Document Type : Original Article
Authors
1 Ph.D. Student (Petrology), Department of Geology, Faculty Natural Sciences, University of Tabriz, Tabriz, Iran
2 Associate Professor, Department of Geology, Faculty Natural Sciences, University of Tabriz, Tabriz, Iran
3 Professor, Department of Geology, Faculty Natural Sciences, University of Tabriz, Tabriz, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
بر پایة ردهبندی ساختاری ایران ناحیة مرزرود- نبیجان در پهنة زمینساختی البرز-آذربایجان (Nabavi, 1977) جای دارد. منطقة مرزرود و نبیجان در شمالباختری کشور، استان آذربایجان شرقی، جنوبباختری شهرستان کلیبر جای گرفته است. تودههای آذرین درونی منطقة مرزرود میان عرضهای جغرافیایی15׳44˚38 تا ׳47˚38 شمالی و طولهای جغرافیایی 20׳51˚46 تا 15׳54˚46 خاوری محدود شده است (شکل 1). تودة آذرین درونی نبیجان میان عرضهای جغرافیایی׳45˚38 تا ׳49˚38 شمالی و طولهای جغرافیایی׳47˚46 تا ׳51˚46 خاوری محدود شده است (شکل 2). پژوهشهای سنگشناسی در این ناحیه، در چارچوب پایاننامههای کارشناسی ارشد یزدانی (Yazdani, 2005) در منطقة نبیجان و سیمیاب (Siymyab, 2007) در منطقة مرزرود بودهاند که در آنها به بررسی سنگشناسی تودههای یادشده پرداخته شده است. بر این پایه، در این پژوهش تلاش شد با بررسی شیمی کانیهای شاخص تودههای آذرین درونی منطقه به شناسایی سری ماگمایی، محیط زمینساختی، دما و فشار زمان پیدایش آنها پرداخته شود.
شکل 1. نقشة زمینشناسی گسترة مطالعاتی منطقة مرزرود (برگرفته از ورقة 1:100000 ورزقان Mehrpartou et al., 1993)) با اندکی تغییرات).
Figure 1. Geological map of the study area in the Marzrud region (adopted from the 1:100, 000 map of Varzaqan (Mehrpartou et al., 1993).
شکل 2. نقشة زمینشناسی گستره مطالعاتی منطقة نبیجان (برگرفته از ورقة 1:100000 ورزقان (Mehrpartou et al., 1993) با اندکی تغییرات).
Figure 2. Geological map of the study area in the Nabijan region (adapted from the 1:100, 000 Varzaqan) (Mehpartou et al., 1993).
زمینشناسی منطقه
تودههای آذرین درونی مرزرود بهصورت دو سری سنگی گابرودیوریت-دیوریت-تونالیت و کوارتزمونزونیت تا مونزوگرانیت در منطقة مرزرود رخنمون دارند. این دو توده را گدازههای آندزیتپیروکسندار به سن کواترنری در پایین روستای مرزرود از هم جدا میکنند. سنگهای دیوریتی بهصورت تودههای آذرین درونی کوچک و دایک هستند و سنگهای با ترکیب گابرودیوریت و تونالیت بهصورت دایک رخنمون دارند. رخنمون دایک گابرودیوریتی درون تودة دیوریتی (شکل 3A-) نشان میدهد دایک گابرودیوریتی از تودة دیوریتی جوانتر است. ترکیب سری کوارتزمونزونیت-مونزوگرانیت دربردارندة کوارتزمونزونیت تا مونزوگرانیت است. تنوع سنگی این سری در منطقه کم است. دایکهای میکرودیوریتی تودة کوارتزمونزونیت تا مونزوگرانیت را قطع کردهاند که نشان میدهد میکرودیوریتها نسبت به تودههای مونزوگرانیتی جوانتر هستند (شکل 3-B).
شکل 3. A) دایک میکروگابرودیوریت درون تودة دیوریتی؛ B) دایک میکرودیوریت مرزرود درون تودة مونزوگرانیت.
Figure 3. A) Gabbrodioritic dike intruded the dioritic mass; B) The Marzrud Microdioritic dike intruded the Monzogranite.
روش انجام پژوهش
پس از بررسیهای میدانی، نمونهبرداری از تودههای آذرین درونی مرزرود و نبیجان و بررسی سنگنگاری آنها 4 عدد از سالمترین نمونهها برای انجام بررسیهای تجزیة ریزکاو الکترونی برگزیده شدند. این نمونهها به دانشگاه Carleton کانادا فرستاده شدند و با دستگاه تجزیة ریزکاو الکترونی Cameca، روش WDX، با ولتاژ شتابدهندة kv20، با شدت جریان nA20 برای شناسایی عنصرهای اصلی کانیها برای بررسیهای دما و فشارسنجی تجزیه شدند. فرمول ساختاری کانیها بر پایة دادههای بهدستآمده از این تجزیهها در نرم افزار Excel بهدست آورده شد.
سنگنگاری
سنگهای گابرویی نبیجان در نمونة دستی دانهریز به رنگ خاکستری تا سیاه هستند. در زیر میکروسکوپ کانی فلسیک پلاژیوکلاز نزدیک به 45 تا 50 درصدحجمی و کانیهای مافیک کلینوپیروکسن و ارتوپیروکسن 35 تا 40 درصدحجمی و آمفیبول 5 تا 10 درصدحجمی دارند. بافت غالب در گابروهایهای منطقة نبیجان گرانولار است (شکل 4-A). گرانودیوریت نبیجان در نمونة دستی دانهدرشت، به رنگ روشن و با بافت گرانولار دیده میشود و در زیر میکروسکوپ دربردارندة کانیهای اصلی کوارتز (20 تا 25 درصدحجمی)، پلاژیوکلاز (نزدیک به 40 تا 45 درصدحجمی)، آلکالیفلدسپار (10 تا 15 درصدحجمی)، آمفیبول (10 تا 15 درصدحجمی) است. پلاژیوکلازها در اندازههای متوسط تا درشت بلور و با ماکل پلیسینتتیک و با منطقهبندی دیده میشوند (شکل 4-B). گابرودیوریتهای مرزرود بافت گرانولار و بافت سابافیتیک دارند و پلاژیوکلاز، پیروکسن، بیوتیت و آمفیبول از کانیهای اصلی آنها بهشمار میروند. کلینوپیروکسنها فراوانترین کانی مافیک در نمونههای گابرودیوریتی هستند (شکل 4-C). مونزوگرانیتهای مرزرود در نمونة دستی با رنگ روشن مایل به صورتی و دانه متوسط تا دانهریز هستند. پلاژیوکلاز (30 تا 35 درصدحجمی) با ماکل پلیسینتتیک و سریسیتیشده و در اندازههای متوسط تا ریز در سنگهای مونزوگرانیتی دیده میشود. آلکالیفلدسپار (35 تا 40 درصدحجمی) از نوع ارتوز است و در اندازههای درشت تا متوسط در زمینة سنگ جای دارد و به کانی رسی دگرسان شده است. کوارتز (10 تا 15 درصدحجمی) بهصورت بیشکل و دانهریز تا دانه متوسط دیده میشود. کانیهای مافیک از نوع آمفیبول (5 تا 10 درصدحجمی) در اندازههای متوسط تا ریز بلور وجود دارد. بافت پورفیروییدی و بافت جریانی نیز بهعلت کمبودن ژرفای پیدایش در فاز آذرین درونی قدیمی سنگهای مونزوگرانیتی دیده میشود (شکل 4-D).
