Document Type : Original Article
Authors
1 Ph.D., Department of Geology, Faculty of Sciences, Lorestan University, Khorramabad, Iran
2 Associate Professor, Department of Geology, Faculty of Sciences, Lorestan University, Khorramabad, Iran
3 Associate Professor, Department of Petrology and Economic Geology, Faculty of Earth Sciences, Shahrood Technical University, Shahrood, Iran
4 Ph.D. Student, Department of Geology, Faculty of Sciences, Lorestan University, Khorramabad, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
سنگهای آتشفشانی بهطور گسترده در سراسر پوستة قارهای زمین یافت میشوند (Brilhante et al., 2024). بر پایة جایگاه زمینساختی، سنگهای آتشفشانی ویژگیهای شیمیایی بیهمتایی دارند که به تمایز این سنگها از یکدیگر میانجامد (Pearce and Norry, 1979). از میان محیطهای زمینساختی گوناگون میزبان سنگهای آتشفشانی، گروهی از سنگهای آتشفشانی مربوط به محیطهای کمانی هستند؛ بر پایة بررسیهای تانگ و همکاران (Tang et al., 2022)، این سنگها شامل محدودهای از سنگهای مافیک-حد واسط با ویژگیهای زمینشیمیایی SiO2 برابر با 60 - 34/47 درصدوزنی، Fe2O3 برابر با 63/11 - 73/4 درصدوزنی و ضریب Mg برابر با 66-26 هستند که این ویژگیها به گروههای سنگی متعلق به سریهای کالکآلکالن با پتاسیم متوسط تا بالا مربوط هستند و غنیشدگی از عنصرهای کمیاب را نشان میدهند و هیچ ناهنجاری آشکاری از Eu ندارند (Tang et al., 2022). غنیشدگی از LILE که از ویژگیهای سنگهای آتشفشانی آذرین کمانی است در پی دگرسانی تختة فرورونده و آزادشدن آب روی میدهد. ناهنجاری منفی عنصر Ce در سنگهای آتشفشانی نیز با ویژگیهای جزیرههای کمانی همخوانی دارد و این ناهنجاری حاصل سیالات ناشی از ذوب و آبزدایی رسوبات پلاژیک تختة اقیانوسی فرورونده است (Benrashidian et al., 2024). محتوای متغیر Yb با نسبتهای کمابیش ثابت La/Yb و Tb/Yb سنگهای آتشفشانی نشان میدهد چهبسا تبلوربخشی نقش مهمی در جدایش سنگهای آتشفشانی داشته است. غنیشدگی سنگهای آتشفشانی از LILE و LREE و ناهنجاریهای منفی HFSE گویای ذوب گوة گوشتهای در ناحیة فرورانش هستند. نسبتهای متغیر Sr/Nd در سنگهای آتشفشانی پیامد افزودهشدن سیال از تختة فرورونده دانسته میشوند (He et al., 2010). در این بررسی بر پایة دادههای شیمی سنگ کل، ویژگیهای زمینشیمیایی سنگهای آتشفشانی گردنة آهوان در شمالخاوری سمنان (ایران مرکزی) بررسی میشود. هدف از این پژوهش بررسی محیط زمینساختی پیدایش سنگهای یادشده است.
فلات ایران از جنوبباختری تا شمالخاوری به چند بخش پهنهبندی میشود (شکل 1): کمربند چینخوردگی زاگرس، پهنة دگرگونی سنندج-سیرجان، کمربند آتشفشانی ارومیه-دختر، پهنة ایران مرکزی، پهنة البرز، پهنة کپه داغ و پهنة خاور ایران (Falcon, 1967; Stocklin, 1968; Dewey et al., 1973; Stocklin and Nabavi, 1973; Jackson and McKenzie, 1984; Byrne et al., 1992; Walker and Jackson, 2002; McCall, 2002; Blanc et al., 2003; Alavi, 2004). ایران و مناطق پیرامون آن، شکلی موزاییکی از قطعات قارهای را ارائه میدهند که با کمربندهای چینخورده و راندگی در سیستم کوهزایی آلپ-هیمالیا از یکدیگر جدا شدهاند (Gansser, 1981). پهنة ایران، بخش بزرگی از خردقارة سیمرین را در بر میگیرد که در پایان پرمین از شمالخاوری گندوانا جدا شده است و در پایان تریاس با اوراسیا برخورد کرده است (Saidi et al., 1997; Mirnejad et al., 2013). از ژوراسیک زیرین تا سنونین، پهنة اقیانوسی نئوتتیس جوان با فرورانش آن در زیر صفحه قارهای ایران، کوچک شده است. بستهشدن نهایی نئوتتیس که با برخوردِ ورقههای ایران و عربستان شناخته میشود، در طول نئوژن رخ داده است (Berberian et al., 1982; Shahabpour, 2005; Ahmadi Khalaji et al., 2007). پیدایش و تکامل چنین سیستم کوهزایی بزرگی با بازشدن و بستهشدن اقیانوسهای تتیس قدیم و جدید کنترل شده است. امروزه پژوهشگران زمینشناس به اتفاق نظر رسیدهاند که فلات ایران تحتتأثیر دو اقیانوس متوالی و تا اندازهای همزمان قرار گرفته است؛ یعنی اقیانوس پالئوتتیس که در بخش شمالیتر و قدیمیتر بوده است و اقیانوس نئوتتیس که در بخش جنوبی و جدیدتر بوده است (Stampfli, 2000; Stampfli and Kozur, 2006). بر پایة آقانباتی (Aghanabati, 2004) منطقة آهوان در حاشیة شمالی پهنة ایران مرکزی جای دارد (شکل 1-A).
