Document Type : Original Article
Authors
1 Assistant Professor, Department of Geology, Faculty of Sciences, Payame Noor University, Tehran, Iran,
2 Assistant Professor, Department of Geology, Faculty of Sciences, Yazd University, Yazd, Iran,
Abstract
Keywords
Main Subjects
گنبدهای آذرین نئوژن شمال کامو در حاشیة باختری پهنة ساختاری ایران مرکزی رخنمون یافتهاند و بخشی از کمان ماگمایی ارومیه-دختر در پهنة برخوردی ابرورقههای اوراسیا و عربی بهشمار میروند. کمان ماگمایی ارومیه-دختر، با رخنمون گستردهای از سنگهای آذرین دوران دوم تا زمان کنونی شناخته میشود. ماگماتیسم این کمان پیامد فرورانش اقیانوس نئوتتیس به زیر ایران مرکزی است و از ژوراسیک آغاز (Maghdour Mashhour et al., 2021) و در میانه ائوسن به اوج خود رسیده است. دربارة زمان بستهشدن اقیانوس نئوتتیس اتفاقنظر وجود ندارد و برخی آن را ادامة فرورانش تا الیگوسن پسین- میوسن (Mohajjel et al., 2003; Shahabpour, 2007) و برخی آن را جوانتر میدانند (Alavi, 2004; Ghasemi and Talbot, 2006).
بررسیها روی ماگماتیسم بخش میانی کمان ماگمایی ارومیه-دختر گویای تفاوت ترکیب و زایش مذابهای ماگمایی (خاستگاه گوشتهای یا پوستهای) در زمانهای گوناگون است (Davarpanah, 2009; Khodami, 2019; Ahmadian and Ghadirpour, 2020; Sherafat and Asadollahinezad, 2021; Delavari and Damghani, 2022). پژوهشگران بسیاری از دیدگاههای متفاوتی محدودة کامو را بررسی کردهاند. بدر و همکاران (Badr et al., 2013) پیدایش تودة گرانودیوریتی قهرود را از یک ماگمای کالکآلکالن در محیط مرتبط با کمان قارهای دانستهاند. بررسی بیوتیتهای سنگهای آتشفشانی خاور کامو (Sayari et al., 2014) نشاندهندة تعلق این سنگها به سری کالکآلکالن است. طباطباییمنش و همکاران (Tabatabai Manesh et al., 2014) با دمـافشارسنجی فنوکریستهای آمفیبول- پلاژیوکلاز سنگهای داسیتی- آندزیتی خاور کامو، ژرفای تبلور این فنوکریستها را 17 کیلومتری پوستة قارهای برآورد کردند. شرافت و مکیزاده (Sherafat and Mackizadeh, 2017) پیدایش اسکارن آهن جوینان را در پی دو گامة اصلی دگرگونی و دگرنهادی دانستهاند. اسماعیلی و همکاران (Esmiaili et al., 2019) با توجه به شواهد کانیشناسی، کانسار آهن کامو را اپیژنتیک هیدروترمال دانستهاند. با وجود پژوهشهای فراوان، تا کنون پژوهش مستقلی دربارة خاستگاه و سنگزایی گنبدهای شمال کامو انجام نشده است. ازاینرو، این پژوهش با هدف بررسی جایگاه زمینساختی، سنگزایی و مدلسازی فرایندهای آذرین مؤثر در پیدایش سنگهای آذرین منطقه با ارزیابی میدانی، سنگشناسی و زمینشیمی سنگکل انجام شده است. نتایج این پژوهش در درک چگونگی پیدایش سنگهای آتشفشانی نئوژن پهنة ارومیه-دختر، بهویژه منطقة کامو و پیامدهای فرورانش در پهنة برخوردی صفحة ایران و عربی کمک بهسزایی میکند.
زمینشناسی منطقه
گنبدهای نیمهژرف شمال کامو در 120 کیلومتری شمال اصفهان رخنمون دارند و بخشی از چهارگوش 1:100000 کاشان در عرضهای شمالی '05 °31 تا '10 °31 و طولهای خاوری '10 °51 تا '20 °51 را در بر گرفتهاند. از دیدگاه منطقهبندی ساختاری ایران، محدودة یادشده در حاشیة باختری پهنة ایران مرکزی و بخش میانی کمان ماگمایی ارومیه- دختر جای گرفته است (Alavi, 2004; Aghanabati, 2006). در این ناحیه، واحدهای سنگ چینهای مزوزوییک تا کواترنر برونزد دارند (شکل 1). نواحی پست منطقه بیشتر مارنی و کنگلومرایی هستند و بلندیها را آهکهای ضخیملایة سازند قم، تودههای آذرین درونی و سنگهای نیمهژرف و آتشفشانی پدید آوردهاند. بلندیهای شمال و شمالخاوری منطقه با سازندهای دوران دوم و سوم پوشیده شدهاند و بلندیهای بخش جنوبی منطقه بیشتر از سنگهای آواری و کربناتة نئوژن ساخته شدهاند (Radfar and Alai Mahabadi, 1993). سنگهای بررسیشده در این پژوهش به شکل گنبدهای اسیدی نئوژن با ریختشناسی خشن و ستیغساز در بخش میانی و شمالخاوری نقشه برونزد دارند و درون سنگهای آتشفشانی قدیمیتر جایگزین شدهاند.