شکل 4. تصویرهای میکروسکوپی (در XPL) از A) کلینوپیروکسن(Cpx) و پلاژیوکلاز (Pl) در گابروی نبیجان؛ B) منطقهبندی پلاژیوکلاز در گرانودیوریت نبیجان؛ C) بافت سابافیتیک و بلورهای کلینوپیروکسن در گابرودیوریت مرزرود؛ D) بافت پورفیروییدی بههمراه آلکالیفلدسپار (Kfs)، پلاژیوکلاز و آمفیبول (Amp) در مونزوگرانیت مرزرود (نام اختصاری کانیها از ویتنی و اوانس (Whitney and Evans, 2010).
Figure 4. Photomicrographs of A) clinopyroxene and plagioclase in the Nabijan gabbro; B) Zoning in the Nabijan granodiorite plagioclase; C) sub ophitic texture and clinopyroxene minerals in the Marzroud gabbro-diorite; D) porphyritic texture and K-feldspar, plagioclase and amphibole minerals in the Marzroud monzogranite (Mineral abbreviations from: Whitney and Evans (2010)).
نامگذاری شیمیایی کانیها
الف- پیروکسن
از دیدگاه سنگشناختی کلینوپیروکسنها اهمیت بسیاری دارند؛ زیرا ترکیب آنها بر پایة شیمی ماگمای سازندة آنها تغییر میکند و میتواند دادههای ارزشمندی را دربارة سری ماگمایی و محیط زمینساختی ارائه دهد. فرمول ساختاری پیروکسنها بر پایة 6 اتم اکسیژن و 4 کاتیون بهدست آورده میشود (Vieten and Hamm, 1978) و فرمول عمومی آنها M2M1T2O6 است. M2 کاتیونهای جایگاه اکتاهدرال، M1 کاتیونهای جایگاه منظم و T کاتیونهای تتراهدرال است. چگونگی پرشدن مکانها بدینگونه است که نخست جایگاه T، سپس M1 و پس از آن M2 پر میشود. در نمودار پیشنهادیِ موریموتو و همکاران (Morimoto et al., 1988)، کلینوپیروکسنهای سنگهای منطقه در گسترة پیروکسنهای آهن- منیزیم-کلسیمدار (Quad) جای گرفتهاند (شکل 5-A) در این نمودار شاخصهای J و Q بهصورت Q=Ca+Mg+Fe2+ و J=2Na±R3+(R3+: Al, Fe3+, Cr3+, Sc3+) اندازهگیری میشوند. برای تفکیک دقیقتر پیروکسنهای آهن- منیزیم-کلسیمدار منطقه از نمودار سهتایی Wo-En-Fs بهره گرفته شد (شکل 5-B). در این نمودار پیروکسنها در گسترة دیوپسید جای میگیرند. در نمودار Si در برابر Al کمابیش همة نمونهها در بالای خط اشباع جایگاه تتراهدر Si+Al=2 جای گرفته است (شکل 5- C). این شیوة جایگیری نشان میدهد جایگاه تتراهدری در ساختار کلینوپیروکسنها در بیشتر نمونهها با کاتیونهای Si وAlIV در ترکیب پیروکسن پر شده است. در همة نمونهها مقدارFe+3 در جایگاه تتراهدر صفر است. تنها چند نمونه مقدار بسیار کمی از Fe+3 در جایگاه تتراهدری دارند که نشان میدهد فشاربخشی ماگمای سازنده بالاست (جدول 1).
جدول 1. دادههای ریزکاو الکترونی برای کانی کلینوپیروکسن (بر پایة wt%) به همراه فرمول ساختاری بهدستآمده بر پایة 6 اتم اکسیژن (بر پایة apfu).
Table 1. EPMA analytical data of clinopyroxene (in wt%) and the calculated structural formula based on 23 oxygen atoms (in apfu).
Rock Type |
Gabbro Diorite of Marzrud |
||||||||
Sample No. |
J-7-a |
J-7- a |
J-7-a |
J-7 –a |
J-7 –b |
J-7-b |
J-7-b |
J-7-c |
J-7-d |
Location |
Core |
In-mantle |
Out-mantle |
Rim |
Core |
Mantle |
Rim |
Rim |
Rim |
SiO2 |
53.69 |
52.83 |
53.12 |
52.79 |
54.15 |
53.81 |
53.49 |
52.36 |
52.13 |
TiO2 |
0.21 |
0.41 |
0.26 |
0.32 |
0.23 |
0.21 |
0.22 |
0.25 |
0.29 |
Al2O3 |
1.11 |
1.59 |
1.19 |
1.36 |
0.88 |
1.01 |
1.05 |
1.01 |
1.15 |
FeO |
6.57 |
6.74 |
7.03 |
7.36 |
7.32 |
6.88 |
6.69 |
7.27 |
7.24 |
MnO |
0.56 |
0.52 |
0.67 |
0.58 |
0.67 |
0.69 |
0.62 |
0.7 |
0.61 |
MgO |
15.62 |
14.9 |
14.83 |
14.69 |
15.11 |
15.14 |
15.06 |
15.23 |
15.15 |
CaO |
22.34 |
22.41 |
22.75 |
22.12 |
22.34 |
22.3 |
22.47 |
22.3 |
22.31 |
Na2O |
0.31 |
0.34 |
0.35 |
0.32 |
0.33 |
0.32 |
0.35 |
0.33 |
0.33 |
K2O |
<dl* |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
NiO |
0.11 |
0.09 |
0.12 |
0.1 |
0.08 |
0.11 |
0.12 |
0.08 |
0.11 |
Cr2O3 |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
Total |
100.53 |
99.85 |
100.34 |
99.67 |
101.14 |
100.47 |
100.08 |
99.53 |
99.31 |
Si (T) |
0.986 |
0.979 |
0.981 |
0.982 |
0.928 |
0.932 |
0.931 |
0.973 |
0.97 |
Al (T) |
0.014 |
0.021 |
0.019 |
0.018 |
0.072 |
0.068 |
0.069 |
0.026 |
0.02 |
Fe+3 (T) |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0.01 |
0.01 |
Sum T |
2 |
2 |
2 |
2 |
2 |
2 |
2 |
2 |
2 |
Al (M1) |
0.019 |
0.027 |
0.013 |
0.024 |
0.151 |
0.144 |
0.137 |
0 |
0 |
Fe+3 (M1) |
0.02 |
0.018 |
0.036 |
0.017 |
0.003 |
0.003 |
0.012 |
0.073 |
0.06 |
Fe+2 (M1) |
0.164 |
0.175 |
0.168 |
0.193 |
0.175 |
0.167 |
0.157 |
0.139 |
0.14 |
Mg (M1) |
0.785742 |
0.764158 |
0.76982 |
0.752084 |
0.661153 |
0.675068 |
0.682276 |
0.777053 |
0.786369 |
Ti (M1) |
0.006 |
0.011 |
0.007 |
0.009 |
0.006 |
0.005 |
0.006 |
0.007 |
0.008 |
Ni (M1) |
0.0055 |
0.0045 |
0.006 |
0.005 |
0.004 |
0.0055 |
0.006 |
0.004 |
0.0055 |
Sum (M1) |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
Fe+2 (M2) |
0.017 |
0.016 |
0.013 |
0.019 |
0.033 |
0.03 |
0.026 |
0.013 |
0.01 |
Mg (M2) |
0.069258 |
0.058842 |
0.04618 |
0.062916 |
0.109847 |
0.106932 |
0.099724 |
0.065947 |
0.053631 |
Ca (M2) |
0.879 |
0.889 |
0.9 |
0.882 |
0.82 |
0.828 |
0.838 |
0.888 |
0.89 |
Na (M2) |
0.022 |
0.024 |
0.025 |
0.023 |
0.022 |
0.022 |
0.024 |
0.024 |
0.02 |
Mn (M2) |
0.017 |
0.016 |
0.021 |
0.018 |
0.019 |
0.020 |
0.018 |
0.022 |
0.019 |
Sum (M2) |
1.00 |
1.00 |
1.00 |
1.00 |
1.00 |
1.00 |
1.00 |
1.01 |
0.992 |
En |
0.446 |
0.432 |
0.43 |
0.43 |
0.43 |
0.43 |
0.43 |
0.45 |
0.45 |
Fs |
0.095 |
0.1 |
0.095 |
0.11 |
0.12 |
0.11 |
0.1 |
0.08 |
0.08 |
Wo |
0.459 |
0.467 |
0.474 |
0.46 |
0.46 |
0.46 |
0.47 |
0.47 |
0.47 |
* Below the detection limit
جدول 1. ادامه.
