Document Type : Original Article
Authors
1 M.Sc. Student, Geology Department, Faculty of Sciences, University of Zanjan, Zanjan, Iran
2 Associate Professor, Department of Geology, Faculty of Sciences, University of Zanjan, Zanjan, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
منطقة مرشون در فاصلة نزدیک به 25 کیلومتری شمال ابهر و 120 کیلومتری جنوبخاوری زنجان جای دارد و بخشی از پهنه البرز- آذربایجان (Nabavi, 1976) در زیرپهنة ماگمایی- فلززایی طارم- هشتجین (Ghorbani, 2013) بهشمار میرود. همانند بسیاری از بخشهای پهنه البرز- آذربایجان، در این منطقه نیز در پی فرایند کوهزایی آلپی، سنگهای آذرین بیرونی، نیمهدرونی و درونی فراوانی از ائوسن تا الیگوسن پدید آمدهاند که ارتباط فضایی و مکانی نزدیکی با کانهزاییهای فلزی آهن، مس، سرب- روی و طلا نشان میدهند (Kouhestani et al., 2019a, 2019b, 2020; Ghasemi Siani et al., 2020). تا کنون بررسیهای بسیاری روی کانهزاییهای فلزی در بخشهای مختلف زیرپهنه طارم- هشتجین انجام شدهاند (Ghasemi Siani, 2014; Nabatian et al., 2014a; Hosseinzadeh et al., 2015; Esmaeli et al., 2015; Mokhtari et al., 2016; Hosseinzadeh et al., 2016; Mehrabi et al., 2016; Kouhestani et al., 2018, 2019a, 2019b, 2020; ). بیشتر بررسیهای سنگشناسی انجامشده در این زیرپهنه روی تودههای آذرین درونی متمرکز شدهاند (Naderi, 2011; Rashidnejhad Omran et al., 2014; Nabatian et al., 2014a, 2014b; Aghazadeh et al., 2015; Nabatian et al., 2016a, 2016b; Saiedi et al., 2018; Yasami et al., 2018; Seyedqaraeini et al., 2020; Ghasemi Siani et al., 2020) و ویژگیهای زمینشیمیایی و سنگشناسی سنگهای آتشفشانی کمتر مد نظر قرار گرفتهاند. در برخی بررسیهای مربوط به سنگشناسی تودههای آذرین درونی، از نقش این تودهها در پیدایش کانیسازیهای منطقه یاد شده است. برای نمونه، به باور قاسمیسیانی و همکاران (Ghasemi Siani et al. 2020)، تودههای آذرین درونیِ طارم در فراهمکردن گرمای لازم برای گرمشدن سیالها و ترکیب شیمیایی سیالهای گرمابی پدیدآورندة کانهزاییهای اپیترمال نقش داشتهاند.
منطقة مرشون در بخش انتهای جنوبخاوری پهنة طارم- هشتجین (شکل 1- A)، متشکل از توالی آتشفشانی- رسوبی ائوسن (معادل سازند کرج) است که تودههای آذرین درونی به سن ائوسن بالایی (Castro et al., 2013; Nabatian et al., 2014a; Hosseiny et al., 2016; Nabatian et al., 2016a) آنها را قطع کردهاند. برپایة نقشة 1:100000 زمینشناسی ابهر (Hosseiny et al., 2016)، توالی آتشفشانی- رسوبی یادشده شامل تناوب گدازهها و توفهای ریوداسیتی، آندزیتداسیتی، ایگنیمبریت، کریستالتوفهای اسیدی همراه با مقادیر کم آندزیت، بازالت و تراکیآندزیت، میکروکنگلومرای نومولیتدار و توف ماسهای (واحد E2dig)، تناوب ماسهسنگهای توفی، توف ماسهای، لاپیلیتوف، کنگلومرا و برش توفی بههمراه گدازههای آندزیتی، تراکیآندزیتی و بازالتهای آندزیتی و الیوینبازالت (واحد E2- 3tsi) هستند. توالی آتشفشانی- رسوبی یادشده، میزبان کانهزاییهای سرب- روی- مس منطقه (Kouhestani et al., 2019a, 2019b, 2020) است. تا کنون بررسی علمی دقیقی روی توالی سنگشناسی، ویژگیهای زمینشیمیایی و سنگشناسی آنها انجام نشده است. ازاینرو، در این نوشتار ویژگیهای سنگشناختی، زمینشیمیایی، دادههای ایزوتوپی Sr، Nd و Pb و محیط تکتونوماگمایی سنگهای آتشفشانی منطقة مرشون بررسی شدهاند.
روش انجام پژوهش
این پژوهش شامل دو بخش بررسیهای صحرایی و آزمایشگاهی است. بررسیهای صحرایی شامل شناسایی واحدهای آتشفشانی- رسوبی گوناگون منطقه و نمونهگیری از آنها برای بررسیهای آزمایشگاهی بودهاند. در این راستا، افزونبر انجام بررسیهای صحرایی، ستون سنگشناسی منطقه رسم و نقشة زمینشناسی با مقیاس 1:25000 از منطقه تهیه شد. در این راستا بیش از 30 نمونه برداشت شد که از میان آنها شمار 17 مقطع نازک برای بررسیهای سنگشناختی تهیه شد. انتخاب نمونههای صحرایی برپایة تغییرات رنگ، بافت و ترکیب سنگشناسی واحدهای مختلف بوده و تا جایی که شدنی بود تلاش شد نمونههای با کمترین نشانههای دگرسانی برگزیده شوند. پس از بررسیهای میکروسکوپی، شمار 10 نمونه از سالمترین نمونههای واحدهای سنگی منطقه برگزیده و برای اندازهگیری فراوانی عنصرهای اصلی، کمیاب و خاکی کمیاب به روشهای XRF و ICP-MS در شرکت زرآزما در تهران تجزیه شدند. برای این کار، نخست نمونهها با خردکنندة فولادی تا اندازة نزدیک به 5 میلیمتر خردایش شدند و سپس با آسیاب تنگستن کاربید به مدت 2 دقیقه تا اندازة نزدیک به 200 مش پودر شدند. پس از پودر کردن هر نمونه، ماسههای کوارتزی آسیاب شدند تا انتقال آلودگی نمونه پیشین به نمونه بعدی به کمترین اندازه برسد. سپس، میزان 20 گرم از پودر نمونهها برای بررسی میزان عنصرهای اصلی، کمیاب و خاکی کمیاب به آزمایشگاههای مربوطه فرستاده و تجزیه شد. مقدار LOI نمونهها با نگهداری پودر سنگها در دمای 1000 درجة سانتیگراد به مدت 2 ساعت بهدست آمد.
شکل 1. A) جایگاه منطقة مرشون روی نقشة ساختاری سادهشدة ایران (Ramezani and Tucker, 2003)؛ B) نقشة زمینشناسی منطقة مرشون با مقیاس 1:25000
Figure 1. A) Location of the Marshoun area on the simplified structural map of Iran (Ramezani and Tucker, 2003); B) Geological map of the Marshoun area in 1:25000 scale.
برای تجزیه به روش XRF برای عنصرهای اصلی، قرصی از نمونههای پودرشده تهیه شد. برای بررسی میزان عنصرهای خاکی کمیاب نزدیک به 2/0 گرم از هر نمونه در لیتیممتابورات/تترابورات ذوب و سپس در اسید نیتریک حل شد. میزان دقت برای عنصرهای کمیاب و خاکی کمیاب برابربا 3 تا 5 درصد بوده است. افزونبر این، شمار 4 نمونه از واحدهای گدازهای منطقه (2 نمونه از آندزیتها و 2 نمونه از داسیتها) برای بررسیهای ایزوتوپی Nd، Sr و Pb برگزیده و در انستیتوی زمینشناسی و ژئوفیزیک آکادمی علومزمین چین تجزیه شد.