واحدهای سنگی مزوزوییک، شامل شیل و ماسهسنگ سازند شمشک (ژوراسیک پیشین) و آهک اربیتولیندار کرتاسه پیشین، کهنترین رخنمونهای سنگی برونزدیافته در بخش شمالی منطقه بهشمار میروند. واحدهای آتشفشانی- رسوبی ائوسن با دگرشیبی مشخص، واحدهای مزوزوییک را پوشاندهاند و رخنمونهای پراکندهای از آن با سنگهای آذرآواری و نهشتههای رسوبی شیل، مارن و آهک نومولیتی در بخشهای خاوری منطقه دیده میشوند. ترادفهای رسوبی سازند قم به سن الیگومیوسن (شامل شیل- مارن، آهک ریفی و آهکهای کرم تا زرد) در بخش جنوبی منطقه رخنمون یافتهاند. سنگهای کنگلومرایی پلیوسن با خمیرة رسی بیشتر در دامنة رشتهکوههای شمالخاوری جوشقان قالی برونزد دارند. تودة باتولیتی گرانیتی قهرود نهشتههای میوسن زیرین را قطع کرده است و سنگهای دربرگیرنده را دچار دگرگونی همبری کرده است. پیرامون شهر کامو و در میان واحدهای آتشفشانی- رسوبی ائوسن، برونزدهای فراوانی از سنگهای آذرین نئوژن به شکل تودههای نیمهژرف و گنبدیشکل با روند خطی در راستای چندین گسل با روند شمالباختری- جنوبخاوری دیده میشود که موضوع این پژوهش هستند. بیشتر ساختارهای گنبدی یادشده در پی تفاوت کم گرانروی ماگمای بالارونده با سنگهای دربرگیرنده و ژرفای کم جایگزینی تودة ماگمایی پدید آمدهاند. آبرفتها و رسوبهای معادل کواترنری جوانترین نهشتههای منطقه بهشمار میروند.
شکل 1. A) موقعیت منطقه در نقشة زمینشناسی ساختاری ایران (با تغییرات Alavi 2004; Shabanian et al., 2018)؛ B) نقشة زمینشناسی سادهشده منطقه برگرفته از نقشة زمینشناسی 100000/1 کاشان (Radfar and Alai Mahabadi, 1993).
Figure 1. A) Location of the study area in the structural geology map of Iran (Modified from Alavi 2004; Shabanian et al., 2018); B) Simplified geological map of the area derived from the 1:100,000 Kashan geological map (Radfar and Alai Mahabadi, 1993).
روش انجام پژوهش
در راستای دستیابی به اهداف پژوهش و پس از بررسی تصویرهای ماهوارهای، مسیرهای دسترسی به برونزدهای سنگی تعیین و پس از بازدیدهای میدانی، نمونهبرداری میدانی انجام شد. از نمونههای برداشتشده، 65 برش نازک میکروسکوپی تهیه و با میکروسکوپ پلاریزان بررسی سنگنگاری شدند و شمار 11 نمونه با کمترین میزان دگرسانی برگزیده و به روش طیفسنجی پلاسمای جفتشده القایی در آزمایشگاه ACME کانادا تجزیه شدند. آستانة آشکارسازی این روش برای عنصرهای اصلی 01/0 درصد و برای عنصرهای کمیاب ppm5- 5/0 است. دادههای بهدستآمده از تجزیة شیمیایی و نمودارهای زمینشیمیایی مورد نیاز با نرمافزارهای GCDkit و CorelDRAW رسم شدند و پس از بررسی، تحلیل و تلفیق دادههای بهدستآمده از بررسیهای میدانی، سنگنگاری و زمینشیمیایی، این مقاله به نگارش درآمد.
سنگنگاری
سنگهای بررسیشده بیشتر به شکل گنبدهای نیمهژرف رخنمون یافتهاند (شکل 2) و بر پایةٔ بررسیهای سنگنگاری، به طیف ترکیبی داسیت و آندزیت تعلق دارند. آندزیتها در صحرا بهرنگ صورتی تیره دیده می شوند و از دیدگاه سنگنگاری، بافت نیمهبلورین، پورفیری و زمینه آفانیتیک، شیشهای یا تراکیتی دارند (شکل 3-A). این سنگها پورفیریتیک هستند و درشت بلورهای پلاژیوکلاز، آمفیبول، بیوتیت و بهندرت پیروکسن دارند. اندکی تغییر در شیمی سنگ و در پی آن، فراوانی کانیهای یادشده، سبب تغییر سنگشناسی از آندزیت به داسیت میشود. داسیتها در نمونة دستی بهرنگ خاکستری هستند و بهندرت انکلاوهای تیره و گردشده از جنس ماگمای پیشرس دارند. از دیدگاه سنگنگاری، بافتهای نیمهژرف تمام بلورین با زمینة ریزدانه و یا نیمهبلورین با زمینة آفانتیک یا تراکیتی (شکل 3-B) و درشت بلورهای پلاژیوکلاز، کوارتز، آمفیبول و بیوتیت دارند.