Table 1. Continued.
Rock Type |
Gabbro Nabijan |
|||||
Sample No. |
MA-4-a |
MA-4-a |
MA-4-a |
MA-4-b |
MA-4-c |
MA-4-d |
Location |
Core |
Mantle |
Rim |
Core |
Rim |
Core |
SiO2 |
52.5 |
53.26 |
53.31 |
53.01 |
52.89 |
52.55 |
TiO2 |
0.08 |
0.06 |
0.05 |
0.1 |
0.17 |
0.18 |
Al2O3 |
0.57 |
0.41 |
0.38 |
0.54 |
0.94 |
0.93 |
FeO |
7.32 |
7.89 |
7.74 |
7.24 |
7.94 |
8.02 |
MnO |
0.63 |
0.59 |
0.73 |
0.69 |
0.72 |
0.68 |
MgO |
13.79 |
13.39 |
13.53 |
13.91 |
14.1 |
13.96 |
CaO |
23.84 |
24.57 |
24.1 |
24.05 |
22.69 |
22.81 |
Na2O |
0.26 |
0.21 |
0.29 |
0.27 |
0.3 |
0.27 |
K2O |
<dl* |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
NiO |
0.13 |
0.21 |
0.12 |
0.09 |
0.14 |
0.13 |
Cr2O3 |
0.03 |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
|
Total |
99.15 |
100.59 |
100.26 |
99.93 |
99.92 |
99.55 |
Si (T) |
1.986 |
1.99 |
1.992 |
1.99 |
1.99 |
1.984 |
Al (T) |
0.011 |
0.008 |
0.008 |
0.01 |
0.01 |
0.016 |
Fe+3 (T) |
0.003 |
0.002 |
0 |
0 |
0 |
0 |
Sum T |
2 |
2 |
2 |
2 |
2 |
2 |
Al (M1) |
0 |
0 |
0.002 |
0 |
0.01 |
0.008 |
Fe+3 (M1) |
0.042 |
0.031 |
0.032 |
0.04 |
0.03 |
0.034 |
Fe+2 (M1) |
0.181 |
0.211 |
0.205 |
0.18 |
0.21 |
0.203 |
Mg (M1) |
0.7683 |
0.7458 |
0.7537 |
0.7726 |
0.7383 |
0.7434 |
Ti (M1) |
0.002 |
0.002 |
0.001 |
0.003 |
0.005 |
0.005 |
Ni (M1) |
0.0065 |
0.0105 |
0.006 |
0.0045 |
0.007 |
0.0065 |
Sum (M1) |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
Fe+2 (M2) |
0.004 |
0.001 |
0.004 |
0 |
0.02 |
0.014 |
Mg (M2) |
0.0036 |
0 |
0 |
0.0073 |
0.0516 |
0.0355 |
Ca (M2) |
0.96 |
0.979 |
0.961 |
0.96 |
0.91 |
0.915 |
Na (M2) |
0.019 |
0.015 |
0.021 |
0.02 |
0.02 |
0.02 |
Mn (M2) |
0.020 |
0.019 |
0.023 |
0.022 |
0.023 |
0.022 |
Sum (M2) |
1.00 |
1.01 |
1.00 |
1.00 |
1.02 |
1.00 |
En |
0.4 |
0.38 |
0.39 |
0.4 |
0.41 |
0.41 |
Fs |
0.1 |
0.11 |
0.11 |
0.1 |
0.12 |
0.11 |
Wo |
0.5 |
0.51 |
0.5 |
0.5 |
0.47 |
0.48 |
* Below the detection limit
ب- بیوتیت
ترکیب فیلوسیلیکاتهای گابرودیورت مرزرود در نمودار AlT در برابر Fe/Fe+Mg در میان قطب سیدروفیلیت و قطب استونیت جای گرفتهاند و بر پایة مقدار 33/0< Fe/Fe+Mg در گسترة بیوتیت جای میگیرند (شکل 6-A). بر پایة دادههای ریزکاوالکترونی (جدول 2) و نمودار سهتایی TiO2-(FeO+MnO)-MgO، بیوتیتهای گابرودیوریت مرزرود از نوع بیوتیتهای نخستین هستند (شکل 6-B).
پ- آمفیبول
برای بهدستآوردن فرمول ساختاری آمفیبولها روش (Leake et al., 1997) بهکار برده شده است. با در نظر گرفتن فرمول عمومی آمفیبولها بهصورت A0-1E2G5T8O22(Z)2، جایگاههای ساختاری آمفیبول با عنصرهای زیر پر میشود (Leake et al., 1997).
A=Na, K
E=Na, Li, Ca, Mn, Fe2+, Mg
G=Mg, Fe2+, Mn, Al, Fe3+, Ti
T=Si, Al
Z= OH, F, CL
بر پایة 5/0>NaB، 3/1B≥ (Leake et al., 1997) (جدول 3؛ شکل 7-A) آمفیبولهای سنگهای منطقه از نوع کلسیک هستند. نمودار آمفیبولهای کلسیک نشان میدهد سنگهای منطقه به گرانیتوییدهای نوع I تعلق دارند (Stein and Dietl, 2001)؛ زیرا مقدار CaO در گرانیتوییدهای نوع I بالا است و به تبلور هورنبلند منجر میشود. در نمودار (Mg/(Mg+Fe+2) در برابر Si، نمونههای مونزوگرانیتی مرزرود از نوع هونبلند اکتینولیتی، نمونههای گرانودیوریتی نبیجان از نوع اکتینولیت و نمونههای گابرویی نبیجان از نوع هورنبلند چرماکیتی هستند (شکل 7-B).
شکل 5. ردهبندی پیروکسها در A) نمودار Q-J (Mormoto et al., 1988)؛ B) نمودار سهتایی Wo-En-Fs (Mormoto et al., 1988)؛ C) نمودار اندازهگیری میزان اشباعشدگی از Si و Al در جایگاه چهاروجهی در کلینوپیروکسنها
Figure 5. Classification of different types of pyroxene in A) Q-J diagram (Mormoto et al., 1988); B) Wo-En-Fs ternary diagram (Mormoto et al., 1988); C) Determining of Si and Al saturation in the tetrahedral site if clinopyroxenes.
