نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه زمینشناسی، دانشکده علومزمین، دانشگاه پیامنور، ایران
2 گروه زمینشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایران
3 گروه زمینشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه امام خمینی(ره)، قزوین، ایراk
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The Eocene volcanic rocks in Jirande area are dominated by basalt, andesite, trachyt and trachyandesite, which range from basic to intermediate rocks. Plagioclase as major mineral in igneous rocks makes up the largest percentage mineral in these rocks. Clinopyroxene and olivine in basaltic rocks and amphibole in acidic rocks are the prevalent minerals. In petrological studies, the existence of glomeroporphyry, sieve, corrosion gulf, skeletal, and also reaction rims confirm the role of crustal contamination and fractional crystallization in the evolution of the study rocks. Also, variation diagrams of trace elements, spider diagrams together with AFC modeling and ratio-ratio diagrams of trace elements, highlights the role of crustal contamination and magmatic fractionation in the genesis of the rocks studied. The parent magma of these rocks, have a composition like as the melts derived from enriched mantle, and plots in the field of 10-20 percent partial melting of a garnet-spinel lherzolitic source in the depth of 90 to 110 km.
کلیدواژهها [English]
منطقه جیرنده در شمالباختری شهرستان قزوین و جنوبخاوری شهرستان رشت، در نقشه زمینشناسی ورقه 100000/1 جیرنده (Ghalamghash, 2002)، در میان طولهای خاوری ´45 °49 تا ´00 °50 و عرضهای شمالی ´38 °36 تا ´51 °36 (شکل 1) جای دارد. این منطقه دربردارندة حجم بزرگی از سنگهای آتشفشانی ائوسن در پهنه ساختاری البرز باختری است. در پی نیروهای فشارشی و تنشهای پدیدآمده از از دو رویداد کوهزایی آلپ میانی و پایانی، این پهنه توالی ستبری از سنگهای آذرین بیرونی کالکآلکالن و شوشونیتی با ترکیب مافیک، حد واسط و اسیدی را در خود جای داده است.
شکل 1- نقشه زمینشناسی منطقه جیرنده در شمالخاوری قزوین (رسم دوبارهای از نقشه 1:100000 جیرنده (Ghalamghash, 2002))
در پهنه البرز- آذربایجان، فرایندهای آتشفشانی ائوسن دربردارندة سنگهای آذرآواری زیرآبی هستند و بیشترشان سن ائوسن میانی دارند و بهنام سازند کرج شناخته میشوند (Aghanabati, 2004). این سری آتشفشانی با سرشت کلسیمی- قلیایی پتاسیم بالا، پیامد ذوب پوسته در پی فرورانش تأخیری پوسته اقیانوسی فراگرفتهشده در پهنه پشتکمان ارومیه- دختر به زیر مجموعه در حال کوهزایی البرز و بهدنبال آن، رفتار سامانه تراکششی در دوره ائوسن (حوضه کرج) است. سامانه تراکششی یادشده پیامد جنبشهای زمینساختی پس از کرتاسه (Alavi, 1996) و وابسته به فرورانش سنگکرة اقیانوسی (Berberian, 1983) و پیامد جابجایی رو به شمال صفحه عربی در مزوزوییک و سنوزوییک است (Frizon de Lamotte et al., 2011 and Agard et al., 2011). در پی این فرورانش، ماگماتیسمهای کمانی و پشتکمانی، پهنه ماگمایی ارومیه- دختر در پهنههای کششی پشتکمان روی دادهاند (McQuarrie et al., 2003; Omrani et al., 2008; Verdel et al., 2011). با پیشرفت فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس به زیر پوسته قارهای ایران در کرتاسه زیرین، آتشفشانهای میاناقیانوسی از نوع جزیرههای کمانی و قارهای، در بخشهای گوناگوی از مرز فعال پوسته قارهای پدید آمدهاند (Alavi, 1996; Berberian and King, 1981) و بستهشدن بخشی از این اقیانوس در کرتاسه بالایی (Alavi, 1996)، فرارانش و جایگیری ورقههایی از پوسته اقیانوسی در بخشهایی از ایران و خاور زاگرس را در پی داشته است (Alavi, 1996; Berberian and King, 1981; Stӧcklin, 1977). در این هنگام، البرز باختری در میان قطعههای قفقاز- کپهداغ در شمالخاوری و پهنه پشتکمان پوسته اقیانوسی نئوتتیس در جنوبباختری، فراگرفته شده بوده است. همچنین، در پی فرورانش پوسته اقیانوسی بهسوی شمال و همگرایی بلوک لوت با البرز خاوری در ناحیه بینالود، پهنه سبزوار بسته شده است و افیولیتهای سبزوار پدید آمدهاند (Guest et al., 2006). در پی جنبشهای زمینساختی پس از کرتاسه، در ائوسن، سری آتشفشانی ترشیری با سرشت کلسیمی- قلیایی پتاسیم بالا و تودههای آذرین درونی، در البرز مرکزی و باختری پدید آمده است. این سری ماگمایی پیامد ذوب پوسته در پی فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس در پهنه پشتکمان ارومیه- دختر است (Alavi, 1996).
در آغاز قرن بیستم، Stahl (1911) برپایه بررسیهایی که در منطقه البرز انجام داد، نخستین گزارش زمینشناسی دربارة رشته کوه البرز را منتشر کرد و مقطع زمینشناسیِ دشت خزر در شمال تا دشت قزوین در جنوب را تهیه کرد. به دنبال آن، Stӧcklin (1968)، واحد زمینشناسی و ساختمانی البرز را بررسی و نامگذاری کرد. همچنین، Stalder (1971) پایاننامة دکترای خود با نام «ماگماتیسم ترشیری در طالقان و الموت» را منتشر کرد. در همین دهه، بررسیهای جدیتر و دقیقتری در منطقه البرز انجام شد؛ بهگونهایکه در سال 1975، Annells و همکاران، نقشه زمینشناسی 1:250000 قزوین- رشت را رسم کردند که همراه با شرح نقشه و گزارشی از سنگهای آتشفشانی منطقه، در نوع خود بیهمتاست. Asiabanha و همکاران (2009) سنگهای آتشفشانی پالئوژن در شمال قزوین را بررسی کرده و آنها را به سه دسته، رخسارههای ولکانوکلاستیک زیردریایی، رخسارههای لاوایی و رخسارههای نیمهژرف (مانند: دایکها و استوکهای مونزوگابرویی) ردهبندی کردهاند. ایشان رویداد رخسارههای فراوان در منطقه را پیامد شرایط زمینساختی شمال قزوین و یک مرحله انفجار ناگهانی در یک پهنه رسوبی کمژرفا دانستهاند.
