 |
- |
15 |
30 |
10 |
- |
- |
- |
10 |
<5 |
||
Muscovite- chlorite schist |
20 |
40 |
10 |
5 |
- |
5 |
- |
- |
- |
<5 |
||
Biotite schist |
30 |
15 |
35 |
6 |
2 |
- |
- |
- |
5 |
3 |
<10 |
|
Chlorite- muscovite- actinolite schist |
30 |
- |
5 |
- |
20 |
- |
30 |
5 |
- |
- |
- |
<5 |
Chlorite- biotite- actinolite schist |
30 |
- |
20 |
5 |
5 |
- |
3 |
- |
5 |
- |
<5 |
|
Actinolte schist |
25 |
8 |
12 |
6 |
- |
40 |
- |
- |
5 |
- |
<10 |
ویژگیهای زمینشیمیایی
دادههای زمینشیمیایی عنصرهای اصلی، فرعی و کمیاب در سولفیدها، کانسنگ مگنتیتی، بخش اکسیدی سطحی کانسار و سنگهای همبر در جدولهای 1، 2 و 3 آورده شدهاند. هدف از تفسیر دادههای زمینشیمیایی عنصرها، بررسی غنیشدگی عنصرهای اصلی، فرعی و کمیاب در کانسنگ مگنتیتی دربرابر ترکیب پوسته و کانسارهای آهن گوناگون و در پایان، پیبردن به نوع کانیزایی آهن است.
الف- اکسیدهای عنصرهای اصلی: برپایة جدول 1، میانگین اکسیدآهن (Fe2O3total) در کانیهای سولفیدی، کانسنگ مگنتیتی، پهنة اکسیدی سطحی (Gossanized zone) و سنگ همبر بهترتیب برابربا 38/56، 67/63، 36/47 و 63/9 درصدوزنی است. غنیشدگی کانسنگ مگنتیتی 87/8 برابر پوسته، 56/1 برابر کانسار راپیتان و 03/1 برابر کانسار ادیاکاران است (جدول 1) و ازاینرو، این کانسنگ به کانسار ادیاکاران شباهت بیشتری دارد.
میانگین اکسیدآلومینیم در کانیهای سولفیدی، کانسنگ مگنتیتی، پهنة اکسیدی سطحی و سنگ همبر، بهترتیب برابربا 22/0، 21/1، 99/0و 69/10 درصدوزنی (جدول 1) و از میانگین پوسته کمتر است. کمبود این اکسید ویژة کانسارهای آهن نواری است (Maynard, 1983) که به کانسارهای آهن نواری ادیاکاران نزدیکتر است. در میان کانسارهای آهن گوناگون بیشترین مقدار آلومینیم مربوط به کانسارهای آهن ائولیتی است (Maynard, 1983).
میانگین اکسیدمنیزیم در کانسنگ مگنتیتی برابربا 27/5 درصدوزنی، در کانیهای سولفیدی برابربا 24/1 درصدوزنی، در پهنة اکسیدی سطحی برابربا 17/0 درصدوزنی و در سنگ همبر برابربا 03/3 درصدوزنی است (جدول 1). غنیشدگی اکسیدمنیزیم در کانسنگ مگنتیتی، دربرابر ترکیب پوسته و همة کانسارهای آهن نواری چشمگیر است. این ویژگی چهبسا پیامد انحلال جامد منیزیم به جای مگنتیت (MgFe2O4= منیزیوفریت، Dupuis and Beaudion, 2011) باشد. از طرفی مقدار زیاد منیزیم شاید پیامد حضور نوارهای بسیار ریز تالکشیست و مرمرهای دولومیتی در کانسنگ باشد.
میانگین اکسیدفسفر در کانیهای سولفیدی، کانسنگ مگنتیتی، پهنة اکسیدی سطحی و سنگ همبر بهترتیب 09/0، 92/0، 42/0 و 23/0 درصدوزنی است (جدول 1). غنیشدگی اکسیدفسفر در کانسنگ مگنتیتی دربرابر ترکیب پوسته و کانسارهای آهن نواری راپیتان بیشتر است.