چیرگی سنگی در منطقه با سنگهای آتشفشانی، رسوبی- آتشفشانی و رسوبی است که در منطقة گردنة آهوان بهصورت یک سری از واحدهای چینهشناسی ژوراسیک تا کواترنری دیده میشوند (شکل 1-B) (Nabavi, 1987, Alavi Naeni, 1996). سنگهای آتشفشانی ائوسن میانی - بالایی بهطور کلی شامل بازالت، آندزیت، تراکیآندزیت، تراکیت، داسیت و ریوداسیت هستند. گاهی دایکهایی با ترکیب شیمیایی تراکیبازالت و تراکیآندزیت بازالتی با روند کمابیش شمالی- جنوبی و حداکثر ضخامت 2 متر واحدهای سنگی یادشده را قطع میکنند. واحدهای آتشفشانی- رسوبی بهنام به سازند کرج به سن ائوسن میانی است که تودههای آذرین درونی درون این مجموعة آتشفشانی- رسوبی نفوذ کردهاند.
شکل 1. جایگاه جغرافیایی و زمینشناسی منطقة آهوان A) نقشة زمینشناسی ایران (Ghasemi and Talbot, 2005)؛ B) نقشة منطقة آهوان (Alavi Naeni, 1996).
Figure 1. Geographical and geological setting of Ahovan area A) Geological map of Iran (Ghasemi and Talbot, 2005); B) Simplified map of the study area (Alavi Naeni, 1996).
در بررسیهای صحرایی، 80 نمونه سنگی برای بررسیهای سنگنگاری از سنگهای آتشفشانی مورد بررسی برداشت شد. پس از تهیة مقاطع نازک، کانیشناسی و روابط بافتی آنها بهطور دقیق بررسی شد و 10 نمونه از این سنگها با کمترین دگرسانی، انتخاب شدند و برای تعیین مقادیر عنصرهای اصلی به روش ICP-OES و عنصرهای فرعی و کمیاب خاکی به روش ICP-MS، به آزمایشگاه ALS-CHEMEX کشور کانادا فرستاده شدند (جدول 1). برای مقایسه از 11 نمونة تجزیهشدة خلعتبری جعفری و اعتصامی (Khalatbari Jafari and Etesami, 2018) نیز استفاده شده است. دقت اندازهگیری برای همة عنصرهای اصلی تا 01/0 درصدوزنی، حداکثر دقت اندازهگیری در گروه عنصرهای کمیاب برای عنصرهای Cr، Li و Tl به میزان ppm10 و برای عنصرهای Cs، Ho، Lu، Tb و Tm به میزان ppm 01/0 بوده است.
با توجه به بررسیهای صحرایی، واحدهای آتشفشانی ائوسن با روند کلی خاوری- باختری، گسترش بسیار بیشتری نسبت به تودههای آذرین درونی منطقه دارند. این واحدها دامنة ترکیبی از بازالت، آندزیت- تراکیآندزیت و تراکیت نشان میدهند که در این میان، سنگهای آندزیت- تراکیآندزیت حجم بیشتری را به خود اختصاص دادهاند.
این سنگها در مقاطع نازک، بافتهای جریانی، پورفیری، هیالومیکرولیتیک پورفیری و هیالوپورفیری نشان میدهند (شکل 2-A). پلاژیوکلاز و کلینوپیروکسن کانیهای اصلی سازندة آنها هستند. پلاژیوکلازها نیمهشکلدار تا شکلدار است و با ماکل تکراری و کارلسباد بهصورت درشت بلور و میکرولیت در زمینة شیشهای جای میگیرند. این کانیها گاهی سوسوریتی شدهاند. کلینوپیروکسنها بهصورت نیمهشکلدار تا شکلدار هستند و بهصورت ریز بلور و درشت بلور دیده میشوند. این کانیها گاه اکتینولیتی و کلریتی شدهاند (شکل 2-B). افزونبر گدازههای بازالتی یادشده، شماری دایک دلریتی، دیگر سنگهای منطقه را قطع کردهاند. این دایکها روند کلی کمابیش شمالی ـ جنوبی نشان میدهند و بیشینة ضخامت آنها به 2 متر میرسد. بلورهای پلاژیوکلاز بهگونهای در کنار یکدیگر جای گرفتهاند که فضای میان آنها را کانی کلینوپیروکسن پر کرده است و بدینگونه بافت دلریتی به سنگ دادهاند.