زمینشناسی منطقه
بهدنبال فرایند آتشفشانی- انفجاری زیرآبی که تهنشست رخسارههای آذرآواری زیرآبی در گستره بزرگی از البرز را در پی داشته است. فرایند آتشفشانی- انفجاری در شرایط هوایی روی داده است و در پی آن، حجم بزرگی از گدازههای آلکالن حد واسط تا بازیک از راه شکافهای سطحی به بیرون ریختهاند (Mobashergarmi, 2013). این گدازههای آتشفشانی نشاندهندة خاستگاهگرفتن از پهنهای وابسته به فرورانش با درصد کمی از مذاب سستکرهای است (Shafaii Moghadam and Shahbazi Shiran, 2010). این گدازهها بیشتر دربردارندة بازالت، تراکیت، تراکیآندزیت و آندزیت هستند و با سطحی ناهموار میان سطح زیرین روانه و سطح بالایی زمین شناخته میشوند. در شمالباختری روستای انبوه، برونزد کمابیش بزرگی از سنگهای بازالتی روی توفهای ائوسن جای دارند. بلورهای درشت پیروکسن که با چشم نامسلح نیز دیده میشوند، در این سنگها به فراوانی یافت میشوند (شکل 2).
تراکیتها و تراکیآندزیتها از دیگر سنگهای آتشفشانی منطقة بررسیشده هستند. این سنگها گسترش بسیاری در بخش خاوری (شمال روستای انبوه) دارند (شکل 3). سنگهای تراکیتی بافت پورفیری دارند و هوازدگیِ گستردهای در آنها روی داده است. تراکیآندزیتها بهصورت ستونهای بلند منشوری در منطقه برونزد دارند. این سنگها به علت داشتن ترکهای ژرف، بیشتر از تراکیتها دچار دگرسانی شدهاند (شکل 4). در بخش باختری محدوده جیرنده (شمالخاوری جیرنده)، گدازههای آندزیتی با ناپیوستگی روی واحدهای زیرین جای گرفتهاند (شکل 5).
شکل 2- شمالباختری روستای انبوه، پیروکسنهای درشت (cm5/0<) درگدازههای بازالتی و واریزههای پدیدآمده از فرسایش در جیرنده (شمالباختری قزوین)
|
شکل 3- شمال روستای انبوه- گدازههای تراکیتی جیرنده (شمالباختری قزوین) روی کنگلومرای الیگوسن– میوسن |
شکل 4- ستونهای منشوری در تراکیآندزیتهای انبوه جیرنده (شمالباختری قزوین) |
شکل 5- گدازههای آندزیتی در شمالخاوری جیرنده (شمالباختری قزوین) |
رخنمون این سنگها به رنگ قهوهای تا خاکستری روشن است؛ اما بهگونة موضعی، سطحی سرخرنگ که پیامد هوازدگی است در آنها دیده میشود. از ویژگیهای روشن این گدازهها، بافت پورفیری، توپوگرافی سخت و خشن و درز و ترکهای فراوان نام برده میشود. در افقهای آتشفشانی، گدازههای بازیک و حد واسط ائوسن از راه شکستگیهای فراوانی که بهصورت دایکهای تغذیهکننده دیده میشوند، وارد محیط رسوبی شده و بهصورت نهشتههای حجیمی بهجای گذاشته شدهاند. به باور Annells و همکاران (1975)، دایکهای یادشده مجراهای تغذیهکننده گدازههای آتشفشانی رفتار کردهاند.
روش انجام پژوهش
در این بررسی، برای پوشش بهتر منطقه جیرنده در دو سوی شمالی- جنوبی و خاوری- باختری، پیمایش و بررسیهای نخستین زمینشناسی انجام شد. هنگام پیمایش، همه واحدهای سنگی و تغییر سنگشناختی و ساختی آنها بررسی و از هر گروه سنگی، نمونهبرداریهای خوبی انجام شد. سپس برپایه بررسیهای سنگنگاری، شمار 17 نمونه از سنگهای آتشفشانی با کمترین دگرسانی برگزیده و برای تجزیة شیمیایی به روشهایICP-MS و ICP-OES به آزمایشگاه ALS-Chemex کشور کانادا فرستاده شدند. دادههای زمینشیمیایی بهدستآمده از این نمونهها در جدول 1 دیده میشوند. این دادهها پس از انجام تصحیح لازم، با نرمافزارهای گوناگون و رسم نمودارهای زمینشیمیایی پردازش و تحلیل شدهاند.
جدول 1- دادههای تجزیه شیمیایی اکسید عنصرهای اصلی (برپایه درصدوزنی) و عنصرهای کمیاب و کمیاب خاکی (برپایه ppm) برای سنگهای آتشفشانی جیرنده (شمالباختری قزوین) (T.A: تراکیآندزیت؛ O.B: الیوینبازالت؛ A: آندزیت)
Sample No. |
BA-19 |
B14-9 |
B10 |
DS.01 |
SD.01 |
B12 |
BA-1 |
S.01.2 |
Rock Type |
Trachy Andesite |
Trachy Andesite |
Trachy Andesite |
Tracy andesite |
Tracy andesite |
Ol-Basalt |
Ol- Basalt |
Ol-Basalt |
SiO2 |
55.3 |
52.5 |
56.7 |
62.24 |
60.93 |
53.4 |
47.1 |
51.28 |
TiO2 |
0.89 |
1.23 |
0.75 |
0.545 |
0.581 |
0.97 |
1.84 |
1.027 |
Al2O3 |
14.75 |
16.85 |
17.25 |
17.39 |
17.1 |
15.15 |
16.3 |
17.04 |
FeO |
6.9 |
9.34 |
7.08 |
4.55 |
4.86 |
7.59 |
11.25 |
8.47 |
MnO |
0.13 |
0.13 |
0.09 |
0.083 |
0.081 |
0.08 |
0.11 |
0.131 |
MgO |
4.34 |
4.66 |
2.51 |
1.79 |
2.01 |
4.75 |
4.84 |
4.88 |
CaO |
6.43 |
6.23 |
4.88 |
3.55 |
3.3 |
8.49 |
9.35 |
7.07 |
Na2O |
2.93 |
4.19 |
3.4 |
4.11 |
4.36 |
2.58 |
3.43 |
3.91 |
K2O |
3.45 |
2.47 |
2.55 |
3.13 |
2.75 |
2.33 |
1.56 |
2.95 |
P2O5 |
0.31 |
0.52 |
0.27 |
0.28 |
0.29 |
0.2 |
0.28 |
0.41 |
L.O.I. |