شکل 2. تصویر صحرایی از A) رخننمون سنگهای نیمهژرف کامو؛ B) برونزد گنبدی شکل تودهها (دید رو به شمال)؛ C) رنگ سنگها در نمونة دستی؛ D) انکلاو تیره رنگ گردشده در سنگهای نیمهژرف.
Figure 2. Field photos of A) Subvolcanic rocks' outcrop in Kamu; B) Dome-like outcrop of igneous bodies (northward view); C) Rocks' color in hand specimen; D) Rounded dark color enclave in the sub-volcanic rocks.
شکل 3. تصویرهای میکروسکوپی از سنگهای نیمهژرف منطقة کامو در A) بافت پورفیری با زمینة تراکیتی در آندزیت؛ B) بافت پورفیروییدی در سنگهای داسیتی؛ C) درشت بلورهای منطقهبندیشدة پلاژیوکلاز در آندزیت؛ D) پلاژیوکلاز غربالی در آندزیت؛ E) کائولینیتی و سریسیتیشدن پلاژیوکلاز؛ F) درشت بلورهای شکلدار آمفیبول؛ G) واپاشی آمفیبول به کلریت، کلسیت، اسفن و کانیهای کدر؛ H) بلور کلینوپیروکسن در آندزیت؛ I) بلورهای ریز و نیمهشکلدار تا بیشکل کوارتز در سنگهای داسیتی (نام اختصاری کانیها: Cpx: کلینوپیروکسن؛ Am: آمفیبول؛ Pl: پلاژیوکلاز؛ Qz: کوارتز؛ Cc: کلسیت؛ Chl: کلریت؛ از Whitney and Evans (2010)).
Figure 3. Photomicrographs of the Kamu subvolcanic rocks in A) Porphyritic texture with trachitic groundmass in andesite; B) porphyroid texture in dacitic rocks; C) Phenocrsyt of zoned plagioclase in andesite; D) Sieved plagioclase in andesite; E) Kaolinitization and sericitization of plagioclase; F) Euhedral amphibole pheoncrystals; G) Decomposition of amphibole into chlorite, calcite, sphene, and opaque minerals; H) Clinopyroxene mineral in the andesite; I) Subhedral to unhedral quartz in dacitic rocks (Abbreviations: Cpx: clinopyroxene; Am: amphibole; Pl: plagioclase; Qz: quartz; Cc: calcite; Chl: chlorite; Whitney and Evans, 2010).
فراوانترین کانی سنگهای آندزیتی، بلورهای لوحهای شکلدار تا نیمهشکلدار پلاژیوکلاز با طول 5/0 تا 3 میلیمتر و ساختار منطقهای یا ماکل تکراری هستند (شکل 3-C). وجود بافت غربالی و حاشیة غبارآلود در شماری از پلاژیوکلازها، نشاندهندة نبود تعادل ماگما در پی تغییر شرایط فیزیکوشیمیایی حاکم بر ماگمای در حال تبلور است (شکل 3-D). این بافتها بیشتر پیامد کاهش ناگهانی فشار حاکم بر ماگما هنگام صعود، افزایش فشار بخار آب هنگام صعود ماگما یا ورود مقدار فراوانی سیال به درون آشیانة ماگمایی، افزایش دما به سبب ورود ماگمایی داغتر و آلایش ماگمایی و یا انحلال دوباره هستند (Tsuchiyama, 1985; Stewart and Pearce, 2004; Humphreys et al., 2006). با توجه به نبود شواهد آلایش ماگمایی، بافت غربالی پلاژیوکلاز در این سنگها را میتوان پیامد کاهش فشار ماگما هنگام صعود به ترازهای بالاتر پوستهای دانست. بیشتر بلورهای پلاژیوکلاز بهطور کامل یا بخشی به سریسیت یا کائولینیت تجزیه شدهاند (شکل 3-E).
درشتبلورهای شکلدار تا نیمهشکلدار آمفیبول به رنگ سبز تا قهوهای هستند و گاه در بخشهای حاشیهای اوپاسیتی شدهاند (شکل 3-F). وجود میانبارهای آمفیبول در پلاژیوکلاز، گویای تبلور آن پیش از پلاژیوکلاز است. بلورهای آمفیبول بیشتر به سبب کاهش ناگهانی فشار در دمای ثابت که پیامد راهیابی سریع ماگما به افقهای بالاتر است، دچار ناپایداری و فروپاشی میشوند (Buckley et al., 2006) و با کانیهای ریز کلریت، کلسیت، اسفن و کانیهای کدر جانشین شدهاند (شکل 3-G).
بیوتیتهای شکلدار تا نیمهشکلدار با چندرنگی زرد- قهوهای، فراوانی بسیار کمتری نسبت به آمفیبول دارند. همراهی آمفیبول و بیوتیت در سنگ نشاندهندة بالابودن فشار مواد فرار در ماگماست (Papoutsa and Pe-Piper, 2014). در شمار اندکی از مقاطع نازک سنگهای آندزیتی، پیروکسن به شکل بلورهای نیمهشکلدار تا بیشکل و در همراهی با آمفیبول دیده میشود (شکل 3-H). کانیهای سریسیت، کلریت، کلسیت و اپیدوت از کانیهای ثانوی هستند که از دگرسانی کانیهای پلاژیوکلاز و آمفیبول در سنگهای آندزیتی پدید آمدهاند.