مقادیر گوگرد تغییرات چشمگیری در پوسته و انواع کانسارها نشان میدهد بهگونهایکه در کانیهای سولفیدی برابربا 52/19 درصدوزنی، در کانسنگ مگنتیتی برابربا 2/2 درصدوزنی، در پهنة اکسیدی سطحی برابربا 27/0 درصدوزنی و در سنگ همبر برابربا 9/0 درصدوزنی است (جدول 1). میانگین این عنصر در کانسنگ مگنتیتی، دربرابر میانگین پوسته 44 برابر غنیشدگی نشان میدهد. غنیشدگی شدید این عنصر در کانیهای سولفیدی (390 برابر) چشمگیر است. میانگین اکسیدهای عنصرهای اصلی دیگر تغییرات معنیداری را نشان نمیدهد و گاه نزدیک به مقدار آن در ترکیب پوسته و یا کمتر از آن است.
ب- عنصرهای فرعی و کمیاب: تغییرات مقدار عنصرهای فرعی و کمیاب و شدت غنیشدگی آنها در کانیهای سولفیدی، کانسنگ مگنتیتی، بخش پهنة اکسیدی سطحی کانسار و سنگهای همبر آنومالی شمارة 3 گلگهر، دربرابر ترکیب پوستة زمین و کانسنگ کانسارهای ادیاکاران، راپیتان، سوپریور و آلگوما، در جدولهای 2 و 3 و شکل 11 مقایسه شده است. بر این پایه، مس، سرب، روی فراوانتر از عنصرهای دیگر هستند.
مس (Cu): میانگین مس در کانیهای سولفیدی، کانسنگ مگنتیتی، پهنة اکسیدی سطحی و سنگهای همبر بهترتیب برابربا 65/871، 64/241، 61 و 32/31 گرم در تن است (جدول 2). شدت غنیشدگی مس در کانسنگ مگنتیتی دربرابر ترکیب پوسته افزودگی (39/4) دارد (جدول 2) و حداکثر مس (2645 گرم در تن) در کانیهای سولفیدی حضور کالکوپیریت و بورنیت را نشان میدهد.
مولیبدن (Mo): مقدار میانگین مولیبدن در کانیهای سولفیدی، کانسنگ مگنتیتی، سوپرژن و سنگ همبر بهترتیب برابربا 67/5، 83/2، 22/2 و 93/4 گرم در تن است (جدول 2) که نسبت به میانگین پوستهای افزودگی نشان میدهد (جدول 2).
سرب (Pb): میانگینغلظت سرب در کانیهای سولفیدی برابربا 51/190 گرم در تن، در کانسنگ مگنتیتی برابربا 56/60 گرم در تن، در پهنة اکسیدی سطحی برابربا 17/39 گرم در تن و در سنگ همبر برابربا 18/26 گرم در تن و بیشترین مقدار آن در کانیهای سولفیدی برابربا 1219 گرم در تن (جدول 2) و به دلیل جانشینی سرب در پیریت (Levinson, 1980) است.
روی (Zn): تغییراتمیانگین روی در کانیهای سولفیدی، کانسنگ مگنتیتی، پهنة اکسیدی سطحی و سنگ همبر بهترتیب برابربا 84/781، 34/106، 44/47 و 68/57 گرم در تن است که دربرابر ترکیب پوسته، کانسار ادیاکاران، کانسار راپیتان، کانسار سوپریور و کانسار آلگوما بهترتیب برابربا 52/1، 91/5، 09/4، 66/2 و 32/0 است (جدول 2). بیشترین مقدار روی در کانیهای سولفیدی برابربا 7291 گرم در تن است (جدول 2) که بهعلت جانشینی روی در پیریت (Levinson, 1980) و یا حضور احتمالی اسفالریت است.
کبالت (Co):میانگین کبالت در کانیهای سولفیدی برابربا 43/1503 گرم در تن، در کانسنگ مگنتیتی برابربا 59/131 گرم در تن، در پهنة اکسیدی سطحی برابربا 77/21 گرم در تن و در سنگ همبر برابربا 77/54 گرم در تن است. شدت غنیشدگی کبالت در کانسنگ مگنتیتی، دربرابر ترکیب پوسته، کانسارهای ادیاکارن، راپیتان، سوپریور و الگوما بهترتیب برابربا 3/5، 1/73، 45/16، 7/4 و 21/3 (جدول 2) است. بیشترین مقدار کبالت در پیریت برابربا 34/3105 گرم در تن است و جانشین آهن در ساختار پیریت میشود (Levinson, 1980).