در این نوشتار، نام اختصاری کانیها از ویتنی و اوانس (Whitney and Evans, 2010) برگرفته شده است.
زمینشناسی
برپایة نقشة زمینشناسی 1:25000 تهیهشده از منطقة مرشون (شکل 1- B)، واحدهای سنگی موجود در این منطقه شامل واحدهای آتشفشانی- رسوبی (Etv1، Etv2 و Ad) بههمراه چندین رخنمون توده نفوذی با ترکیب کلی پیروکسن کوارتز مونزودیوریت و کوارتز مونزودیوریت و گرانودیوریت (qmz) و دایکهای گابرویی (gb) و گنبد داسیتی (da) است.
واحد Etv1: این واحد شامل تناوب لایههای توفی اسیدی (کریستالتوف، لیتیککریستالتوف و لیتیکتوف) و گدازههای داسیتی- ریوداسیتی و گاه ایگنیمبریت است که بخشهای شمالی و مرکزی محدودة بررسیشده را دربر گرفته است (شکل 2). روند کلی این واحد، باختری- خاوری و شیب آن بهسوی جنوب است. تودة گرانیتوییدی (qmz) درون این واحد نفوذ کرده و در مرز همبری با آن، دگرسانی گستردة گرمابی بهصورت آرژیلیکیشدن رخ داده است (شکل 2- A). این دگرسانی در بخشهای باختری شدیدتر است و پهنة دگرسانی یادشده بهعنوان خاک صنعتی (کائولن) در حال بهرهبرداری است (شکل 2- B). این واحد سنگی به سمت بالا با واحد Etv2 بهصورت همشیب پوشیده شده است (شکل 2- B). در بخشهای جنوبی این واحد و در مجاورت با واحد Etv2، رگة سیلیسی با کانیزایی سرب- روی مرشون با امتداد N60E/70-80SE دیده میشود (شکل 1- B). گدازههای داسیتی بافت پورفیری و گاه بافت جریانی مشخصی دارند.
شکل 2. A) دورنمایی از نفوذ تودة گرانیتوییدی (qmz) درون واحد Etv1 و پیدایش پهنة دگرسانی آرژیلیکی در واحد Etv1 (دید رو به شمالباختری)؛ B) دورنمایی از توالی واحدهای Etv1 و Etv2 در منطقة مرشون (دید رو به شمالباختری) (در هر دو تصویر، معدن خاک صنعتی مرشون دیده میشود).
Figure 2. A) A view of the granitoid (qmz) intrusion in the Etv1 unit and formation of argillic alteration within the Etv1 unit (view to northwest); B) A view from the alternation of Etv1 and Etv2 units in the study area (view to northwest) (The Marshoun industrial soil mine is visible in both figures).
واحد Etv2: این واحد متشکل از تناوب ماسهسنگ توفی، توف ماسهای، لاپیلی توف، لیتیکتوف و توف برش با میانلایههای محدودی از گدازههای آندزیتی و بازالتآندزیتی است و بخشهای جنوبی منطقه را دربر گرفته است (شکل 1- B). این واحد روند عمومی باختری- خاوری با شیب حدود 50- 35 درجه بهسوی جنوب دارد و بهصورت همشیب روی واحد Etv1 جای گرفته است (شکلهای 2- B و 3). رگههای سیلیسی مسدار در دو نقطه با روند شمالخاوری- جنوبباختری درون این واحد پدید آمدهاند (شکل 1- B). لایهبندی مشخص در لایههای لیتیکتوف، لیتیککریستال توف و توف ماسهای از بخشهای با قطعات سنگی درشت به سمت ریز و برعکس دیده میشود.
واحد Ad: بخشهای گدازهای واحد Etv2 در برخی نقاط ضخامت بالایی دارند و میتوان آنها را واحد جداگانهای دانست (شکل 4). بیشتر این سنگها ترکیب آندزیت، پورفیریتیک آندزیت و بازالتآندزیتی دارند. ضخامت این واحدها گاهی تا نزدیک به 20 متر نیز میرسد.
گنبد داسیتی (da): در بخش خاوری منطقة مرشون، یک گنبد داسیتی در مرز میان واحدهای Etv1 و Etv2 دیده میشود (شکلهای 1- B و 5). گنبد داسیتی بیضویشکل است و محور طولی آن روند خاوری- باختری دارد.
شکل 3. نمایی از واحد Etv2 که بهصورت همشیب روی واحد Etv1 جای گرفته است. A) دید رو به شمال؛ B) دید رو به باختر.
Figure 3. Field views of the Etv2 unit, which is located on Etv1 unit with concordant conformity. A) northward view; B) westward view.
شکل 4. نمایی از واحد Ad که درون توالی واحد Etv2 جای گرفته است (دید رو به جنوب).
Figure 4. View from the Ad unit which is located within the Etv2 unit (view to south).
شکل 5. نمایی از گنبد داسیتی (da) در مرز میان واحدهای Etv1 و Etv2 (دید رو به خاور) (تصویر از سید قراعینی و همکاران (Seyedqaraeini et al., 2020) برگرفته شده است).
Figure 5. View from the dacitic dome (da) between Etv1 and Etv2 units (view to east) (Figure is from Seyedqaraeini et al. (2020)).
تودة گرانیتوییدی زاجکان (qmz): در شمال محدودة مرشون، تودة گرانیتوییدی درون توالی آتشفشانی- رسوبی واحد Etv1 رخنمون دارد (شکلهای 1- B، 2- A، 3- A و 5). این تودة گرانیتوییدی بهشکل چندین رخنمون جداگانه در منطقه دیده میشود (شکل 1- B)؛ اما در نقشة 1:100000 ابهر (Hosseiny et al., 2016)، به شکل یک تودة واحد نشان داده شده است. بررسیهای صحرایی نشان میدهند این توده ترکیب سنگشناسی متنوع دارد؛ بهگونهایکه از باختر به خاور ترکیب کوارتز مونزودیوریت تا کوارتز مونزونیت و گرانودیوریت آن را میتوان شناسایی کرد (Seyedqaraeini et al., 2020).
دایکهای گابرویی: در منطقة مرشون، دایکهای گابرویی در چند نقطه درون واحدهای Etv1 و Etv2 دیده میشوند (شکل 1- B). روند بیشتر دایکهای یادشده شمالخاوری- جنوبباختری (N40- 50E) با شیب به سمت شمالباختر است و ضخامت آنها تا 5 متر میرسد.
برپایة ستون سنگچینهای تهیهشده از منطقة مرشون (شکل 6)، توالی آتشفشانی- رسوبی بررسیشده در مجموع ۹۳۰ متر ضخامت دارد و به 9 بخش تقسیم میشود که از پایین به بالا بهترتیب عبارتند از:
1- گدازة داسیتی با ضخامت ۷۵ متر؛
2- لیتیکتوف اسیدی با ضخامت ۱۵۰ متر؛
3- گدازه داسیتی با ساخت جریانی با ضخامت ۹۰ متر؛
4- لیتیکتوف و لیتیککریستال توف اسیدی با ضخامت ۴۵ متر؛
5- گدازة داسیتی با ضخامت ۷۵ متر؛
6- گدازة داسیتی با ساختار جریانی و ایگنمبریت با ضخامت ۱۱۰ متر؛
7- لیتیکتوف، لیتیککریستال توف و توف ماسهای حد واسط با ضخامت ۳۴۰ متر؛
8- گدازة آندزیتی با ضخامت ۲۵ متر؛
9- لیتیککریستال توف حد واسط با ضخامت ۲۰ متر.