شکل 6. A) شناسایی ترکیب میکاها بر پایة تغییرات Al کل در برابر Fe/Fe+Mg (Deer et al., 1991; Rieder et al., 1998) ؛ B) ردهبندی بیوتیتها به سه گروه بیوتیتهای نخستین، بیوتیتهای ثانویه و بیوتیتهای بازتبلوریافته (Nachit et al., 2005).
Figure 6. A) Appointment composition of micas with changing Total Al versus Fe/Fe+Mg (Deer et al., 1991; Rieder et al., 1998); B) Biotites classification to primary, secondary, and neoformed biotites (Nachit et al., 2005).
.جدول 2. دادههای ریزکاو الکترونی برای کانی بیوتیت (بر پایة wt%) به همراه فرمول ساختاری بهدستآمده بر پایة 22 اتم اکسیژن (بر پایة apfu).
Table 2. EPMA analytical data of biotite (in wt%) and the calculated structural formula based on 22 oxygen atoms (in apfu).
Rock Type |
Gabbro diorite Marzroud |
|||||
Sample |
J-7 |
J-7 |
J-7 |
J-7 |
J-7 |
J-7 |
Location |
Rim |
Core |
Core |
Rim |
Rim |
Core |
SiO2 |
36.93 |
36.58 |
36.69 |
36.89 |
36.69 |
36.50 |
TiO2 |
5.49 |
5.55 |
5.64 |
5.48 |
5.54 |
5.43 |
Al2O3 |
13.72 |
13.70 |
13.69 |
13.61 |
13.90 |
13.95 |
FeOt |
14.38 |
14.62 |
14.35 |
14.34 |
14.87 |
14.73 |
MnO |
0.29 |
0.23 |
0.23 |
0.22 |
0.36 |
0.30 |
MgO |
14.94 |
14.69 |
14.75 |
14.92 |
14.79 |
14.80 |
Na2O |
0.22 |
0.17 |
0.21 |
0.19 |
0.23 |
0.25 |
K2O |
9.64 |
9.65 |
9.68 |
9.56 |
9.48 |
9.41 |
Total |
95.62 |
95.17 |
95.23 |
95.23 |
95.87 |
95.38 |
Si |
5.52 |
5.50 |
5.51 |
5.53 |
5.48 |
5.47 |
Al IV |
2.42 |
2.43 |
2.42 |
2.4 |
2.45 |
2.47 |
Ti |
0.06 |
0.07 |
0.07 |
0.07 |
0.07 |
0.06 |
Sum-z |
8.00 |
8.00 |
8.00 |
8.00 |
8.00 |
8.00 |
Al VI |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
Ti |
0.56 |
0.56 |
0.57 |
0.55 |
0.55 |
0.55 |
Fe+2 |
1.8 |
1.84 |
1.8 |
1.8 |
1.86 |
1.85 |
Mn |
0.04 |
0.03 |
0.03 |
0.03 |
0.04 |
0.04 |
Mg |
3.33 |
3.29 |
3.3 |
3.33 |
3.29 |
3.31 |
Na |
0.06 |
0.05 |
0.06 |
0.06 |
0.07 |
0.07 |
K |
1.84 |
1.84 |
1.84 |
1.83 |
1.81 |
1.8 |
Total |
15.61 |
15.61 |
15.6 |
15.59 |
15.61 |
15.62 |
Fe/Fe+Mg |
0.35 |
0.36 |
0.35 |
0.35 |
0.36 |
0.358 |
Fe+Mg |
5.13 |
5.13 |
5.1 |
5.13 |
5.15 |
5.16 |
Mg/Mg+Fe |
0.65 |
0.64 |
0.647 |
0.65 |
0.64 |
0.641 |
در نمودار تغییرات Ti در برابر AlIV، همة آمفیبولها کمتر از 5/0 کاتیون Ti در فرمول ساختاری خود دارند (شکل 8-A). آمفیبولهای درون گرانودیوریت مقدار AlIV و Ti کمتری نسبت به آمفیبولهای درون گابرو دارند. مقدار کاتیونهای Ti و AlIV در سیستم تبلور با افزایش دمای پیدایش کانی، رابطة مستقیم دارد. همچنین، با افزایش Si در سیستم تبلور مقدار AlIV در ساختار آمفیبول کاهش مییابد (شکل 8-B). در نمودار Mg+Fe نسبت به AlIV نمونهها روند منفی نشان میدهند که گویای جانشینی از نوع چرماک است (شکل 8-C)؛ یعنی با افزایش روند جدایش جانشینی از نوع چرماک رخ داده است؛ هرچند اگر بار اضافی با جانشینی Na+1 بهجای Ca+2 در جایگاه M4 آمفیبول جبران شود در این صورت جانشینی از نوع ادنیتی خواهد بود.
شکل 7. نمودارهای ردهبندی کلی آمفیبولها A) نمودار BCa+BNa در برابر BNa (Leake et al., 1997)؛ B) نمودار Si در برابر Mg/Mg+Fe2+ (Leake et al., 1997).
Figure 7. Amphibole classification diagram A) BCa+BNa versus BNa diagram (Leake et al., 1997); B) Si versus Mg/Mg+Fe2+ diagram (Leake et al., 1997).
شکل 8. A) تغییرات AlIV در برابر CTi در آمفیبولها؛ B) تغییراتAlIV در برابر Si؛ C) نمودار تغییرات Fe+Mg در برابر AlIV.
Figure 8. A) AlIV versus CTi diagram for in amphibole; B) AlIV versus Si diagram; C) Fe+Mg versus AlIV diagram.
دست
جدول 3. دادههای ریزکاو الکترونی برای کانی آمفیبول (بر پایة wt%) به همراه فرمول ساختاری بهدستآمده بر پایة 23 اتم اکسیژن (بر پایة apfu).
Table 3. EPMA analytical data of amphibole (in wt%) and the calculated structural formula based on 23 oxygen atoms (in apfu).