وانادیم (V): مقدار متوسط وانادیم در کانیهای سولفیدی برابربا 11/56 گرم در تن، در کانسنگ مگنتیتی برابربا 25/306 گرم در تن، در پهنة اکسیدی سطحی برابربا 07/459 گرم در تن و در سنگ همبر برابربا 16/84 گرم در تن است. وانادیم در کانسنگ مگنتیتی، نسبت به میانگین پوستهای، کانسارهای ادیاکاران، راپیتان، سوپریور و آلگوما بهترتیب برابربا 27/2، 06/8، 06/8، 29/7 و 81/2 غنیشدگی نشان میدهد (جدول 2) و بیشترین مقدار آن در پهنة اکسیدی سطحی برابربا 9/809 گرم در تن است.
آرسنیک (As): تغییرات مقدار میانگین آرسنیک در کانیهای سولفیدی، کانسنگ مگنتیتی، پهنة اکسیدی سطحی و سنگ همبر بهترتیب برابربا 35/121، 15/31، 44/43 و 26/18 گرم در تن است (جدول 3) و غنیشدگی آن در کانسنگ مگنتیتی، نسبت به میانگین پوستهای نزدیکبه 31/17 برابر است. بیشترین مقدار آرسنیک در کانیهای سولفیدی برابربا 2/439 گرم در تن است؛ زیرا آرسنیک در پیریت تمرکز پیدا میکند (Levinson, 1980).
آنتیموان (Sb): میانگین آنتیموان در کانیهای سولفیدی، کانسنگ مگنتیتی، پهنة اکسیدی سطحی و سنگ همبر بهترتیب برابربا 41/4، 16/2، 75/1 و 67/1 گرم در تن است (جدول 3). آنتیموان در کانسنگ مگنتیتی، نسبت به میانگین پوستهای نزدیکبه 8/10 برابر غنیشدگی نشان میدهد. بیشترین مقدار آنتیموان در کانیهای سولفیدی برابربا 59/14 گرم در تن است (جدول 3).
پ- عنصرهای خاکی کمیاب: عنصرهای خاکی کمیاب در شناسایی کانسارهای آهن نواری گوناگون نقش تعیینکنندهای دارند. غنیشدگی و تغییرات عنصرهای خاکی کمیاب دربرابر ترکیب کندریت و شیل آمریکای شمالی بهدست آورده شدهاند (جدول 3؛ شکل 11). برپایة شکل 11، تغییرات آشکاری در غنیشدگی عنصرهای خاکی کمیاب دیده نمیشود؛ اگرچه عنصرهای سنگین غنیشدگی ضعیفی را نشان میدهند. مهمترین نکته نبود آنومالی آشکار یوروپیم است. این ویژگی از ویژگیهای کانسارهای آهن نواری نوع ادیاکاران و راپیتان است (Baldwin, 2014). آنومالی مثبت گادولونیم، تربیم و تولیم در شکل 11، به دلیل تمرکز عنصرهای یادشده در کانیهای آواری (مونازیت، زینوتیم و زیرکن) درون قطعات معلق است (Baldwin, 2014). برپایة یافتههای Baldwin (2014)، Mohseni و Aftabi (2015) و Atapour و Aftabi (2017)، این نوع آنومالیها ویژة کانسارهای آهن نواری در محیط یخچالی (ادیاکاران و راپیتان) است.
شکل 11- نمودار غنیشدگی عنصرهای خاکی کمیاب در کانیهای سولفیدی، کانسنگ مگنتیتی و پهنة اکسیدی سطحی آنومالی شمارة 3 گلگهر دربرابر: A) ترکیب کندریت؛ B) ترکیب ماسهسنگ آمریکای شمالی
عنصرهای دیگر: میانگین مقدار کروم، نیکل، قلع، گالیم، نیوبیویم، لانتانیم، سریم به مقدار آنها در ترکیب پوستة زمین (جدول 3) نزدیک است و تغییرات معنیداری را نشان نمیدهند.