5.01 |
2.44 |
4.00 |
3.31 |
3.62 |
4.15 |
4.42 |
3.23 |
V |
154 |
191 |
132 |
50 |
54 |
202 |
279 |
216 |
Cr |
170 |
50 |
30 |
< 20 |
< 20 |
130 |
200 |
70 |
Co |
22 |
26.4 |
14.9 |
5 |
7 |
28.6 |
45.8 |
20 |
Ni |
34 |
19 |
<5 |
< 20 |
< 20 |
33 |
19 |
30 |
Cu |
62 |
30 |
12 |
< 10 |
< 10 |
113 |
22 |
70 |
Zn |
102 |
87 |
95 |
50 |
60 |
103 |
105 |
60 |
Ga |
18.7 |
21.4 |
19.9 |
13 |
15 |
18.8 |
17 |
13 |
Rb |
103.5 |
94.2 |
51.5 |
79 |
77 |
62 |
28.5 |
75 |
Sr |
516 |
694 |
180 |
279 |
284 |
417 |
571 |
791 |
Y |
23.2 |
23 |
19.7 |
20.8 |
24.4 |
21.7 |
22 |
22.7 |
Zr |
191 |
180 |
168 |
167 |
166 |
155 |
148 |
142 |
Nb |
15.6 |
21.3 |
12.8 |
13.6 |
14 |
12.5 |
36.3 |
12.1 |
Mo |
3 |
<2 |
<2 |
< 2 |
< 2 |
2 |
<2 |
< 2 |
Ag |
<1 |
<1 |
<1 |
< 0.5 |
< 0.5 |
<1 |
<1 |
< 0.5 |
Sn |
3 |
5 |
2 |
2 |
2 |
2 |
5 |
2 |
Cs |
3.16 |
2.23 |
0.26 |
1 |
0.8 |
0.93 |
0.8 |
2 |
Ba |
692 |
586 |
1440 |
789 |
729 |
356 |
590 |
591 |
La |
36.4 |
41.3 |
32.7 |
36.6 |
33.8 |
23.5 |
28.9 |
27.7 |
Ce |
71.1 |
78.3 |
62.6 |
68.3 |
64.2 |
46 |
54.8 |
55.1 |
Pr |
8.39 |
9.38 |
7.33 |
7.29 |
7.1 |
5.47 |
6.37 |
6.51 |
Nd |
30.3 |
35.3 |
26.8 |
26.7 |
26.1 |
20.2 |
24.2 |
26.2 |
Sm |
6.22 |
7.12 |
5.07 |
5.23 |
5.12 |
4.44 |
4.87 |
5.64 |
Eu |
1.49 |
2.11 |
1.46 |
1.33 |
1.33 |
1.3 |
1.89 |
1.65 |
Gd |
5.76 |
6.56 |
4.93 |
4.44 |
4.56 |
4.59 |
5.5 |
5.25 |
Tb |
0.83 |
0.92 |
0.71 |
0.7 |
0.71 |
0.76 |
0.78 |
0.81 |
Ho |
0.94 |
0.96 |
0.81 |
0.75 |
0.78 |
0.9 |
0.91 |
0.85 |
Er |
2.63 |
2.56 |
2.27 |
2.27 |
2.35 |
2.5 |
2.48 |
2.46 |
Tm |
0.4 |
0.37 |
0.35 |
0.363 |
0.372 |
0.41 |
0.31 |
0.365 |
Yb |
2.39 |
2.18 |
2.08 |
2.33 |
2.43 |
2.29 |
2.14 |
2.29 |
Lu |
0.38 |
0.33 |
0.34 |
0.349 |
0.367 |
0.37 |
0.34 |
0.346 |
Hf |
5.2 |
4.5 |
4.5 |
4.4 |
4.4 |
4.2 |
3.8 |
3.6 |
Ta |
1.3 |
1.5 |
1 |
1.19 |
1.14 |
1.1 |
2.5 |
0.79 |
W |
5 |
4 |
4 |
1.8 |
1.7 |
2 |
5 |
1.6 |
Pb |
13 |
23 |
17 |
136 |
127 |
19 |
5 |
43 |
Th |
15.05 |
9.06 |
10.1 |
12.6 |
11.7 |
6.53 |
3.6 |
5.62 |
U |
4.25 |
2.32 |
2.68 |
3.51 |
3.81 |
1.92 |
0.6 |
1.66 |
جدول 1- ادامه
Sample No. |
B.01 |
N.10.1 |
NS.01 |
BA-9-3 |
BA-10-1 |
Z.05.1 |
Z.05.3 |
Rock Type |
Ol-Basalt |
Ol-Basalt |
Ol-Basalt |
Andesite |
Andesite |
Andesite |
Andesite |
SiO2 |
48.73 |
52.13 |
53.28 |
57.1 |
62.5 |
55.09 |
55.03 |
TiO2 |
0.938 |
1.085 |
1.091 |
0.71 |
0.7 |
1.026 |
1.037 |
Al2O3 |
16.62 |
17.22 |
18.05 |
16.4 |
15.9 |
19.97 |
20.07 |
FeO |
9.96 |
9.05 |
8.03 |
6.62 |
5.45 |
6.53 |
6.77 |
MnO |
0.161 |
0.139 |
0.118 |
0.1 |
0.11 |
0.068 |
0.076 |
MgO |
7.42 |
4.96 |
3.12 |
3.74 |
1.84 |
1.88 |
1.54 |
CaO |
10.83 |
8.24 |
7.49 |
7.44 |
4.5 |
6.77 |
7.06 |
Na2O |
2.2 |
2.92 |
3.24 |
3.01 |
3.63 |
3.34 |
3.39 |
K2O |
1.95 |
3.11 |
3.56 |
1.76 |
2.89 |
2.58 |
2.61 |
P2O5 |
0.32 |
0.43 |
0.46 |
0.2 |
0.27 |
0.54 |
0.54 |
L.O.I. |
1.62 |
1.54 |
2.06 |
3.33 |
1.27 |
2.4 |
2.5 |
V |
247 |
233 |
199 |
116 |
81 |
118 |
116 |
Cr |
80 |
80 |
20 |
70 |
70 |
< 20 |
< 20 |
Co |
30 |
22 |
16 |
18.7 |
10.7 |
8 |
8 |
Ni |
50 |
40 |
20 |
10 |
<5 |
< 20 |
< 20 |
Cu |
50 |
80 |
80 |
18 |
88 |
60 |
40 |
Zn |
70 |
70 |
70 |
86 |
99 |
60 |
60 |
Ga |
12 |
14 |
14 |
18.4 |
20.9 |
14 |
15 |
Rb |
43 |
73 |
90 |
51.8 |
87.4 |
57 |
57 |
Sr |
460 |
526 |
545 |
420 |
412 |
509 |
519 |
Y |
19.7 |
24.9 |
24.4 |
18.9 |
26 |
29.7 |
28.8 |
Zr |
89 |
156 |
179 |
169 |
285 |
201 |
199 |
Nb |
6.7 |
13.5 |
14.6 |
11 |
23.6 |
12.8 |
12.9 |
Mo |
< 2 |
< 2 |
2 |
2 |
2 |
< 2 |
2 |
Ag |
< 0.5 |
< 0.5 |
< 0.5 |
<1 |
<1 |
< 0.5 |
< 0.5 |
Sn |
1 |
2 |
2 |
3 |
3 |
2 |
2 |
Cs |
1.1 |
1.4 |
1.1 |
1.21 |
1.72 |
0.9 |
0.9 |
Ba |
451 |
598 |
657 |
517 |
688 |
661 |
680 |
La |
18 |
30 |
32.8 |
29.8 |
46 |
30.9 |
30.3 |
Ce |
36.8 |
60.6 |
64.3 |
56.5 |
85.3 |
60.9 |
60.1 |
Pr |
4.52 |
7.09 |
7.5 |
6.43 |
9.44 |
7.49 |
7.37 |
Nd |
18.9 |
27.7 |
29.5 |
23.5 |
33.4 |
29.8 |
28.6 |
Sm |
4.37 |
5.97 |
6.15 |
4.52 |
