زمین‏‌شناسی، کانی‏‌شناسی، ساخت و بافت کانه‏‌زایی فلزهای پایه- گرانبهای آغ‌اتاق (شمال تکاب)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

گروه زمین‏‌شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران

چکیده

منطقه کانه‏‌زایی آغ‌اتاق در شمال تکاب و درون توف‏‌های آندزیتی الیگو- میوسن روی داده ‏‌است. کانه‏‌زایی به‏‌صورت رگه‏‌های کوارتزی و پهنه‌های سیلیسی با کانی‏‌سازی چندفلزی (Cu-Pb-Zn-Au-Ag) به‌صورت برشی و رگه- رگچه‏‌ای با بافت‏‌های شانه‏‌ای، کوکاد و دانه‏‌پراکنده رخ داده‏‌است. کالکوپیریت، پیریت، گالن و اسفالریت از مهم‏‌ترین کانه‌ها بوده و سیلیسی‌‌، سریسیتیک‌، آرژیلیک‌‌، پروپلیتیک‌ و کربناتی‌شدن از دگرسانی‌ها هستند. کانی‏‌سازی با دگرسانی‏‌های سیلیسی- سریسیتیک همراه است. تجزیه نمونه‌هایِ رگه‌های کوارتزی و پهنه‏‌های سیلیسی، عیار طلا را تا ppb664 (میانگین: ppb181) نشان داده ‏‌است. بالاترین و میانگین عیار نقره، مس، سرب و روی، به‌ترتیب ppm120 (ppm30)، 3/1 درصد (38/0 درصد)، 5/5 درصد (6/0 درصد) و 5/4 درصد (28/0 درصد) به‌دست آمده ‏‌است. بررسی‌های انجام‏‌شده نشان‌دهندة رویداد کانه‏‌زایی در چهار مرحله است. در مرحله نخست یا پیش از کانه‏‌زایی، در پی فرایند گرمابی، سنگ میزبان برشی‏‌ شده و گروهی از رگه‌های کوارتزی و کلاهک‏‌ سیلیسی پدید آمده‏‌اند. در مرحله دوم یا مرحله کانه‏‌زایی، کانه‏‌‏‌های سولفیدی در رگه‌های کوارتزی و پهنه‏‌های سیلیسی پدید آمده‌اند. در مرحله سوم، رگه- رگچه‌های تأخیری کوارتزی، باریتی و کربناتیِ بدون کانه‏‌زایی، مرحله‌های پیشین را قطع کرده‏‌اند. در مرحله چهارم، کانه‏‌زایی در پی فرایندهای سوپرژن روی داده است. یافته‌های زمین‏‌شناسی، کانی‌شناسی، دگرسانی، ساخت و بافت نشان‌دهندة شباهت کانه‏‌زایی فلزهای پایه- گرانبهای آغ‌اتاق با کانسارهای اپی‌ترمال نوع سولفیداسیون متوسط هستند

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Geology mineralogy, structure and texture of Agh-Otagh base- precious metal mineralization (North Takab)

نویسندگان [English]

  • Nahid Rahmati
  • Mir Ali Asghar Mokhtari
  • Mohamad Ebrahimi
  • Ghasem Nabatian
Department of Geology, Faculty of Sciences, University of Zanjan, Zanjan, Iran
چکیده [English]

The Agh-Otagh mineralization area in the north of Takab, was formed within the andesistic tuffaceous rocks of the Oligo- Miocene age. Mineralization include polymetallic (Cu-Pb-Zn-Au-Ag) quartz veins and silicified zones, which occurred as breccia and vein- veinlets with comb, cockade and disseminated textures. Chalcopyrite, pyrite, galena and sphalerite are common ore minerals. Alteration zones consist of silicification, sericitization, argillitic, propelitic and carbonatization. Cu-Au mineralization is associated with silicification and sericitization. Analytical results of the samples from the ore- bearing quartz veins and the silicified zones indicate that the highest grade for Au is 664 ppb (ave.181 ppb). The highest and the average grades for Ag, Cu, Pb, and Zn are 120 ppm (300 ppm), 1.3 % (0.38 %), 5.5 % (0.06 %) and 4.5 % (0.28 %), respectively. The investigations indicate that the Agh-Otagh mineralization was formed in four stages. In the first stage or the pre-mineralization stage, the host rock, as a result of hydrothermal process, underwent brecciation and some quartz veins and siliceous cap were formed. In the second stage or the mineralization stage the sulfide minerals formed within the quartz veins and silicification zones developed at the third stage, some unmineralized quartz, barite and carbonate vein- veinlets crosscut the previous stages. The last stage of mineralization related to supergene processes. Based on geological, mineralogical, alteration, structural and textural evidences, the Agh-Otagh base- precious metal mineralization is similar to the medium sulfidation epithermal deposits. 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Mineralogy
  • Base- precious metal mineralization
  • epithermal
  • Agh-Otagh
  • Takab

