Document Type : Original Article
Authors
1 Ph.D. Student, Department of Geology, Faculty of Sciences, Lorestan University, Khorramabad, Iran
2 Associate Professor, Department of Geology, Faculty of Sciences, Lorestan University, Khorramabad, Iran
3 Associate Professor, Faculty of Geosciences, Shahrood University of Technology, Shahrood, Iran, sadeghian
4 Associate Professor, School of Earth Sciences, Damghan University, Damghan, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
فعالیتهای ماگمایی سنوزوییک در ایران از پالئوسن آغاز شده است و تا کنون ادامه دارد. این فعالیتهای ماگمایی بهصورت طیف گستردهای از سنگهای آذرین بیرونی و درونی با تنوع ترکیبی گستردهای از سنگهای بازیک، حد واسط و فلسیک، در بخشهای مختلفی از ایران پدیدار شده است؛ بهگونهای که چهار پهنة ماگمایی شاخص به سن سنوزوییک عبارتند از: ارومیه-دختر (Stöcklin, 1968; Berberian and King, 1981; Amidi et al., 1984; Alavi 1994 and 2004; Chiu et al., 2013)، البرز-آذربایجان (Stöcklin, 1968; Asiabanha et al., 2012; Castro et al., 2013)، شمال ایران مرکزی از سمنان تا خواف (Stöcklin, 1968; Alavi, 1996; Golonka, 2004) و خاور و جنوبخاوری ایران (Tirrul et al., 1983; Aghanabati, 1994; Agard et al., 2011; Pang et al., 2013) (شکل 1).
شکل 1. نقشة زمینشناسی سادهشدة ایران (اصلاح شده از Aghanabati (1998)). منطقة بررسیشده در شمال پهنة ساختاری ایران مرکزی جای دارد و با مربع سرخرنگ نشان داده شده است. مناطق دیگری که با منطقة بررسیشده مقایسه شدهاند شامل: 1. گدازههای بازالتی الیگوسن خاور و جنوبخاوری شاهرود (Ghasemi et al., 2011)؛ 2. بازالتهای آلکالن الیگوسن در منطقة سبزوار (Rostami-Hossouri et al., 2020)؛ 3. سنگهای آتشفشانی و آتشفشانی - رسوبی منطقة پهنواز به سن ائوسن پایانی (Mardani-Beldaji, 2011)؛ 4. سنگهای آندزیتی کالکآلکالن ائوسن میانی در باختر تربتحیدریه (Saki, 2023)؛ 5. گنبدهای نیمهآتشفشانی ائوسن منطقه احمدآباد-خارتوران (Semiari, 2015)؛ 6. سنگهای آتشفشانی ائوسن داورزن-عباسآباد (Ghasemi and Rezaei-Kahkhaei, 2015).
Figure 1. The simplified geological map of Iran (modified from Aghanabati, 1998). The studied area is located in the north of the structural zone of Central Iran and is indicated by a red square. Other regions that have been compared with the study area include: 1. Oligocene basaltic lavas in the east and southeast of Shahrood (Ghasemi et al., 2011); 2. Oligocene alkaline basalts in the Sabzevar area (Rostami-Hossouri et al., 2020); 3. Upper Eocene volcanic and volcano-sedimentary rocks of the Pahnavaz area (Mardani-Beldaji, 2011); 4. Middle Eocene calc-alkaline andesitic rocks in the west of Torbat-e Heydarieh (Saki, 2023); 5. Eocene semi-volcanic domes of the Ahmadabad-Khartoran area (Semiari, 2015); 6. Eocene volcanic rocks of the Davarzen-Abbasabad (Ghasemi and Rezaei-Kahkhaei, 2015).
مناطق شاهرود تا سبزوار، شمال پهنة ساختاری ایران مرکزی و جنوب پهنة البرز خاوری توالیهای گستردهای از سنگهای زمانهای نئوپروتروزوییک پسین تا عهدحاضر را در بر میگیرند که رویدادهای زمینساختی- ماگمایی گوناگونی مانند دگرگونی، ماگماتیسم، کافت و پیدایش کمانهای جزیرههای کمانی و حاشیة فعال قارهای، پهنههای پشت کمانی هنگام این زمانها را بهخوبی در خود ثبت کردهاند (Derakhshi and Ghasemi, 2013; Hosseini et al., 2015). پیامد بستهشدن حوضة اقیانوسی نئوتتیس در کرتاسة پسین- پالئوسن، پیدایش کمان ماگمایی سبزوار در گسترهای وسیع در زمان سنوزوییک است. بازشدن حوضه اقیانوسی نئوتتیس سبزوار بهصورت یک حوضة کششی پشت کمانی فرافرورانش روی ورقة قارهای ایران مرکزی و در پی فرورانش ورقة اقیانوسی نئوتتیس زیر ایران مرکزی در تریاس میانی- بالایی (Chiu et al., 2013; Ghasemi et al., 2018; Jafari and Ghasemi, 2023) رخ داده است. گسترش این حوضه اقیانوسی هنگام ژوراسیک بالایی-کرتاسة پیشین روی داده است و در کرتاسة پسین- پالئوسن بسته شده است. رویدادهای یادشده پیدایش کمان افیولیتی، دگرگونی و ماگمایی سبزوار را بهدنبال داشتهاند (Rossetti et al., 2010; Jamshidi et al., 2015; Shafaii Moghadam et al., 2015; Maghfouri et al., 2016; Jafari and Ghasemi, 2023). اوج فعالیت ماگمایی در این حوضه بهصورت نواری از سنگهای آتشفشانی- رسوبی با ترکیب سنگشناختی بازالتی- آندزیتی و با سرشت کالکآلکالن و متعلق به حاشیة فعال قارهای همراهبا آذرآواریهای وابسته و سنگهای رسوبی ائوسن است که در ائوسن میانی- بالایی رخ داده است (Taheri et al., 2013; Ghasemi and Rezaei-Kahkhaei, 2015; Ghasemi et al., 2021).
منطقة بررسیشده در نوار ماگمایی طرود- معلمان بخشی از مجموعة ماگمایی چاهشیرین-سبزوار- خواف است که در بخش باختری این مجموعه ماگمایی جای دارد. سنگهای آتشفشانی بررسیشده در جنوب دامغان و در 160 کیلومتری جنوب شاهرود و 17 تا 30 کیلومتری جنوب روستای طرود جای گرفتهاند و مساحتی نزدیک به 800 کیلومتر مربع دارند. از دیدگاه پهنهبندی ساختاری ایران، این منطقه در جنوب طرود جای دارد که بخشی از پهنة ماگمایی سنوزوییک در شمال پهنة ساختاری ایران مرکزی بهشمار میرود (شکل 1) (Aghanabati, 2004). این پهنة ماگمایی در خاور تا مرز افغانستان و در باختر تا مرزهای ترکیه، ارمنستان، نخجوان و آذربایجان ادامه پیدا میکند و در واقع، بخشی از پهنة کوهزایی آلپ- هیمالیا بهشمار میرود. پهنة ماگمایی طرود- معلمان بیشتر از سنگهای آتشفشانی با ترکیب سنگشناختی متشکل از مجموعه سنگهای الیوینبازالت، بازالت، آندزیت و داسیت و معادلهای آذرآواری آنها و همچنین، میانلایههای اپیکلاستی و آهکی تا آهکی مارنی فسیل دار ساخته شده است. پژوهشگران بسیاری این نوار ماگمایی را از جنبههای سنگشناسی و اقتصادی بررسی کردهاند (e.g., Ghorbani, 2005; Khajehzadeh, 2009; Mardani-Beldaji, 2011; Tayefi, 2014; yousefi, 2017)؛ اما به سنگهای آتشفشانی بررسیشده در بخش جنوبی منطقة طرود بهعلت جایگرفتن در لبة شمالی کویر جندق یا دشت کویر، نبود راههای دسترسی مناسب، سختگذربودن، آب و هوای گرم و خشک کویری و نبود مراکز جمعیتی، کمتر توجه شده است. ازاینرو، در این پژوهش با بهرهگیری از دادههای زمینشیمیایی سنگکل به بررسی سرشت ماگمایی، شرایط زمینساختی و خاستگاه سنگهای آتشفشانی یادشده پرداخته میشود. همچنین، یافتههای این پژوهش با برخی مناطق متعلق به دوران سنوزوییک در شمال پهنة ساختاری ایران مرکزی که پیشتر منتشر شده اند، مقایسه میشود (شکل 1).
زمینشناسی عمومی
سنگهای آتشفشانی بررسیشده در جنوب طرود، بخشی از ورقههای زمینشناسی 250000/1 طرود و 100000/1 معلمان را در بر گرفتهاند. این سنگها با روند کلی شمالخاوری- جنوبباختری در میان طولهای جغرافیایی 48°54 تا 00°55 خاوری و عرضهای جغرافیایی 13°35 تا 20°35 شمالی جای گرفتهاند (شکل 2).
شکل 2. نقشة زمینشناسی سادهشدة منطقة جنوبباختری طرود از نقشه 1:100000 معلمان (Eshraghi and Jalili, 2006).
Figure 2. The simplified geological map of the southwest of Torud area from the 1:100,000 map of Moalleman (Eshraghi and Jalili, 2006).