6.29 |
6.41 |
6.34 |
Eu |
1.42 |
1.71 |
1.72 |
1.37 |
1.59 |
1.79 |
1.76 |
Gd |
4.53 |
5.69 |
5.81 |
4.47 |
6.04 |
6.34 |
6.22 |
Tb |
0.71 |
0.89 |
0.88 |
0.65 |
0.9 |
1.05 |
1.03 |
Ho |
0.75 |
0.92 |
0.91 |
0.78 |
1.06 |
1.09 |
1.07 |
Er |
2.17 |
2.71 |
2.71 |
2.2 |
3.02 |
3.25 |
3.19 |
Tm |
0.312 |
0.403 |
0.399 |
0.33 |
0.47 |
0.486 |
0.479 |
Yb |
1.87 |
2.56 |
2.57 |
2.06 |
2.85 |
3.08 |
3.01 |
Lu |
0.272 |
0.368 |
0.376 |
0.32 |
0.47 |
0.45 |
0.456 |
Hf |
2.2 |
4 |
4.4 |
4.4 |
6.9 |
5.1 |
5.2 |
Ta |
0.4 |
0.86 |
1.01 |
0.9 |
2 |
0.93 |
0.89 |
W |
0.7 |
1.1 |
1.8 |
4 |
3 |
1.8 |
1.4 |
Pb |
30 |
66 |
82 |
16 |
12 |
83 |
71 |
Th |
2.44 |
6.35 |
7.59 |
7.87 |
14.7 |
7.23 |
7.28 |
U |
0.71 |
1.87 |
2.27 |
2.08 |
3.91 |
1.84 |
1.87 |
برپایه دادههای بهدستآمده از تجزیههای زمینشیمیایی سنگهای منطقه بررسیشده، فراوانی مواد فرّار (L.O.I.)، نزدیک به 29/0 تا 45/7 درصدوزنی است. در سنگهای ماگمایی، میزان مواد فرّار معمولاً کمتر از 5/1 درصدوزنی است. این افزایش درصد مواد فرّار در سنگهای منطقه را پیامد فرایندهای ثانویه (مانند: هوازدگی و دگرسانی) و پیدایش کانیهای ثانویه (مانند: کلریت و اپیدوت) میدانند (Middlemost, 1985; Wilson, 1989) باید بهیاد داشت که رسم نمودارهای سنگشناسی برپایه تجزیههای شیمیایی عاری از مواد فرار انجام شده است. همچنین، با بررسیهای دقیق سنگنگاری روی مقاطعی از سنگهای آتشفشانی منطقه، نمونههای دگرساننشده برگزیده و برای تجزیه ریزکاو الکترونی، به آزمایشگاه دانشگاه آدلاید استرالیا فرستاده شدند. دادههای بهدستآمده از آن در جدولهای 2، 3 و 4 آورده شدهاند.
جدول 2- دادههای تجزیه پیروکسنهای سنگهای بازالتی جیرنده (شمالباختری قزوین) به روش ریزکاو الکترونی، بههمراه فرمول ساختاری و اعضای پایانی (برپایه 6 اتم اکسیژن)
Point No. |
B14-7-point9 |
B14-7-point10 |
B-9-point-109 |
B-9-point-110 |
B-9-point-111 |
B-9-point-112 |
SiO2 |
50.82 |
52.19 |
49.25 |
49.57 |
49.76 |
49.20 |
TiO2 |
0.45 |
0.24 |
0.70 |
0.69 |
0.61 |
0.64 |
Al2O3 |
2.82 |
2.69 |
4.28 |
5.15 |
4.69 |
5.08 |
FeO |
8.47 |
4.37 |
8.53 |
8.71 |
8.03 |
8.39 |
MnO |
0.21 |
0.15 |
0.20 |
0.13 |
0.20 |
0.24 |
MgO |
15.58 |
16.80 |
14.91 |
14.90 |
15.27 |
14.97 |
CaO |
20.77 |
22.76 |
20.73 |
20.14 |
21.03 |
20.40 |
Na2O |
0.29 |
0.23 |
0.31 |
0.36 |
0.34 |
0.36 |
K2O |
0.00 |
0.01 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
Cr2O3 |
0.11 |
0.45 |
0.21 |
0.13 |
0.46 |
0.15 |
Total |
99.52 |
99.89 |
99.12 |
99.78 |
100.39 |
99.42 |
Si |
1.90 |
1.92 |
1.85 |
1.85 |
1.85 |
1.84 |
Ti |
0.01 |
0.01 |
0.02 |
0.02 |
0.02 |
0.02 |
Al |
0.12 |
0.12 |
0.19 |
0.23 |
0.21 |
0.22 |
Fe |
0.26 |
0.13 |
0.27 |
0.27 |
0.25 |
0.26 |
Mn |
0.01 |
0.00 |
0.01 |
0.00 |
0.01 |
0.01 |
Mg |
0.87 |
0.92 |
0.84 |
0.83 |
0.84 |
0.84 |
Ca |
0.83 |
0.90 |
0.84 |
0.80 |
0.84 |
0.82 |
Na |
0.02 |
0.02 |
0.02 |
0.03 |
0.02 |
0.03 |
K |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
Cr |
0.00 |
0.01 |
0.01 |
0.00 |
0.01 |
0.00 |
Wollastonite |
42.34 |
45.94 |
43.07 |
42.25 |
43.32 |
42.71 |
Enstatite |
44.19 |
47.18 |
43.10 |
43.49 |
43.77 |
43.59 |
Ferrosillite |
13.48 |
6.89 |
13.83 |
14.26 |
12.91 |
13.70 |
جدول 3- دادههای تجزیه فلدسپارهای سنگهای آتشفشانی جیرنده (شمالباختری قزوین) به روش ریزکاو الکترونی، بههمراه فرمول ساختاری و اعضای پایانی (برپایه 8 اتم اکسیژن)
Point No. |
B14-7-point1 |
B14-7-point2 |
B14-7-point3 |
B14-7-point4 |
B14-7-point7 |
B14-7-point8 |
B14-7-point11 |
B14-7-point12 |
B-9-point-108 |
SiO2 |
46.26 |
46.12 |
48.93 |
47.42 |
48.81 |
47.25 |
47.82 |
47.71 |
58.92 |
TiO2 |
0.00 |
0.00 |
0.02 |
0.02 |
0.01 |
0.04 |
0.02 |
0.06 |
0.00 |
Al2O3 |
32.39 |
30.92 |
20.39 |
31.59 |
30.00 |
31.18 |
31.47 |
30.90 |
24.40 |
FeO |
0.61 |
0.59 |
11.52 |
0.68 |
0.48 |
0.56 |
0.65 |
0.61 |
0.22 |
MnO |
0.09 |
0.01 |
0.18 |
0.02 |
0.04 |
0.03 |
0.01 |
0.00 |
0.03 |
MgO |
0.00 |
0.02 |
5.03 |
0.01 |
0.03 |
0.03 |
0.02 |
0.03 |
0.00 |
CaO |
17.40 |
17.12 |
5.63 |
16.50 |
15.31 |
16.62 |
16.35 |
16.50 |
7.87 |
Na2O |
1.75 |
1.71 |
3.51 |
2.38 |
2.84 |