سنگهای داسیتی ترکیب کانیشناسی داسیتها همانند سنگهای آندزیتی است و از آندزیتها با نبود حضور پیروکسن و وجود ریزبلورهای نیمهشکلدار تا بیشکل کوارتز شناخته میشوند. کانی کوارتز در سنگهای داسیتی بیشتر فضای خالی میان دیگر کانیها را پر میکند (شکل 3-I). سریسیت، کائولینیت، کلریت، کلسیت، کانیهای کدر و اسفن کانیهای ثانویه سنگ هستند که از تجزیة کانیهای پلاژیوکلاز، آمفیبول، بیوتیت و پیروکسن پدید آمدهاند.
زمین شیمی
دادههای بهدستآمده از تجزیة شیمیایی عنصرهای اصلی و کمیاب نمونههای شمال کامو در جدول 1 آورده شدهاند. بازة تغییرات SiO2 سنگها نهچندان گسترده و از 58/61 تا 64/68 درصدوزنی متغیر است. مقدار اکسید سدیم سنگ از 95/4- 49/3 و K2O از 07/3- 33/2 درصدوزنی متغیر است.
جدول 1. دادههای بهدست آمده از تجزیه سنگهای نیمهژرف کامو به روش طیف سنجی پلاسمای جفت شده القایی
Table 1. Data obtained from chemical analysis of the Kamu subvolcanic rocks by ICP-MS
Lithology |
Dacite |
Andesite |
|||||||||
Sample No. |
S1-1 |
S2-1 |
S6-6 |
S1-3 |
S1-7 |
S3-6-3 |
S5-3 |
S7-3 |
S4-4 |
S4-5-3 |
S7-5 |
SiO2 |
68.59 |
64.36 |
68.71 |
63.58 |
63.89 |
63.37 |
63.13 |
68.51 |
62.62 |
61.73 |
61.58 |
TiO2 |
0.36 |
0.47 |
0.35 |
0.44 |
0.47 |
0.49 |
0.56 |
0.33 |
0.32 |
0.6 |
0.35 |
Al2O3 |
15.72 |
16.36 |
15.31 |
16.12 |
16.73 |
16.36 |
17.13 |
15.55 |
16.59 |
17.19 |
17.02 |
Fe2O3* |
3.88 |
4.23 |
4.88 |
3.85 |
4.22 |
4.26 |
2.99 |
4.35 |
6.01 |
4.84 |
6.39 |
MnO |
0.06 |
0.1 |
0.04 |
0.09 |
0.1 |
0.11 |
0.09 |
0.05 |
0.08 |
0.08 |
0.17 |
MgO |
1.15 |
1.8 |
0.67 |
1.72 |
1.8 |
1.82 |
2.07 |
0.84 |
2.39 |
2.18 |
2.11 |
CaO |
3.63 |
3.92 |
3.61 |
3.18 |
3.2 |
3.89 |
4.67 |
4.56 |
5.08 |
4.97 |
4.8 |
Na2O |
4.13 |
4.36 |
3.49 |
4.74 |
4.74 |
4.64 |
4.45 |
3.53 |
3.79 |
4.55 |
4.41 |
جدول 1. ادامه.
Table 1. Continued.
Lithology |
Dacite |
Andesite |
|||||||||
Sample No. |
S1-1 |
S2-1 |
S6-6 |
S1-3 |
S1-7 |
S3-6-3 |
S5-3 |
S7-3 |
S4-4 |
S4-5-3 |
S7-5 |
K2O |
2.49 |
2.72 |
3.08 |
2.82 |
2.8 |
2.68 |
2.91 |
2.66 |
2.77 |
2.33 |
2.65 |
P2O5 |
0.15 |
0.26 |
0.16 |
0.25 |
0.26 |
0.27 |
0.37 |
0.17 |
0.19 |
0.3 |
0.2 |
L.O.I |
1.4 |
1.1 |
3.2 |
2.7 |
1.3 |
1.6 |
1.1 |
3.4 |
1.6 |
0.8 |
3.4 |
Sc |
4 |
6 |
2 |
6 |
6 |
6 |
8 |
4 |
10 |
8 |
9 |
Co |
7 |
11 |
5 |
10 |
11 |
11 |
6 |
6 |
14 |
13 |
13 |
Ni |
7 |
<20 |
9 |
<20 |
<20 |
<20 |
<20 |
8 |
15 |
<20 |
20 |
Rb |
80 |
73 |
84 |
80 |
79 |
73 |
53 |
78 |
83 |
58 |
79 |
Sr |
512 |
795 |
494 |
717 |
867 |
774 |
950 |
484 |
924 |
831 |
720 |
Y |
7 |
10 |
10 |
9 |
9 |
10 |
12 |
12 |
16 |
11 |
14 |
Zr |
137 |
177 |
175 |
163 |
167 |
177 |
194 |
167 |
162 |
171 |
139 |
Nb |
6 |
14 |
10 |
12 |
12 |
13 |
12 |
10 |
9 |
11 |
7 |
Cs |
2 |
1 |
3 |
2 |
2 |
1 |
1 |
3 |
1 |
3 |
1 |
Ba |
869 |
2090 |
1107 |
2209 |
2358 |
2131 |
1976 |
1201 |
1284 |
1638 |
1055 |
La |
28 |
63 |
46 |
59 |
59 |
65 |
70 |
43 |
45 |
56 |
34 |
Ce |
51 |
103 |
82 |
98 |
93 |
106 |
121 |
77 |
82 |
98 |
63 |
Pr |
5 |
10 |
8 |
9 |
9 |
10 |
12 |
7 |
8 |
9 |
6 |