گفتنی است که بخشهای 1 تا 6 به واحد Etv1، بخشهای 7 و 9 به واحد Etv2 و بخش 8 به واحد Ad مربوط هستند. همچنین، همة بخشها بهصورت همشیب و پیوسته روی یکدیگر جای گرفتهاند و تودة آذرین درونی زاجکان با ترکیب پیروکسن کوارتز مونزودیوریت درون بخشهای زیرین توالی یادشده نفوذ کرده است.
شکل 6. ستون سنگچینهای توالی آتشفشانی- رسوبی منطقة مرشون و مقایسه آن با نقشة زمینشناسی 1:100000 ابهر.
Figure 6. Lithostratigraphic column of the volcano-sedimentary succession in the study area and its comparison with Abhar 1:100000 geological map.
سنگشناسی
گدازههای داسیتی- ریوداسیتی: این سنگها در مقیاس میکروسکوپی بافت پورفیری (شکل 7- A)، جریانی (شکل 7- B)، گلومروفیری (شکل 7- C) و اسفرولیتی (شکل 7- D) دارند و متشکل از درشتبلورهای پلاژیوکلاز، کوارتز، آلکالیفلدسپار و کانیهای مافیک (آمفیبول و بیوتیت) در زمینهای دانهریز از کوارتز و فلدسپار هستند. کانیهای رسی، رگههای کوارتزی، کلریت، کلسیت و کانیهای کدر بهصورت ثانویه در این سنگها پدید آمدهاند. درشتبلورهای پلاژیوکلاز بهصورت بلورهای شکلدار تا نیمهشکلدار دیده میشوند و ابعاد آنها تا ۳ میلیمتر میرسد. بلورهای پلاژیوکلاز گاه منطقهبندی دارند و برخی بلورها ماکل ناقص و نیزهای نشان میدهند (شکل 7- E). ماکل نیزهای نشاندهندة این است که بلورهای پلاژیوکلاز هنگام تبلور دچار تنش زمینساختی بودهاند (Shelley, 1993). پلاژیوکلازها با درجات مختلفی به کانیهای رسی دگرسان شدهاند. کوارتز هم بهصورت اولیه و هم بهصورت ثانویه در این سنگها دیده میشود. کوارتزهای اولیه بهصورت بلورهای گِرد تا بیشکل و گاه با حاشیههای خلیجی در ابعاد تا ۲ میلیمتر دیده میشوند. کوارتزهای ثانویه یا بهصورت رگچههای کوارتزی هستند که گاه به همراه کلسیت این سنگها را قطع میکنند و یا در محل حفرهها سنگ پدید آمدهاند. در گدازههای داسیتی با ساختار جریانی، باندهای ساختهشده از بلورهای کوارتز ریزبلور در مسیر جریان دیده میشوند (شکل 7- B). شمار اندکی از آلکالیفلدسپارها بهصورت بلورهای گِردشده و گاه با حاشیههای خلیجی هستند. ابعاد بلورهای آلکالیفلدسپار از ۱ میلیمتر کمتر است. کانیهای مافیک با ابعاد ۱ تا ۲ میلیمتر در این سنگها یافت میشوند و بیشتر آنها حاشیههای اوپاسیتهشده دارند. کانیهای مافیک با شکل ظاهری منشوری و صفحهای به کانیهای کلریت، کلسیت و کوارتز دگرسان شدهاند. کانیهای مافیک منشوری از نوع آمفیبول (شکل 7- F) و کانیهای مافیک صفحهای از نوع بیوتیت هستند.
شکل 7. تصویرهای میکروسکوپی (نور عبوری پلاریزة متقاطع، XPL[1]) از سنگهای داسیتی- ریوداسیتی منطقة مرشون. A) بافت پورفیری متشکل از تجمع درشتبلورها در یک زمینه دانهریز کوارتز- فلدسپار؛ B) بافت جریانی در مقیاس میکروسکوپی و لامینه کوارتزی؛ C) بافت گلومروفیری و دگرسانی پلاژیوکلازها به کانی رسی؛ D) بافت اسفرولیتی؛ E) پلاژیوکلازهای دارای ماکل نیزهای؛ F) آمفیبول اوپاسیتهشده و دگرسانشده به کلریت و کلسیت (Sph: بافت اسفرولیتی).
Figure 7. Microphotographs from dacitic-rhyodacitic rocks of Marshoun area (in the XPL). A) Porphyritic texture composed of phenocrysts in a fine-grained quartz- feldspar matrix; B) Flow texture in microscopic scale and quartz laminate; C) Glomerophyric texture and alteration of plagioclases to clay minerals; D) Spherolitic texture; E) Plagioclase with spear twining; F) Opacitic amphibole and alteration to chlorite and calcite (Sph: spherolitic texture).
گدازههای آندزیتی: این سنگها در مقیاس میکروسکوپی بافت پورفیری (شکل 8) و گاه بافت گلومروفیری و بادامکی دارند. بافت پورفیری متشکل از بلورهای درشت پلاژیوکلاز و کانیهای مافیک (آمفیبول و پیروکسن) در زمینهای دانهریز و در برخی نمونهها زمینة میکرولیتی است. بافت بادامکی حاصل پُرشدن حفرهها با کوارتز، کلریت و کلسیت است. پلاژیوکلازها فراوانترین درشتبلور این سنگها بهشمار میروند که بهصورت بلورهای شکلدار تا نیمهشکلدار دیده میشوند (شکلهای 8- A و 8- C). پلاژیوکلازها با درجات مختلفی به کانیهای رسی و سریسیت دگرسان شدهاند. پلاژیوکلازها از نظر ابعاد به دو دسته تقسیم میشوند. بلورهای دانهدرشت که ابعاد آنها تا ۳ میلیمتر میرسد و بلورهای دانهریز زمینه که ابعاد کمتر از 5/0 میلیمتر دارند. کانیهای مافیک شامل آمفیبول و پیروکسن هستند. آمفیبولها بهصورت بلورهای شکلدار و نیمهشکلدار حضور داشته و ابعاد آنها تا ۱ میلیمتر میرسد. این کانیها عموماً حاشیههای اوپاسیته نشان میدهند (شکل 8- B). پیروکسنها بهصورت بلورهای شکلدار و نیمهشکلدار با ابعاد تا ۲ میلیمتر هستند و معمولاً بهطور کامل با کلریت جانشین شدهاند (شکل 8- C). کانیهای کدر هم بهصورت اولیه از تبلور ماگما و هم بهصورت ثانویه از دگرسانی کانیهای مافیک پدید آمدهاند. در برخی بخشها، رگچههایی از کوارتز و کلسیت این سنگها را قطع کردهاند.