از مهمترین گسلهای منطقة طرود، گسلهای انجیلو و طرود هستند. روند کلی گسلها و چینها در این منطقه شمالخاوری- جنوبباختری است. محدودة طرود- معلمان که منطقة بررسیشده را نیز شامل میشود در بخشی از این نوار به نام پهنة ماگمایی طرود- چاه شیرین جای می گیرد. در این پهنه، ساختارهای زمینشناسی و روند کلی لایهها نزدیک به خاوری - باختری است و همسویی نسبی با راستای گسل طرود دارند. جابجایی قائم و افقی این گسل در ماگماتیسم این منطقه مؤثر بوده است (Houshmandzadeh et al., 1978) و روند نفوذ دایکها، بر شکستگیها و گسلهای فرعی منطقه منطبق است. این پهنه ماگمایی بیشتر دربردارندة سنگهای آذرین درونی و بیرونی است که با امتداد خاوری-باختری تا شمالخاوری- جنوبباختری، در جنوب شهرستانهای شاهرود و دامغان و در مرز شمالخاوری کویر بزرگ رخنمون دارند. سنگهای آذرین طرود - چاهشیرین در فاصلة گسل طرود در جنوب و گسل انجیلو در شمال رخنمون دارند (Ghorbani, 2005). در این پهنة ماگمایی سنگهای آتشفشانی ائوسن با ترکیب بازیک تا اسیدی هستند که حجم اصلی سنگهای آذرین را شامل میشوند. از این میان سنگهای آذرین، سنگهای بازالتی و حد واسط آندزیتی فراوانترین هستند. البته چندین تودة آذرین درونی با سن الیگوسن- میوسن، با ترکیب حد واسط تا اسیدی و به اندازة متوسط تا کمابیش کوچک در سنگهای آتشفشانی نفوذ کردهاند.
در منطقة بررسیشده، مجموعهای از سنگهای آتشفشانی (بیشتر بازالتی تا آندزیتی)، آذرآواریها همراه با میانلایههای رسوبی (آهکها و آهکهایمارنی فسیلدار) و همچنین، شمار فراوانی دایک بازالتی تا آندزیتی رخنمون دارند. این دایکها را میتوان در قالب چند نسل دستهبندی کرد و برخی از آنها آشکارا دایکهای تغذیهکنندة روانههای آتشفشانی هستند. میانلایههای آذرآواری، اپیکلاستها و گاه توفیتهایی به رنگهای سبز، سفید و کرم آنها را همراهی میکند. برخی از روانههای گدازه، ساخت منشوری نشان میدهند. ارتفاع ستونها به چندین متر میرسد و در چندین نوبت تکرار شدهاند.
روش انجام پژوهش
پس از بازدیدهای صحرایی و بررسیهای سنگنگاری، 5 نمونة بازالتی و 6 نمونة آندزیتی دگرساننشده برگزیده و برای تجزیة شیمیایی به آزمایشگاه ACME ونکور کانادا فرستاده شدند. درصد اکسید عنصرهای اصلی با دستگاه XRF و مقدار عنصرهای کمیاب با دستگاه ICP-MS اندازهگیری شد. در این آزمایشگاه، نخست مقدار لازم از نمونهها بهصورت پودر در اسیدهای HCLO4، HF و HCl حل شد و سپس با ضریب رقیقشدگی 2500 به دستگاه Perkin – Elmer – Sciex Elan مدل ICP-MS 500 تزریق شد. انحراف استاندارد نسبی برای عنصرهای اصلی 2 ± درصدوزنی و برای عنصرهای کمیاب 5 ± درصدوزنی است. دادههای بهدستآمده در جدول 1 آورده شدهاند و با کمک نرمافزارهای پترولوژیک و گرافیکی همانند Igpet، GCDKit و Corel Draw در نمودارهای مختلف ترسیم و سپس نتایج بهدستآمده از آنها تفسیر شدند.
سنگنگاری
در منطقة بررسیشده، بیشتر سنگهای آتشفشانی بررسیشده بازالت و آندزیت هستند. بازالتها به رنگ خاکستری تیره تا سیاهرنگ با بافت گلومروپورفیریتیک، میکرولیتی، غربالی و تا اندازهای بافت تراکیتی دیده میشوند و درشتبلورهایی از پلاژیوکلاز و کلینوپیروکسن بهعنوان کانیهای اصلی دارند (شکلهای 3-A و 3-B). البته این کانیها به همراه الیوین و کانیهای کدر بهصورت ریز بلور در زمینه سنگ نیز دیده میشوند و تجمع آنها بافت گلومروپورفیریتیک در این سنگها را پدید آورده است. کانیهای ثانویه شامل کلریت، اکسیدآهن، زئولیت، کلسیت و ژیپس هستند که بهسبب پرکردن حفرههای سنگها، ساخت بادامکی را در این سنگها پدید آوردهاند (شکل 3-C).
جدول1. دادههای XRF و ICP-MS بهدستآمده از تجزیة سنگهای آتشفشانی جنوب طرود.
Table 1. The XRF and ICP-MS analytical data of the volcanic rocks in the south of Torud.
|
Andesite |
|||||
Sample No. |
89730-TG-1 |
89748-Kah-22-1 |
89736-TG-10 |
89737-TG-12-1 |
89740-TG-15-2 |
89741-TG-17 |
SiO2 |
57.45 |
59.4 |
60.67 |
57.83 |
60.17 |
64.03 |
TiO2 |
0.68 |
0.64 |
0.56 |
0.71 |
0.64 |
0.61 |
Al2O3 |
16.63 |
16.95 |
15.95 |
17.25 |
17.1 |
14.22 |
Fe2O3T |
6.79 |
5.73 |
5.46 |
6.54 |
5.72 |
5.23 |
MgO |
4.16 |
2.7 |
2.67 |
3.37 |
2.53 |
2.31 |
MnO |
0.13 |
0.14 |
0.12 |
0.13 |
0.12 |
0.09 |
CaO |
7.08 |
5.74 |
5.49 |
6.49 |
5.69 |
4.53 |
Na2O |
3.9 |
4.43 |
4.12 |
4.19 |
4.56 |
2.9 |
K2O |
1.06 |
1.07 |
1.75 |
1.49 |
1.06 |
1.93 |
P2O5 |
0.23 |
0.27 |
0.24 |
0.3 |
0.27 |
0.28 |
LOI |
1.7 |
2.7 |
2.8 |
1.5 |
1.9 |
3.6 |
Total |
99.81 |
99.77 |
99.83 |
99.8 |
99.76 |
99.73 |
Ce |
35.4 |
44.9 |
43.2 |
43.6 |
43.9 |
37.8 |
Nb |
5.1 |
5.5 |
5.9 |
6.1 |
6 |
5.5 |
Ni |
8.4 |
5.8 |
6.2 |
7.8 |
5.3 |
9.3 |
Ba |
304 |
376 |
397 |
360 |
385 |
270 |
Sr |
598.1 |
622.1 |
514.1 |
638.6 |
596.4 |
638.4 |
Rb |
72.1 |
47.4 |
80.9 |
46.3 |
36.6 |
45.6 |
Cs |
1.6 |
1.9 |
4.1 |
1.9 |
1.8 |
9.7 |
Dy |
3 |
3.05 |
2.81 |
3.14 |
2.97 |
2.83 |
Er |
2 |
1.88 |
1.69 |
2.05 |
1.84 |
1.83 |
Eu |
1.05 |
1.11 |
0.94 |
1.2 |
1.01 |
1.04 |
Ga |
15.9 |
14.4 |
14.5 |
15.5 |
14.9 |
12.9 |
Gd |
3.38 |
3.46 |
3.43 |
3.97 |
3.55 |
3.41 |
Hf |
3.1 |
3.4 |
3.5 |
3.3 |
3.7 |
3.1 |
Ho |
0.63 |
0.66 |
0.63 |
0.67 |
0.61 |
0.61 |
La |
19 |
23.1 |
24 |
22.8 |
23.7 |
18.6 |
Lu |
0.28 |
0.28 |
0.29 |
0.32 |
0.3 |
0.28 |
Th |
3.9 |
5 |
5.7 |
4 |
5 |
3.3 |
Nd |
16.6 |
20 |
18.6 |
20.1 |
20.5 |
18.7 |
Pr |
4.26 |
4.93 |
4.89 |
4.97 |
5.1 |
4.51 |
Sm |
3.56 |
3.77 |
3.68 |
4.02 |
3.59 |
3.59 |
Y |
17.1 |
17.7 |
17.5 |
18.9 |
18.2 |
16.3 |
Ta |
0.3 |
0.4 |
0.4 |
0.3 |
0.4 |
0.3 |
Tb |
0.52 |
0.52 |
0.52 |
0.55 |
0.52 |
0.48 |
Yb |
1.79 |
1.88 |
1.9 |
2.02 |
1.94 |
1.65 |
Tm |
0.28 |
0.27 |
0.29 |
0.31 |
0.25 |
0.28 |
U |
1.3 |
1.5 |
1.7 |
1.2 |
1.5 |
1 |
V |
175 |
120 |
114 |
141 |
125 |
115 |
Zr |
120.9 |
143.1 |
148.4 |
142.8 |
148.2 |
130.1 |
Co |
21/7 |
15/1 |
15 |
18/2 |
15/1 |
12/7 |
Pb |
3.1 |
6.2 |
20.8 |
3.3 |
4 |
58 |
Eu/Eu* |
0.93 |
0.94 |
0.81 |
0.92 |
0.87 |
0.91 |
Mg# |
0.55 |
0.48 |
0.49 |
0.51 |
0.47 |
0.47 |
(Dy/Yb)n |
1.12 |
1.09 |
0.99 |
1.04 |
1.02 |
1.15 |
(La/Sm)n |
3.45 |
3.96 |
4.21 |
3.67 |
4.27 |
3.35 |
Zr/Y |
7.07 |
8.08 |
8.48 |
7.56 |
8.14 |
7.98 |
Nb/Ta |
17 |
13.75 |
14.75 |
20.33 |
15 |
18.33 |
Zr/Hf |
39 |
42.09 |
42.40 |
43.27 |
40.05 |
41.97 |
Pb/Rb |
0.04 |
0.13 |
0.26 |
0.07 |
0.11 |
1.27 |
Pb/K2O |
2.92 |
5.79 |
11.89 |
2.21 |
3.77 |
30.05 |
La/Nb |
3.73 |
4.20 |
4.07 |
3.74 |
3.95 |
3.38 |
Sm/Hf |
1.15 |
1.11 |
1.05 |
1.22 |
0.97 |
1.16 |
Th/La |
0.21 |
0.22 |
0.24 |
0.18 |
0.21 |
0.18 |
Nb/U |
3.92 |
3.67 |
3.47 |
5.08 |
4 |
5.5 |
Ta/U |
0.23 |
0.27 |
0.24 |
0.25 |
0.27 |
0.3 |
Ce/Pb |
11.42 |
7.24 |
2.08 |
13.21 |
10.98 |
0.65 |
Nb/Th |
1.31 |
1.10 |
1.04 |
1.53 |
1.20 |
1.67 |
Nb/La |
0.27 |
0.24 |
0.25 |
0.27 |
0.25 |
0.30 |
La/Nb |
3.73 |
4.20 |
4.07 |
3.74 |
3.95 |
3.38 |
La/Ta |
63.33 |
57.75 |
60 |
76 |
59.25 |
62 |
جدول 1. ادامه.