Nd |
20 |
34 |
26 |
32 |
30 |
33 |
39 |
25 |
28 |
33 |
24 |
Sm |
3 |
5 |
3 |
5 |
4 |
5 |
6 |
4 |
4 |
5 |
4 |
Eu |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
Gd |
2 |
4 |
2 |
3 |
3 |
4 |
4 |
2 |
3 |
4 |
3 |
Dy |
1 |
2 |
2 |
2 |
2 |
2 |
3 |
2 |
3 |
2 |
3 |
Er |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
Yb |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
Hf |
4 |
4 |
5 |
4 |
4 |
5 |
5 |
4 |
4 |
4 |
4 |
Ta |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
2 |
1 |
1 |
1 |
Th |
34 |
37 |
24 |
35 |
33 |
34 |
31 |
16 |
12 |
24 |
27 |
در نمودار ردهبندی مجموع آلکالی در برابر سیلیس و نسبت Nb/Y در برابر Zr/Ti، این سنگها در گسترة ترکیبی داسیت و آندزیت سابآلکالن قرار گرفتهاند و در نمودار نسبت سیلیس به اکسید پتاسیم سرشت ماگمایی کالکآلکالن با پتاسیم بالا نشان میدهند. همچنین، از دیدگاه شاخص اشباعشدگی، متاآلومینوس هستند (شکل 4).
نمودار تغییرات چندعنصری بهنجارشده سنگهای نیمهژرف کامو نسبت به گوشتة اولیه (شکل 5- A) و همچنین، بازالت میاناقیانوسی (شکل 5-B) گویای غنیشدگی از عنصرهای لیتوفیل بزرگ یون متحرک مانند Ba، Sr و Rb و تهیشدگی واضح عنصرهای Ti، Nb، Ta و P است. این ویژگیها، شاخص ماگماتیسم کمان هستند و در ماگماهای مرتبط با پوستة فرورانده و گوشتة دگرنهاد روی آن که تحتتأثیر فرایندهای تبلور بخشی و آلایش با مواد پوستهای بودهاند، دیده میشود.
الگوی بهنجارشده عنصرهلی کمیاب این سنگها به ترکیب کندریت، روندی شیبدار از عنصرهای خاکی کمیاب سبک LREE بهسوی عنصرهای خاکی کمیاب سنگین HREE بدون بیهنجاری مشخص از یوروپیم نشان میدهد (شکل 5-C). غنیشدگی عنصرهای خاکی کمیاب سبک نسبت به عنصرهای خاکی کمیاب سنگین ناشی از ذوببخشی درجه کم یا آلایش ماگمایی با مواد پوستهای است. مقدار HREE و HFSE در نمودارهای چندعنصری، ویژگیهای خاستگاه ماگما را نشان میدهند. نبود ناهنجاری منفی یوروپیم، استرانسیم و باریم نشاندهندة نبود دخالت پوستة قارهای در فرایند ذوب (Pe-piper et al., 2002) و مقدارهای کم عنصرهای خاکی کمیاب سنگین، نشاندهندة حضور گارنت یا آمفیبول در خاستگاه است (MacDonald et al., 2000). نبود بیهنجاری عنصر یوروپیم معمولاً به نبود حضور پلاژیوکلاز در خاستگاه و درگیر نشدن آن در فرایند ذوب یا شرایط اکسیدان خاستگاه پیامد نقش سیالهای رهاشده از تختة فرورو دانسته میشود (Arsalan and Aslan, 2006; MacDonald et al., 2000).
شکل 4. ردهبندی زمینشیمیایی سنگهای نیمهژرف منطقة شمال کامو در A) نمودار SiO2 در برابر Na2O+K2O (Cox et al., 1979)؛ B) نمودار نسبت SiO2 در برابر K2O (Peccerillo and Taylor, 1976)؛ C) سرشت متاآلومین سنگهای بررسیشده (Shand, 1943)؛ D) نمودار AFM (Irvine and Baragar, 1971).
Figure 4. Geochemical classification of subvolcanic rock in the north of Kamu area in A) SiO2 versus Na2O+K2O diagram (Cox t al, 1979); B) SiO2 versus K2O diagram (Peccerillo and Taylor, 1976); C) Metaluminous nature of studied rocks (Shand, 1943); D) AFM diagram (Irvine and Baragar, 1971).
شکل 5. نمودارهای عنکبوتی بهنجارشده نمونههای منطقة کامو به ترکیب A) گوشتة اولیه (Sun and McDonough, 1989)؛ B) بازالت پشتة میاناقیانوسی (Pearce, 1983)؛ C) کندریت (Nakamura, 1974).