Rock Type |
Gabbro Nabijan |
Granodiorite Nabijan |
Monzogranite Marzruod |
|||||||
Sample No. |
MA-4 |
MA-4 |
MA-4 |
MA-4 |
M-6-1 |
M-6-2 |
M-6-3 |
M-6-4 |
K-6 |
K-6 |
Location |
Core |
Inner mantle |
Outer mantle |
Rim |
Core |
Inner mantle |
Outer mantle |
Rim |
Core |
Core |
SiO2 |
42.63 |
42.30 |
41.78 |
42.06 |
49.91 |
49.56 |
50.31 |
49.94 |
48.65 |
47.29 |
TiO2 |
3.02 |
3.24 |
3.55 |
3.08 |
0.94 |
0.98 |
0.90 |
0.95 |
0.73 |
1.25 |
Al2O3 |
11.08 |
11.12 |
11.11 |
10.69 |
4.48 |
4.67 |
4.37 |
4.52 |
3.29 |
4.91 |
FeO |
12.08 |
12.35 |
11.92 |
13.08 |
11.09 |
11.08 |
11.04 |
10.87 |
11.91 |
10.52 |
MnO |
0.37 |
0.50 |
0.46 |
0.47 |
1.02 |
1.18 |
0.99 |
1.25 |
1.69 |
0.96 |
MgO |
12.92 |
13.23 |
13.05 |
12.36 |
16.00 |
15.88 |
16.15 |
16.17 |
9.67 |
10.36 |
CaO |
12.10 |
11.68 |
11.65 |
12.05 |
11.57 |
11.52 |
11.62 |
11.47 |
22.25 |
22.58 |
Na2O |
1.77 |
2.07 |
2.02 |
1.74 |
1.04 |
1.03 |
0.97 |
0.98 |
1.11 |
0.85 |
K2O |
0.66 |
0.67 |
0.62 |
0.61 |
0.40 |
0.41 |
0.39 |
0.39 |
<dl |
<dl |
Cr2O3 |
0.03 |
0.03 |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
Total |
96.76 |
97.27 |
96.32 |
96.33 |
96.60 |
96.42 |
96.90 |
96.73 |
99.41 |
98.86 |
T Si |
6.323 |
6.226 |
6.218 |
6.304 |
7.218 |
7.18 |
7.244 |
7.194 |
8.018 |
7.775 |
TAl(IV) |
1.677 |
1.774 |
1.782 |
1.696 |
0.763 |
0.798 |
0.741 |
0.768 |
0.000 |
0.225 |
TFe+3 |
0.000 |
0.000 |
0.000 |
0.000 |
0.019 |
0.022 |
0.014 |
0.038 |
0.000 |
0.000 |
TTi |
0.000 |
0.000 |
0.000 |
0.000 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0.000 |
0.000 |
T-Sum |
8.000 |
8.000 |
8.000 |
8.000 |
8 |
8 |
8 |
8 |
8.018 |
8.000 |
C Al(VI) |
0.260 |
0.154 |
0.167 |
0.192 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0.640 |
0.727 |
CTi |
0.336 |
0.359 |
0.397 |
0.348 |
0.102 |
0.106 |
0.097 |
0.103 |
0.091 |
0.154 |
CFe+3 |
0.261 |
0.502 |
0.408 |
0.320 |
0.626 |
0.665 |
0.633 |
0.714 |
0.000 |
0.000 |
CCr |
0.004 |
0.004 |
0.000 |
0.000 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0.000 |
0.000 |
CMg |
2.857 |
2.902 |
2.895 |
2.761 |
3.45 |
3.428 |
3.466 |
3.473 |
2.375 |
2.539 |
CFe+2 |
1.237 |
1.018 |
1.075 |
1.319 |
0.696 |
0.655 |
0.682 |
0.558 |
1.641 |
1.446 |
CMn |
0.046 |
0.062 |
0.058 |
0.060 |
0.125 |
0.145 |
0.121 |
0.152 |
0.235 |
0.133 |
CCa |
0.000 |
0.000 |
0.000 |
0.000 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0.018 |
0.000 |
C-Sum |
5.000 |
5.000 |
5.000 |
5.000 |
5 |
5 |
5 |
5 |
5.000 |
5.000 |
B Ca |
1.922 |
1.841 |
1.857 |
1.934 |
1.793 |
1.788 |
1.793 |
1.77 |
2.000 |
2.000 |
BNa |
0.078 |
0.159 |
0.143 |
0.066 |
0.207 |
0.212 |
0.207 |
0.23 |
0.000 |
0.000 |
B-Sum |
2.000 |
2.000 |
2.000 |
2.000 |
2 |
2 |
2 |
2 |
2.000 |
2.000 |
A Ca |
0.000 |
0.000 |
0.000 |
0.000 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1.909 |
1.977 |
ANa |
0.432 |
0.431 |
0.440 |
0.439 |
0.085 |
0.078 |
0.064 |
0.044 |
0.354 |
0.270 |
AK |
0.125 |
0.125 |
0.117 |
0.116 |
0.073 |
0.075 |
0.071 |
0.072 |
0.000 |
0.000 |
A-Sum |
0.557 |
0.556 |
0.557 |
0.555 |
0.158 |
0.153 |
0.135 |
0.116 |
2.263 |
2.247 |
Mg/Fe(t)+Mg |
0.655 |
0.656 |
0.661 |
0.628 |
0.720 |
0.719 |
0.723 |
0.725 |
|
|
ت- فلدسپارها
فلدسپارها در همة واحدهای سنگی منطقه وجود دارند که بهصورت پلاژیوکلاز در سنگهای بازیک و بهصورت پلاژیوکلاز و ارتوکلاز در سنگهای حد واسط تا اسیدی نمود دارند. دادههای ریزکاو الکترونی فلدسپارها در(جدول 4) آمده است. (Deer et al., 1991) برای نامگذاری فلدسپارها از نمودار آلبیت (Ab: NaAlSi3O8) تا آنورتیت (An: CaAl2Si2O8) ارتوکلاز (Or: KAlSi3O8) بهرهگیری کردهاند. بر پایة این ردهبندی، فلدسپار در سنگهای گابرودیوریت مرزرود از نوع پلاژیوکلاز (آندزین و لابرادوریت)، در سنگهای مونزوگرانیتی مرزرود از نوع پلاژیوکلاز (آندزین) و ارتوکلاز، در سنگهای گرانودیوریتی نبیجان از نوع پلاژیوکلاز (آندزین- الیگوکلاز) و در سنگهای گابرویی از نوع لابرادوریت تا بیتونیت است (شکلهای 9-A و 9-B).
جدول 4. دادههای ریزکاو الکترونی برای کانی فلدسپار (بر پایة wt%) به همراه فرمول ساختاری بهدستآمده بر پایة 8 اتم اکسیژن (بر پایة apfu).
Table 4. EPMA analytical data of feldspar (in wt%) and the calculated structural formula based on 8 oxygen atoms (in apfu).
Rock Type |
Gabbrodiorite Marzroud |
Monzogranite Marzroud |
||||||||
Sample No. |
J-7-1-a |
J-7-2-a |
J-7-3-b |
J-7-b |
J-7-b |
K-6-a |
K-6-b |
K-6-c |
K-6-c |
K-6-c |
Location |
Rim |
Core |
Core |
Mantle |
Rim |
Rim |
Rim |
Rim |
Core |
Rim |
SiO2 |
55.85 |
55.53 |
54.94 |
54.84 |
55.95 |
57.89 |
65.24 |
65.06 |
66.39 |
65.11 |
TiO2 |
0.04 |
<dl |
0.04 |
0.06 |
0.03 |
<dl |
0.04 |
0.04 |
0.04 |
<dl |
Al2O3 |
28.06 |
28.35 |
28.89 |
28.52 |
28.22 |
26.02 |
19.38 |
19.45 |
19.27 |
18.56 |
FeO |
0.49 |
0.39 |
0.41 |
0.44 |
0.34 |
0.52 |
0.3 |
0.28 |
0.36 |
0.14 |
MnO |
0.09 |
0.14 |
0.18 |
0.08 |
0.15 |
0.14 |
0.13 |
0.13 |
0.18 |
0.14 |
MgO |
0.03 |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
CaO |
10.43 |
10.83 |
10.94 |
10.64 |
10.03 |
7.78 |
0.57 |
0.47 |
0.52 |
<dl |
Na2O |
5.62 |
5.43 |
5.29 |
5.58 |
5.69 |
7.32 |
4.68 |
4.7 |
4.78 |
0.44 |
K2O |
0.3 |
0.33 |
0.3 |
0.31 |
0.33 |
0.13 |
9.8 |
10.04 |
9.62 |
16.33 |
Total |
100.91 |
101.03 |
101.01 |
100.5 |
100.77 |
99.84 |
100.14 |
100.17 |
101.16 |
100.71 |
Si |
10.007 |
9.949 |
9.844 |
9.827 |
10.026 |
10.373 |
11.832 |
11.8 |
12.042 |
11.809 |
Ti |
0.006 |
0 |
0.006 |
0.009 |
0.004 |
0 |
0.005 |
0.006 |
0.005 |
0 |
Al |
5.926 |
5.985 |
6.101 |
6.021 |
5.96 |
5.496 |
4.142 |
4.158 |
4.12 |
3.967 |
Fe+3 |
0.061 |
0.059 |
0.049 |
0.066 |
0.01 |
0.078 |
0.021 |
0.036 |
0 |
0.02 |
Fe+2 |
0.013 |
0 |
0.012 |
0 |
0.041 |
0 |
0.025 |
0.006 |
0.055 |
0 |
Ca |
2.002 |
2.079 |
2.099 |
2.043 |
1.926 |
1.494 |
0.11 |
0.092 |
0.1 |
0 |
Na |
1.951 |
1.887 |
1.836 |
1.938 |
1.975 |
2.544 |
1.646 |
1.654 |
1.679 |
0.154 |
K |
0.068 |
0.074 |
0.069 |
0.07 |
0.077 |
0.029 |
2.268 |
2.322 |
2.226 |
3.778 |
Total |
20.02 |
20.03 |
20.016 |
19.975 |
20.018 |
20.013 |
20.049 |
20.073 |
20.227 |
19.728 |
An |
49.79 |
51.46 |
52.43 |
50.44 |
48.42 |
36.73 |
2.74 |
2.26 |
2.5 |
0 |
Ab |
48.51 |
46.7 |
45.86 |
47.82 |
49.66 |
62.56 |
40.9 |
40.66 |
41.92 |
3.92 |
Or |
1.7 |
1.84 |
1.71 |
1.74 |
1.92 |
0.71 |
56.36 |
57.08 |
55.57 |
96.08 |
جدول 4. ادامه.