Table 1. Continued.
|
Basalt |
||||
Sample |
89742-TG-18 |
89744-TG-19-2 |
89745-TG-20-1 |
89749-Kah-22-8 |
84802-YTRG-04 |
SiO2 |
47.34 |
47.18 |
46.89 |
46.77 |
47.03 |
TiO2 |
0.96 |
1.18 |
1.17 |
1.17 |
0.73 |
Al2O3 |
17.81 |
16.71 |
16.58 |
16.53 |
14.86 |
Fe2O3T |
10.43 |
8.84 |
8.97 |
8.89 |
9.38 |
MgO |
6.02 |
6.95 |
7.19 |
7.62 |
8.48 |
MnO |
0.22 |
0.22 |
0.16 |
0.23 |
0.17 |
CaO |
9.06 |
8.65 |
9.45 |
8.87 |
9.35 |
Na2O |
3.26 |
4.23 |
4.37 |
3.88 |
3.45 |
K2O |
1 |
0.67 |
0.6 |
0.64 |
1.11 |
P2O5 |
0.22 |
0.28 |
0.27 |
0.27 |
0.21 |
LOI |
3.4 |
4.8 |
4 |
4.8 |
4.9 |
Total |
99.72 |
99.71 |
99.65 |
99.67 |
99.67 |
Ce |
24.2 |
24.3 |
24.3 |
24.5 |
19.3 |
Nb |
2.6 |
4.7 |
4.4 |
4.1 |
1.6 |
Ni |
28.4 |
55.8 |
56.9 |
55.9 |
44 |
Ba |
422 |
134 |
115 |
124 |
166 |
Sr |
596.4 |
435.8 |
659.1 |
453.1 |
563.5 |
Rb |
19.1 |
10 |
9.8 |
9 |
22 |
Cs |
3.5 |
33.5 |
27.7 |
33.7 |
0.6 |
Dy |
3.6 |
3.65 |
3.39 |
3.7 |
2.53 |
Er |
2.15 |
2.38 |
2.18 |
2.01 |
1.53 |
Eu |
1.2 |
1.24 |
1.3 |
1.21 |
0.97 |
Ga |
16.9 |
14.3 |
15 |
13.7 |
11.8 |
Gd |
3.83 |
3.89 |
3.92 |
3.75 |
2.95 |
Hf |
1.8 |
2.2 |
2.3 |
2.3 |
1.2 |
Ho |
0.73 |
0.73 |
0.74 |
0.7 |
0.52 |
La |
11.4 |
10.6 |
10.7 |
10.8 |
8.2 |
Lu |
0.3 |
0.31 |
0.28 |
0.29 |
0.21 |
Th |
1.1 |
0.8 |
0.8 |
0.9 |
1.4 |
Nd |
14.7 |
15 |
15.8 |
14.8 |
12.9 |
Pr |
3.33 |
3.29 |
3.27 |
3.25 |
2.63 |
Sm |
3.45 |
3.66 |
3.53 |
3.49 |
2.92 |
Y |
19.7 |
19.6 |
19.7 |
19.2 |
14.3 |
Ta |
0.09 |
0.3 |
0.4 |
0.3 |
0.1 |
Tb |
0.58 |
0.6 |
0.59 |
0.58 |
0.44 |
Yb |
1.96 |
1.88 |
1.75 |
1.9 |
1.26 |
Tm |
0.3 |
0.32 |
0.3 |
0.27 |
0.21 |
U |
0.4 |
0.2 |
0.2 |
0.2 |
0.3 |
V |
282 |
212 |
210 |
210 |
298 |
Zr |
66.1 |
101.1 |
99.3 |
95.8 |
42.7 |
Co |
35/7 |
31/8 |
32/7 |
32/5 |
33/7 |
Pb |
16.9 |
5.6 |
3.2 |
2.6 |
3.3 |
Eu/Eu* |
1.01 |
1.01 |
1.07 |
1.02 |
1.01 |
Mg# |
0.53 |
0.61 |
0.61 |
0.63 |
0.64 |
)Dy/Yb)n |
1.23 |
1.30 |
1.30 |
1.30 |
1.34 |
)La/Sm)n |
2.14 |
1.87 |
1.96 |
2.00 |
1.81 |
Zr/Y |
3.36 |
5.16 |
5.04 |
4.99 |
2.99 |
Nb/Ta |
28.89 |
15.67 |
11 |
13.67 |
16 |
Zr/Hf |
36.72 |
45.95 |
43.17 |
41.65 |
35.58 |
Pb/Rb |
0.88 |
0.56 |
0.33 |
0.29 |
0.15 |
Pb/K2O |
16.9 |
8.36 |
5.33 |
4.06 |
2.97 |
La/Nb |
4.38 |
2.26 |
2.43 |
2.63 |
5.13 |
Sm/Hf |
1.92 |
1.66 |
1.53 |
1.52 |
2.43 |
Th/La |
0.10 |
0.08 |
0.07 |
0.08 |
0.17 |
Nb/U |
6.5 |
23.5 |
22 |
20.5 |
5.33 |
Ta/U |
0.225 |
1.5 |
2 |
1.5 |
0.33 |
Ce/Pb |
1.43 |
4.34 |
7.59 |
9.42 |
5.85 |
Nb/Th |
2.36 |
5.88 |
5.50 |
4.56 |
1.14 |
Nb/La |
0.23 |
0.44 |
0.41 |
0.38 |
0.20 |
La/Nb |
4.38 |
2.26 |
2.43 |
2.63 |
5.13 |
La/Ta |
126.67 |
35.33 |
26.75 |
36 |
82 |
پلاژیوکلازها بهصورت درشتبلور شکلدار تا نیمهشکلدار و میکرولیت در زمینة سنگ یافت میشوند (شکل 3D-). این کانی بافت غربالی و منطقهبندی ترکیبی دارد که میتواند گواهی بر سردشدن سریع مذاب باشد. منطقهبندی نیز پیامد نبود تعادل و یکساننبودن شرایط فیزیکی و شیمیایی در زمان تبلور ماگمای این سنگهاست. کلینوپیروکسنها بهصورت شکلدار تا نیمهشکلدار و بهصورت درشتبلور تا بلورهای کوچک در زمینة سنگ دیده میشوند. این کانیها نیز دارای بافت غربالی و منطقهبندی هستند و از تجمع آنها بافت گلومروپورفیریتیک پدید آمده است (شکل 3B -).
آندزیتها با رنگ خاکستری روشن تا کمیتیره با بافتهای پورفیریتیک و گلومروپورفیریتیک دیده میشوند (شکل 3 -E). کانیهای اصلی سازندة سنگهای آندزیتی شامل آمفیبول (هورنبلند سبز و قهوهای)، پلاژیوکلاز و کلینوپیروکسن هستند. کانیهای فرعی نیز شامل بیوتیت، اسفن، زیرکن و اپک هستند. سریسیت، کلریت، کلسیت و اپیدوت بهعنوان کانیهای ثانوی در سنگهای آندزیتی دیده میشوند (شکل 3E -).
مقدار درشتبلورها در این سنگ کم است و نزدیک به 5 تا 10 درصد سنگ را در بر گرفتهاند. زمینة سنگ سرشار از میکرولیتهای پلاژیوکلاز است. تجمعهای موضعی بلورها به مقدار کم دیده میشود. برخی از این تجمعها شامل پلاژیوکلاز و هورنبلند سبز- قهوهای (اکسی هورنبلند) هستند. برخی از آنها نیز تنها از پلاژیوکلاز ساخته شدهاند. هورنبلند سبز و یا قهوه-ای بهصورت درشتبلور و ریزبلور دیده میشود. بیشتر درشتبلورها شکلدار هستند و در مقاطع عرضی با رخ کامل و حاشیة اوپاسیتیشده دیده میشوند (شکل 3 - F). بهندرت اکسیبیوتیت نیز در این سنگ دیده میشود. برخی بلورهای پلاژیوکلاز منطقهبندی ترکیبی نشان میدهند. اندازه تجمعها نزدیک به 1تا 2 میلیمتر است. اندازة درشتبلورها نیز از بیشتر از 1/0 تا 2 میلیمتر در نوسان است. بافت جریانی از آرایش میکرولیتها دیده میشود.