بررسیهای آماری
الف- ضریب همبستگی: ضریب همبستگی عنصرها در کانیهای سولفیدی، کانسنگ مگنتیتی، پهنة اکسیدی سطحی و سنگ همبر در جدول 5 نشان داده شده است. در کانیهای سولفیدی (جدول 5- A) همبستگی خوبی میان گروههای آهن- گوگرد (573/0)، آهن- مس (509/0)، آهن- کروم (620/0)، آهن- کبالت (616/0)، گوگرد- نیکل (657/0)، گوگرد- کبالت (610/0)، روی- سرب (929/0)، سرب- قلع (865/0)، سرب- آنتیموان (829/0)، روی- قلع (763/0)، روی- آنتیموان (597/0)، قلع- آنتیموان (864/0) و وانادیم- گالیم (855/0) دیده میشود.
در نمونههای کانسنگ مگنتیتی (جدول 5- B) آهن همبستگی اندکی با بیشتر عنصرها نشان میدهد. این پدیده چهبسا پیامد اکسیفیلبودن آهن و فراوانی کانسنگ مگنتیتی است؛ اگرچه با وانادیم، مس و گوگرد همبستگی متوسطی نشان میدهد. این ویژگی پیامد جانشینی وانادیم بهجای آهن در ساختار مگنتیت و حضور مس و گوگرد در پیریت است. همچنین، وابستگی زمینشیمیایی قوی میان گوگرد- سرب (511/0)، گوگرد- کبالت (954/0)، گوگرد- آرسنیک (657/0)، گوگرد- آنتیموان (530/0)، سرب- روی (889/0)، سرب- کبالت (675/0)، سرب- قلع (866/0)، سرب- آرسنیک (974/0)، سرب- آنتیموان (995/0)، قلع- آنتیموان (887/0)، قلع- آرسنیک (895/0)، قلع- کبالت (622/0)، روی- کبالت (657/0)، روی- قلع (859/0)، روی- آرسنیک (969/0)، روی- آنتیموان (993/0) و آرسنیک- آنتیموان (977/0) دیده میشود.
جدول 5– ضریب همبستگی عنصرهای درون کانیهای سولفیدی (A)، کانسنگ مگنتیتی (B)، پهنة اکسیدی سطحی (C) و سنگهای همبر (D) در آنومالی شمارة 3 گلگهر
ارتباط قوی این عنصرها با یکدیگر پیامد ویژگی کالکوفیلی و جانشینی آنها در ساختار پیریت و کالکوپیریت (Levinson, 1980; Rose et al., 1979; Reich et al., 2013) است که همراه با کانسنگ مگنتیتی دیده میشوند.
بررسی همبستگی عنصرها در نمونههای پهنة اکسیدی سطحی منطقه ویژگی جالبی را نشان میدهد (جدول 5- C)؛ بهگونهایکه میان آهن و گوگرد، سرب، روی، کبالت، وانادیم و آرسنیک همبستگی بیشتر از 5/0 دیده میشود. حضور هماتیت، گئوتیت و کانیهای رسی در پهنة اکسیدی سطحی نشان میدهد این عنصرها را کانیهای کلوییدی که از اکسیداسیون سولفیدها و مگنتیت و سیلیکاتها پدید آمدهاند، جذب کردهاند. از سوی دیگر، میان گوگرد و عنصرهای کالکوفیل همبستگی کمابیش قوی دیده میشود. این همبستگی در پی تمرکز این عنصرهای کالکوفیل در ساختار پیریت و شاید سولفاتهای فلزی پدیدآمده از اکسیداسیون سولفیدهاست (Rose et al., 1979).
در سنگهای همبر ارتباط زمینشیمیایی متوسطی میان عنصرهای گوناگون دیده میشود (جدول 5- D). این ارتباط برای گروههای آهن، مس، گوگرد، سرب، وانادیم، آرسنیک و روی روشنتر است. ارتباط آهن با عنصرهای کالکوفیل، بهعلت جانشینی عنصرهای کالکوفیل در ساختار پیریت و کالکوپیریت (Levinson, 1980; Rose et al., 1979; Shao et al., 2018) درون شیستها توجیهپذیر است.