شکل 8. تصویرهای میکروسکوپی (تصویر B در نور عبوری پلاریزة صفحهای (PPL[2]) و دیگر تصویرها در نور عبوری پلاریزة متقاطع (XPL) از سنگهای آندزیتی منطقة مرشون. A) بافت پورفیری متشکل از بلورهای پلاژیوکلاز و کانیهای جانشینشده با کلریت در زمینة دانهریز سنگ؛ B) اوپاسیتهشدن کامل آمفیبول و دگرسانی بلورهای پلاژیوکلاز به کانیهای رسی؛ C) بلور خودشکل پیروکسن جانشینشده با کلریت بههمراه پلاژیوکلاز در زمینة دانهریز سنگ.
Figure 8. Microphotographs from andesitic rocks of the Marshoun area (Fig. B in PPL and others in the XPL). A) Porphyritic texture composed of plagioclase and minerals replaced with chlorite in a fine-grained matrix; B) Totally opacitic amphibole and alteration of plagioclase crystals to clay minerals; C) Euhedral pyroxene crystal replaced by chlorite along with plagioclase in a fine-grained matrix.
لیتیکتوف حد واسط: این سنگها در مقیاس میکروسکوپی لایهبندی ظریفی دارند و متشکل از باندهای ریزدانه و درشتدانه هستند. همچنین، بخشهای غنی از کانیهای کدر و هیدروکسید آهن نیز باعث ایجاد لایهبندی شدهاند (شکل 9- A). این سنگها بافت پورفیروکلاستیک دارند (شکل 9) و سازندة اصلی آنها قطعات سنگی بههمراه بلورهای ریز پلاژیوکلاز است. کانیهای رسی، کلریت، کلسیت، کوارتز و کانیهای کدر بهصورت ثانویه در این سنگها پدید آمدهاند. قطعات سنگی سازندة اصلی این سنگها هستند و بهصورت نیمهشکلدار تا بیشکل دیده میشوند (شکلهای 9- A و 9- B). ابعاد آنها در بیشتر موارد کمتر از 1 میلیمتر است و گاه تا 2 میلیمتر نیز میرسد. بیشتر قطعات سنگی یادشده بافت پورفیری دارند و از بلورهای درشت پلاژیوکلاز در زمینهای دانهریز ساخته شدهاند. پلاژیوکلازهای این سنگها بهصورت بلورهای ریز شکستهشده و زاویهدار بیشتر با ابعاد کمتر از 5/0 میلیمتر هستند (شکل 9- C) که این ویژگی نشاندهندة تنش انفجاری است. در مواردی ابعاد بلورهای پلاژیوکلاز تا نزدیک به 5/1 میلیمتر نیز میرسد. بلورهای پلاژیوکلاز معمولاً به کانیهای رسی دگرسان شدهاند. حفرههای فراوانی در این سنگها دیده میشود که با کلسیت و کلریت و گاه کوارتز پُر شدهاند. کلسیت و کلریت در این سنگها در پی دگرسانی کانیهای مافیک اولیه نیز پدید آمدهاند.
شکل 9. تصویرهای میکروسکوپی (تصویر A در نور عبوری پلاریزة صفحهای (PPL) و تصویرهای B و C در نور عبوری پلاریزة متقاطع (XPL) از لیتیکتوفهای حد واسط منطقة مرشون. A) لایهبندی لیتیکتوف در مقیاس میکروسکوپی (باندهای غنی از هیدروکسید آهن در نمونه دیده میشوند)؛ B) بافت پورفیروکلاستیک؛ C) بلورهای شکستهشده و زاویهدار پلاژیوکلاز که نشاندهندة شدت انفجار هستند (Lithic: خُردهسنگ).
Figure 9. Microphotographs from intermediate lithic tuffs of Marshoun area (Fig. A in PPL and others in the XPL). A) Layering of lithic tuff in microscopic scale. Layers enrichef from Fe hydroxides present in sample; B) Porphyroclastic texture; C) Broken and angled plagioclase crystals indicating intensity of the explosion (Lithic: rock fragment).
لیتیکتوف تا کریستاللیتیکتوف اسیدی: این سنگها در مقیاس میکروسکوپی از درشتبلورهای شکستهشدة کوارتز، آلکالیفلدسپار، پلاژیوکلاز و مقدار کمی بیوتیت همراه با قطعات خُردهسنگی در زمینهای ریزبلور ساخته شدهاند (شکل 10). بلورهای پلاژیوکلاز عموماً سریسیتی (شکل 10- A) و بیوتیتها اوپاسیته شدهاند و در بیشتر موارد، رگچههای کوارتزی این سنگها را قطع کرده است. قطعات سنگیِ توفهای اسیدی بیشتر از جنس داسیت با بافت پورفیری درشتبلورهای پلاژیوکلاز (شکل 10- B) و یا بافت میکروگرانولار در زمینهای دانهریز از جنس کوارتز و فلدسپار هستند. در برخی بخشها، درشتبلورهای آلکالیفلدسپار نیز دیده میشود (شکل 10- C). تجمعات اسفرولیتی در برخی نمونهها دیده میشود (شکل 10- C).
شکل 10. تصویرهای میکروسکوپی (نور عبوری پلاریزة متقاطع، XPL) از توفهای اسیدی منطقة مرشون. A) درشتبلور پلاژیوکلاز با دگرسانی سریسیتی؛ B) قطعهسنگ داسیتی با بافت پورفیری و دارای پلاژیوکلازهای درشت؛ C) بافت اسفرولیتی در کنار درشتبلور آلکالیفلدسپار (Lith: قطعات خُردهسنگی، Sph: بافت اسفرولیتی).
Figure 10. Microphotographs from acidic tuffs of Marshoun area (in the XPL). A) Plagioclase phenocrysts with sericitic alteration; B) Dacitic rock fragment with porphyritic texture containing plagioclase phenocryst; C) Spherolitic texture long with alkali feldspar phenocryst (Lithic: rock fragment, Sph: spherolitic texture).
زمینشیمی
برای بررسیهای زمینشیمیایی واحدهای گدازهای منطقة مرشون، شمار 10 نمونه شامل 5 نمونه از واحدهای آندزیتی و 5 نمونه از واحدهای داسیتی- ریوداسیتی به روشهای XRF و ICP–MS در آزمایشگاه شرکت زرآزما در تهران تجزیه شدند (جدول 1).
جدول 1. نتایج تجزیة شیمیایی سنگهای آتشفشانی منطقة مرشون. عنصرهای اصلی بر حسب درصد وزنی (wt.%) و عنصرهای کمیاب بر پایة گرم در تن (ppm) هستند.
Table 1. Analytical results for the volcanic rocks in the Marshoun area. Major elements are in weight percent (wt.%) and trace elements in ppm.