2.01 |
2.40 |
2.20 |
5.75 |
K2O |
0.02 |
0.07 |
0.38 |
0.05 |
0.10 |
0.05 |
0.09 |
0.07 |
0.73 |
Cr2O3 |
0.05 |
0.00 |
0.00 |
0.01 |
0.00 |
0.00 |
0.07 |
0.00 |
0.00 |
Total |
98.58 |
96.56 |
95.60 |
98.68 |
97.62 |
97.76 |
98.88 |
98.09 |
97.93 |
Si |
0.76 |
0.76 |
0.80 |
0.78 |
0.80 |
0.78 |
0.79 |
0.78 |
0.97 |
Ti |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
Al |
0.64 |
0.61 |
0.40 |
0.62 |
0.59 |
0.61 |
0.62 |
0.61 |
0.48 |
Fe |
0.01 |
0.01 |
0.16 |
0.01 |
0.01 |
0.01 |
0.01 |
0.01 |
0.00 |
Mn |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
Mg |
0.00 |
0.00 |
0.12 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
Ca |
0.31 |
0.31 |
0.10 |
0.29 |
0.27 |
0.30 |
0.29 |
0.29 |
0.14 |
Na |
0.06 |
0.06 |
0.11 |
0.08 |
0.09 |
0.06 |
0.08 |
0.07 |
0.19 |
K |
0.00 |
0.00 |
0.01 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.02 |
Cr |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
O |
2.82 |
2.77 |
2.66 |
2.83 |
2.81 |
2.81 |
2.84 |
2.82 |
2.90 |
Orthose |
0.14 |
0.43 |
3.62 |
0.30 |
0.55 |
0.30 |
0.51 |
0.42 |
4.55 |
Albite |
15.39 |
15.21 |
51.12 |
20.65 |
25.01 |
17.89 |
20.85 |
19.37 |
54.36 |
Anorthite |
84.47 |
84.36 |
45.26 |
79.04 |
74.43 |
81.80 |
78.64 |
80.20 |
41.09 |
جدول 4- دادههای تجزیه آمفیبولهای سنگهای آتشفشانی جیرنده (شمالباختری قزوین) به روش ریزکاو الکترونی، بههمراه فرمول ساختاری (برپایه 23 اتم اکسیژن)
Point No. |
B14-9-point13 |
B14-9-point14 |
B14-9-point15 |
B14-9-point16 |
B14-9-point17 |
B14-9-point18 |
B14-9-point19 |
B14-9-point20 |
SiO2 |
40.70 |
41.12 |
41.19 |
41.02 |
41.28 |
52.53 |
41.06 |
41.01 |
TiO2 |
2.91 |
2.86 |
2.60 |
2.95 |
3.01 |
0.50 |
3.02 |
2.99 |
Al2O3 |
12.71 |
12.30 |
12.17 |
12.44 |
12.58 |
2.93 |
12.49 |
12.74 |
FeO |
10.68 |
10.90 |
11.80 |
9.43 |
9.52 |
13.73 |
11.17 |
11.08 |
MnO |
0.11 |
0.17 |
0.13 |
0.07 |
0.11 |
0.53 |
0.13 |
0.13 |
MgO |
14.29 |
14.07 |
14.22 |
15.31 |
14.97 |
14.71 |
13.91 |
14.38 |
CaO |
12.08 |
12.37 |
11.76 |
12.02 |
12.00 |
11.93 |
11.91 |
11.95 |
Na2O |
2.08 |
2.24 |
2.13 |
2.36 |
2.24 |
0.41 |
2.35 |
2.26 |
K2O |
1.20 |
1.10 |
1.22 |
1.18 |
1.19 |
0.13 |
1.13 |
1.12 |
Cr2O3 |
0.08 |
0.00 |
0.00 |
0.08 |
0.09 |
0.12 |
0.01 |
0.02 |
Total |
96.84 |
97.13 |
97.22 |
96.84 |
96.99 |
97.52 |
97.19 |
97.69 |
Si |
0.68 |
0.68 |
0.69 |
0.68 |
0.69 |
0.87 |
0.68 |
0.68 |
Ti |
0.04 |
0.04 |
0.03 |
0.04 |
0.04 |
0.01 |
0.04 |
0.04 |
Al |
0.25 |
0.24 |
0.24 |
0.24 |
0.25 |
0.06 |
0.24 |
0.25 |
Fe |
0.15 |
0.15 |
0.16 |
0.13 |
0.13 |
0.19 |
0.16 |
0.15 |
Mn |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.01 |
0.00 |
0.00 |
Mg |
0.35 |
0.35 |
0.35 |
0.38 |
0.37 |
0.36 |
0.35 |
0.36 |
Ca |
0.22 |
0.22 |
0.21 |
0.21 |
0.21 |
0.21 |
0.21 |
0.21 |
Na |
0.07 |
0.07 |
0.07 |
0.08 |
0.07 |
0.01 |
0.08 |
0.07 |
K |
0.03 |
0.02 |
0.03 |
0.03 |
0.03 |
0.00 |
0.02 |
0.02 |
Cr |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
Sum |
1.78 |
1.78 |
1.78 |
1.79 |
1.79 |
1.73 |
1.78 |
1.79 |
Mg/Mg+Fe |
0.70 |
0.70 |
0.68 |
0.74 |
0.74 |
0.66 |
0.69 |
0.70 |
Na+K |
0.83 |
0.86 |
0.85 |
0.90 |
0.87 |
0.15 |
0.90 |
0.86 |
سنگنگاری و شیمی کانیها
برای بررسی دقیق رفتار زمینشیمیایی عنصرهای اصلی در ساختار کانیها و تکمیل بررسیهای کانیشناسی، سه مقطع نازک از سنگهای بازالتی، آندزیتی و تراکیآندزیتی برگزیده شد. سپس در این مقطعها، نزدیک به 30 نقطه از کانیهای پیروکسن، پلاژیوکلاز و آمفیبول، در آزمایشگاه ریزکاو الکترونی دانشگاه آدلاید استرالیا به روش ریزکاو الکترونی تجزیه شدند. دادههای بهدستآمده برای پیروکسن، پلاژیوکلاز و آمفیبول، بهترتیب در جدولهای 2، 3 و 4 آورده شده و در نمودارهای این بخش پردازش شدهاند.
سنگهای بازالتی منطقه جیرنده در مقطعهای میکروسکوپی، بافتهای پورفیری و گلومروپورفیری همراه با فنوکریستهای پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن و الیوین دارند (شکل 6). همچنین، جایگیری میکرولیتهای پلاژیوکلاز در راستای کمابیش موازی، پیدایش بافت جریانی در این سنگها را در پی داشته است (شکل 7).