ب- نمودار خوشهای: نمودار خوشهای برای کانیهای سولفیدی، کانسنگ مگنتیتی، پهنة اکسیدی سطحی و سنگهای همبر در شکلهای 12–A تا 12- D نشان داده شده است. کانیهای سولفیدی سه خوشة اصلی دارند (شکل 12- A). این ارتباط چهبسا پیامد حضور عنصرهای کالکوفیل در ساختار پیریت و کالکوپیریت باشد. Zhao و Jiang (2007) همراهی سریم با عنصرهای کالکوفیل و جانشینی آن در سولفیدها را نشان دادند. از سوی دیگر، ارتباط سریم با فسفر چهبسا پیامد حضور میانبارهای ریز آپاتیت در سولفیدهاست.
خوشة دوم دربردارندة دو زیرشاخة وانادیم- گالیم- مولیبدن و زیرشاخة آهن- کروم- مس- کبالت است. در زیرشاخة نخست وانادیم و گالیم جانشین پیریت و کالکوپیریت میشوند (Sahlström et al., 2017)؛ اگرچه احتمال جانشینی این عنصرها در کانی ژرمانیت [Germanite= Cu3, (Ge, Ga, Fe) (S, As4)] را نباید نادیده گرفت (Sahlström et al., 2017). همبستگی مولیبدن با این عنصرها شاید پیامد حضور مولیبدنیت در کانسار گلگهر است (Mucke and Golestaneh, 1982). در خوشة سوم همبستگی خوبی میان گوگرد- نیکل- آرسنیک دیده میشود که پیامد جانشینی نیکل و آرسنیک در ساختار پیریت و کالکوپیریت است (Levinson, 1980)؛ اگرچه Mucke و Golestaneh (1982) حضور سولفید نیکل [Linnaeite= (Co, Ni)3S4] را در کانسار گلگهر نیز گزارش کردهاند.
در نمودار خوشهای کانسنگ مگنتیتی (شکل 12– B)، دو خوشة اصلی دیده میشود. خوشة اول شامل سرب- روی- کروم- آنتیموان- آرسنیک- قلع- گوگرد- کبالت- نیکل- مس و آهن است. زیرخوشة آهن با همة عنصرهای یادشده همبستگی نشان میدهد. این همبستگی پیامد جانشینی روی، کروم و قلع در ساختار مگنتیت و جانشینی سرب، آنتیموان- آرسنیک، کبالت، نیکل و مس در ساختار پیریت و کالکوپیریت است (Levinson, 1980).
شکل 12– نمودار خوشهای عنصرهای درون: A) کانیهای سولفیدی؛ B) کانسنگ مگنتیتی؛ C) پهنة اکسیدی سطحی؛ D) سنگهای همبر در آنومالی شمارة 3 گلگهر
در خوشة دوم وانادیم- گالیم- فسفر- مولیبدن- سریم دیده میشوند. وانادیم- گالیم زیرخوشة نخست و فسفر- مولیبدن- سریم زیرخوشة دوم هستند. همبستگی وانادیم- گالیم پیامد جانشینی آنها بهجای آهن در ساختار مگنتیت است (Rose et al., 1979). همبستگی فسفر با سریم پیامد تمرکز هر دو عنصر در آپاتیت است و همراه با مگنتیت دیده میشود (Levinson, 1980). همچنین، حضور مولیبدن در این خوشه شاید پیامد جانشینی آن به جای آهن در ساختار مگنتیت باشد (De Vos and Tarvainen, 2006).
در پهنة اکسیدی سطحی منطقه (شکل 12–C) دو خوشة اصلی دیده میشود. در پی پیدایش هیدرواکسیدقلع [Sn(OH)4] و اکسیدآنتیموان (Valentinite=Sb2O3)، قلع- آنتیموان خوشة مستقلی را میسازند (Kabata-Pendias, 2011). خوشة دوم شامل فسفر- سریم- گوگرد- مس- سرب- آهن- کبالت- نیکل- روی- وانادیم- مولیبدن- کروم- گالیم- آرسنیک است که به دو زیرشاخه ردهبندی میشود. زیرشاخة نخست شامل فسفر- سریم- گوگرد- مس- سرب- آهن- کبالت- نیکل- روی- وانادیم- مولیبدن- کروم- گالیم است و ازآنجاییکه هیدروکسیدهای آهن و کانیهای رسی آنها را جذب میکنند، در یک گروه جداگانه ردهبندی میشوند (Rose et al., 1979; De Vos and Tarvainen, 2006). زیرشاخة مستقل آرسنیک بهعلت آرسناتآهن (Scorodite= FeAsO4, 2H2O) پدید آمده است (Levinson, 1980).