Sample No. |
Ma-06 |
Ma-10 |
Ma-04 |
Ma-05 |
Ma-01 |
Ma-07 |
Ma-03 |
Ma-09 |
Ma-08 |
Ma-02 |
Rock Type |
andesite |
dacite |
rhyodacite |
dacite |
||||||
SiO2 |
52.42 |
52.97 |
54.14 |
55.26 |
56.54 |
66.83 |
69.47 |
69.77 |
72.15 |
74.73 |
TiO2 |
1.11 |
0.92 |
0.76 |
0.73 |
0.92 |
0.59 |
0.4 |
0.4 |
0.33 |
0.36 |
Al2O3 |
15.43 |
15.21 |
15.6 |
15.1 |
15.72 |
16.73 |
15.43 |
15.58 |
14.12 |
14.49 |
Fe2O3 |
8.05 |
12.33 |
7.89 |
7.66 |
8.68 |
3.33 |
3.02 |
3.12 |
1.52 |
0.67 |
MnO |
0.2 |
0.16 |
0.17 |
0.18 |
0.16 |
<0.05 |
<0.05 |
<0.05 |
0.05 |
<0.05 |
MgO |
7.18 |
8.18 |
5.71 |
5.63 |
7.27 |
1.12 |
0.99 |
0.99 |
0.54 |
1.19 |
CaO |
6.51 |
0.68 |
2.82 |
3.35 |
1.74 |
1.53 |
0.33 |
0.33 |
2.77 |
0.81 |
Na2O |
2.42 |
3.6 |
4.73 |
4.5 |
3.6 |
7.36 |
4.48 |
4.45 |
6.37 |
6.07 |
K2O |
2.67 |
1.3 |
2.29 |
2.27 |
1.3 |
0.24 |
4.54 |
4.35 |
0.26 |
0.53 |
P2O5 |
0.58 |
0.37 |
0.31 |
0.31 |
0.37 |
0.28 |
0.14 |
0.14 |
0.34 |
0.12 |
LOI |
3.23 |
4.25 |
5.62 |
5.02 |
3.63 |
1.9 |
0.97 |
0.77 |
1.55 |
1.03 |
Total |
99.80 |
99.97 |
100.04 |
100.01 |
99.93 |
99.91 |
99.77 |
99.9 |
100 |
100 |
As |
7.1 |
3.6 |
4.21 |
4.74 |
3.8 |
3.7 |
0.9 |
3.5 |
2.8 |
4.3 |
Ba |
502 |
123 |
303 |
423 |
324 |
308 |
764 |
750 |
342 |
103 |
Ce |
28 |
42 |
26 |
30 |
38 |
40 |
109 |
53 |
54 |
123 |
Co |
16.6 |
2.3 |
22.15 |
20.65 |
12.3 |
31.2 |
21.02 |
1.8 |
1.2 |
1 |
Cr |
101 |
2 |
114 |
101 |
82 |
52 |
88 |
3 |
3 |
3 |
Cs |
1 |
0.5 |
0.35 |
0.3 |
0.5 |
0.5 |
0.6 |
0.5 |
0.5 |
0.5 |
Cu |
8 |
1 |
6 |
9 |
4 |
6 |
27 |
2 |
6 |
6 |
Dy |
3.38 |
4.38 |
3.01 |
3.05 |
4.22 |
3.81 |
3.85 |
3.3 |
3.58 |
3.27 |
Er |
2.19 |
2.78 |
1.87 |
1.87 |
2.56 |
2.33 |
1.85 |
2.24 |
2.16 |
2.17 |
Eu |
0.97 |
1.12 |
1.11 |
1.09 |
1.12 |
1.25 |
2.15 |
1.05 |
1.1 |
1.45 |
Gd |
3.12 |
3.61 |
3.5 |
3.62 |
3.41 |
3.85 |
6.98 |
3.22 |
3.62 |
4.45 |
Hf |
3.96 |
4.88 |
3.49 |
3.41 |
4.22 |
4.34 |
2.05 |
4.88 |
3.86 |
1.83 |
La |
12 |
19 |
12 |
14 |
17 |
18 |
54 |
27 |
25 |
71 |
Lu |
0.35 |
0.43 |
0.27 |
0.28 |
0.33 |
0.36 |
0.2 |
0.4 |
0.32 |
0.36 |
جدول 1. ادامه.
Table 1. Continued.
Sample No. |
Ma-06 |
Ma-10 |
Ma-04 |
Ma-05 |
Ma-01 |
Ma-07 |
Ma-03 |
Ma-09 |
Ma-08 |
Ma-02 |
Rock Type |
andesite |
dacite |
rhyodacite |
dacite |
||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Nb |
14.1 |
16.6 |
11.7 |
11.7 |
12.6 |
15.2 |
10.9 |
15.6 |
13.1 |
16.4 |
Nd |
14.6 |
15.9 |
15.9 |
16.2 |
14.9 |
22.3 |
47.2 |
21.5 |
21.3 |
41 |
Pb |
12 |
4 |
11 |
14 |
8 |
12 |
15 |
6 |
14 |
10 |
Pr |
3.3 |
3.96 |
3.65 |
3.76 |
3.24 |
5.05 |
11.78 |
5.91 |
5.21 |
13.03 |
Rb |
55 |
7 |
16 |
12 |
11 |
21 |
46 |
62 |
26 |
5 |
Sc |
18 |
4.5 |
12.9 |
12.5 |
6.5 |
18.6 |
14 |
1.4 |
0.5 |
1.1 |
Sm |
3.64 |
3.66 |
3.57 |
3.6 |
3.48 |
5.03 |
8.48 |
4.04 |
4.92 |
5.37 |
Sr |
74.5 |
105.4 |
102.8 |
105 |
112.4 |
92.9 |
454.8 |
113.9 |
84.2 |
263.4 |
Ta |
0.86 |
1.23 |
0.7 |
0.76 |
0.81 |
1.07 |
0.87 |
1.15 |
0.92 |
0.96 |
Tb |
0.58 |
0.64 |
0.49 |
0.5 |
0.53 |
0.62 |
0.76 |
0.56 |
0.58 |
0.61 |
Th |
8.65 |
15.25 |
4.6 |
7.98 |
11.34 |
8.84 |
8.67 |
17.26 |
12.71 |
20 |
Tm |
0.3 |
0.4 |
0.25 |
0.26 |
0.32 |
0.32 |
0.23 |
0.32 |
0.29 |
0.31 |
U |
3.6 |
3.7 |
1.5 |
2.45 |
2.7 |
2.6 |
2.92 |
4.2 |
3.7 |
3.11 |
V |
144 |
60 |
174 |
161 |
87 |
203 |
157 |
35 |
25 |
39 |
Y |
16.7 |
26 |
17.7 |
17.1 |
18.3 |
17.8 |
18.6 |
17.2 |
16.7 |
17.2 |
Yb |
2.1 |
2.6 |
1.8 |
1.9 |
2.2 |
2.6 |
1.5 |
1.8 |
2.4 |
1.6 |
Zn |
123 |
15 |
257 |
258 |
85 |
116 |
93 |
52 |
8 |
9 |
Zr |
111 |
187 |
162 |
151 |
145 |
117 |
79 |
136 |
98 |
75 |
Eu/Eu* |
0.88 |
0.94 |
0.95 |
0.92 |
0.99 |
0.86 |
0.85 |
0.89 |
0.79 |
0.90 |
(La/Sm)N |
2.06 |
3.24 |
2.10 |
2.43 |
3.05 |
2.23 |
3.97 |
4.17 |
3.17 |
8.25 |
(La/Yb)N |
3.88 |
4.96 |
4.53 |
5.00 |
5.25 |
4.70 |
24.45 |
10.19 |
7.07 |
30.14 |
برپایة نمودار Na2O+K2O دربرابر SiO2 (Le Bas et al., 1986)، سنگهای آتشفشانی منطقة مرشون در محدودة ریولیت، داسیت، تراکیآندزیت بازالت و آندزیتبازالتی واقع میشوند (شکل 11- A). از سوی دیگر، این نمودار نشان میدهد همة نمونههای برداشتشده از سنگهای آتشفشانی منطقة مرشون، در قلمرو سابآلکالن جای میگیرند. از آنجاییکه فرایند دگرسانی روی عنصرهای کمتحرک (مانند: Zr و Ti) تأثیر کمتری دارد، پس کاربرد دادههای این عنصرها برای نامگذاری سنگها قابل اعتمادتر است (Winchester and Floyd, 1977; Rollinson, 1993; Hastie et al., 2007). برپایة نمودار پیشنهادیِ وینچستر و فلوید (Winchester and Floyd, 1977)، سنگهای آتشفشانی منطقة مرشون در محدودة ریولیت، داسیت-ریوداسیت، آندزیت و تراکی آندزیت جای میگیرند (شکل 11- B). برپایة نمودار AFM (A=Na2O+K2O، F=FeOt و M=MgO)، همة نمونههای بررسیشدة در قلمروی کالکآلکالن جای میگیرند (شکل 11- C). همچنین، برپایة نمودار Co دربرابر Th (Hastie et al., 2007)، نمونههای بررسیشده در محدودة کالکآلکالن پتاسیم بالا جای میگیرند (شکل 11- D).