Figure 5. Spider diagram of Kamu sample normalized to the composition of A) Primitive mantle (Sun and McDonough 1989); B) mid- ocean ridge basalts (Pearce, 1983); C) Chondrite (Nakamura, 1974).
بحث
سنگهای داسیتی و آندزیتی مورد مطالعه در نمودارهای تکتونوماگمایی مختلف مانند نمودار سهتایی Nb/8، La/10 و Y/15 (Cabanis and Lecolle, 1989)، نمودار Ta/Hf در برابر Th/Hf (Schandle and Gorton, 2002) و همچنین، در نمودار Zr در برابر Y (Muller et al., 1992) از نظر توزیع عنصرهای کمیاب در محیط زمینساختی کمان ماگمایی و کمان حاشیة قارهای جای میگیرند (شکلهای 6-A، 6-B و 6-C).
ماگماتیسم پهنههای فرورانش میتواند پیامد ذوب پوستة اقیانوسی فرورو، ذوب پوستة قارهای و یا ذوب گوشته (سستکرهای یا سنگکرهای) باشد (Wilson, 1989). پیدایش ماگما در این پهنهها، بهسبب ورود سیالهای ناشی از آبزدایی پوسته اقیانوسی فرورو به درون گوة گوشتهای است که متاسوماتیسم، غنیشدگی از عنصرهای ناسازگار و در نهایت ذوببخشی را بهدنبال دارد. در این مناطق، ذوببخشی پوستةاقیانوسی فرورانده نیز میتواند در پیدایش ماگما مشارکت کند.
در نمودار Th/Ybدر برابر Nb/Yb که برای شناخت خاستگاه ماگما بهکار برده میشود نیز نمونهها از روند آرایة کمان ماگمایی پیروی میکنند (شکل 6- D). افزایش مقدار توریم و شیب مثبت نمودارها، مشارکت فرایند آلایش پوستهای را در تحول ماگما نشان میدهد. تغییرات عنصرهای کمیاب و خاکی کمیاب در نمودارهای بهنجارشده با کندریت و گوشتة اولیه (شکل 5) نیز با منبع گوشته دگرنهادشده توجیهپذیر است.
شکل 6. ترکیب نمونههای منطقة شمال کامو در A) نمودار سهتایی Nb/8، La/10 و Y/15 (Cabanis and Lecolle, 1989)؛ B) نمودار Ta/Hf در برابر Th/Hf (Schandle and Gorton, 2002)؛ C) نمودار Zr در برابر Y (Muller et al., 1992)؛ D) نمودار Nb/Yb در برابر Pearce, 1983) Th/Yb).
Figure 6. Composition of samples from notth Kamu in A) Nb/8, La/10, Y/15 ternary diagram (Cabanis and Lecolle, 1989), B) Ta/Hf versus Th/Hf diagram (Schandle and Gorton, 2002); C) Zr versus Y diagram (Muller et al., 1992); D) Nb/Yb versus Th/Yb diagram (Pearce, 1983).
سنگهای نیمهژرف شمال کامو نسبت به سنگهای کالکآلکالن معمولی SiO2، Sr، Sr/Y و La/Yb بالاتر و MgO، Yb و Y و عنصرهای کمیاب سنگین کمتری دارند. هوچنین، در نمودارهای پیشنهادی برای جدایش سنگهای آداکیتی از ماگماهای متداول پهنههای فرورانش (Defant and Drummond, 1990; Martin, 1999; Martin et al., 2005)، نمونهها ویژگیهای آداکیتی نشان میدهند (شکلهای 7-A و 7-B). همچنین، نمودار نسبت YbN در برابر (La/Yb)N گویای ذوببخشی نزدیک به ده درصدی (10%) یک سنگ خاستگاه گارنت آمفیبولیتی است (شکل 7-B).
ماگماهای آداکیتی از ذوببخشی ترکیبات بازالتی دگرگون در رخسارة اکلوژیت- آمفیبولیت تولید شدهاند (Castillo, 2006) و پوستة اقیانوسی فرورو در پهنههای فرورانش، مهمترین خاستگاه این ماگماها بهشمار میرود. به باور برخی پژوهشگران (Tsuchiya et al., 2007; Lechmann et al., 2018)، ذوببخشی بخش زیرین پوستة ضخیمشده و یا ذوب گوشتة دگرنهادشده از دیگر گزینههای مطرح در پیدایش ماگماهای آداکیتی هستند. برای شناخت خاستگاه سنگهای آداکیتی از دیدگاه ذوب تختة فرورو و یا ذوب پوستة زیرین میتوان از نمودار Rb در برابر K2O/Na2O و نمودار CaO/Al2O3 در برابر K2O/Na2O بهره گرفت (شکلهای 7-C و 7-D). این نمودارها با اندکی پراکندگی و همپوشانی نشان میدهند که در پیدایش سنگهای شمال کامو، ذوب تختة فرورو نقش مهمتری نسبت به ذوب پوستة زیرین داشته است. مقدار بالای Sr/Ce و Nb/Zr در این سنگها نشاندهندة نقش تختة فرورو در پیدایش ماگماست. مقدار بالای Ce/Yb در سنگهای شمال کامو تأثیر آلایش بر ماگمای سازندة آنها را نشان میدهد (Elburg et al., 2002).