Table 4. Continued.
Rock Type |
Gabbro Nabijan |
Granodiorite Nabijan |
||||||||
Sample No. |
MA-4 |
MA-4 |
MA-4 |
MA-4 |
MA-4 |
M-8 |
M-8 |
M-8 |
M-8 |
M-8 |
Location |
Rim |
Core |
Core |
Mantle |
Rim |
In-Core |
Out-Core |
In-Mantle |
Out-Mantle |
Rim |
SiO2 |
54.83 |
50.61 |
51.42 |
50.20 |
55.71 |
63.14 |
57.77 |
57.75 |
56.81 |
56.77 |
TiO2 |
0.03 |
0.03 |
<dl |
0.03 |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
Al2O3 |
28.59 |
31.17 |
30.67 |
31.60 |
27.87 |
23.00 |
26.99 |
26.26 |
27.33 |
27.13 |
FeO |
0.31 |
0.64 |
0.51 |
0.43 |
0.27 |
0.29 |
0.39 |
0.44 |
0.34 |
0.38 |
MnO |
0.18 |
0.16 |
0.12 |
0.13 |
0.15 |
0.15 |
0.14 |
0.19 |
0.16 |
0.22 |
MgO |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
<dl |
CaO |
10.61 |
13.71 |
13.29 |
14.14 |
10.06 |
4.41 |
8.75 |
8.13 |
9.06 |
8.87 |
Na2O |
5.39 |
3.71 |
4.00 |
3.58 |
5.83 |
8.97 |
6.61 |
6.88 |
6.35 |
6.48 |
K2O |
0.15 |
0.16 |
0.11 |
0.12 |
0.21 |
0.60 |
0.29 |
0.41 |
0.36 |
0.38 |
Total |
100.08 |
100.19 |
100.16 |
100.24 |
100.10 |
100.58 |
100.96 |
100.06 |
100.43 |
100.27 |
Si |
9.83 |
9.07 |
9.21 |
9.00 |
9.98 |
11.16 |
10.21 |
10.21 |
10.05 |
10.04 |
Ti |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
Al |
6.04 |
6.58 |
6.48 |
6.67 |
5.89 |
4.74 |
5.62 |
5.47 |
5.69 |
5.65 |
Fe+3 |
0.05 |
0.10 |
0.08 |
0.07 |
0.04 |
0.04 |
0.06 |
0.07 |
0.05 |
0.06 |
Fe+2 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
Ca |
2.04 |
2.63 |
2.55 |
2.72 |
1.93 |
0.84 |
1.66 |
1.54 |
1.72 |
1.68 |
Na |
1.87 |
1.29 |
1.39 |
1.25 |
2.02 |
3.08 |
2.27 |
2.36 |
2.18 |
2.22 |
K |
0.03 |
0.04 |
0.03 |
0.03 |
0.05 |
0.14 |
0.06 |
0.09 |
0.08 |
0.09 |
Total |
19.85 |
19.71 |
19.74 |
19.72 |
19.91 |
20.05 |
19.89 |
19.74 |
19.76 |
19.74 |
An |
51.67 |
66.52 |
64.29 |
68.10 |
48.24 |
20.65 |
41.51 |
38.60 |
43.16 |
42.13 |
Ab |
47.46 |
32.54 |
35.06 |
31.21 |
50.57 |
75.98 |
56.82 |
59.10 |
54.80 |
55.70 |
Or |
0.87 |
0.94 |
0.65 |
0.69 |
1.19 |
3.37 |
1.61 |
2.30 |
2.04 |
2.17 |
شکل 9. نمودار ردهبندی فلدسپارها (Deer et al., 1991) برای A) سنگهای مرزرود؛ B) سنگهای نبیجان.
Figure 9. Feldspar classification diagrams (Deer et al., 1991) for A) the Marzroud rocks; B) the Nabijan rocks.
تعیین سری ماگمای سنگهای منطقه بر پایة شیمی کانیها
برای شناسایی سری ماگمای سازنده آمفیبولها از نمودار دو متغیره Al2O3 در برابر TiO2 بهره گرفته شده است. همة نمونههای تجزیه شده در گستره ساب آلکالن جای میگیرند (Molina et al., 2009) (شکل 10-A).
برای شناسایی سری ماگمای سازنده بیوتیتها از اکسیدهای عنصرهای اصلی MgO، Al2O3 و FeO بهره گرفته شد. بر این پایه، سه سری ماگمایی برای گرانیتوییدها سه شدهاند. در این نمودار سنگهای مختلف از گرانیتوییدهای آلکالن وابسته به محیطهای کششی غیر کوهزایی، سنگهای پرآلومین و برآمده از ذوب پوسته قارهای در محیطهای برخوردی و سنگهای کالکآلکالن کوهزایی وابسته به فرورانش کرانه قارهای از هم جدا شدهاند (Abdel Rahman, 1994). در این نمودار بیوتیتهای گابرودیوریت مرزرود در گستره کالکآلکالن جای میگیرند (شکل 10-B).
با بهرهگیری از مقادیر Al2O3 و SiO2 در ترکیب شیمیایی پیروکسن ها، سریهای ماگمایی سابآلکالن، آلکالن و پرآلکالن را از هم جدا کرده است. بر پایة نمودار پیشنهادیِ لوباس ( Le Bas 1962) نمونههای منطقه در گستره سابآلکالن جای میگیرند (شکل 10-C). در نمودار تغییرات Ca+Na در برابر Ti کلینوپیروکسنها در گسترة کالکآلکالن جای گرفتهاند (شکل 10-D).
برآورد فشاربخشی اکسیژن در محیط پیدایش کانیهای پیروکسن و آمفیبول
برای برآورد و اندازهگیری میزان فشاربخشی اکسیژن در زمان پیدایش پیروکسنها از نمودار پیشنهادیِ شوایتزر و همکاران (Schweitzer et al., 1979) بهره گرفته شد (شکل 11-A). این نمودار نشاندهندة فشاربخشی بالاتر اکسیژن در زمان پیدایش پیروکسنهاست.