شکل 3. A) نمایی از سنگهای بازالتی و آندزیتی؛ B) بازالت با بافت گلومروپورفیریتیک با تجمعاتی از پیروکسن و پلاژیوکلاز؛ C) نمایی از بازالتها با حفرههای پرشده توسط زئولیت؛ D) بازالتها با پلاژیوکلازهای با بافت غربالی؛ E) بافت گلومروپورفیریتیک شامل تجمعاتی از پلاژیوکلاز و آمفیبول در آندزیتها؛ F) آندزیت دارای پلاژیوکلازهای با بافت غربالی و آمفیبول شکلدار با حاشیة اپاسیتیشده (شکلهای B، D، E و F تصویرهای میکروسکوپی در XPL هستند).
Figure 3. A) A field view of the basaltic and andesite rocks; B) Basalt with glomeroporphyric texture made of accumulations of pyroxene and plagioclase; C) Basalts with cavities filled by zeolite; D) Basalts with sieve textured plagioclase; E) Glomeroporphyry texture including accumulations of plagioclase and amphibole in andesites; F) Andesite with sieve-textured plagioclase and euhedral amphibole with opacitized rim (Figures B, D, E, and F are XPL photomicrographs).
شکل 3. ادامه.
Figure 3. Continued.
زمینشیمی
دادههای بهدستآمده از تجزیة شیمیایی سنگکل سنگهای آتشفشانی جنوب طرود برای بررسی ویژگیهای زمینشیمیایی آنها در جدول 1 آورده شدهاند. برپایة بررسیهای صحرایی و سنگنگاری سنگهای آتشفشانی و برپایة نمودارهای ردهبندی SiO2 در برابر Na2O+K2O (شکل 4-A) و نمودار Nb/Y در برابر Zr/TiO2 (شکل 4-B) شمار 5 نمونه در محدودة ترکیبی بازالت با مقدار SiO2 برابر با 34/47- 77/46 درصدوزنی و شمار 6 نمونه دیگر با ترکیب آندزیت و مقدار SiO2 برابر با 03/64-45/57 درصدوزنی جای دارند.
این سنگها سرشت ماگمایی سابآلکالن دارند (شکل 5A-) و از سری کالکآلکالن بهشمار میروند (شکل 5B-). برپایة میزان K2O (93/1-6/0 درصدوزنی)، سنگهای آتشفشانی بررسیشده سرشت کالکآلکالن پتاسیم متوسط دارند (شکلهای 5- C و 5-D).
در نمودارهای هارکر، مقادیر اکسید عنصرهای اصلی FeOt، P2O، MgO، CaO، MnO و TiO2 با افزایش SiO2 در هر گروه سنگی روند کاهشی نشان میدهند که پیامد تبلور کانیهای آهن و منیزیمدار (مانند پیروکسن و هورنبلند)، پلاژیوکلاز کلسیمدار، اسفن، مگنتیت و آپاتیت است. همبستگی مثبت میان اکسیدهای K2O و Na2O با SiO2 پیامد تبلور کانیهایی مانند پتاسیمفلدسپار و پلاژیوکلاز در مراحل پایانی انجماد ماگماست (شکل 6).
شکل 4. نمودارهای ردهبندی سنگهای آتشفشانی، A) نمودار سیلیس در برابر مجموع آلکالی (Middlemost, 1994)؛ B) نمودار Nb/Y در برابر Zr/TiO2 (Winchester and Floyd, 1977) (1. گدازههای بازالتی الیگوسن خاور و جنوبخاوری شاهرود (Ghasemi et al., 2011)؛ 2. بازالتهای آلکالن الیگوسن در منطقة سبزوار (Rostami-Hossouri et al., 2020)؛ 3. سنگهای آتشفشانی و آتشفشانی - رسوبی منطقة پهنواز به سن ائوسن پایانی (Mardani-Beldaji, 2011)؛ 4. سنگهای آندزیتی کالکآلکالن ائوسن میانی در باختر تربت حیدریه (Saki, 2023)؛ 5. گنبدهای نیمهآتشفشانی ائوسن منطقة احمدآباد- خارتوران (Semiari, 2015)؛ 6. سنگهای آتشفشانی ائوسن داورزن-عباسآباد (Ghasemi and Rezaei-Kahkhaei, 2015)).
Figure 4. The classification diagrams of volcanic rocks A) The silica versus total alkali diagram (Middlemost, 1994); B) Nb/Y versus Zr/TiO2 diagram (Winchester and Floyd, 1977) (1. Oligocene basaltic lavas in the east and southeast of Shahrood (Ghasemi et al., 2011); 2. Oligocene alkaline basalts in the Sabzevar area (Rostami-Hossouri et al., 2020); 3. Upper Eocene volcanic and volcano-sedimentary rocks of the Pahnavaz area (Mardani-Beldaji, 2011); 4. Middle Eocene calc-alkaline andesitic rocks in the west of Torbat-e Heydarieh (Saki, 2023); 5. Eocene semi-volcanic domes of the Ahmadabad-Khartoran area (Semiari, 2015); 6. Eocene volcanic rocks of the Davarzen-Abbasabad (Ghasemi and Rezaei-Kahkhaei, 2015)).
از آنجاییکه عنصرهای خاکی کمیاب به نسبت دیگر عنصرها، کمتر نحتتأثیر عواملی مانند هوازدگی و دگرسانیهای گرمابی قرار میگیرند، از الگوی فراوانی آنها برای تعیین خاستگاه سنگهای آذرین میتوان بهره گرفت (Boynton, 1984; Rollinson, 1993). همانگونهکه در نمودار عنکبوتی چند عنصری بهنجارشده به ترکیب NMORB (Sun and McDonough, 1989) و MORB (Pearce, 1983) برای سنگهای بررسیشده دیده میشود (شکلهای 7-A، 7-B، 7-C و 7-D)، سنگها غنیشدگی نسبی از LILE و LREE نسبت به HREE و HFSE همراه با آنومالی منفی Ti، Ta و Nb و آنومالی مثبت Pb و Sr نشان میدهند.
در نمودار بهنجارشدة عنصرهای خاکی کمیاب به ترکیب کندریت (Nakamura, 1974)، هر دو گروه سنگهای بازالتی و آندزیتی بررسیشده الگوی کمابیش مشابهی از غنیشدگی عنصرهای LREE نسبت به MREE و HREE نشان میدهند (شکلهای 7-E و 7-F). همچنین، عنصرهای خاکی کمیاب سنگین (HREE) در نمونههای بررسیشده الگویی کمابیش مسطح نشان میدهند. میانگین مقدار Eu/Eu* برای سنگهای بازالتی و آندزیتی بررسیشده بهترتیب 02/1 و 90/0 بهدست آمده است (جدول 1). ناهنجاری منفی Eu در سنگهای بازیک دیده نمیشود و سنگهای آندزیتی نیز آنومالی منفی ضعیف از Eu را نشان میدهند (شکلهای 7-E و 7-F).
شکل 5. سری ماگمایی سنگهای بررسیشده A) نمودار SiO2 در برابر Nb/Y (Pearce and Cann, 1973)؛ B) نمودار AFM (Irvine and Baragar, 1971)؛ C) نمودار K2O در برابر SiO2 (Rickwood, 1989)؛ D) نمودار Co در برابر Th (Hastie et al., 2007) (نمادها همانند شکل 4 هستند).
Figure 5. The magmatic series of the study rocks A) Nb/Y versus SiO2 diagram (Pearce and Cann, 1973); B) AFM diagram (Irvine and Baragar, 1971); C) SiO2 versus K2O diagram (Rickwood, 1989); D) Co versus Th diagram (Hastie et al., 2007) (Symbols are as in Figure 4).
شکل 6. نمودار تغییرات عنصرهای اصلی در برابر SiO2 برای سنگهای آتشفشانی طرود (نمادها همانند شکل 4 هستند).
Figure 6. The variation diagrams of major elements versus SiO2 for the volcanic rocks in Torud area (Symbols are as in Figure 4).
بحث
جایگاه زمینساختی
همانگونهکه گفته شد سنگهای آتشفشانی جنوب طرود سرشت کالکآلکالن دارند که نشاندهندة پیدایش آنها در محیطهای زمینساختی مربوطبه مرزهای ورقههای همگراست (Harangi et al., 2007). غنیشدگی نسبی از LILE و LREE نسبت به HREE و HFSE همراه با آنومالی منفی Ti، Ta و Nb و آنومالی مثبت Pb و Sr در این سنگها نیز از شواهد پیدایش ماگمای آنها در پهنههای فرورانش هستند (Pearce, 1983; Wilson, 1989; Winter, 2001; Sommer et al., 2006; Gill, 2010). البته در پهنههای فرورانش، رسوبها و سیالهای موجود در پوستة اقیانوسی فرورو میتوانند سبب غنیشدگی گوة گوشتهای از عنصرهای ناسازگار و کمیاب شوند. افزونبراین، نقش آلایش با مواد پوستهای در تغییر فراوانی این عنصرها را نمیتوان نادیده گرفت (Wilson, 1989; Rollinson, 1993). برای بررسی و شناخت دقیق جایگاه زمین ساختی سنگهای آتشفشانی جنوب طرود، از نمودارهای مختلفی بهره گرفته شد (شکل 8). برپایة تغییرات Zr در برابر Nb/Zr، نمونههای بررسیشده محیط زمینساختی فرورانشی را نشان میدهند (شکل 8-A). برپایة مقادیر نسبت Zr/Y (5/8-3)، سنگهای بررسیشده در محیط زمینساختی کمان آتشفشانی حاشیة قارهای پدید آمدهاند. این نسبت برای کمان آتشفشانی قارهای از 3 بیشتر و برای کمان آتشفشانی اقیانوسی از 3 کمتر است (Pearce, 1983). نسبت کم Nb/Y (11/0 تا 34/0) نیز نشاندهندة پیدایش این سنگها در کمان ماگمایی مرتبط با فرورانش (حاشیة فعال قارهای) است؛ بهگونهایکه در حاشیة فعال قارهای این نسبت از 72/1 کمتر است (Pearce, 1983; Temel et al., 1998; Koralay et al., 2011). برپایة نمودار Ta/Yb در برابر Th/Yb، سنگهای بررسیشده طرود در محدودة کمان ماگمایی وابستهبه قاره (حاشیة فعال قارهای) جای گرفتهاند (شکل 8-B). در نمودار Th-Hf/3-Nb/16، این سنگهای آتشفشانی در محدودة بازالتهای کمان قارهای جای گرفتهاند (شکل 8-C). همچنین، برپایة نمودار Y در برابر Rb/Zr، نمونههای بررسیشده در محیط کمان قارهای عادی فوران کردهاند (شکل 8-D).