نمودار خوشهای نمونههای سنگهای همبر (شیستهای گوناگون) (شکل 12– D) نیز نشاندهندة دو خوشة اصلی است. خوشة اول دربردارندة مس- سرب- آهن- وانادیم- گوگرد- کبالت- مولیبدن- کروم- گالیم- نیکل- فسفر- روی–آرسنیک- قلع- آنتیموان و خوشة دوم دربردارندة گوگرد- کبالت- کروم- مولیبدن- سریم است. ارتباط اندک هر دو شاخه نشاندهندة تمرکز بسیار کم عنصرها و پراکندگی نامنظم سولفیدها و مگنتیت در سنگهای همبر است.
پ- آزمون مؤلفههای اصلی: نتایج آزمون مؤلفههای اصلی (PCA= Principal component analysis) در کانیهای سولفیدی (شکل 13) نشاندهندة حضور 5 مؤلفه است. نمودار مکانی سهبعدی مولفة نخست با واریانس 323/28 درصد، همبستگی عنصرهایی مانند فسفر- سرب- روی- قلع- آنتیموان را نشان میدهد. همچنین، مؤلفه دوم با واریانس 180/20 درصد شامل همبستگی عنصرهای مولیبدن- وانادیم- گالیم و مؤلفه سوم با واریانس 097/18 درصد همبستگی میان آهن- گوگرد- مس- کبالت را نشان میدهند. این ویژگیهای زمینشیمیایی گویای کالکوفیلبودن بسیاری از عنصرها در نمودار خوشهای (شکل 12- A) است.
مؤلفه چهارم با واریانس 076/11 درصد شامل همبستگی کروم- نیکل- آرسنیک و مؤلفه پنجم با واریانس 863/7 درصد شامل فسفر- سریم (شکل 13) است و ویژگی عنصرهای کالکوفیل همانندِ نمودار خوشهای را (شکل 12- A) نشان میدهند.
نمودار آزمون مؤلفههای اصلی در کانسنگ مگنتیتی (شکل 14) 5 مؤلفه اصلی را نشان میدهد. مولفة نخست با واریانس 301/48، و همبستگی سرب- روی- کروم- قلع- آرسنیک- آنتیموان، مؤلفه دوم با واریانس 779/17 همبستگی گوگرد و کبالت، مؤلفه سوم با واریانس 474/10 فسفر- مولیبدن- سریم را نشان میدهند و نتایح مشابهی با نمودار خوشهای (شکل 12- B) دارند. مؤلفه چهارم با 032/9 همبستگی آشکاری میان نیکل- مس نشان میدهد؛ اما مؤلفه پنجم با واریانس 021/8 نشاندهندة همبستگی آهن و مس است.
توزیع بیشتر عنصرهای کالکوفیل در نمودار سهبعدی نشاندهندة فراوانی پیریت و کالکوپیریت درون کانسنگ مگنتیتی است؛ اگرچه فسفر و سریم بهعلت حضور در آپاتیت از عنصرهای دیگر دور شدهاند.
شکل 13- نمودار سه بعدی و مؤلفههای اصلی عنصرها در کانیهای سولفیدی
شکل 14- نمودار سهبعدی و مؤلفههای اصلی عنصرها در کانسنگ مگنتیتی
برپایة شکل 15، همبستگی آهن- فسفر- گوگرد- مس- مولیبدن- سرب- روی- نیکل- کروم- کبالت- وانادیم- گالیم- سریم (شکل 15) بهعنوان مؤلفه اصلی اول با واریانس 978/88 چشمگیر است. همانگونهکه دربارة نمودار خوشهای (شکل 12- C) گفته شد، این همبستگی چهبسا پیامد جذب این عنصرها به هیدروکسیدهای آهن و کانیهای رسی در پهنة اکسیدی سطحی است. جایگاه آرسنیک در نمودار شکل 15 شاید در پی پیدایش آرسنات آهن (Scorodite= FeAsO4, 2H2O) روی داده است (Levinson, 1980).