آندزیت- تراکیآندزیت بافتهای پورفیری و میکرولیتیک پورفیری دارند (شکل 2-C). کانیهای اصلی آنها را پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن، آمفیبول و بیوتیت میسازند. پلاژیوکلازها با ماکل تکراری بهصورت درشت بلور و میکرولیت بخش اصلی سنگ را تشکیل میدهند. این کانیها میانبارهایی از آپاتیت و زیرکن دارند و در پی دگرسانی سریسیتی و سوسوریتی شدهاند. کلینوپیروکسنها گاه در حاشیه به اورالیت تبدیل شدهاند و در برخی مقاطع نیز نشانههایی از تجزیة آنها به کلریت، کلسیت و اپیدوت دیده میشود. آمفیبول بهصورت شکلدار و نیمهشکلدار در بسیاری از مقاطع دیده میشود. فراوانی حجمی آنها نزدیک به پنج درصد میرسد. مقدار بیوتیت در آندزیتها نیز نزدیک به دو درصد است. اکسیدهای آهن در زمینة سنگ پراکنده هستند.
این سنگها بافتهای جریانی، میکرولیتیک پورفیری و گلومروپورفیری دارند (شکلهای 2-D و 2-E). پلاژیوکلاز و سانیدین از کانیهای اصلی سنگ بهشمار میروند. این کانیها بهصورت فنوکریست و میکرولیت دیده میشوند. پلاژیوکلازها با ماکل تکراری شناخته میشوند و کمابیش سریسیتی شدهاند. بلورهای سانیدین ماکل کارلسباد دارند و در پی دگرسانی با کانیهای رسی جایگزین شدهاند. آمفیبول و بیوتیت به میزان کمی در این سنگها وجود دارند و مقدار حجمی آنها به 10 درصد میرسد. اکسیدهای آهن، کلسیت، کلریت و اپیدوت محصول دگرسانی این کانیها هستند.
افزونبر گدازههای یادشده، بیشتر سنگهای آذرآواری با ترکیب داسیتی و تراکیتی نیز دیده میشوند که بافت سرئیت (تدریجی) در آنها دیده میشود. افزونبر قطعات سنگی، کانیهای اصلی سازندة سنگهای آذرآواری پلاژیوکلاز و کوارتز است. پلاژیوکلازها با ماکل تکراری بهصورت میکرولیت دیده شده و گاهی کلسیتی شدهاند. تجمع پلاژیوکلازها به پیدایش بافت گلومروپورفیری در این سنگها انجامیده است (شکل 2-F). همچنین، پلاژیوکلازهای درشت کلسیتیشده در زمینة ریز و بدون بلور، بافت هیالوپورفیری را پدید آورده است (شکل 2-G).
شکل 2. تصویرهای میکروسکوپی (در XPL) از A) بافت هیالوپورفیری در سنگهای بازالتی؛ B) کلینوپیروکسنها در سنگهای بازالتی که کلریتی شدهاند؛ C) بافت هیالومیکرولیتی پورفیری در سنگهای آندزیتی منطقه؛ D، E) بافت هیالومیکرولیتی پورفیری در سنگهای تراکیتی با پلاژیوکلازهای جایگزینشده با کلسیت (نام اختصاری کانیها بر پایة Warr (2021) است).
Figure 2. Photomicrographs (XPL) of A) Hyaloporphyry texture in the basaltic rocks; B) Clinopyroxenes in thr chloritized basaltic rocks; C) Hyalo-Microlithic porphyry texture in the andesitic rock; D, E) Hyalo-microlithic porphyry texture in the trachytic rocks with plagioclase altered to calcite (Mineral Abbreviation is based on Warr (2021)).
دادههای زمینشیمیایی بهدستآمده از تجزیة سنگ کل نمونههای آتشفشانی منطقة آهوان در جدول 1 آورده شدهاند. بر پایة نمودار Co در برابر Th، نمونهها در بازة گستردهای از داسیت تا بازالت و در محدودة کالکآلکالن تا کالکآلکالن پتاسیم بالا جای میگیرند (شکل 3-A). در نمودار Zr/TiO2 در برابر SiO2 (شکل 3-B)، نمونههای گردنة آهوان در محدودههای تراکیآندزیت، تراکیبازالت و تراکیت جای میگیرند. همچنین، با توجه به مقاومت عنصرهای HFSE و REE در برابر عوامل دگرسانی (که ترکیب سنگ را تحتتأثیر قرار میدهند و در برابر سیالات گرمابی حساسیت کمتری دارند)، برای ردهبندی سنگها و تعیین سری ماگمایی از آنها بهره گرفته شد. در نمودار Nb/Y در برابر Zr/TiO2، نمونههای گردنة آهوان در محدودة سابآلکالی بازالت، آلکالیبازالت، آندزیت، آندزیت- بازالت و تراکیت جای میگیرند (شکل 3-C).
جدول 1. دادههای زمینشیمیایی به روشهای ICP-OES و ICP-MS برای سنگهای آتشفشانی منطقة گردنة آهوان.
Table 1. ICP-OES and ICP-MS geochemical data of volcanic rocks in the Ahovan area.