شکل 7. A، B) نمودارهای چندعنصری بهنجارشده به ترکیب MORB (Pearce, 1983)؛ C، D) نمودارهای چندعنصری بهنجارشده به ترکیب NMORB (Sun and McDonough, 1989)؛ E، F) نمودارهای عنصرهای خاکی کمیاب (REE) بهنجارشده به ترکیب کندریت (Nakamura, 1974) (نمادها همانند شکل 4 هستند).
Figure 7. A, B) MORB-normalized multi-element diagrams (Pearce, 1983); C, D) NMORB-normalized multi-element diagrams (Sun and McDonough, 1989); E, F) Chondrite-normalized rare earth element (REE) diagrams (Nakamura, 1974) (Symbols are as in Figure 4).
شکل 8. تمایز محیط زمینساختی سنگهای بررسیشده A) نمودار Zr در برابر Nb/Zr (Thieblemont and Tegyey, 1994)؛ B) نمودار Th/Yb در برابر Ta/Yb (Pearce, 1983)؛ C) نمودار سهتایی Th-Hf/3-Nb/16 (Wood, 1980)؛ D) نمودار Rb/Zr در برابر Y (Brown et al., 1984) (نمادها همانند شکل 4 هستند).
Figure 8. The tectonic setting of the study rocks A) Zr versus Nb/Zr diagram (Thieblemont and Tegyey, 1994); B) Ta/Yb versus Th/Yb diagram (Pearce, 1983); C) Th-Hf/3-Nb/16 ternary diagram (Wood, 1980); D) Y versus Rb/Zr diagram (Brown et al., 1984) (Symbols are as in Figure 4)
فرایندهای ماگمایی
ذوببخشی پوستة زیرین مافیک و تبلوربخشی (تبلور تفریقی) ماگمای بازالتی آبدار از عوامل اصلی در پیدایش انواع ماگماها هستند (Bissig et al., 2003; Hollings et al., 2005). همچنین، فرایندهای اختلاط ماگمایی و هضم سنگهای مجرا سبب تغییر در ترکیب ماگما میشوند (Davidson and Teply, 1997). بر پایة نمودارهای Dy در برابر Dy/Yb (شکل 9-A) و Zr در برابر Y (شکل 9-B)، تبلوربخشی سبب تنوع سنگهای آتشفشانی جنوب طرود شده است که تا اندازهای نیز هضم و آلایش پوستهای در این تنوع ترکیبی نقش داشتهاند.
شکل 9. بررسی روند پیدایش سنگهای بررسیشده هنگام فرایندهای ماگمایی A) نمودار Dy در برابر Dy/Yb (Gao et al., 2007)؛ B) نمودار Zr در برابر Y (Abdollah et al, 1998) (نمادها همانند شکل 4 هستند).
Figure 9. The study of the formation process of the study rocks during magmatic processes A) Dy versus Dy/Yb diagram (Gao et al., 2007); B) Zr versus Y diagram (Abdollah et al., 1998) (Symbols are as in Figure 4).
الگوی توزیع عنصرهای خاکی کمیاب برای نمونههای بررسیشده در نمودار بهنجارشده به ترکیب کندریت (شکلهای 7-E و 7-F)، بالابودن مقادیر LREE نسبت به دیگر عنصرهای خاکی کمیاب (MREE, HREE) را نشان میدهد. جهانگیری (Jahangiri, 2007) نشان داد غنیشدگی MREE نسبتبه HREE میتواند گویای تبلوربخشی کانی هورنبلند یا گارنتدار بودن خاستگاه باشد؛ بهگونهایکه افزایش نسبت LREE/MREE و نسبت MREE/HREE بهصورت ثابت یا کاهشی، احتمالاً نشاندهندة نقش جدایش بلوری هورنبلند در خاستگاه نمونههای بررسیشده است؛ زیرا هورنبلند گرایش ترکیبی به عنصرهای خاکی کمیاب متوسط (MREE; Kd Dy>Yb) دارد. همانگونهکه دیده میشود، نسبت (Dy/Yb)n نمونههای بررسیشده یک روند ثابت و کمابیش کاهشی اندک را نشان میدهد که این روند با تبلور آمفیبول همخوانی دارد (نسبت (Dy/Yb)n از یک کمتر یا نزدیک به یک است). نسبت (Dy/Yb)n بالاتر از 6/1 نشاندهندة حضور گارنت در ناحیة خاستگاه است (Bourdon et al., 2002; Bachmann et al., 2005; Prowatke and Klemme, 2006; Coban, 2007; Kaygusuz et al., 2008).
نسبتهای (La/Sm)n و (Dy/Yb)n برای سنگهای آتشفشانی بازالتی جنوب طرود بهترتیب برابر با 81/1 تا 14/2 و 23/1 تا 34/1 و در سنگهای آتشفشانی آندزیتی این منطقه بهترتیب برابر با 35/3 تا 27/4 و 99/0 تا 15/1 هستند که با جدایش بلوری هورنبلند همخوانی دارند. افزونبراین، نبود یا دستکم ناهنجاری Eu (1Eu/Eu* ≈) و روند افزایشی نسبتهای Eu/Eu* و Sr/Y با افزایش (Gd/Yb)n نیز میتواند پیامد تبلوربخشی پلاژیوکلاز و چهبسا هورنبلند و کلینوپیروکسن باشد (Richards et al., 2012; Lahtinen et al., 2016) (شکلهای 10-A و 10-B).
برای مشخصکردن این که جدایش بلوری کدام کانی در سنگهای آتشفشانی جنوب طرود عامل تحول ماگمایی بهشمار میآید، میتوان نمودارهای Rb در برابر Ba (شکل 11-A)، Rb دربرابر Sr (شکل 11-B) و MgO در برابر CaO/Al2O3 (شکل 11-C).و SiO2 در برابر Al2O3/CaO (شکل 11-D) را بهکار برد. برپایة این نمودارها، تبلوربخشی کلینوپیروکسن، هورنبلند و پلاژیوکلاز در سنگهای بررسیشده نقش مهمی در تحول ماگماهای سازندة آنها بازی کرده است.
شکل 10. نقش تبلوربخشی کانیهای فلدسپار، هورنبلند و کلینوپیروکسن در تنوع سنگهای بررسیشده در نمودارهای (Dy/Yb)n در برابر A) Eu/Eu*؛ B) Sr/Y (نمادها همانند شکل 4 هستند).
Figure 10. The role of fractional crystallization of feldspar, hornblende, and clinopyroxene in the diversity of the studied rocks based on (Dy/Yb)n versus A) Eu/Eu*; B) Sr/Y diagrams (Symbols are as in Figure 4).
تعیین خاستگاه
برپایة آنچه گفته شد، سنگهای آتشفشانی بررسیشده در یک محیط زمینساختی کمان آتشفشانی مرتبط با حاشیة قارهای پدید آمدهاند. ماگماهای پدیدآمده در پهنههای فرورانش در پی عواملی مانند 1) ذوب پوستة اقیانوسی فرورونده؛ 2) ذوب پوستة قارهای و 3) ذوب گوشته (سستکرهای یا سنگکرهای) پدید میآیند (Wilson, 1989; Vigneresse, 2004). در این پهنهها، سیالهای حاصل از آبزدایی تختة اقیانوسی فرورونده با ورود به گوة گوشتهای، سبب متاسوماتیسم، غنیشدگی از عنصرهای ناسازگار، ذوببخشی و در نهایت پیدایش ماگما میشوند. ازاینرو، در این موارد، بخشی از پوستة اقیانوسی نیز ذوب میشود و در پیدایش ماگماهای تولید شده از این مناطق، مشارکت میکنند. برای تمایز خاستگاه گوشتهای و پوستهای سنگهای بررسیشده، میتوان از نمودارهای گوناگونی مانند نمودارهای δEu در برابر (La/Yb)n (شکل 12-A) و Rb/Sr در برابر Nb/U (شکل 12-B) بهره گرفت. برپایة این نمودارها (شکل 12) سنگهای آتشفشانی جنوب طرود بیشتر خاستگاه گوشتهای دارند که هضم و آلایش پوستهای در تحول و تنوع ترکیبی آنها نقش داشته است.