Gupta (2007) پیدایش این بافت را پیامد جهتیافتگی بلورهای فلدسپار در راستای جریان گدازه میداند که با چگونگی منظمشدن بلورهای ناهمبعد فلدسپار کنترل میشود (Shelly, 1993). برپایه تجزیههای ریزکاو الکترونی انجامشده (جدول 3)، در نمودار سهتایی Ab-An-Or، ترکیب این پلاژیوکلازها در محدوده بیتونیت جای میگیرد (شکل 8). ترکیب کانی پیروکسن در نمودار سهتایی ولاستونیت- انستاتیت- فروسیلیت (شکل 9) نیز در محدوده دیوپسید جای میگیرد؛ البته ترکیب نمونهها اندکی بهسوی ترکیبهای اوژیتی گرایش دارد.
شکل 6- تصویر میکروسکوپی (XPL) از بافت گلومروپورفیری پدیدآمده از انباشتگی بلورهای پیروکسن در زمینهای میکرولیتی ساختهشده از پلاژیوکلازها (بازالت جیرنده، شمالباختری قزوین)
شکل 7- تصویر میکروسکوپی (XPL) از فنوکریستهای کلینوپیروکسن و الیوین در مسان بلورهای بههمتنیدة پلاژیوکلاز (بازالت جیرنده، شمالباختری قزوین)
شکل 8- فلدسپارهای سنگهای بازالتی جیرنده (شمالباختری قزوین) روی نمودار سهتایی Ab-An-Or (Deer et al., 1992)
شکل 9- کلینوپیروکسنهای بازالتهای جیرنده (شمالباختری قزوین) در نمودار سهتایی ولاستونیت- انستاتیت- فروسیلیت (Spear, 1984)
شکل10- تصویر میکروسکوپی (XPL) از سوختگی و دگرسانی بسیار شدید بلورهای هورنبلند و بیوتیت در سنگهای تراکیتی جیرنده (شمالباختری قزوین)
در مقطعهای میکروسکوپی، تراکیتها و تراکیآندزیتها از بلورهای ریز پلاژیوکلاز و فلدسپار آلکالن و فنوکریستهای بیوتیت و آمفیبولی ساخته شدهاند که در بیشتر نمونهها کاملاً سوخته و دگرسان شدهاند (شکل 10). بیشتر فنوکریستهای آمفیبول شکلدار بوده و در بیشتر آنها اکسیداسیون روی داده است؛ بهگونهایکه در لبة بلور، تمرکز اکسیدهای آهن دیده میشود. همچنین، گاه نشانههایی از رویداد واکنش با ماگما را نیز نشان میدهند (شکل 11). چهبسا شکلهای بلوریِ خوردهشده در پی واکنش یادشده پدید آمدهاند. این نکته چهبسا پیامد رشد ناتعادلی بلور در پی واکنش با ماگماست و به خوردگیهای خلیجمانند که بهدنبال انحلال پدید میآیند، وابستگی ندارد (Shelly, 1993).
شکل 11- تصویر میکروسکوپی (XPL) از شکلهای خلیجیمانند در بلوری از آمفیبول در تراکیتهای جیرنده (شمالباختری قزوین) که پیامد رشد ناتعادلی در پی واکنش با ماگماست
فرمول ساختاری بهدستآمده برای آمفیبولهای تجزیهشده در این سنگها (جدول 4( نشان میدهد گستره ترکیبی آنها کمابیش همانند است و در قلمرو آمفیبولهای کلسیک جای میگیرند. این آمفیبولها از نوع شرماکیتی و شرماکیتی آهندار هستند که همراه با اکتینولیتها که چهبسا در پی دگرسانی شرماکیتها پدید آمدهاند، در یک گستره ترکیبی جای میگیرند (شکل 12). در بخش باختری منطقه بررسیشده، گدازههای آندزیتی با ناپیوستگی روی نهشتههای بزرگ آذرآواری فوران کردهاند. از ویژگیهای آشکار این گدازهها، داشتن بافت پورفیری بهعلت دارابودن فنوکریستهای پلاژیوکلازی است که منطقهبندی پیچیدهای (Middlemost, 1997) دارند و نشاندهنده نبود تعادل هنگام تبلور هستند (شکل 13).
شکل 12- آمفیبولهای تراکیآندزیت جیرنده (شمالباختری قزوین) در نمودار پیشنهادیِ Leake (1978)
شکل 13- تصویر میکروسکوپی (XPL) از منطقهبندی در بلورهای پلاژیوکلازِ آندزیتهای جیرنده (شمالباختری قزوین)
به باور Gill (1981)، فنوکریستهای پلاژیوکلاز با منطقهبندی پیچیده، یک منطقة درونیِ همگن هستند که از پیرامون با بخشی سرشار از میانبار، سپس با بخشِ منطقهبندیِ نوسانی (در این بخش، تغییر ناگهانی در ترکیب روی داده است و بیشتر با تحلیل دوباره بخش درونی فلدسپار همراه است)، و در پایان با لایه دیگری با منطقهبندی عادی، فراگرفته میشود. همه این بخشها، به وسیله حاشیه نازکی که ترکیب آن همانند میکرولیتهای زمینه است، محدود میشوند. ترکیب این پلاژیوکلازها روی نمودار سهتایی Ab-An-Or (شکل 14) نشان داده شده است. ازاینرو، ترکیب پلاژیوکلاز در سنگهای آندزیتی به قطب آلبیتی نزدیکتر بوده و در محدوده آندزین جای میگیرد.
شکل 14- فلدسپارِ سنگهای آندزیتی جیرنده (شمالباختری قزوین) در نمودار سهتایی Ab-An-Or (Deer et al., 1992).
زمینشیمی
در نمودار AFM، سرشت کالکآلکالن سنگهای بررسیشده کاملا آشکار است (شکل 15). همچنین، جایگیری نمونهها در راستای روند سری کالکآلکالن، روند جدایش بلوری ماگمایی را در پیدایش سنگهای منطقه بهخوبی نشان میدهد (Wilson, 1989; Rollinson, 1993).
شکل 15- جایگاه نمونههای آتشفشانی جیرنده (شمالباختری قزوین) در نمودار AFM (Irvine and Baragar, 1971)
برای بررسی سنگهای دگرسانشده این منطقه، نمودار Zr/TiO2 در برابر Nb/Y که برپایه نسبت عنصرهای نامتحرک (HFSE) پیشنهاد شده است، بیشتر اعتمادکردنی است و نامگذاری دقیقتری برای این سنگها پیشنهاد میکند (Manya et al., 2007). برپایه این نمودار، سنگهای بررسیشده در میدانهای آلکالیبازالت، تراکیآندزیت، آندزیت، بازالت و ریوداست- داسیت جای میگیرند (شکل 16).