نمودار آزمون مؤلفههای اصلی در سنگهای همبر (شکل 16) 4 مؤلفه اصلی دارد. مولفة نخست با واریانس 274/44 نشاندهندة همبستگی عنصرهای آهن- فسفر- مس- سرب- روی- نیکل- وانادیم و گالیم، مؤلفه دوم با واریانس 062/29 شامل گوگرد- مولیبدن- روی- کروم- کبالت، مؤلفه سوم با واریانس 420/10 شامل آنتیموان و قلع و مؤلفه چهارم با واریانس976/6 شامل سرب و آرسنیک است. جدایش گروههای عنصری شاید پیامد پراکندگی نامنظم و کمبود سولفیدها و مگنتیت در برابر فراوانی کانیهای سیلیکاتی است.
شکل 15- نمودار مؤلفههای اصلی عنصرها در پهنة اکسیدی سطحی
شکل 16- نمودار سهبعدی و مؤلفههای اصلی عنصرها در سنگهای همبر
بحث
شکل 17 نمودار افزودگی- کاهیدگی عنصرها در کانیهای سولفیدی دربرابر ترکیب پوسته را نشان میدهد. در این نمودار شدت غنیشدگی آهن (9/6)، گوگرد (6/418)، مس (8/15)، مولیبدن (8/3)، سرب (2/15)، روی (2/11)، کروم (2/3)، نیکل (8)، کبالت (60)، قلع (6/1)، آرسنیک (4/67) و آنتیموان (22) چشمگیر است (شکل 17).
غنیشدگی عنصرها در کانسنگ مگنتیتی دربرابر ترکیب پوسته، برای مس (4/4)، مولیبدن (9/1)، سرب (8/4)، روی (5/1)، کبالت (3/5)، قلع (6/2)، وانادیم (3/2)، آرسنیک (3/17)، آنتیموان (8/10) و گالیم (71/1)، نزدیکبه 2 تا بیشتر از 10 برابر است (شکل 18). غنیشدگی عنصرها در کانسنگ مگنتیتی نسبت به کانسار ادیاکارن، روی (9/5)، نیکل (8/15)، کبالت (1/73) و وانادیم (1/8) و عنصرهای خاکی کمیاب ساماریم (2/3)، گادولنیم (7/2)، دیزپروزیم (4/3)، اربیم (9/2)، ایتربیم (7/2) و ایتریم (1/2) برابربا 2 تا بیشتر از 10 برابر است. تغییرات غنیشدگی کانسنگ مگنتیتی نسبت به کانسار راپیتان نیز برای عنصرهای مس (1/4)، روی (1/4)، نیکل (8/11) و کبالت (4/16) چشمگیر است (شکل 18). غنیشدگی بیشتر از 10 برابر برای عنصرهای کالکوفیل مخصوصا گوگرد نشاندهندة خاستگاهی سرشار از گوگرد است که هنگام فورانهای بازالتی زیردریایی از آب دریا خاستگاه میگیرد. میانگین ایزوتوپی گوگرد (24.%+) در پیریتهای لایهای با مگنتیت نشاندهندة این ویژگی هستند (Dalfardi, 2012).
برپایة دادههای شکل 18، غنیشدگی آهن در کانسنگ آنومالی شمارة 3 گلگهر دربرابر ترکیب پوسته (شکل 18- A) بیشتر از 10 برابر و در مقایسه با کانسارهای ادیاکاران (شکل 18- B) نزدیک به یک است. بیشتر عنصرهای کالکوفیل در کانسنگ مگنتیتی دربرابر کانسارهای ادیاکاران (شکل 18- B) و راپیتان (شکل 18- C) بیشتر از دو برابر غنیشدگی نشان میدهند. این ویژگی نشاندهندة خاستگاه سرشار از گوگرد در آب دریا و آزادشدن عنصرهای کالکوفیل از فورانهای بازالتی زیردریایی است (Spry et al., 2000).