در الگوی تغییرات عنصرهای کمیاب بهنجارشده به گوشتة اولیه (McDonough and Sun, 1995) برای سنگهای آتشفشانی، تقریباً همة گروههای سنگی الگوی مشابهی دارند (شکل 12- A). در این نمودار، غنیشدگی عنصرهای LILE[3] (Th، Pb و U)، همراه با آنومالی منفی عنصرهای HFSE[4] (Ta، Ti و Nb) و Sr دیده میشود (شکل 12- A).
شکل 11. ترکیب نمونههای مربوط به واحدهای آتشفشانی منطقة مرشون روی: A) نمودار SiO2 دربرابر Na2O+K2O (Le Bas et al., 1986)؛ B) نمودار Zr/TiO2 دربرابر SiO2 (Winchester and Floyd, 1977)؛ C) نمودار AFM (Irvine and Baragar, 1971)؛ D) نمودار Co دربرابر Th (Hastie et al., 2007).
Figure 11. Composition of the samples from volcanic units of Marshoun area on the: A) SiO2 versus Na2O+K2O diagram (Le Bas et al., 1986); B) Zr/TiO2 versus SiO2 diagram (Winchester and Floyd, 1977); C) AFM diagram (Irvine and Baragar, 1971); D) Co versus Th diagram (Hastie et al., 2007).
شکل 12. سنگهای آتشفشانی منطقة مرشون در: A) الگوی عنصرهای کمیاب بهنجارشده به ترکیب گوشتة اولیه (McDonough and Sun, 1995)؛ B) الگوی عنصرهای خاکی کمیاب بهنجارشده به ترکیب کندریت (McDonough and Sun, 1995).
Figure 12. Volcanic rocks of the Marshoun area in: A) Primitive mantle- normalized (McDonough and Sun, 1995) trace element pattern; B) Chondrite- normalized (McDonough and Sun, 1995) rare earth element pattern.
در نمودار عنصرهای خاکی کمیاب بهنجارشده به ترکیب کندریت (McDonough and Sun, 1995)، سنگهای آتشفشانی بررسیشده الگوی غنی از عنصرهای LREE[5] نسبت به HREE[6] را با نسبت متوسط تا بالای LREE/HREE، نسبت (La/Yb)n برابربا 1/30- 8/3، (La/Sm)n برابربا 25/8- 1/2 و الگوی مسطح در عنصرهای HREE نشان میدهند (شکل 12- B). همچنین، این نمونهها آنومالی منفی بسیار ضعیف Eu دارند (شکل 12- B).
برای تفکیک محیط تکتونوماگمایی سنگهای آتشفشانی بررسیشده نمودارهای گورتن و شاندل (Gorton and Schandle, 2002) بهکار برده شد. در نمودارهای Ta دربرابر Th، Ta/Yb در برابر Th/Yb، Yb دربرابر Th/Ta و Ta/Hf دربرابر Th/Hf، همة نمونههای بررسیشده محدودة حاشیة فعال قارهای را نشان میدهند (شکل 13).
شکل 13. ترکیب نمونههای سنگهای آتشفشانی منطقة مرشون در: A) نمودار Ta دربرابر Th (Gorton and Schandle, 2002)؛ B) نمودار Ta/Yb دربرابر Th/Yb (Gorton and Schandle, 2002)؛ C) نمودار Yb دربرابر Th/Ta (Gorton and Schandle, 2002)؛ D) نمودار Th/Hf دربرابر Ta/Hf (Gorton and Schandle, 2002)
Figure 13. Composition of the volcanic rocks of Marshoun area on the: A) Ta versus Th diagram (Gorton and Schandle, 2002); B) Ta/Yb versus Th/Yb diagram (Gorton and Schandle, 2002); C) Yb versus Th/Ta diagram (Gorton and Schandle, 2002); D) Th/Hf versus Ta/Hf diagram (Gorton and Schandle, 2002).
ایزوتوپهای Sr، Nd و Pb: شمار 4 نمونه از گدازههای منطقة مرشون (2 نمونة آندزیتی و 2 نمونة داسیتی) با کمترین دگرسانی و محتوای LOI[7] برای اندازهگیری ایزوتوپهای Sr، Nd و Pb برگزیده و در آزمایشگاههای انستیتوی زمینشناسی و ژئوفیزیک آکادمی علوم زمین چین تجزیه شدند (جدول 2).
جدول 2. دادههای ایزوتوپی Sr، Nd و Pb برای سنگهای داسیتی (da) و آندزیتی (an) منطقة مرشون.
Table 2. Isotopic data of Sr, Nd, and Pb for dacitic (da) and andesitic (an) rocks of the Marshoun area.