Lithology |
Andesite -Basalt |
Sub alkaline Basalt |
Andesite |
Terachite |
||||||
Sample No. |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
7 |
8 |
9 |
10 |
SiO2 |
48.17 |
54.82 |
57.91 |
58.44 |
46.98 |
49.4 |
65.12 |
62.28 |
68.47 |
68.50 |
TiO2 |
1.3 |
2.06 |
1.01 |
0.87 |
2.04 |
2.46 |
0.98 |
1.01 |
0.55 |
0.55 |
Al2O3 |
17.14 |
16.56 |
17.24 |
17.45 |
16.77 |
14.99 |
14.93 |
17.47 |
16.32 |
16.30 |
Fe2O3 |
0.9 |
0.8 |
0.59 |
0.59 |
1.13 |
1.15 |
0.48 |
0.54 |
0.22 |
0.22 |
MnO |
0.16 |
0.25 |
0.13 |
0.13 |
0.34 |
0.26 |
0.07 |
0.06 |
0.06 |
0.06 |
MgO |
6.9 |
2.69 |
2.56 |
2.22 |
5.64 |
4.95 |
1.73 |
2.07 |
0.67 |
0.7 |
CaO |
10.22 |
5.9 |
5.22 |
5.02 |
12.26 |
8.88 |
2.02 |
1.39 |
0.88 |
0.9 |
Na2O |
3.1 |
6.11 |
7.3 |
8.27 |
2.57 |
4.75 |
3.29 |
6.18 |
5.83 |
5.80 |
K2O |
2.24 |
1.64 |
1.72 |
0.71 |
0.57 |
1.05 |
6.21 |
3.22 |
4.45 |
4.40 |
P2O5 |
0.58 |
1.13 |
0.28 |
0.27 |
0.37 |
0.45 |
0.31 |
0.25 |
0.2 |
0.20 |
TOTAL |
90.71 |
91.96 |
93.96 |
93.97 |
88.67 |
88.34 |
95.14 |
94.47 |
97.65 |
97.63 |
Ba |
1065 |
585 |
153.5 |
226 |
183 |
254 |
558 |
866 |
852 |
850 |
Rb |
36.9 |
21.1 |
22.7 |
14.4 |
9.4 |
22.4 |
109.5 |
71.4 |
77.1 |
77 |
Sr |
1070 |
468 |
660 |
765 |
379 |
505 |
80.3 |
246 |
377 |
380 |
Y |
24.4 |
61.5 |
22 |
20.4 |
31.7 |
35.9 |
32.3 |
26.5 |
35.9 |
36 |
Zr |
144 |
365 |
170 |
141 |
136 |
179 |
223 |
195 |
511 |
510 |
Nb |
17.1 |
44.3 |
29.7 |
26.6 |
13.2 |
15.5 |
15.9 |
11.8 |
57.8 |
58 |
Th |
5.16 |
6.42 |
20.8 |
20.4 |
0.87 |
2.04 |
11.65 |
10.05 |
25.3 |
25 |
Pb |
52 |
84 |
20 |
8 |
17 |
13 |
47 |
21 |
9 |
9 |
Zn |
159 |
1370 |
19 |
16 |
193 |
159 |
65 |
63 |
38 |
38 |
Cu |
178 |
6 |
18 |
11 |
61 |
36 |
36 |
217 |
9 |
9 |
Ni |
38 |
0.5 |
4 |
3 |
77 |
25 |
0.5 |
2 |
1 |
1 |
V |
342 |
116 |
188 |
171 |
312 |
348 |
80 |
143 |
22 |
22 |
Cr |
200 |
10 |
30 |
20 |
220 |
110 |
5 |
20 |
5 |
5 |
Hf |
3.1 |
7.6 |
4 |
3.5 |
2.9 |
4.3 |
5.6 |
5.2 |
11 |
11 |
Sc |
31 |
14 |
10 |
10 |
30 |
29 |
11 |
16 |
3 |
3 |
Ta |
0.9 |
2.8 |
2.3 |
1.9 |
0.6 |
0.9 |
1.4 |
1.1 |
3.9 |
3.9 |
U |
1.11 |
1.28 |
3.17 |
3.53 |
0.24 |
0.58 |
2.58 |
3.02 |
4.97 |
5 |
Sn |
4 |
3 |
4 |
2 |
2 |
2 |
0.5 |
1 |
3 |
3 |
Mo |
2 |
2 |
1 |
1 |
1 |
1 |
2 |
2 |
2 |
2 |
Tm |
0.3 |
0.94 |
0.32 |
0.3 |
0.49 |
0.62 |
0.49 |
0.44 |
0.61 |
0.6 |
La |
40.6 |
62.5 |
54.3 |
50.5 |
14.1 |
18.6 |
32.4 |
34.4 |
60.8 |
61 |
Ce |
77.5 |
123.5 |
93.8 |
89.1 |
31.4 |
42.1 |
68.9 |
66.6 |
114 |
115 |
Pr |
8.82 |
14.15 |
9.78 |
9.12 |
4.15 |
5.38 |
8.39 |
7.71 |
11.2 |
11.2 |
Nd |
34.1 |
56.2 |
36.1 |
33.5 |
18.4 |
23.2 |
33.2 |
28 |
39.1 |
39 |
Sm |
6.87 |
11.85 |
5.92 |
6.25 |
4.68 |
6.03 |
6.85 |
5.99 |
7.23 |
7.2 |
Eu |
1.96 |
4.29 |
1.81 |
1.85 |
1.92 |
2.15 |
1.96 |
1.06 |
1.96 |
1.95 |
Gd |
5.51 |
11.45 |
4.5 |
4.56 |
5.2 |
6.17 |
6.94 |
5.24 |
6.06 |