شکل 17- نمودار افزودگی و کاهیدگی عنصرها در کانیهای سولفیدی دربرابر ترکیب پوسته
شکل 18- افزودگی و کاهیدگی عنصرها در کانسنگ مگنتیتی دربرابر: A) ترکیب پوسته؛ B) ترکیب کانسار ادیاکاران؛ C) ترکیب کانسار راپیتان (Gross and Mcleod, 1987; Yeo, 1981; Maynard, 1983; Atapour and Aftabi, 2017)
برپایة شکل 19 (نمودار سهتایی Al- Fe- Mn)، خاستگاه محلولهای کانیزا در کانسنگ مگنتیتی از نوع متصاعدی زیردریایی است که با الگوی کانسارسازی آهن نواری نئوپروتروزییک- پالئوزوییک زیرین (ادیاکاران) سازگار است. برپایة Atapour و Aftabi (2019)، دمای پیدایش کانسار برابربا 200 تا 300 درجه سانتیگراد است. این ویژگیها نشان میدهند خاستگاه کانیزایی آنومالی شمارة 3 گلگهر و دیگر آنومالیها از نوع آهن نواری است و اختلاف بسیاری با الگوی کانیزایی اسکارن و آهن ائولیتی دارد. نمودارهای شکل 20 نیز الگوی کانیزایی آهن نواری را نشان میدهند.
شکل 19- نمودار درصد مولی Al- Fe- Mn (Spry et al., 2000) برای کانسنگ مگنتیتی
شکل 20- مقایسه ترکیب شیمیایی کانسنگ آنومالی شمارة 3 گلگهر () در مقایسه با میانگین کانسارهای آهن نواری دیگر دنیا (Loberg and Hornidal, 1983; Nystrom and Henriques, 1994; Mirzaie, 2004) در: A) نمودار Ti دربرابر V؛ B) نمودار Ni/Ti دربرابر V/Ti؛ C) نمودار P2O5 دربرابر Fe2O3؛ D) نمودار MnO دربرابر Fe2O3
نتیجهگیری
برپایة بررسیهای سنگشناسی، کانیشناسی، ساخت و بافت و زمینشیمی در آنومالی شمارة 3 گلگهر سیرجان یافتههای زیر بهدست آمدند:
مگنتیت مهمترین کانسنگ اقتصادی است که همراه با پیریت و مقدار کمی کالکوپیریت و بورنیت دیده میشود. آشکارترین ساخت کانسنگ با توجه به موقعیت آنومالی شمارة 3، ساخت تودهای مگنتیت و نواری مگنتیت و پیریت است که بهطور متناوب با نوارهای کوارتز سریسیتشیست، سریسیت، کلریتشیست و امفیبولشیست دیده میشود. تناوب نوارهای مگنتیت با شیستهای گوناگون نشاندهندة نواریبودن کانسار است. این بررسیها تا کنون هیچ شواهدی از اسکارن، گنایس و آمفیبولیت را نشان نمیدهند. از ساختهای جالب دیگر حضور قطعات معلق است که قطر آنها نسبت به زمینه سنگ دگرگونی بیش از 10 برابر است و باید از محیطی غیر از محیط دریایی خاستگاه گرفته باشد. این ویژگی نشاندهندة کانسارهای راپیتان و ادیاکاران است؛ اما برپایة سن کانسار (544 تا 605 میلیون سال پیش)، به کانسار ادیاکاران نزدیکتر است. نمودار سهتایی Al-Fe-Mn و نمودارهای دو محوری V-Ti و V/Ti-Ni/Ti نشان میدهند کانیزایی آهن در آنومالی شمارة 3 گلگهر به کانسارهای آهن نواری ادیاکاران نزدیکتر است و شباهتی به کانسارهای آهن اسکارن و آهن ائولیتی ندارد. مقدار عنصرهای کالکوفیل دربرابر ترکیب پوسته، در کانیهای سولفیدی از 2 تا 10 برابر و در کانسنگ مگنتیتی بیشتر از 2 برابر غنیشدگی نشان میدهند. غنیشدگی آهن در کانسنگ مگنتیتی نسبت به کانسار نواری ادیاکاران نزدیک به یک است.
سپاسگزاری
نگارندگان از همکاریهای ارزنده کارشناسان شرکت صنعتی و معدن گهر زمین، بهویژه مهندس حدادی، مهندس شمس الدینی و مهندس عصاری برای همکاری در برداشتهای صحرایی سپاسگزاری میکنند. همچنین، پشتیبانی مالی شرکت محترم ایمیدرو برای تجزیة شیمیایی نمونههای معدنی شایستة سپاس است. از هیئت تحریریه و داوران گرامی مجله پترولوژی برای دیدگاههای دقیق و پیشنهادهای سازنده سپاسگزاری میشود.