شکل 16- نمونههای آتشفشانی جیرنده (شمالباختری قزوین) در نمودار نسبت Nb/Y در برابر Zr/TiO2 (Winchester and Floyd, 1977) (نمادها همانند شکل 15 هستند)
تحرک عنصرهای کمیاب برپایه تغییر کانیشناختی زمان دگرسانی و سرشت فاز سیال کنترل میشود و با شیمی خاستگاه و فرایندهای بلور- مذاب در هنگام پیدایش سنگ، کنترل میشود (Rollinson, 1993). در سنگهای بررسیشده رفتار این عنصرها روی نمودارهای تغییر (یا هارکر) بررسی شدند. ازآنجاییکه در ترکیب شیمیایی و روند کلی نمونهها روندی خطی با خط نزول مایع بهروشنی همخوانی دارد، پس ماگمای نخستین و مادر سازنده سنگهای منطقه جیرنده وابستگی و خویشاوندی احتمالی دارند و پیدایش آنها در پی فرایند جدایش بلوری ماگمایی روی داده است. همانگونهکه در شکل 17 دیده میشود، در نمودارهای تغییر عنصرهای کمیاب در برابر SiO2، مقدارهای U، Th، Ba و Rb روند افزایشی و عنصرهای Sr و V روندهای کاهشی نشان میدهند. به علت ویژگیهای زمینشیمیایی، عنصر V معمولاً در ساخت کانیهای آهن و منگنزدار (مانند: هورنبلند، بیوتیت و مگنتیت) بهکار میرود. روند کاهشی این عنصر با کاهش کانیهای یادشده از سنگهای بازیک بهسوی سنگهای اسیدیتر، کاملاً همخوانی دارد. غلظت عنصر استرانسیم بیشتر با بلورهای پلاژیوکلاز، کنترل میشود؛ زیرا Sr در پلاژیوکلازها آسانتر از کانیهای کلسیمدار دیگر، جانشین Ca میشود (Mason and Moore, 1982).
شکل 17- نمودارهای تغییر SiO2 (برپایه درصدوزنی) در برابر عنصرهای کمیاب (برپایه ppm) (Harker, 1909) برای سنگهای آتشفشانی جیرنده (شمالباختری قزوین) (نمادها همانند شکل 15 هستند)
در نمودار عنکبوتی بهنجار شده در برابر ترکیب گوشتة اولیه (Sun and McDonough, 1989)، الگوی همروند تغییر عنصرهای کمیاب در نمونههای بررسیشده، خاستگاه ماگمایی سکان و تحول آن از راه جدایش بلوری ماگمایی را آشکار میکند (شکل 18). غنیشدگی بیشتر عنصرهای کمیاب خاکی سبک (LREE) در برابر عنصرهای کمیاب خاکی سنگین (HREE) در این سنگها و جدایشبلورییافتگیِ عنصرهای LREE در برابر HREE، چهبسا پیامد نقش مهم الیوین، کلینوپیروکسن و پلاژیوکلاز در روند جدایش بلوری ماگماست (Rollinson, 1993). همچنین، وجود چنین ویژگیهایی از ویژگیهای آشکار ماگماهای وابسته به کمان (;Gill, 1981; Pearce, 1983) و ماگماهای کالکآلکالن کمانهای مرز قاره پهنههای فرورانش (Goss and Kay, 2009) است. آنومالی منفی Nb در نمودارهای پیشنهادیِ Sun و McDonough (1989) و Thompson (1982) (شکل 19)، به فرایندهای سنگزادی (مانند: مشارکت پوسته قارهای (Tchameni et al., 2006) و آلایش پوستهای (Reichew et al., 2004)) در سنگهای منطقه بستگی دارد. همچنین، غنیشدگی عنصرهای Th و U، افزودهشدن رسوبهای پلاژیک و یا پوسته اقیانوسی دگرسانشده به خاستگاه ذوبشدگی و نقش آلایش پوستهای در پیدایش سنگهای منطقه را نشان میدهد (Fan at al., 2003).
شکل 18- نمونههای آتشفشانی جیرنده (شمالباختری قزوین) در نمودار عنکبوتی بهنجارشده در برابر ترکیب گوشتة اولیه (Sun and McDonough, 1989) (نمادها همانند شکل 15 هستند)
شکل 19 – سنگهای آتشفشانی جیرنده (شمالباختری قزوین) در نمودار عنکبوتی چندعنصری بهنجارشده در برابر ترکیب کندریت (Thompson, 1982) (نمادها همانند شکل 15 هستند)
از آنجاییکه عنصرهای LIL (مانند: Rb، Cs، K و Zr) عنصرهایی ناسازگار هستند و در ساختمان کانیهایی مانند پلاژیوکلاز، پیروکسن و کانیهای کدر جای نمیگیرند؛ ازاینرو، هرگونه افزایشی در عنصرهای یادشده و هر تغییری در مقدارهای آنها، پیامد آلودگی پوستهای در ماگمای سازندة سنگهاست (Furman, 2007). در نمودار لگاریتمی نسبتهای Ta/Yb و Th/Yb، نمونههای بررسیشده از نسیتهای یادشده غنیشدگی دارند و در محدوده سنگهای مرز فعال قارهای (ACM) جای میگیرند (شکل 20).
شکل 20- نمونههای آتشفشانی منطقه جیرنده (شمالباختری قزوین) در نمودار Ta/Yb در برابر Th/Yb (Gorton and Schandl, 2000)
همچنین، چگونگی جایگیری خطی نمونهها، همروند با روند غنیشدگی گدازههای پهنههای فرورانش است. از عوامل مؤثر در تغییر ترکیب گوة گوشتهای بالای پهنه فرورانش، جریان سیالهای پدیدآمده از آبزدایی پوسته اقیانوسی دگرسانشده (;Hawkesworth et al., 1993 Turner et al., 1997)، رسوبهای فرورو (Class et al., 2000)، ذوب رسوبهای روی صفحه فرورو (Munker, 2000) و یا بخش مورب آن صفحه (Peacocks et al., 1994) هستند. در نمودار Ba/Th در برابر Th/Nb، سنگهای بررسیشده مقدارهای کم Ba/Th و مقدارهای متفاوتی از Th/Nb دارند (شکل 21). مقدارهای کم Th/Nb پیامد فرایند هضم پوستهای در ماگمای سازنده (Orozaco et al., 2007) این سنگهاست. مقدارهای بالای Th/Nb نشانه مشارکت گسترده مواد پوسته بالایی در پیدایش این سنگهاست. در حقیقت، نسبتهای یادشده، شدت مشارکت فراوردههای پهنه فرورانش و یا مواد پوستهای در ماگمای مادر را نمایش میدهند (Pearce et al., 2005).
شکل 21- نمونههای آتشفشانی منطقه جیرنده (شمالباختری قزوین) در نمودار Ba/Th در برابر Th/Nb (Orozaco et al., 2007)
پژوهشهای انجامشده دربارة ماگماتیسم سنوزوییک در پهنه ماگمایی ایران- ترکیه نشاندهنده متاسوماتیسم و غنیشدگی خاستگاه گوشتهای این سنگها در پی فرورانش است (Aghazadeh et al., 2010; Castro et al., 2013; Prelevic et al., 2013). در نمودار لگاریتمی Th/Yb در برابر Ta/Yb (شکل 22)، همه سنگهای بررسیشده روندی موازی با روند متاسوماتیسم گوشته نشان میدهند؛ اما ازآنجاییکه نسبت Th/Yb در این نمونهها بالاست، خاستگاه آنها گوشتهای غنیشده دانسته میشود که دچار آلودگی پوستهای شده است.