6.1 |
Tb |
0.73 |
1.75 |
0.69 |
0.66 |
0.8 |
1.06 |
0.98 |
0.79 |
0.92 |
0.9 |
Dy |
4.22 |
10.55 |
3.82 |
3.53 |
5.42 |
6.49 |
5.83 |
5.36 |
5.68 |
5.7 |
Er |
2.31 |
6.1 |
2.33 |
2.01 |
3.11 |
3.63 |
3.5 |
3.38 |
4.04 |
4 |
Tm |
0.3 |
0.94 |
0.32 |
0.3 |
0.49 |
0.62 |
0.49 |
0.44 |
0.61 |
0.6 |
Yb |
1.84 |
5.64 |
1.77 |
1.93 |
2.86 |
3.44 |
3.48 |
2.84 |
4.14 |
4.2 |
Lu |
0.3 |
0.86 |
0.29 |
0.27 |
0.48 |
0.5 |
0.51 |
0.45 |
0.58 |
0.6 |
Nb/Y |
0.7 |
0.7 |
1.4 |
1.3 |
0.4 |
0.4 |
0.5 |
0.4 |
1.6 |
1.6 |
TiO2/Yb |
0.71 |
0.37 |
0.57 |
0.45 |
0.71 |
0.72 |
0.28 |
0.36 |
0.13 |
0.13 |
La/Yb |
22.1 |
11.1 |
30.7 |
26.2 |
4.9 |
5.4 |
9.3 |
12.1 |
14.7 |
14.5 |
Gd/Yb |
3.0 |
2.0 |
2.5 |
2.4 |
1.8 |
1.8 |
2.0 |
1.8 |
1.5 |
1.5 |
Sm/Yb |
3.7 |
2.1 |
3.3 |
3.2 |
1.6 |
1.8 |
2.0 |
2.1 |
1.7 |
1.7 |
Y/15 |
1.6 |
4.1 |
1.5 |
1.4 |
2.1 |
2.4 |
2.2 |
1.8 |
2.4 |
2.4 |
La/10 |
4.1 |
6.3 |
5.4 |
5.1 |
1.4 |
1.9 |
3.2 |
3.4 |
6.1 |
6.1 |
Nb/8 |
2.1 |
5.5 |
3.7 |
3.3 |
1.7 |
1.9 |
2.0 |
1.5 |
7.2 |
7.3 |
شکل 3. A) نمودار Co در برابر Th برای تعیین سری ماگمایی (Hastie et al., 2007)؛ B) نمودار ردهبندی Zr/TiO2 در برابر SiO2 (Winchester and Floyd, 1977)؛ C) نمودار Nb/Y در برابر Zr/TiO2 (Winchester and Floyd, 1977).
Figure 3. A) Th versus Co diagram, for determining magmatic series (Hastie et al., 2007); B) Zr/TiO2 versus SiO2 classification diagram (Winchester and Floyd, 1977); C) Nb/Y versus Zr/TiO2 diagram (Winchester and Floyd, 1977).
در نمودار شکل 4-A که بر پایة میزان SiO2 در برابر K2O، سریهای ماگمایی را تفکیک میکند، نمونههای گردنة آهوان در محدودة سری کالکآلکالن تا کالکآلکالن پتاسیم بالا جای میگیرند. در نمودار SiO2 در برابر Nb/Y نیز نمونههای سنگهای آتشفشانی منطقة آهوان حاصل ذوب نسبی کم فشار اسپینل لرزولیت هستند و رخداد آنها در ژرفای کمتر از میدان پایداری گارنت بوده است. همچنین، این نمودار نشان میدهد نمونههای گردنة آهوان در محدودة تولهایتی جای میگیرند (شکل 4-B). در شکل 4-C (Irvine and Baragar, 1971) که بهتازگی بخشهایی به آن افزوده شده است (Vermeesch and Pease, 2021) و نسبت به ردهبندی پیشین دو برتری دارد:
1) دیگر عنصرها را نیز در ردهبندی جدید دخالت میدهند در حالیکه در ردهبندی پیشین بر پایة ترکیبات دوتایی ساده تصمیمگیری میشد و ازاینرو، میزان تعلق یک سنگ آذرین به هر یک از مجموعهها را کمّی میکنند؛
2) تمایز بین دو سری را در کرانة داسیتی ـ ریولیتی سری ماگما، جاییکه روندهای فنر و بوون در نمودار سهتایی همگرا میشوند، روشن میکنند، حال نمونههای گردنة آهوان افزونبر پیروی از روند منحنی (Vermeesch and Pease, 2021)، در محدودة کالکآلکالن جای میگیرند. در این نمودار، محدوده تولهایتی از روند فنر و محدودة کالکآلکالن از روند باون پیروی میکنند (Irvine and Baragar, 1971, Vermeesch and Pease, 2021 ). در نمودار Zr در برابر Y (Müller and Groves, 1997) که دو محیط درونصفحهای و مرتبط با کمان آتشفشانی را از هم تفکیک میکند، سنگهای منطقة آهوان در محدوده کمان آتشفشانی جای میگیرند (شکل 4-D).