از دیدگاه ترکیب زمینشیمیایی، بیشتر سنگهای آتشفشانی بررسیشده مقدار کمی SiO2 و محتوای بالای Sr دارند و ناهنجاری چشمگیر Eu نشان نمیدهند (جدول 1). با توجه به بررسیهای پژوهشگران (e.g., Rapp et al., 1991; Rapp and Watson, 1995; Patiño Douce, 1999) همگی میتوانند نشاندهندة یک خاستگاه گوشتهای برای سنگهای آتشفشانی بررسیشده باشند. میزان Mg# بیشتراز 40 برای نمونههای آتشفشانی بازالتی و آندزیتی بررسیشده (میانگین Mg# بهترتیب 57/60 و 39/49)، نشاندهندة خاستگاه گوشتهای برای این نمونههاست؛ زیرا میزان Mg# از مهمترین فاکتورها برای تمایز میان خاستگاه گوشتهای یا پوستهای ماگماست؛ بهگونهایکه میزان Mg# کمتر از 40 نشاندهندة اینستکه مذاب بازالتی از خاستگاه پوستة زیرین مافیک جدا شده است و اگر میزان Mg# از 40 بیشتر باشد، مذاب از خاستگاه گوشتهای جدا شده است (Rapp and Watson, 1995; Patiño, 1999). همانگونهکه در نمودار MgO در برابر Ni (شکل 13-A) نشان داده شده است، مذابهای سازندة سنگهای بررسیشده، مذاب اولیه نبودهاند، بلکه پس از پیدایش در گوشته، تحتتأثیر فرایندهای ماگمایی مانند تبلوربخشی و هضم و آلایش پوستهای (فرایند AFC) تکامل یافتهاند. در نمودارهای Dy در برابر Dy/Yb (شکل 9-A) و Zr در برابر Y (شکل 9-B) و نمودار SiO2 در برابر Th/Nb (شکل 13-B) میتوان بهخوبی نشان داد تبلوربخشی و آلایش پوستهای در تنوع و تحول سنگهای بررسیشده نقش دارند.
شکل 11. A) نمودار Ba در برابر Rb (Zhang et al., 2015)؛ B) نمودار Rb در برابر Sr (Rollinson, 1993)؛ C) نمودار MgO در برابر CaO/Al2O3 (Elburg et al., 2006)؛ D) نمودار SiO2 در برابر Al2O3/CaO (Dicheng et al., 2007) (نمادها همانند شکل 4 هستند).
Figure 11. A) Rb versus Ba diagram (Zhang et al., 2015); B) Rb versus Sr diagram (Rollinson, 1993); C) MgO versus CaO/Al2O3 diagram (Elburg et al., 2006); D) SiO2 versus Al2O3/CaO diagram (Dicheng et al., 2007) (Symbols are as in Figure 4).
شکل 12. خاستگاه سنگهای آتشفشانی جنوب طرود A) نمودار δEu در برابر (La/Yb)n (Zhang et al., 2014) (δEu= Eun/(Smn+Gdn)0.5)؛ B) نمودار Rb/Sr در برابر Nb/U (Hou et al., 2004) (نمادها همانند شکل 4 هستند).
Figure 12. The origin of volcanic rocks in the south of Torud A) δEu versus (La/Yb)n diagram (Zhang et al., 2014) (δEu= Eun/ (Smn+Gdn)0.5); B) Rb/Sr versus Nb/U diagram (Hou et al., 2004) (Symbols are as in Figure 4).
شکل 13. A) تعیین اولیه و غیر اولیهبودن ماگمای سازندة سنگهای آتشفشانی جنوب طرود در نمودار Ni در برابر MgO (George and Rogers, 2002; Varekamp et al., 2010)؛ B) بررسی نقش آلایش پوستهای در نمونههای بررسیشده در نمودار SiO2 در برابر Th/Nb (He et al., 2010) (نمادها همانند شکل 4 هستند).
Figure 13. A) Determination of the primary and non-primary nature of the magma that formed the volcanic rocks in the south of Torud in MgO versus Ni diagram (George and Rogers, 2002; Varekamp et al., 2010); B) The role of crust contamination on the studied samples using the SiO2 versus Th/Nb diagram (He et al., 2010) (Symbols are as in Figure 4).
میانگین نسبتهای Nb/Ta و Zr/Hf برای ماگماهای جداشده از پوسته بهترتیب برابر با 4/11 و 33 (Weaver and Tarney, 1984) و در ماگماهای جداشده از گوشته بهترتیب برابر با 18 و 37 (McDonough and Sun, 1995) هستند. میانگین این نسبتها در نمونههای آتشفشانی بازالتی بهترتیب برابر با 04/17 و 62/40 و آندزیتی بررسیشده بهترتیب برابر با 53/16 و 46/41 هستند که کمابیش همانند ماگماهای جداشده از گوشته هستند؛ اما نمیتوان نقش پوسته را نادیده گرفت.
غنیشدگی از LILE و LREE و آنومالی منفی Nb-Ti-Ta در نمونههای بررسیشده همانند ویژگیهای ماگماهای جداشده از گوشتة سنگکرهای هستند (Zhao and Zhou, 2007; Zhao et al., 2010)، این در حالیست که ماگماهای جداشده از گوشته سستکرهای الگویی همانند MORB (یعنی تهیشدگی از LILE و LREE، بدون تهیشدگی از Nb و Ta (Sun and McDonough, 1989) یا OIB با آنومالی مثبت Nb-Ta نشان میدهند. افزونبراین، ماگماهای جداشده از گوشته در محیطهای فرورانش حاشیة قاره معمولاً تا اندازهای با پوسته هنگام صعود و یا اقامت در آشیانههای ماگما پوسته در تعامل هستند (Ashwal et al., 1986; Hildreth and Moorbath, 1988). نمودار La/Yb در برابر Nb/La نشان میدهد نمونهها از خاستگاه گوشتة سنگکرهای با مشارکت پوستة قارهای پدید آمدهاند (شکل 14-A). برپایة نمودارهای Nb در برابر Nb/U و Ce در برابر Ce/Pb (شکلهای 14-B و 14-C) سنگهای بررسیشده روندی از گوشته بهسوی پوسته را نشان میدهند که گواهی بر جداشدن سنگهای بررسیشده از دو خاستگاه گوشتهای و پوستهای هستند (البته با سهم مشارکت متفاوت).
همچنین، غنیشدگی از LREE و LILE (K، Rb، U، Th، Cs)، آنومالی مثبت Pb و آنومالی منفی Nb و Ta در نمونههای بررسیشده میتواند با مایعات/مذاب آزادشده از یک صفحة فرورو یا آلودگی پوستهای ماگما در محیطی قارهای پدید آید (Taylor and McLennan, 1985; Zhao and Zhou, 2007).
برای تفکیک نقش رسوبهای بالای صفحة فرورونده از آلودگی پوستهای در ماگماهای خاستگاه میتوان از شاخصهای زمینشیمیایی مانند نسبتهای Pb/Rb، Pb/K2O، La/Nb و Sm/Hf بهره گرفت. رسوبهای پلاژیک بالای ورقة فرورونده نسبتهای Pb/Rb (37/0-3/0)، Pb/K2O (14-12)، La/Nb (نزدیک به 5/3) و میانگین نسبت Sm/Hf برابر با 3 دارند؛ اما پوستة قارهای نسبتهای Pb/Rb (2/0-15/0)، Pb/K2O (8-0)، La/Nb (3-1) و Sm/Hf (میانگین برابر 1) کمتری نشان میدهد (Plank, 2005; Çoban et al., 2012). سنگهایبازالتی دارای نسبتهای Pb/Rb (88/0-15/0)، Pb/K2O (90/16-97/2)، La/Nb (13/5-26/2، میانگین 37/3) و Sm/Hf (میانگین 81/1) و در آندزیتهای بررسیشده دارای نسبتهای Pb/Rb (27/1-04/0)، Pb/K2O (05/30-21/2)، La/Nb (20/4-38/3، میانگین 84/3) و Sm/Hf (میانگین 11/1) است که نشاندهندة نقش مشترک هر دو مؤلفه بیان شده در آلودگی ماگمای جداشده از گوشته است.
درنمودار Nb/Y در برابر Rb/Y (شکل 15-A)، نمونههای بررسیشده بهصورت کمابیش عمودی قرار گرفتهاند که نشاندهندة غنیشدگی در پی مؤلفههای فرورانش و یا آلایش پوستهای در تحولات ماگمایی این سنگهاست.
نسبت Th/La در بازالتهای اقیانوسی کم است (کمتراز 2/0)، در قارهها بالا (بیشتر از 25/0) و در بازالتهای کمانی و رسوبهای دریایی از 09/0 تا 34/0 در نوسان است. این نسبت در سنگهای آتشفشانی بازالتی و آندزیتها بهترتیب برابر با 07/0 تا 17/0 و 18/0 تا 24/0 است که میتواند نشاندهندة نقش رسوبهای دریایی در خاستگاه این سنگها باشد (Kessel et al., 2005). در نمودارهای Sm/La در برابر Th/La (شکل 15-B) و Ba/Rb در برابر Nb/La (شکل 15-C) نقش مؤلفههای پوستهای در نمونههای بررسیشده را نشان میدهد.
شکل 14. A: نمودار La/Yb در برابر Nb/La (Abdel-Rahman and Nassar, 2004)؛ B: نمودار Nb در برابر Nb/U؛ C: نمودار Ce در برابر Ce/Pb (MORB و OIB (Hofmann et al., 1986)؛ PM (Sun and McDonough, 1989)؛ Continental crust (Rudnick and Gao, 2003). نمادها همانند شکل 4 هستند).
Figure 14. A) La/Yb versus Nb/La diagram (Abdel-Rahman and Nassar, 2004); B) Nb versus Nb/U diagram; C) Ce versus Ce/Pb diagram (MORB and OIB (Hofmann et al., 1986); PM (Sun and McDonough, 1989); Continental crust (Rudnick and Gao, 2003). Symbols are as in Figure 4).