208Pb/204Pb |
207Pb/204Pb |
206Pb/204Pb |
ɛNd |
143Nd/144Nd |
87Sr/86Sr |
Sample type |
39.0680 |
15.6046 |
18.8030 |
1.5215415 |
0.512716 |
0.706177 |
da (Ma- 03) |
39.0721 |
15.6112 |
18.8007 |
1.1118957 |
0.512695 |
0.706221 |
da (Ma- 09) |
38.8138 |
15.5938 |
18.7435 |
1.5800623 |
0.512719 |
0.705290 |
an (Ma- 06) |
38.8193 |
15.5976 |
18.7678 |
1.8531595 |
0.512733 |
0.704851 |
an (Ma- 10) |
نسبت ایزوتوپی 87Sr/86Sr برای سنگهای آتشفشانی منطقة مرشون نشاندهندة اینست که نسبت ایزوتوپی یادشده از گدازههای آندزیتی (705290/0- 704851/0) بهسوی گدازههای داسیتی (706221/0- 706177/0) افزایش نشان میدهد (جدول 2). مقادیر εNd در سنگهای یادشده از 85/1 تا 11/1 متغیر است و از سنگهای آندزیتی (85/58- 1/1) بهسوی سنگهای داسیتی (52/1- 11/1) کاهش نشان میدهد (جدول 2). روی نمودار εNd دربرابر 87Sr/86Sr نمونههای آندزیتی در مسیر گوشتهای و در محدودة گرانیتوییدهای طارمعلیا (Nabatian et al., 2016a) جای میگیرند در حالیکه نمونههای داسیتی، گرایش به سمت گوشته غنیشده (EMII) نشان میدهند (شکل 14- A). نتایج آنالیز ایزوتوپهای سرب نشان میدهند نسبتهای ایزوتوپی 206Pb/204Pb، 207Pb/204Pb و 208Pb/204Pb از نمونههای آندزیتی به سمت نمونههای داسیتی افزایش نشان میدهد (بهترتیب از 7435/18 تا 8030/18، 5938/15 تا 6112/15 و 8138/38 تا 0721/39؛ جدول 2). برپایة نمودار 206Pb/204Pb دربرابر 207Pb/204Pb، نمونههای سنگهای آتشفشانی بررسیشده در زیر منحنی تحول ایزوتوپهای سرب کوهزایی و تا اندازهای در مجاورت با محدوده سنگهای آتشفشانی ائوسن البرز و ارومیه- دختر جای گرفتهاند؛ هرچند در مقایسه با آنها مقدار 206Pb/204Pb بیشتری نشان میدهند (شکل 14- B). افزونبر این، در نمودار 206Pb/204Pb دربرابر 208Pb/204Pb نیز نمونههای بررسیشده در بالای منحنی تحول ایزوتوپهای سرب کوهزایی و در مجاورت و ادامة محدودة سنگهای آتشفشانی ائوسن و الیگوسن ارومیه- دختر و سنگهای آتشفشانی ائوسن البرز جای میگیرند؛ هرچند نمونههای داسیتی در مقایسه با آنها مقادیر 206Pb/204Pb و 208Pb/204Pb بیشتری نشان میدهند (شکل 14- C). ویژگی بارز هر دو نمودار، محتوای بیشتر 206Pb/204Pb در سنگهای بررسیشده (بهویژه نمونههای اسیدی) در مقایسه با دادههای منتشرشده برای سنگهای آتشفشانی کمان ماگمایی ارومیه- دختر و البرز است. محتوای بالاتر 206Pb/204Pb در سنگهای منطقة مرشون چهبسا نشاندهندة نقش بیشتر پوستة قارهای در پیدایش این سنگهاست. بهطور کلی، این نمودارها نشاندهندة نقش غالب گوشته (مشابه با ایزوتوپهای Sr و Nd) در پیدایش سنگهای آتشفشانی منطقة مرشون است؛ اما برپایة ایزوتوپهای Pb گمان میرود سنگهای اسیدی یا از گوشتهای غنیشدهتر خاستگاه گرفتهاند و یا در مسیر صعود، با مواد پوستهای آلایش بیشتری پیدا کردهاند.
شکل 14. A) نسبتهای ایزوتوپی Nd- Sr در سنگهای آتشفشانی منطقة مرشون (دادههای مربوط به گرانیتوییدهای طارمعلیا از نباتیان و همکاران (Nabatian et al., 2016a) ، دادههای گرانیتوییدهای طارم از نباتیان و همکاران (Nabatian et al., 2014b) و دادههای گرانیتوییدهای ساوه از نوری و همکاران (Nouri et al., 2018) برگرفته شدهاند)؛ B) نمودار تغییرات ایزوتوپی 206Pb/204Pb دربرابر 207Pb/204Pb در سنگهای آتشفشانی منطقة مرشون؛ C) نمودار تغییرات ایزوتوپی 206Pb/204Pb دربرابر 208Pb/204Pb در سنگهای آتشفشانی منطقة مرشون (دادههای مربوط به سنگهای آذرین ائوسن البرز و ارومیه- دختر از هنرمند و همکاران (Honarmand et al., 2014) و نباتیان و همکاران (Nabatian et al., 2014a, 2014b) و دادههای مربوط به سنگهای آذرین الیگوسن و میوسن ارومیه- دختر از یگانهفر و همکاران (Yeganehfar et al., 2013) برگرفته شدهاند).
Figure 14. A) Nd- Sr isotopic ratios in volcanic rocks of the Marshoun area (Data for Tarom Olya granitoids from Nabatian et la. (2016a), Tarom granitoids from Nabatian et al. (2014b) and Saveh granitoids from Nouri et al. (2018)); B) 206Pb/204Pb versus 207Pb/204Pb diagram for volcanic rocks of the Marshoun area; C) 206Pb/204Pb versus 208Pb/204Pb diagram for volcanic rocks of the Marshoun are (Data for Eocene igneous rocks of the Alborz and Urumieh- Dokhtar from Honarmand et al. (2014) and Nabatian et al. (2014a, 2014b) and data for Oligocene and Miocene igneous rocks of the Urumieh- Dokhtar from Yeganefar et al. (2013)).
بحث
در بخشهای پیشین گفته شد سنگهای آتشفشانی منطقة مرشون از نوع آندزیت، بازالتآندزیتی، داسیت، ریوداسیت و ریولیت با سرشت کالکآلکالن پتاسیم بالا هستند. باور بر اینست که بیشتر سنگهای ماگمایی کالکآلکالن پتاسیم بالا در کمانهای ماگمایی و محیطهای زمینساختی پسابرخوردی پدید آمدهاند (Foley and Peccerillo, 1992; Turner et al., 1996) و بهندرت در محیطهای درونصفحهای دیده میشوند (Muller and Groves, 1997; Bonin, 2004). غنیشدگی از عنصرهای LILE در نمودارهای عنصرهای کمیاب بههنجارشده به ترکیب گوشتة اولیه با ذوببخشی گوة گوشتهای و ترکیبهای برخاسته از تختة فرورونده توجیهشدنی است (Green, 2006; Pang et al., 2013). تهیشدگی از Nb، Ta و Ti نیز از ویژگیهای ماگماهای محیطهای مرتبط با فروانش است که میتواند پیامد ذوببخشی درجه بالای خاستگاه گوشتهای (Saccani, 2015)، پایداری فازهای حاوی این عنصرها (مانند روتیل و اسفن) در ناحیة خاستگاه گوشتهای (Wallin and Metcalf, 1998) و ذوب دوبارة گوشتة تهیشدة پیشین (Koepke et al., 2009) باشد. غنیشدگی در LILE و LREE به همراه بیهنجاری منفی Nb، Ta و Ti، شاخص ماگماهای مرتبط با فرورانش هستند (Wilson, 1989; Foley and Wheler, 1990; Cameron et al., 2003; Wang and Chung, 2004; Vetrin and Rodionov, 2008).
عنصرهایی مانند K، Rb و Ba در محیطهای دگرسانی بهسادگی از زمینة سنگ رها میشوند و تهیشدگی نشان میدهند (Wilson, 1989). بر این اساس، تهیشدگی عنصرهای یادشده در برخی نمونههای داسیتی- ریوداسیتی را میتوان در ارتباط با تأثیر دگرسانی گرمابی در منطقة مرشون و خروج این عنصرها دانست. در شدتهای بالای دگرسانی، عنصرهای خاکی کمیاب سبک مانند La و Ce نیز ممکن است دچار جابهجایی و خروج از محیط سنگ شوند. از سوی دیگر، در پی دگرسانی آرژیلیک که در منطقه نیز دیده میشود، شاید عنصرهای LREE جذب سطحی کانیهای رسی شوند و محتوای آنها در سنگ یادشده افزایش یابد. بر این اساس، تغییرات در الگوی عنصرهایی مانند La و Ce را میتوان به دگرسانی آرژیلیکِ منطقه مرتبط دانست. آنومالی مثبت Pb به متاسوماتیسم گوة گوشتهای با سیالهای ناشی از پوستة اقیانوسی فرورو و یا آلایش ماگما با پوستة قارهای اشاره دارد (Kamber et al., 2002; Wayer et al., 2003; Varekamp et al., 2010). از سوی دیگر، الگوهای با غنیشدگی LREE نسبت به HREE همراه با الگوی مسطح عنصرهای خاکی کمیاب سنگین در سنگهای بررسیشده نشاندهندة ماگماهای با سرشت کالکآلکالن (Machado et al., 2005) هستند. به باور جیانگ و همکاران (Jiang et al., 2012)، سنگهای کالکآلکالن پتاسیم بالا و شوشونیتی از ذوببخشی گوشتة سنگکرهای متاسوماتیسمشده درپی فرایند فرورانش و با رگههای آمفیبول و فلوگوپیت پدید میآیند. ازآنجاییکه سنگهای آتشفشانی بررسیشده در مجموع از عنصرهای LILE، Th، U، Pb و LREE غنیشدگی دارند و آنومالی منفیِ HFSE نشان میدهند (شکل 12)، پس ماگمای اولیه سنگهای آتشفشانی منطقه از ذوببخشی گوة گوشتهای متاسوماتیسمشده در پی فرورانش پدید آمده و در مسیر صعود بهسوی بالا، دچار تفریق و آلایش با پوستة قارهای شده است.