شکل 4. A) نمودار SiO2 در برابر K2O برای تعیین سری ماگمایی سنگهای آتشفشانی منطقه آهوان (Peccerillo and Taylor, 1976)؛ B) نمودار SiO2 در برابر Nb/Y (Furman et al., 2004)؛ C) نمودار AFM برای تفکیک سری تولهایتی از کالکآلکالن (Irvine and Baragar, 1971) با تغییراتی از. Vermeesch and Pease (2021) b: basalt; fb: ferro-basalt; ab: andesite–basalt; a: andesite; d: dacite; r: rhyolite)؛ D) نمودار Zr در برابر Y (Müller and Groves, 1997).
Figure 4. A) SiO2 versus K2O diagram to determine the magmatic series of volcanic rocks of Ahovan area (Peccerillo and Taylor, 1976); B) SiO2 versus Nb/Y diagram (Furman et al., 2004); C) AFM diagram to distinguish tholeiitic series from calc-alkaline (Irvine and Barragar, 1971) with changes from Vermeesch and Pease (2021) (b: basalt; fb: ferro-basalt; ab: andesite–basalt; a: andesite; d: dacite; r: rhyolite); D) Zr versus Y diagram (Müller and Groves, 1997).
منبع گوشتهای و درجة ذوببخشی سنگهای آتشفشانی را میتوان در نمودار La/Yb در برابر Yb و منحنیهای ذوببخشی برای منابع گارنت و اسپینل ـ لرزولیت (Baker et al., 1997) بررسی کرد (شکل 5-A). سه روند متمایز در این نمودار دیده میشود که روند موازی محور افقی مربوط به گارنت ـ لرزولیت، روند منحنی شکل مربوط به اسپینل ـ گارنت ـ لرزولیت و روند موازی محور عمودی مربوط به اسپینل ـ لرزولیت است. نمونههای منطقة آهوان در راستای روند اسپینل + گارنت ـ لرزولیت جای میگیرند و شماری از این نمونهها در محدودة بازالتهای کمانهای اقیانوسی جای گرفتهاند. بهطور خلاصه، روند جایگیری نمونههای گردنة آهوان نشان میدهد از یک گوشتة غنیشده پدید آمدهاند که در محدودة گارنت آغاز به ذوبشدن کرده است و در ژرفای گوشته در رخسارة اسپینل به ذوب ادامه دادهاند. بر پایة نمودار Nb/Y در برابر TiO2/Yb، نمونههای گردنة آهوان در محدودة E-MORB جای میگیرند (شکل 5-B).
شکل 5. A) نمودار La/Yb در برابر Yb (Baker et al., 1997)؛ B) نمودار Nb/Y در برابر TiO2/Yb (Pearce, 2008)؛ C) نمودار Zr در برابر Ti/1000 (Pearce, 1982).
Figure 5. A) La/Yb versus Yb diagram (Baker et al., 1997); B) Nb/Y versus TiO2/Yb diagram (Pearce, 2008); C) Zr versus Ti/1000 (Pearce, 1982).
بر پایة نمودار Zr در برابر Ti/1000، بیشتر نمونههای گردنة آهوان (مگر دو نمونه) در محدودة بازالتهای کمان آتشفشانی جای میگیرند (شکل 5-C).
بر پایة نمودار La/Yb در برابر Gd/Yb، نمونههای گردنة آهوان در محدودة گارنت-آمفیبول-فلوگوپیت- لرزولیت جای گرفتهاند و بازة 2 تا 10 درصد ذوببخشی را نشان میدهند (شکلهای 6-A و 6-B). ذوببخشی منبع گوشتة اسپینل لرزولیتی نسبت Sm/Yb را تغییر نمیدهد؛ زیرا ضرایب جدایش دو عنصرِ Sm و Yb همانند است؛ اما محتوای Sm مذابها شاید با افزایش درجة ذوببخشی کاهش یابد (Aldanmaz et al., 2000). بهطور معمول، عنصر Yb سازگاری بیشتری با گارنت نشان میدهد تا کلینوپیروکسن یا اسپینل که در آن نسبت Sm/Yb در سنگها باید به کانیشناسی منبع بازالت حساس باشد. در نمودار Sm در برابر Sm/Yb، منحنیهای مذاب برای اسپینل ـ لرزولیت و گارنت ـ لرزولیت ترسیم شده است (شکل 6-B). ترکیبات مودال اسپینل ـ لرزولیت (Ol: 53%؛ Opx: 27%؛ Cpx: 17%؛ Sp: 3%) و گارنت ـ لرزولیت (Ol: 60%؛ Opx: 20%؛ Cpx: 10%؛ Grt: 10%) است (Walter, 1998; Kinzler, 1997)؛ اما در این نمودار، نمونهها روی خط اسپینل + گارنت ـ لرزولیت جای گرفتهاند و روند ذوب 5 تا 20 درصد را نشان میدهند.