شکل 7. نمودارهای شناسایی آداکیتها A) نمودار Y دربرابر Sr (Defant and Drummond, 1990)؛ B) نمودار نسبت YbN در برابر (La/Yb)N (Defant and Drummond, 1990)؛ C) نمودار Rb در برابر K2O/Na2O (Sisson and Grove, 1993)؛ D) نمودار CaO/Al2O3 در برابر K2O/Na2O (Delavari et al., 2014).
Figure 7. Adakite discrimination diagrams A) Y versus Sr diagram (Defant and Drummond, 1990); B) YbN versus (La/Yb)N (Defant and Drummond, 1990); C) Rb versus K2O/Na2O diagram (Sisson and Grove, 1993); D) CaO/Al2O3 versus K2O/Na2O diagram (Delavari et al., 2014).
مقدار بالا و همبستگی مثبت نسبت Ba/Nb با نیوبیم، نشانه دخالت مستقیم ترکیب تختة فرورو در مذاب خاستگاه است؛ زیرا در فرایند فرورانش، نیوبیم تحرک کمتری دارد و وقتی باریم و نیوبیم به درون گوشته منتقل شوند نسبت Ba/Nb افزایش مییابد (Bourdon et al., 2002). پراکندگی (و تا اندازهای همبستگی منفی) در نمودار شکل 8-A، چهبسا نشاندهندة اینست که مذاب مادر این سنگها مستقیماً از تختة فرورو پدید نیامده است و جدایش بلورین مستقیمِ پوستة اقیانوسی برای توضیح تغییرات زمینشیمیایی این سنگها کافی نیست. از سوی دیگر، تغییر مقدار La در برابر La/Sm ، نشان میدهد فرایند اصلی مؤثر در تغییرات زمینشیمیایی دیدهشده در سنگهای شمال کامو، فرایند ذوببخشی بوده است (شکل 8-B). هرچند ویژگیهای ماگمای مادر بهویژه با توجه به مقدارهای کم MgO و Ni با مذابهای شاخص گوشته نیز همخوانی ندارد؛ اما میتوان گمان برد این ماگما از گوشتهای سرچشمه گرفته است که با مذابها و سیالهای رهاشده از تختة فرورو دگرنهاد شده است (Bourdon et al., 2002). دگرنهادشدن گوۀ گوشتهای با سیالهای رهاشده از تختة فرورو افزایش مقدار عنصرهای لیتوفیل درشت یون (LILE: K, Rb, Ba, Sr, Th, U) و کاهش مقدار عنصرهای با شدت میدان بالا (HFSE: Nb, Ti, Ta) را بهدنبال دارد. بر پایة نمودار Th/Nd در برابر Ba/La (شکل 8- C) عامل اصلی دگرنهادکننده، مذابهای برخاسته از ذوب رسوبهای فرورانده و در درجة بعدی سیالهای رهاشده از تختة فرورو هستند. نمودارهای زمینشیمیایی نشان میدهند مذابهای پدیدآمدهداز ذوب رسوبهای همراه با تختة فرورو در دگرنهادشدن گوشته نقش مؤثرتری داشتهاند (شکلهای 8-D، 8-E و 8-F).
شکل 8. A) نمودار Nb در برابر Ba/Nb (Bourdon et al., 2002)؛ B) نمودار La در برابر La/Sm (Blein et al., 2001)؛ C) نمودار Th/Nd در برابر Ba/La (Shaw, 1970)؛ E) نمودار Th در برابر Ba/Th (Nurlu et al., 2023)؛ D) نمودار Th/Rb در برابر Ba/Th (Defant and Drummond, 1990)؛ E) نمودار Th/Rb در برابر Ba/La (Zeng et al., 2022).
Figure 8. A) Nb versus Ba/Nb (Bourdon et al., 2002); B) La versus La/Sm (Blein et al., 2001); C) Th/Nd versus Ba/La diagram (Shaw, 1970); D) Th versus Ba/Th (Nurlu et al., 2023); E) Th/Rb versus Ba/Th (Defant and Drummond, 1990); F) Th/Rb versus Ba/La (Zeng et al., 2022).
درجة کم ذوببخشی گوشته با مقدارهای ثابت HREE-HFSE، پیدایش مذابی با فراوانی قلیاییها، Ba، LILE و عنصرهای بسیار ناسازگار را در پی داشته است و در نتیجه نسبت این عنصرها به عنصرهای با سازگاری بیشتر مانند Y و Nb (که ممکن است در کانیهای اتفاقی حفظ شوند) در مذابهای با درجة ذوب کم، افزایش یافته است (Bourdon et al., 2002). رفتار متفاوت Nb در برابر LILE و HREE گواهی بر سرچشمهگرفتن آن از گوشته است. نیوبیم در فازهای آمفیبول و ایلمنیت متمرکز شدهاند و آنومالی منفی آنها بیشتر به حضور این کانیها بهعنوان فاز بهجامانده در خاستگاه دانشته شده است.