یکی دیگر از روشهای ارزیابی فشاربخشی اکسیژن در سنگهای نفوذی بررسی ترکیب آمفیبول است. در نمودار AlIV در برابر Fe/Fe+Mg همة آمفیبولهای تجزیهشده در گسترة فشاربخشی بالای اکسیژن جای گرفتهاند (شکل 11-B). فشاربخشی بالای اکسیژن نشان میدهد تودههای آذرین درونی منطقه در پیوند با مرز ورقههای همگرا ساخته شدهاند (Anderson and Smith, 1995).
شکل 10. شناسایی سری ماگمایی و محیط زمینساختی سنگهای منطقه با بهرهگیری از ترکیب A) آمفیبول (Molina et al., 2009)؛ B) بیوتیت (گسترة A: آلکالن غیرکوهزایی؛ P: سنگهای پرآلومین؛ C: سنگهای کالکآلکالن.(Abdel Rahman, 1994)؛ C) کلینوپیروکسن (Le Base, 1962) ؛ D) کلینوپیروکسن(Leterrier et al., 1982).
Figure 10. Discrimination diagram for the tectonic environment magmatic series of studied rocks based on the composition of A) amphibole (Molina et al., 2009); B) biotite (A: anorogenic alkaline; B: peraluminous rock; C: calc-alkaline rocks; Abdel Rahman, 1994); C) clinopyroxene (Le Base, 1962); D) clinopyroxene (Leterrier et al. 1982).
فشارسنجی و ژرفاسنجی
برای فشارسنجی تودههای آذرین درونی منطقه از ترکیب شیمیایی آمفیبول و کلینوپیروکسن بهره گرفته شد. با توجه به اینکه میزان آلومینیم در شبکه آمفیبول وابستگی نزدیکی با فشار پیدایش آنها دارد، بیشتر از آمفیبولها برای اندازهگیری فشار حاکم بر محیط تبلور ماگما بهرهگیری میشود. بررسیها نشان دادهاند ترکیب آمفیبول افزون بر فشار، به دما و فشاربخشی اکسیژن، ترکیب کل و فازهای همزیست نیز بستگی دارد (Hammarstrom and Zen, 1989). با توجه به پارامترهای یادشده و میزان)Al(total، پژوهشگران روابط بسیاری را برای اندازهگیری فشار پیدایش سنگهای آذرین پیشنهاد کردهاند که یکی از پذیرفتنیترین آنها رابطة پیشنهادیِ اشمیت (Schmidt, 1992) است.
شکل 11. اندازهگیری فشاربخشی اکسیژن در محیط تبلور کلینوپیروکسنها در A) نمودار AlIV+2Ti+Cr در برابر Na+AlIV (Schweitzer et al., 1979)؛ B) نمودار AlIV در برابر Fe/Fe+Mg (Helmy et al., 2004) (نماد نمونهها مانند شکل 10 است)
Figure 11. Oxygen fugacity in the clinopyroxenes crystallization environment based on A) AlIV+2Ti+Cr versus Na+AlIV diagram; B) AlIV versus Fe/Fe+Mg diagram (Helmy et al., 2004) (Symbols are the same as Figure 10).
هورنبلندی که در شرایط فشاربخشی بالای اکسیژن تبلور یافته است، نسبت به هورنبلندی که در شرایط فشاربخشی کم اکسیژن تبلور یافته است، نتایج بهتر و پذیرفتنیتری را برای دماسنجی و فشارسنجی نشان میدهد (Hammarstrom and Zen, 1989). فشارسنج Al در هورنبلند برای اندازهگیری فشار تبلور و ژرفای جایگیری سنگها بهکار میرود؛ اما بهرهگیری از این روش در سنگهای آذرین درونی کالکآلکالن به برقراری شرایط زیر وابسته است:
1- سنگ مجموعه کانیهای کوارتز، آلکالیفلدسپار، پلاژیوکلاز، هورنبلند، بیوتت، منیتیت یا ایلمنیت را بهصورت کانیهای همایند داشته باشد (Stein and Dietl, 2001). نبود مجموعه کانیهای همایند یادشده نشان میدهد فشار بهدستآمده گویای ژرفایی است که هورنبلند متبلور شده است تا فشاری که تودة آذرین درونی متبلور شده است. بودن این مجموعه کانیها نشاندهندة تبلور در شرایط زیر خط انجماد[1] است و فشار اندازهگیریشده، فشار برآمده از از تبلور ماگماست؛
2- فشاربخشی اکسیژن کمابیش بالاست و رابطة 6/0Fetotal/Fetotal+Mg< در آمفیبولها برپاست. در صورت کمبودن فشاربخشی اکسیژن Fe+2 در ساختار هورنبلند جای میگیرد و باعث افزایش Fe+2/Fe+3 و Mg/Fe+2 در آمفیبول میشود و در نتیجه Mg بههمراه Al وارد شبکة چرماک میشود و فشاربخشی اکسیژن کم باعث افزایش مقدار واقعی Altotal در آمفیبول میشود (Stein and Dietl, 2001)؛
3- باید از آمفیبولهایی که ترکیب اکتینولیتی یا کنارة اکتینولیتی دارند چشمپوشی کرد؛ زیرا شاید اکتینولیت در فاز زیر خط انجماد و در پی دگرسانی پیروکسن و هورنبلند ساخته شود (Helmy et al., 2004)؛
4- هورنبلند باید دگرسانی نداشته باشد ((Stein and Dietl, 2001; Helmy et al., 2004)؛
5- شمار کاتیونهای 5/7Si≤ و 5/1Ca≥ باشد (Hammarstorm and Zen, 1986)؛
6- در تودههای آذرین درونی کالکآلکالن با آمفیبول کلسیک میتوان آن را بهکار برد (Stein and Dietl, 2001)؛
7- پلاژیوکلاز و ارتوکلاز همزیست با آمفیبول کلسیک بهترتیب باید آنورتیت 23 تا 35 درصد و K بالا داشته باشند. چون آنورتیت بالا و K کم افزایش Al کل را بهدنبال دارد (Anderson and Smith, 1995).
برای فشارسنجی تودههای آذرین درونی منطقه نخست Al(total) در شبکة آمفیبولهای تودههای آذرین درونی اندازهگیری میشود. سپس بر پایة رابطة پیشنهادیِ اشمیت (P(Kbar)=-3.01+4.76Al(total); Schmidt, 1992) فشار جایگیری تودههای آذرین درونی منطقه بهدست آورده میشود. فشار جایگیری تودة گرانودیوریتی نبیجان نزدیک به 8/0 کیلوبار و برای مونزوگرانیت مرزرود برابر با 5/0کیلوبار است (جدول 5) و در تودة گابرویی نبیجان نبود مجموعه کانیهای همایند یادشده نشان میدهد فشار بهدستآمده بیشتر نشاندهندة ژرفایی است که هورنبلند متبلور شده است تا فشاری که تودة آذرین درونی متبلور شده است. فشار بهدست آمده برای آمفیبول در گابروی نبیجان برابر با 5/6 کیلوبار میشود که به فشار زمان تبلور هورنبلند مربوط است. نتایج فشارسنجی بر پایة نمودار Al(total) در برابر (Fetotal/(Mg+Fetotal) در جدول 5 و شکل 12 آورده شدهاند.