شکل 6. A) نمودار Gd/Yb در برابر La/Yb که برای نمایش میزان ذوببخشی و محدودة ذوب بازالتها بهکار برده میشود (Aldanmaz et al., 2000)؛ B) نمودار Sm/Yb در برابر Sm (Shaw, 1970) که ذوب یک منبع اسپینل + گارنت - لرزولیت را نشان میدهد.
Figure 6. A) Gd/Yb versus La/Yb diagram, which is used to show the amount of partial melting and the melting range of basalts (Aldanmaz et al., 2000); B) Sm/Yb versus Sm diagram (Shaw, 1970), which shows a spinel + garnet-lherzolite source melt.
برای تفکیک محیط زمینساختی نمودارهایی بهکار برده میشود که سازگارترین آنها با نمونههای محدوده مورد بررسی در شکل 7 نشان داده شدهاند. بیشتر نمونههای گردنة آهوان در شکل 7-A در محدودة مربوط به مراکز گسترش و در شکل 7-B در محدودههای مربوط به بازالتهای کالکآلکالن مربوط به کمان آتشفشانی جای میگیرند.
شکل 7. A) نمودار سهتایی FeOt-MgO-Al2O3 (Pearce et al., 1977)؛ B) نمودار سهتایی Y/15-La/10-Nb/8 (Cabanis and Lecolle, 1989) (1A: بازالتهای کالک آلکالن؛ 1B: همپوشانی میان محدوده 1A و 1C؛ :1C کمانهای آتشفشانی تولهایتی؛ 2A: بازالتهای قارهای؛ 2B: بازالتهای پشت کمانی؛ 3A: بازالتهای آلکالن؛ 3B,C: بازالتهای میان اقیانوسی تیپ E؛ 3D: بازالتهای میان اقیانوسی نرمال).
Figure 7. A) FeOt-MgO-Al2O3 ternary diagram (Pearce et al., 1977); B) Y/15 -La/10-Nb/8 ternary diagram (Cabanis and Lecolle, 1989) (1A: Calc-alkaline basalts; 1B: Overlap between 1A and 1C; 1C: Volcanic arc tholeiites; 2A: Continental basalts; Back arc basalts; 3A: Alkaline basalts; 3B, C: E-MORB; 3D: N-MORB).
الگوی توزیع عنصرهای خاکی کمیاب در سنگهای سریهای ماگمایی گوناگون در جزایر اقیانوسی در شکل 8 ارائه شده است (شکلهای 8-A، 8-B و 8-C)؛ همانگونه که در شکل 8-D نشان داده شده است نمونههای گردنة آهوان از روندی مشابه کالکآلکالنهای جزیرههای کمانی (شکل 8-B) پیروی میکنند. الگوی عنصرهای خاکی کمیاب بهنجارشدة به ترکیب کندریت (Boynton, 1984) برای نمونههای گردنة آهوان الگویی شیبدار را نشان میدهد (شکل 8-D) که از ویژگیهای کالکآلکالن جزیرههای کمانی است. در شکل 8-D برخی نمونهها آنومالی مثبت یوروپیم و برخی نیز آنومالی منفی نشان میدهند که این موضوع بهعلت تفاوت در فرایند تبلور سنگهای منطقه و همچنین، تفاوت کانیشناسی این سنگها بهویژه در فراوانی پلاژیوکلاز است.
شکل 8. A، B، C) نمودار الگوهای فراوانی عنصرهای کمیاب بهنجارشده به ترکیب بازالتهای جزیرههای کمانی (Willson, 1989)؛ D) الگوی فراوانی عنصرهای خاکی کمیاب بهنجارشده به ترکیب کندریت (Boynton, 1984).
Figure 8. A, B, C) Basalts of island arc-normalized trace element patterns (Willson, 1989), D) Chondrite normalized trace element patterns (Boynton, 1984).
نمودارهای عنکبوتی بهخوبی نشاندهندة شرایط پیدایش سنگهای آذرین هستند؛ ازاینرو، نمودار بهنجارشده به ترکیب N-MORB بهکار برده شده است (شکل 9-A). دز این نمودار روندها غنیشدگی از LILE و تهیشدگی از HFSE نشان میدهند. روند کاهشی نمودار یادشده نشاندهندة مشـارکت فراینـد آغشتگی پوستهای در پیدایش سنگهای گردنة آهوان است. در این نمودار، تهـیشـدگی آشکاری از عنصرهای Nb، Ti و Taدیده میشود که از ویژگیهای جزیرههای کمانی است (Pearce et al., 1984). غنیشدگی از LILE (مانند: K و Sr) نیز دیده میشود که این ویژگی را پیامد دگرسانی گوشتهای میدانند که در پی آن سیالات آبداری که از پوستة فرورنده درون گوۀ گوشتهای در ژرفاهای گوناگون نفوذ کردهاند به دگرسانی و در نتیجه پیدایش بازالتهای کمانی انجامیدهاند (Wilson, 1989). تهیشدگی از HFSE دلایل گوناگونی میتواند داشته باشد، مانند درجات بالای ذوببخشی و توزیع آنها در خاستگاه گوشتهای را میتوان برشمرد (Wilson, 1989). الگوی ناهنجاری مثبت از عنصرهای Ba، Sr و K همراه با بیهنجاری منفی Nb و ناهنجاری منفی عنصر Ce در سنگهای آتشفشانی جزیرههای کمانی، نشانه پیدایش سیالات ناشی از ذوب و آبزدایی رسوبات پلاژیک تختة اقیانوسی فرورونده است (Benrashidian et al., 2024).