ارتباط مستقیم TiO2 و Nb میتواند نشانة حضور فاز غنی از آن مانند روتیل، وجود HRRE و Y گویای حضور گارنت و آمفیبول در فاز بهجامانده و مقدار کم Yb نشاندهندة بهجاماندن گارنت در خاستگاه باشد (Kampunzu et al., 2003). نمودارهای Sm/Yb در برابر Ce/Sm و La/Sm (شکلهای 9-A و 9-B) نیز بهخوبی نشان میدهند گارنت و آمفیبول از فازهای کانیایی بهجامانده در خاستگاه هستند (Nadermezerji et al., 2018).
شکل 9. A) نمودار Sm/Yb در برابر La/Sm (Çoban, 2007)؛ B) نمودار نسبتCe/Sm در برابر La/Sm و حضور گارنت در خاستگاه (Kay and Mpodozis, 2001; Nadermezerji et al., 2018).
Figure 9. A) Sm/Yb versus La/Sm (Çoban, 2007); B) Ce/Sm versus La/Sm and garnet presence in the source (Kay and Mpodozis, 2001; Nadermezerji et al., 2018).
شکل 10 نشاندهندة مذابهای جداشده از ذوب آمفیبولیت هستند. گارنت در ژرفای بیش از 50-45 کیلومتر، پیروکسن در ژرفای کمتر از 35 کیلومتر و آمفیبول در ژرفای کمتر از 45-30 کیلومتر پایدار است (Perkins and Anthony, 2011) و بدین ترتیب، مذاب میتواند از ژرفای نزدیک به 45 کیلومتری خاستگاه گرفته باشد. گارنت در درجة ذوببخشی 8% دچار فرایند ذوب میشود و درجات ذوب بالاتر و پایداری آمفیبول، افزایش مقدار نیوبیم و کاهش غلظت عنصرهای ناسازگار در ماگما را در پی خواهد داشت. انتقال رخسارة آمفیبولیت به اکلوژیت در 22-25 کیلوبار و ژرفای نزدیک به 100 کیلومتری و با شکست آمفیبول در بالای تختة فرورو رخ میدهد که با کمانهای آتشفشانی در پهنة فرورانش همخوانی دارد. در حقیقت، میتوان خاستگاه آمفیبولیتی در گوشتة بالای تختة فرورو که هنگام واکنش مذابها و سیالهای رهاشده از تخت فرورو دگرنهاد شدهاند را در پیدایش مذاب دخیل دانست. این پدیده در شکل 7- B بهخوبی نمایان است. بر پایة این شکل، پیدایش ماگمای سازندة سنگهای شمال کامو پیامد ذوببخشی ده درصدی گوشتة گارنت آمفیبولیتی دگرنهادشده بوده است.
شکل10. ارزیابی ترکیب خاستگاه مذاب در A) نمودار (Al2O3/ (FeO+MgO+TiO2 در برابر Al2O3+FeO+MgO+TiO2 (Patiño Douce, 1999)؛ B) نمودار CaO/(FeO+MgO+TiO2) در برابر (CaO+FeO+MgO+TiO2) (Patiño Douce, 1999).
Figure 10. Determination of source melt composition in A) Al2O3/(FeO+MgO+TiO2) versus Al2O3+FeO+MgO+TiO2 diagram (Patiño Douce, 1999); B) CaO/(FeO+MgO+TiO2) versus (CaO+FeO+MgO+TiO2) diagram (Patiño Douce, 1999).
برداشت
سنگهای نیمهژرف شمال کامو با ترکیب داسیتی و آندزیتی به شکل گنبدهای پراکنده در منطقة کامو در شمال اصفهان رخنمون یافتهاند. این سنگها دربردارندة کانیهای پلاژیوکلاز، کوارتز، آمفیبول و بیوتیت در خمیرهای میکروکریستالین هستند و بافتهای پورفیروییدی تا پورفیری را به نمایش میگذارند. بررسی شیمی سنگها گویای ترکیب داسیت تا آندزیتی و سرشت متاآلومینه و کالکآلکالن سنگهای یادشده است. نمودارهای تکتونوماگمایی و شواهد زمینشیمیایی مانند غنیشدگی از LILE و LREE و تهیشدگی از HFSE و HREE بههمراه نبود بیهنجاری یوروپیم نشاندهندۀ رخداد ماگماتیسم در حاشیة قاره هستند. ویژگیهای بینابینی آداکیت و مذابهای کالکآلکالن جداشده از گوشتة کمان ماگمایی گواه این باور هستند که ماگمای سازندة این سنگها از ذوببخشی درجه کم گوشتهای پدید آمده است که هنگام فرورانش، سیالها و مذابهای جداشده از تختة فروروی دگرنهادشده و نیز تبلوربخشی و آلایش با مواد پوستهای آن را دچار تحول ماگمایی کردهاند. ذوب از یک خاستگاه آمفیبولیتی در ژرفای پایداری گارنت رخ داده است.
سپاسگزاری
پژوهشگران مراتب سپاس و قدردانی خود از آقای محمدهادی بحرینی به سبب همراهی در برداشتهای میدانی را اعلام میدارند.