مقدار نسبتهای Nb/U، Ta/U و Ce/Pb که نسبتبه آلایش پوستهای حساس هستند، شاخصی برای نشاندادن آلودگی پوستة قارهای بهشمار میرود (Hofmann, 1988). مقدار این نسبتها در پوستة قارهای بهصورت 1/12Nb/U=، 1/1Ta/U= و 1/4Ce/Pb= (Taylor and McLennan, 1985) و در MORB بهصورت 47Nb/U=، 7/2Ta/U= و 25Ce/Pb= (Hofmann, 1988) است. مقایسة این نسبتها در نمونههای بررسیشده (میانگین نسبتهای Nb/U، Ta/U و Ce/Pb (بهترتیب برای سنگهای آتشفشانی بازالتی برابر با 57/15، 11/1 و 73/5 و در آندزیتی برابر با 27/4، 26/0 و 60/7) با پوستة قارهای و MORB نشان میدهد آلودگی پوستة قارهای در تغییر ترکیب مذاب جداشده از گوشته نقشداشته است. نمودار MgO در برابر Ce/Pb (شکل 16-A) نیز نشان میدهد نمونههای بررسیشده تحتتأثیر آلایش پوستهای بودهاند. برپایة نمودار Pb در برابر Ce/Pb (شکل 16-B) نمونههای بررسیشده در محدودة میان دو بخش OIB (با 7/25Ce/Pb= و 7/0Pb=) و پوستة بالایی (با 2/3Ce/Pb= و 20Pb=) (Norman and Garcia, 1999) جای میگیرند که نشاندهندة نقش پوستة قارهای بالایی در تحول ماگمای سازندة نمونههای بررسیشده است. در نمودار Nb/La در برابر Nb/Th (شکل 16 C) آلایش ماگمای سازندة نمونههای بررسیشده با ترکیب پوستة قارهای بالایی هنگام صعود به بالا را نشان میدهد. کمبودن میانگین نسبتهای Nb/U، Nb/Th و Nb/La در سنگهای بررسیشده (بازالتها: 57/15Nb/U=، 89/3Nb/Th=، 33/0Nb/La=؛ آندزیتها: 27/4Nb/U=، 31/1Nb/Th=، 26/0Nb/La=) نسبت به این مقدارها در ترکیب گوشتة اولیه (34Nb/U=، 4/8Nb/Th= و 04/1Nb/La=، Sun and McDonough, 1989) نشاندهندة نقش آلایش پوستهای در این سنگهاست.
شکل 15. آلایش مذاب جداشده از گوشته با مواد پوستهای برای سنگهای آتشفشانی جنوب طرود A) نمودار Nb/Y در برابر Rb/Y (Temel et al., 1998)؛ B) نمودار Sm/La در برابر Th/La (Plank, 2005)؛ C) Ba/Rb در برابر Nb/La (Marchev et al., 2004) (نمادها همانند شکل 4 هستند).
Figure 15. Mantle-derived melt contamination with crustal materials for volcanic rocks in the south of Torud A) Nb/Y versus Rb/Y diagram (Temel et al., 1998); B) Sm/La versus Th/La diagram (Plank, 2005); C) Ba/Rb versus Nb/La diagram (Marchev et al., 2004) (Symbols are as in Figure 4).
نسبتهای La/Nb بیشتر از 5/1 و La/Ta بیشتر از 22 نیز نشاندهندة آلایش ماگما با ترکیب پوستة قارهای هستند (Hart et al., 1989). میانگین نسبت La/Nb در نمونههای بازالتی و آندزیتی بررسیشده برابر با 37/3 و 35/61 و میانگین نسبت La/Ta برابر با 84/3 و 06/63 است که آغشتگی این سنگها با پوستة قارهای را نشان میدهد. ازاینرو، میتوان دریافت این سنگها از گوشتهای سنگکرهای جدا شدهاند که هنگام صعود ماگما دچار تبلوربخشی و همچنین، آلودگی با ترکیب پوستهو مواد جداشده از ورقه فرورونده شده است.
شکل 16. نقش پوستة قارهای در تحول ماگمای سازندة سنگهای آتشفشانی جنوب طرود A) نمودار MgO در برابر Ce/Pb (Furman, 2007)؛ B) نمودار Pb در برابر Ce/Pb (Alici et al., 2002)؛ C) نمودار Nb/La در برابر Nb/Th (Xu et al., 2015) (نمادها همانند شکل 4 هستند).
Figure 16. The role of the continental crust in the formation of volcanic rocks in the south of Torud A) MgO versus Ce/Pb diagram (Furman, 2007); B) Pb versus Ce/Pb diagram (Alici et al., 2002); C) Nb/La versus Nb/Th Diagram (Xu et al., 2015) (Symbols are as in Figure 4).
تعیین عمق و ذوب بخشی
وجود گارنت بهعنوان پسماند در خاستگاه سبب تهیشدگی شدید HREE (ppm15Y<؛ ppm4/1Yb<) در مذابهای پدیدآمده میشود (Defant and Drummond, 1990). در سنگهای بازالتی بررسیشده مقدار Y برابر با ppm7/19-3/14 و Yb برابر با ppm96/1-26/1 است که گویای نبود گارنت در سنگهای خاستگاه بهعنوان پسماند است. الگوی مسطح HREE در نمونههای بررسیشده نشان میدهد پریدوتیت گارنتدار منبع اصلی ماگما نبوده است. برای بررسی بود و نبود گارنت در خاستگاه گوشتهای از نمودار Sm/Yb در برابر Ce/Sm نیز میتوان بهره برد. در این نمودار سنگهای بازالتی منطقة بررسیشده در محدوده نبود گارنت جای گرفتهاند (شکل 17-A).
برای نشاندادن درصد ذوببخشی یک خاستگاه گوشتهای میتوان از نمودار La/Sm در برابر Sm/Yb بهره گرفت (شکل 17-B). در این نمودار روند تغییر ترکیب مذاب با درجات متفاوت ذوببخشی از گوشته اسپینللرزولیتی بهسوی اسپینلگارنتلرزولیتی گرایش دارد. فراوانی عنصرهای La و Sm در نمونههای بازالتی بررسیشده همانند مذابهای جداشده از گوشته غنیشده است. در نمودار (La/Sm)n در برابر (Tb/Yb)n (شکل 17-C) که جداکنندة محدودة پریدوتیت گارنتدار از اسپینلدار است، نمونههای بررسیشده خاستگاه گوشتهای اسپینلی را نشان میدهند. مقدار (Tb/Yb)n کمتر از 8/1 شاخصی برای شناسایی خاستگاه گوشتهای اسپینلی بهشمار میرود (Wang et al., 2002).
برای تعیین ژرفای پیدایش و جدایش ماگما نیز نمودار Ce در برابر Ce/Yb بهکار برده میشود (شکل 17-D). برپایة این نمودار، ژرفای رخداد ذوببخشی و پیدایش ماگمای سازنده نمونههای بررسیشده 80 تا 100 کیلومتری از سطح زمین است.
مقایسه منطقة بررسیشده با دیگر مناطق واقع در لبة شمالی ایران مرکزی
در این بخش به مقایسة سنگهای آتشفشانی بررسیشده در جنوب طرود با دیگر سنگهای آتشفشانی سنوزوییک در شمال پهنة ساختاری ایران مرکزی، پرداخته میشود. برای بررسی بهتر شباهتها یا تفاوتها دربارة ماگماتیسم و تحولات ماگمایی منطقة بررسیشده با دیگر مناطق مورد مقایسه، از دادههای زمینشیمیایی سنگ کل بهره گرفته شده است (جدول 2). جایگاه جغرافیایی منطقة بررسیشده و دیگر مناطق مقایسهای در شکل 1 نشان داده شده است. سنگهای آتشفشانی بررسیشده با سنگهای آتشفشانی زیر مقایسه شدهاند:
سنگهای آتشفشانی واقع در مناطق شمارة 1، 2 و 3 با سن نزدیک به ائوسن پایانی و الیگومیوسن با ترکیب سنگشناسی بازالتی تا تراکیبازالتی در بازة ترکیبی سنگهای آلکالن تا سابآلکالن جای گرفتهاند (شکلهای 4 و 5). سنگهای آتشفشانی در مناطق شمارة 4، 5 و 6 با سن ائوسن میانی با ترکیب آندزیتی تا تراکیآندزیتی سرشت کالکآلکالن دارند (شکلهای 4 و 5).
شکل 17. الگوسازی ذوببخشی برای سنگهای آتشفشانی بازالتی جنوب طرود A) نمودار Sm/Yb در برابر Ce/Sm (Coban, 2007)؛ B) نمودار La/Sm در برابر Sm/Yb (Aldanmaz et al., 2000)؛ C: نمودار (La/Sm)n در برابر (Tb/Yb)n (Wang et al., 2002)؛ D) نمودار Ce در برابر Ce/Yb (Ellam, 1992) (نمادها همانند شکل 4 هستند).
Figure 17. Partial melting modeling for the basaltic volcanic rocks in the south of Torud A) Sm/Yb versus Ce/Sm diagram (Coban, 2007); B) La/Sm versus Sm/Yb diagram (Aldanmaz et al., 2000); C) (La/Sm)n versus (Tb/Yb)n diagram (Wang et al., 2002); D) Ce versus Ce/Yb diagram (Ellam, 1992) (Symbols are as in Figure 4).