همچنین، پراکندگی Al در موقعیتهای چهاروجهی و هشتوجهی کلینوپیروکسنها معیاری برای بهدستآوردن میزان آب ماگما و فشار جایگیری سنگهای آذرین است (Helz, 1973). با بهرهگیری از این روش، فشاری کمتر از 5 کیلوبار برای تبلور کلینوپیروکسنها اندازهگیری شده است (شکل 13).
شکل 12. فشارسنجی در هنگام تبلور آمفیبول در نمودار Al(Total) در برابر Fe/(Fe+Mg) (Schmidt, 1992) (نماد نمونهها مانند شکل 10 است)
Figure 12. Amphibole crystallization barometry in Al(Total) versus Fe/(Fe+Mg) diagram (Schmidt, 1992) (Symbols are the same as Figure 10).
شکل 13. اندازهگیری میزان آب ماگما و فشار زمان تبلور کلینوپیروکسنها در نمودار AlVI در برابر AlIV (Helz, 1973) (نماد نمونهها مانند شکل 10 است)
Figure 13. Magma water and pressure during the clinopyroxenes crystallization in AlVI versus AlIV diagram (Helz, 1973) (Symbols are the same as Figure 10).
دماسنجی
آمفیبولها در بازة گستردهای از دما و فشار پدید میآیند (Blundy and Holland, 1990). برای دماسنجی تودههای منطقه از روش دماسنجی بر پایة مقدار Ti در آمفیبول بهره گرفته شد. دماسنجی تودههای آذرین درونی بر پایة مقدار Ti در آمفیبول و بر پایة رابطة پیشنهادیِ اوتن ((T(°C)= 1204*(Ti total)+547؛ Otten, 1984) انجام شد که نتایج آن در جدول 5 آورده شدهاند.
بررسی پهنهبندی کانیها
در نیمرخ خطی، تغییرات شیمیایی بلور با منطقهبندیِ آمفیبول گرانودیوریت نبیجان (شکل 15-A)، و بلور با منطقهبندیِ آمفیبول در گابروی نبیجان (شکل 15-B) نشان داده شده است. مقدار Mg/FeT+Mg، TiO2، Fe/Fe+MgO، Al2O3 و SiO2 از مرکز به کنارة بلور گابرو و گرانودیوریت حالت نوسانی دارد که چهبسا پیامد تغییرات گرما و فشاربخشی ماگمای آشیانة ماگمایی در هنگام تبلور کانی آمفیبول و نیز پیامد آلودگی با مواد پوستهای در زمینه باشد.
جدول 5. چکیدة نتایج دماسنجی و فشارسنجی تودههای آذرین درونی منطقه نبیجان و مرزرود.
Table 5. Thermometry and barometry results for the igneous rocks of Nabijan and Marzrud regions.
Region |
|
Nabi jan |
Marzroud |
|
Rock Type |
|
Granodiorite |
Gabbro |
Monzogranite- |
Barometry method |
Fe/Fe+Mg versus Al (Schmidt, 1992) |
P(Kbar)=0.7 |
P(Kbar)=0.5 |
|
Al in amphibole (Schmidt, 1992) |
P(Kbar)=0.851 |
P(Kbar)=0.45 |
||
Thermometry method |
Ti (Otten, 1984) |
T(°C)=677 |
T(°C)=992.12 |
T(°C)=677.3 |
شکل 15. نیمرخ خطی تغییرات شیمیایی کانی آمفیبول در A) تودة گرانودیوریت نبیجان؛ B) گابروی نبیجان.
Figure 15. Chemical composition profile for the amphibole in the A) Nabijan granodiorite; B) Nabijan gabbro.
تجزیة ریزکاو الکترونی از مرکز به کناره در پلاژیوکلاز گرانودیوریت و دیوریت نبیجان منطقهبندی نوسانی (شکل 16- B و A) و در گابرودیوریت مرزرود منطقهبندی عادی (شکل 16-C) را نشان میدهد. منطقهبندی نوسانی در بلورهای پلاژیوکلاز گرانودیوریت و گابرو نبیجان نشان میدهد گرما و فشاربخشی آشیانة ماگمایی در هنگام تبلور کانی پلاژیوکلاز نوسانی بوده است. از موارد منطقهبندی در کانیها، رابطة میان درجة انتشار یونها در ماگماها و میزان رشد بلور است. زمانی که بلور وارد مرحلة جدیدی از تبلور میشود. در لایة جدید در حال پیدایش، تمرکز یونها کاهش مییابد و جایگاه آن با دیگر یونهای درون ماگما مصرف میشود (Winter, 2001). وجود منطقهبندی نشاندهندة نبود تعادل در سیستم ماگمایی هنگام تبلور و یا پیامد تغییر در سرعت رشد بلور است (Dobosi and Forder, 1992). منطقهبندی عادی در پلاژیوکلاز گابرودیوریت مرزرود میتواند به درجة انتشار یونها بستگی داشته باشد.
شکل 16. نیمرخ خطی ترکیب شیمیایی کانی پلاژیوکلاز در A) گرانودیوریت نبیجان؛ B) گابرو نبیجان؛ C) گابرودیوریت مرزرود
Figure 16. Chemical composition profile for the plagioclase in the A) Nabijan granodiorite; B) Nabijan gabbro; C) Marzroud gabbrodiorite
محیط زمینساختی سنگها بر پایة شیمی کانی
ترکیب شیمیایی کلینوپیروکسنها پیرو ترکیب شیمیایی و محیط پیدایش ماگمای سازنده آنهاست و میتواند دادههای ارزشمندی را دربارة محیط زمینساختی پیدایش سنگها بدهد (Le Bas, 1962). در نمودار Ca در برابرTi+Cr پیروکسنها در گسترة کمانهای آتشفشانی جای میگیرند (شکل 17).
شکل 17. A) شناسایی محیط زمینساختی کلینوپیروکسنها در نمودار Ca در برابر Ti+Cr (Dorais, 1990) (نماد نمونهها مانند شکل 10 است).
Figure 17. A) Determination of tectonic environment of clinopyroxene in Ca versus Ti+Cr diagram (Dorais, 1990) (Symbols are the same as Figure 10).
برداشت
بررسی شیمی کانیها نشان میدهد ترکیب پیروکسنهای سنگهای منطقة نبیجان و مرزرود از نوع دیوپسید است. آمفیبولهای هر دو منطقه در گروه کلسیک جای گرفتهاند و در شرایط فشاربخشی بالای اکسیژن پدید آمدهاند. ترکیب بیوتیتهای گابرودیورت مرزرود در گسترة بیوتیتهای منیزیمدار جای میگیرد. در سنگهای گابرودیوریت مرزرود فلدسپار ترکیب پلاژیوکلاز (آندزین و لابرادوریت) و در سنگهای مونزوگرانیتی مرزرود ترکیب پلاژیوکلاز (آندزین) و ارتوکلاز، در گرانودیوریت نبیجان ترکیب پلاژیوکلاز (آندزین- الیگوکلاز) و در گابرو (لابرادوریت تا بیتونیت) دارد. بر پایة شیمی کانی آمفیبول دما و فشار پیدایش گرانودیوریت نبیجان برابر با ℃677 و 7/0- 85/0 کیلوبار، گابرو نبیجان برابر با ℃992، مونزوگرانیت مرزرود برابر با ℃3/677 و 45/0- 5/0 کیلوبار بهدست آمد. شیمی کانیهای پیروکسن، بیوتیت و آمفیبول نشان میدهد تودههای آذرین درونی منطقه به سری کالکآلکالن متعلق هستند و در محیط وابسته به فرورانش پدید آمدهاند.
[1] subsolidus