شکل 9. الگوی نمودار عنکبوتی عنصرهای ناسازگار بهنجارشده به A) ترکیب N-MORB (Sun and McDonough, 1989)؛ (B ترکیب گوشتة اولیه (McDonough and Sun, 1995).
Figure 9. incompatible element patterns normalized to A) N-MORB composition (Sun and McDonough, 1989), B) Primitive mantle composition (McDonough and Sun, 1995).
در نمودار شکل 9-A بیهنجاری مثبتی از Pb دیده میشود که آن را پیامد آغشتگی پوستهای میدانند (Goudarzi et al., 2025).
در نمودار شکل 9-B سنگهای گردنة آهوان به ترکیب گوشتة اولیه بهنجار شدهاند. در این نمودار فراوانی عنصرهای کمیاب در این سنگها همانند سنگهای کالکآلکالن در محیط کمان آتشفشانی هستند. عنصرهای Nb، Rb، Th، Ce، Ti و P آنومالی منفی و عنصرهای Cs، Pb، Ba، K و Sr آنومالی مثبت دارند. غنیشدگی از LILEs بههمراه تهیشدگی از HFSE بهویژه Nb، Ta و Zr از ویژگیهای پهنههای کمانی (فرورانشی) است (Stolz et al., 1990). به باور ویلسون (Wilson., 1989)، آنومالی مثبت Nb ویژة مناطق کششی و کافتی است و آنومالی منفی Nb و Ti نشاندهندة پیدایش ماگما در پهنههای فرورانشی است (Wilson., 1989). این نکته پیدایش سنگهای منطقة آهوان در پهنة فرورانشی را تأیید میکند. غنیشدگی از عنصرهای ناسازگار با پتانسیل یونی کم مانند Rb، Ba، K و Sr را در کنار آنومالی منفی عنصرهای ناسازگار با پتانسیل یونی بالا مانند Nb، Ti و P را نشاندهندة ماگماتیسم مرتبط با پهنه فرورانش میدانند (Rollinson, 1993)؛ به گونهایکه تهیشدگی عنصرهای HFSE مانند Ti، P و Nb که از ویژگیهای برجستة محیطهای کمانی است میتواند نشاندهندة خاستگاهگرفتن ماگما از پوستة اقیانوسی فرورونده و گوة گوشتهای دگرنهاد روی آن، فرایند تبلوربخشی و نیز هضم و آلایش ماگما با مواد پوستهای باشد (Saunders et al., 1992; Nagudi et al., 2003). آنومالی منفی Ti نیز گویای نقش اکسیدهای Ti-Fe است (Rollinson, 1993) که با واردشدن عنصر Ti در دیگر کانیها (مانند تیتانومگنتیت) در مراحل آغازین جدایش بلورین روی دهد. در شکل 9 دادههای بهدستآمده توسط خلعتبریجعفری و اعتصامی (Khalatbari Jafari and Etesami, 2018) که بهصورت محدوده خاکستری رنگ دیده میشود با نتایج بهدستآمده در این پژوهش مقایسه شدهاند که حاصل این مقایسه همخوانی دو سری نمونه با همدیگر است.
سنگهای منطقة آهوان طیفی از بازالت، آندزیت - تراکیآندزیت تا تراکیت هستند. پلاژیوکلاز و کلینوپیروکسن کانیهای اصلی سازندة بازالتها هستند. آندزیت - تراکیآندزیتها از پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن، آمفیبول و بیوتیت تشکیل شدهاند. سنگهای تراکیتی پلاژیوکلاز و سانیدین دارند و آمفیبول و بیوتیت نیز به میزان کم در این سنگها یافت میشود. به لحاظ سری ماگمایی سنگهای گردنة آهوان در محدودة سری کالکآلکالن تا کالکآلکالن پتاسیم بالا جای میگیرند که حاصل ذوب نسبی کم فشار اسپینل لرزولیت هستند و رخداد آنها در ژرفای کمتر از میدان پایداری ذوب گارنت بوده است. از دید محیط زمینساختی، این سنگها در محدودة ترکیبیِ بازالتهای کالکآلکالن مربوط به کمان آتشفشانی و مرتبط با فرورانش پوستة اقیانوسی نئوتتیس پدید آمدهاند.