شکل 22- نمونههای آتشفشانی منطقه جیرنده شمالباختری قزوین) در نمودار Ta/Yb در برابر Th/Yb (Pearce, 1983)
در نمودار Temel و همکاران (1998)، در بخش سنگهای با غنیشدگی درونصفحهای، روندی مثبت میان Rb و Nb دیده میشود و در آن، نسبت Nb/Y برابر با 1 است (Temel et al., 1998) و روند عمودی نمونههای بررسیشده، ویژگی غنیشدگی با محلولهای فرورانشی یا آلودگی پوستهای را بهخوبی نشان میدهند (شکل 23).
شکل 23- نمونههای آتشفشانی جیرنده (شمالباختری قزوین) در نمودار Nb/Rb در برابر Rb/Y (Temel et al., 1998)
سنگهای سنوزوییک ایران را پیامد ذوببخشی سنگکرة قارهای دانسته میشوند که در پی فرورانش دچار متاسوماتیسم شدهاند (Ersoy et al., 2012; Altunkaynak et al., 2012; Prelevic et al., 2012).
برپایه نمودار پیشنهادیِ Johnson و همکاران (1990) برای نمونههای بازیک منطقه جیرنده، این نمونهها نسبتهای ثابتی از Sm/Yb را نشان نمیدهند (شکل 24).
شکل 24- نمونههای آتشفشانی جیرنده (شمالباختری قزوین) در نمودار La/Yb در برابر Sm/Yb (Johnson et al., 1990)
در نمودار بالا، روند افزایشی نسبت Sm/Yb در برابر La/Yb، خاستگاهی گارنت پریدوتیتی را برای سنگهای بررسیشده نشان میدهد (Aldanmaz et al., 2000). ازآنجاییکه نمونهها در میان دو منحنی گارنت پریدوتیت و اسپینل پریدوتیت جای گرفتهاند، خاستگاه ماگمای آنها گارنتدار و اسپینلدار (گارنت- اسپینل پریدوتیت) دانسته میشود و برپایه شمارههای روی منحنی، ماگمای سازندة این سنگها دچار 15 تا 20 درصد ذوببخشی شده است. برپایه بررسی نمونههای بازیک در نمودار Ce/Yb در برابر Ce، ژرفای ذوببخشی ماگمای خاستگاه این سنگها 100 تا 110 کیلومتر ارزیابی میشود (شکل 25). پس نمونههای بررسیشده از ذوببخشیِ ماگمایی اسپینل لرزولیتی در ژرفای 100 تا 110 کیلومتری خاستگاه گرفتهاند و با ژرفای گوشته لیتوسفری همخوانی دارد.
شکل 25- نمونههای آتشفشانی جیرنده (شمالباختری قزوین) در نمودار Ce در برابر Ce/Yb (Ellam and Cox, 1991)
میانگین نسبتهای عنصرهای ناسازگار در سنگهای بازالتی منطقه جیرندهNb/Zr = 11/0 و Y/Zr = 16/0 است و خاستگاه گوشتهای غنیشده این سنگها را نشان میدهد (Sun and McDonough, 1989). از آنجاییکه تبلوربخشی تغییر بنیادینی در نسبتهای عنصرهای ناسازگار در گوشته اولیه پدید میآورد (Alvaro et al., 2006)، پس رویداد تغییر در این نسبتها پیامد تفاوت درجه ذوببخشی از خاستگاهی همگن (Rao and Rai, 2006) و یا ناهمگنیِ خاستگاه (Weaver and Tarney, 1981) است. در نمودارهای Nb-Zr و Y-Zr، غنیشدگی ناحیه خاستگاه سنگهای منطقه دیده میشود (شکل 26).
شکل 26- نمونههای آتشفشانیجیرنده (شمالباختری قزوین) در نمودارهای غنیشدگی و یا تهیشدگی ناحیه خاستگاه (Abu-Hamatteh, 2005)
همچنین، Ellam و Cox (1991) الگویی را پیشنهاد کردند که ژرفای ذوببخشی برپایه میانگین فراوانی عنصرهای Yb ،Sm و Ce، کمابیش دقیق ارزیابی میشود. در این نمودار (شکل 27) ژرفای جدایش ماگمای سازندة سنگهای منطقه بررسیشده، نزدیک به 90 تا 110 کیلومتری ارزیابی میشود. این ژرفا با ژرفاهای بهدستآمده از روش پیشین همخوانی دارد.
شکل 27- نمونههای جیرنده (شمالباختری قزوین) در نمودار تمرکز میانگین عنصرهای Yb، Sm و Ce در برابر ژرفای جدایش (Ellam and Cox, 1991)
نتیجهگیری
منطقه بررسیشده، بخشی از پهنه البرز باختری در نزدیکی البرز مرکزی و در ناحیه جیرنده - لوشان است. آذرآواریها و سنگهای آتشفشانی ائوسن از فراوانترین سنگهای منطقه هستند. این سنگها گستره ترکیبی بازیک تا حد واسط را نشان میدهند. برپایه نمودارهای شناسایی سری ماگمایی، سنگهای بررسیشده در محدوده کالک- آلکالن پتاسیم بالا جای میگیرند و روند تغییر اکسیدهای کمیاب، خاستگاه یکسان آنها را نشان میدهد. همچنین، فرایند جدایش بلوری ماگمایی عامل اصلی در تحول ماگمای سازنده آنها بوده است. افزونبر این، روندهای همراستا در نمودارهای عنکبوتی، تحول سنگهای بررسیشده در پی فرایند جدایش بلوری را نشان میدهند. آنومالی منفی Ta، Nb و Ti در این نمودارها، مشارکت پوسته قارهای در فرایندهای ماگمایی را نشان میدهد. غنیشدگی عنصرهای Th و U نیز نشانة مشارکت رسوبهای پلاژیک و یا پوسته اقیانوسی دگرسانشده در فرایند ذوب است. فراوانی عنصرهای La و Sm در نمونههای بررسیشده، همانندِ ترکیب مذابهای جداشده از گوشته غنیشده است و در محدودة ذوببخشی نزدیک به 10 تا 20 درصدی یک خاستگاه گارنت- اسپینل لرزولیتی، در ژرفای 90 تا 110 کیلومتری، جای میگیرند. برپایه ویژگیهای صحرایی و سنگنگاری (مانند: بافت گلومروپورفیری، غربالی و مرزهای واکنشی) و همچنین، نمودارهای زمینشیمیایی و جایگاه زمینساختی منطقه، پیدایش این سنگها پیامد آلایش پوستهای و جدایش بلوری ماگمایی کاملأ آشکار بوده است.