موازیبودن الگوی عنصرهای کمیاب این سنگها در نمودارهای عنکبوتی چهبسا گواهی بر خاستگاه مشترک این سنگها و نقش تبلوربخشی بهعنوان سازوکار اصلی پیدایش آنهاست. برپایة دادههای زمینشیمیایی، نمونههای بررسیشده و سنگهای آتشفشانی مقایسهشده ویژگیهای مشابهی دارند؛ بهگونهایکه الگوهای REE بهنجارشده به ترکیبهای کندریت (Nakamura, 1974) و NMORB (Sun and McDonough 1989) و MORB (Pearce, 1983) (شکل 7)، نشاندهنده غنیشدگی LREEs (مانند La، Ce) و LILEs (مانند Ba، K، U، Pb، Cs) نسبت به HREEs و HFSEs (مانند Nb، Ta، Ti، P) است. این ویژگیها نشاندهندة اینست که این سنگها در یک محیط زمینساختی کمان ماگمایی حاشیة قارهای پدید آمدهاند. این نمونهها ناهنجاری منفی Eu ندارند. در مناطق شمارة 1، 2 و 3، غنیشدگی LREEs و LILEs نسبت به HREEs و HFSEs، همچنین، سرشت آلکالن ماگما، خاستگاهِ گوشتة غنیشده زیر سنگکرة قارهای را نشان میدهد. همچنین، در مناطق 1، 2 و 3 نسبت به دیگر مناطق HREE کمتری دارند که چهبسا نشاندهندة جدایش بلوری گارنت است.
جدول 2. گزیدهای از دادههای زمینشیمیایی سنگهای آتشفشانی سنوزوییک شمال پهنة ساختاری ایران مرکزی و سنگهای آتشفشانی بررسیشده در جنوب طرود.
Table 2. A summary of the geochemical data of the Cenozoic volcanic rocks in the north of the structural zone of Central Iran and the studied volcanic rocks in the south of Torud.
UDMA areas |
Regions 1, 2, and 3 |
Regions 4, 5, and 6 |
Study area |
Rock types |
Basalt and Trachy-Basalt |
Andesite and Trachy-Andesite |
Basalt and Andesite |
SiO2 |
43.93-51.30 |
48.04-63.41 |
46.77-64.04 |
Al2O3 |
12.86-17.12 |
10.37-22.33 |
14.22-17.81 |
MgO |
4.44-10.6 |
0.86-10.76 |
2.31-8.48 |
Fe2O3 |
1.63-5.38 |
1.21-3.50 |
1.82-3.21 |
Na2O+K2O |
2.94-7.39 |
3.65-8.57 |
4.26-5.87 |
#Mg |
46-67 |
33-69 |
47-64 |
A/CNK |
0.43-0.70 |
0.36-1.18 |
0.97-1.30 |
Eu/Eu* |
0.89-1.05 |
0.69-1.14 |
0.81-1.07 |
(La/Yb)n |
1.85-33.09 |
4.57-30.19 |
4.05-9.06 |
(Gd/Yb)n |
1.41-5.27 |
1.41-4.71 |
1.49-1.94 |
(La/Sm)n |
1.24-4.19 |
2.04-5.29 |
1.81-4.27 |
(Dy/Yb)n |
1.21-2.16 |
1.10-1.63 |
0.99-1.34 |
همانگونهکه در نمودارهای تفکیک محیط زمینساختی نشان داده شده است (شکل 8)، همة نمونههای بررسیشده در ارتباط با محیط زمینساختی فرورانش (کمان ماگمایی حاشیة فعال قارهای) هستند. در مناطق شماره 1، 2 و 3 نمونهها بهسوی مناطق درونصفحهای گرایش دارند که با توجه به بررسیهای پژوهشگران (Rostami-Hossouri et al., 2020; Ghasemi et al., 2011; Mardani-Beldaji, 2011,)، سنگهای این مناطق به پهنة پشت کمانی تعلق دارند.
همانگونهکه در شکلهای 9، 10، 11 دیده میشود، تبلوربخشی و هضم (فرایند AFC) از مهمترین فرایندهای ماگمایی در پیدایش این سنگها هستند. برپایة نسبتهای (La/Sm)n و (Dy/Yb)n برای سنگهای آتشفشانی در مناطق 1، 2 و 3 بهترتیب برابر با 24/1 تا 19/4 و 21/1 تا 16/2 و برای سنگهای آتشفشانی در مناطق 4، 5 و 6 بهترتیب برابر با 04/2 تا 29/5 و 10/1 تا 63/1 است (جدول 2). برای مناطق 1، 2 و 3 جدایش گارنت و برای مناطق 4، 5 و 6 جدایش هورنبلند از مذاب را نشان میدهند. در شکل 10 جدایش گارنت برای سنگهای آتشفشانی مناطق 1، 2 و 3 دیده میشود.
همة سنگها خاستگاه مشترک گوشتهای و پوستهای دارند (شکلهای 12 تا 16). هر دو گروه سنگی از یک خاستگاه مذاب اولیه جدا نشدهاند و همانگونهکه نشان داده شده است آلایش پوستهای در تنوع و تحول این سنگها بهویژه سنگهای مناطق 4، 5 و 6 نقش دارد. برپایة شکل 17، مذاب سازندة سنگهای آتشفشانی در مناطق شماره 1، 2 و 3 از یک خاستگاه گارنت پریدوتیتی در ژرفای بیشتر از 100 کیلومتر جدا شده است؛ اما مذاب سازندة سنگهای آتشفشانی در مناطق شماره 4، 5 و 6 از یک خاستگاه با کمبود گارنت جدا شده است. روند تغییر ترکیب مذاب با درجات متفاوت ذوببخشی از گوشته اسپینللرزولیتی بهسوی اسپینلگارنتلرزولیتی گرایش دارد.
برپایة بررسیهای انجام شده برای مناطق 1، 2 و 3 (Rostami-Hossouri et al., 2020; Ghasemi et al., 2011; Mardani-Beldaji, 2011) و مناطق 4، 5 و 6 (Saki, 2023; Ghasemi and Rezaei-Kahkhaei, 2014, Semiari, 2015)، از ائوسن به الیگو-میوسن سرشت سنگها از کالکآلکالن به سمت آلکالن، محیط زمینساختی از حاشیة فعال قارهای بهسوی پهنة پشت کمانی و خاستگاه از اسپینللرزولیت به گارنتلرزولیت گرایش دارد و نمونههای بررسیشده در جنوب طرود، ویژگیهایی همانند سنگهای مناطق 4، 5 و 6 را نشان میدهند (شکل 18).
شکل 18. الگوی تکتونوماگماتیسم منطقة بررسیشده در جنوب طرود و مقایسةآن با: 1. گدازههای بازالتی الیگوسن خاور و جنوبخاوری شاهرود (Ghasemi et al., 2011)؛ 2. بازالتهای آلکالن الیگوسن در منطقة سبزوار (Rostami-Hossouri et al., 2020)؛ 3. سنگهای آتشفشانی و آتشفشانی - رسوبی منطقة پهنواز به سن ائوسن پایانی (Mardani-Beldaji, 2011)؛ 4. سنگهای آندزیتی کالکآلکالن ائوسن میانی در باختر تربتحیدریه (Saki, 2023)؛ 5. گنبدهای نیمهآتشفشانی ائوسن منطقة احمدآباد-خارتوران (Semiari, 2015)؛ 6. سنگهای آتشفشانی ائوسن داورزن-عباسآباد (Ghasemi and Rezaei-Kahkhaei, 2015).
Figure 18. Tectonomagmatism pattern of the study area (south of Torud) and its comparison with 1. Oligocene basaltic lavas in the east and southeast of Shahrood (Ghasemi et al., 2011); 2. Oligocene alkaline basalts in the Sabzevar area (Rostami-Hossouri et al., 2020); 3. Upper Eocene volcanic and volcano-sedimentary rocks of the Pahnavaz area (Mardani-Beldaji, 2011); 4. Middle Eocene calc-alkaline andesitic rocks in the west of Torbat-e Heydarieh (Saki, 2023); 5. Eocene semi-volcanic domes of the Ahmadabad-Khartoran area (Semiari, 2015); 6. Eocene volcanic rocks of the Davarzen-Abbasabad (Ghasemi and Rezaei-Kahkhaei, 2015).
برداشت
سنگهای آتشفشانی بررسیشده با ترکیب بیشتر بازالت و آندزیت در جنوب روستای طرود در جنوب دامغان و شاهرود با روند کلی شمالخاوری-جنوبباختری، در نوار ماگمایی طرود- معلمان متعلق به مجموعة ماگمایی چاهشیرین-سبزوار- خواف رخنمون دارند. این سنگهای آتشفشانی سرشت کالکآلکالن با میزان پتاسیم متوسط دارند. غنیشدگی از LREE و LILE و تهیشدگی از HREE و HFSE و آنومالی منفی Nb، Ta و Ti در این سنگها نشاندهندة پیدایش آنها در پهنههای فرورانش است. همچنین، برپایة نمودارهای شناسایی محیط زمینساختی پیدایش ماگما، این سنگها به حاشیة قارهای فعال تعلق دارند. سنگهای آتشفشانی جنوب طرود خاستگاه بیشتر گوشتهای دارند و از گوشتهای سنگکرهای غنیشده جدا شدهاند. الگوهای مسطح HREE نیز نشان میدهد ذوب در گوشتة کمژرفا، بالاتر از میدان پایداری گارنت رخ داده است. ازاینرو، ماگماهای مادر با ذوببخشی اسپینللرزولیت و در ژرفای 80 تا 100 کیلومتر رخ داده است و در اثر تبلوربخشی و همچنین، آلودگی بهعلت رسوبهای فرورانده و پوستة قارهای دچار تحول شده است.