به باور موراتا و همکاران (Morata et al., 2005) نسبتهای پایین Zr/Nb (7/6- 6/3)، Th/Nb (15/0- 9/0)، La/Nb (03/1- 76/0) و Th/La (15/0- 11/0) نشاندهندة فعالیتهای ماگمایی مرتبط با گوشتة غنیشده هستند؛ اما این نسبتها در ماگماهای جداشده از پوسته بهصورت Zr/Nb (2/16)،Th/Nb (44/0)، La/Nb (2/2) و Th/La (27/0) گزارش شدهاند (Weaver and Tarney, 1984; Plank, 2005). مقایسه این نسبتها برای سنگهای آتشفشانیِ بررسیشده (Zr/Nb برابربا 8/13- 5/4؛ Th/Nb برابربا 1/1- 39/0؛ La/Nb برابربا 9/4- 85/0 و Th/La برابربا 72/0- 28/0) نشاندهندة تمایل آنها به ترکیب حد واسط مذابهای جداشده از گوشته غنیشده و پوسته است. به باور دیپائولو و دالی (DePaolo and Daley, 2000)، نسبت La/Nb در ماگماهای جداشده از گوشتة سنگکرهای از یک بیشتر است؛ ام این نسبت در ماگماهای جداشده از سستکره عموماً نزدیک به 7/0 است. در نمونههای بررسیشده، این نسبت از 95/4 تا 85/0 در تغییر است و نشان میدهد ماگمای اولیه از ذوببخشی گوشتة سنگکرهای پدید آمده است. برپایة آنچه گفته شد، ماگمای اولیه سنگهای آندزیتی بررسیشدة مرشون از ذوببخشی گوشتة سنگکرهای متاسوماتیسمشده پدید آمده و در مسیر صعود دچار جدایش بلورین ماگمایی و آلایش با پوستة قارهای شده است.
در محیطهای فرورانشی، میزان Th افزایش مییابد و نسبت Th/Ta در سنگهای مرتبط با فرورانش در حاشیة فعال قارهها بین 6- 20 متغیر است (Gorton and Schandle, 2002). این نسبت برای سنگهای آتشفشانی بررسیشده برابربا 83/20- 5/6 است. این نکته چهبسا نشاندهندة پیدایش سنگهای منطقة مرشون در محیط فرورانشی حاشیة فعال قارهای است. نسبتهای Nb/Y (72/1- 32/0) از ویژگی سنگهایی است که در کمانهای ماگمایی مرتبط با فرورانش پدید میآیند (Temel et al., 1998). سنگهای آتشفشانی بررسیشده از عنصرهای HFSE تهی هستند و نسبت Nb/Y در آنها برابربا 95/0- 58/0 (میانگین: 76/0) است. بررسیهای ایزوتوپی Sr، Nd و Pb سنگهای آتشفشانی مرشون نشاندهندة یک خاستگاه گوشتة سنگکرهای غنیشده برای این سنگهاست. گدازههای آندزیتی منطقة مرشون با نسبت (La/Sm)N بیشتر از 52/2 و نسبت (Tb/Yb)N کمتر از 23/1 شناخته میشوند که نشاندهندة پیدایش ماگمای مادر آنها از خاستگاهی گوشتهای با ترکیب اسپینل پریدوتیت است (شکل 15).
در بررسیهای انجامشده روی سنگهای آتشفشانی منطقه آقداغ در شمالخاور ابهر و مجاور با منطقة مرشون (Khalatbari Jafari et al., 2016) نیز سنگهای آتشفشانی بازیک- حد واسط منطقه به ذوببخشی گوشتة سنگکرهای زیرقارهای[8] نسبت داده شدهاند که با مواد پوسته آلودگی یافتهاند.
شکل 15. ترکیب نمونههای آندزیتی منطقة مرشون در نمودار (La/Sm)N دربرابر (Tb/Yb)N (Wang et al., 2002). دادهها نسبت به ترکیب کندریت بهنجار شدهاند (دادههای بهنجارسازی از مکدوناف و سان (McDonough and Sun, 1995) برگرفته شدهاند).
Figure 15. Composition of the andesitic samples in the Marshoun area on the (La/Sm)N versus (Tb/Yb)N diagram (Wang et al., 2002). Data normalized to chondrite values (Normalizing values are from McDonough and Sun (1995)).
برداشت
یافتههای این پژوهش نشان میدهند سنگهای آتشفشانی منطقة مرشون متشکل از آندزیت بازالتآندزیتی، آندزیت، داسیت، ریوداسیت و ریولیت با سرشت کالکآلکالن پتاسیم بالا هستند. ماگمای اولیه سنگهای آتشفشانی یادشده از ذوببخشی سنگکرة گوشتهایِ متاسوماتیسمشدة زیرقارهای و در پی فرایند فرورانش در محیط حاشیه قارهای پدید آمده است. با توجه به یافتههای این بررسی و پژوهشهای پیشین (مانند Khalatbari Jafari et al., 2016) میتوان گفت در پی فرورانش حاشیة فعال قارهای و کوتاهشدگی پوسته در البرز در ائوسن ضخیمشدگی پوسته روی داده است و در ادامه بخش زیرین گوشتة سنگکرهای زیرقارهای دچار جدایش و فرورفتن[9] شدهاند. بهدنبال این رخداد، افزایش گرادیان گرمایی ناشی از صعود جریانهای سستکرهای ذوببخشی سنگکره زیرقارهای را در پی داشته است. ماگمای بازیک پدیدآمده از ذوببخشی گوشتة متاسوماتیسمشده سنگکرهای زیرقارهای به سمت ترازهای بالاتر و پوستة قارهای صعود کرده و در مسیر با مواد پوستهای نیز آغشته شده است. در پایان، جدایش بلورین ماگمای یادشده سنگهای حد واسط و اسیدی منطقة مرشون را پدید آورده است.
سپاسگزاری
نگارندگان از پشتیبانیهای مالی دانشگاه زنجان برای انجام این پژوهش سپاسگزارند. همچنین، از راهنماییهای علمی ارزندة داوران گرامی مقاله که منجر به غنای بیشتر این مقاله شد، بسیار سپاسگزارند.
[1] Cross Polarized Light
[2] Plane Polarized Light
[3] Large-Ion Lithophile Elements
[4] High Field Strength Elements
[5] Light Rare Earth Elements
[6] Heavy Rare Earth Elements
[7] Loss on Ignition
[8] SCLM = Sub-continental lithospheric mantle
[9] delamination