منطقه تکاب- تخت‏‌سلیمان از پهنه‏‌های با توان معدنی و با کانی‏‌سازی‏‌های فراوان است. مانند: کانسار آرسنیک- طلای زرشوران (Mehrabi, 1997; Daliran et al., 1999; Mehrabi et al., 1999; Asadi Harooni et al., 2000)، کانسار طلا- آنتیموان آق‏‌دره (Daliran, 2008; Daliran et al., 2002)، کانی‏‌سازی سرب- روی- طلای آی‏‌قلعه‏‌سی (Mohammadi Niaei et al., 2015)، کانی‏‌سازی سرب و روی انگوران (Annels et al., 2003; Ebrahimi et al., 2010; Borg and Daliran, 2004; Daliran and Borg, 2005; Gilg et al., 2006) و کانی‏‌سازی آرسنیک- طلای عربشاه (Behmanesh, 2013; Heidari, 2013).

منطقه بررسی‌شده که در این نوشتار با نام کانی‏‌سازی آغ‏‌اتاق از آن یاد شده است، در شمال‏‌باختری ایران، در نزدیک به 46 کیلومتریِ شمال تکاب، 20 کیلومتریِ شمال‌‌باختری تخت‏‌سلیمان و نزدیک به 10 کیلومتریِ شمال کانسار طلا- آرسنیک زرشوران است (شکل‌های 1- A و 1- B).

در مجموعه آتشفشانی- رسوبی منطقه آغ‏‌اتاق، کانی‏‌سازی به‏‌صورت رگه‏‌های کوارتزی و پهنه‏‌های سیلیسی با کانه‏‌زایی Cu-Pb-Zn-Au-Ag گزارش شده است (Behmanesh, 2013). برپایه بررسی‌های اکتشافی نخستین در سال‌های اخیر (Behmanesh, 2013)، مس از شاخص‏‌ترین عنصرهایِ این رگه‏‌هاست که به‏‌صورت کالکوپیریت و آغشتگی‏‌های آزوریتی و مالاکیتی در نمونه‏‌های صحرایی دیده می‌شود. افزون‌بر بررسی‌های اکتشافیِ یادشده، بررسی‌های پژوهشی دقیقی روی این کانی‏‌سازی انجام نشده است. ازاین‌رو، در این پژوهش به بررسی ویژگی‏‌های زمین‏‌شناسی، ساخت و بافت و کانی‏‌شناسیِ کانه‏‌زایی فلزهای پایه- گرانبهای آغ‌اتاق پرداخته شده است.

 

 

 

شکل 1- جایگاه منطقه آغ‌اتاق در: A) استان آذربایجان‌غربی؛ B) شمال تکاب و راه‌های دسترسی به آن.

 

 

روش‏‌ انجام پژوهش

در راستای بررسی کانه‏‌زایی فلزهای پایه- گرانبهای آغ‌اتاق پس از بررسی‏‌های کتابخانه‌ای، چندین بازدید صحرایی برای انجام برداشت‌های زمین‌شناسی و نمونه‌‌برداری انجام شد. سپس، شمار 19 مقطع نازک و 17 مقطع نازک- صیقلی از نمونه‌های برداشت‏‌شده ساخته شد. بررسی‏‌های میکروسکوپی در آزمایشگاه سنگ‌شناسی گروه زمین‌شناسی دانشگاه زنجان با بهره‌گیری از میکروسکوپ پلاریزان دو منظورة Prior انجام شد. همچنین، شمار 4 نمونه از رگه‏‌های سیلیسیِ کانه‏‌دار برای تجزیه‌های شیمیایی عنصرهای اصلی، کمیاب و خاکی نادر، به روش‏‌های XRF و ICP-MS، در آزمایشگاه‏‌های زرآزما و Labwet استرالیا آنالیز شدند. گفتنی است که افزون‌بر داده‌های یادشده، از داده‌های تجزیه‌ایِ Behmanesh (2013) (شمار 32 نمونه تجزیه‌شده به روش ICP-OES از پهنه‏‌های کانه‏‌زایی و کلاهک‌های سیلیسی و اندازه‏‌گیری طلا به روش FireAssey در آزمایشگاه زرآزما) نیز بهره‌گرفته شد.

 

زمین‌شناسی و سنگ‏‌شناسی

در پهنه‌بندی زمین‏‌ساختی- رسوبی ایران، منطقه کانه‏‌زایی آغ‌اتاق بخشی از پهنه سنندج- سیرجان (Stöckiln, 1968)، پهنه خوی- مهاباد (Nabavi, 1977) و پهنه ایران‌مرکزی (Aghanabati, 2005) است. این منطقه در محل برخورد پهنه‏‌های ساختاری ایران‌مرکزی و سنندج- سیرجان جای گرفته است. سنگ‌های زمین‌شناسی سازندة منطقه آغ‌اتاق با واحدهای زمین‌شناسی ایران‌مرکزی (واحدهای میوسن هم‌ارز با سازند قم و سنگ‌های آتشفشانی الیگو- میوسن) تناسب بیشتری نشان می‌دهند؛ اما برپایه وجود مجموعه‌های دگرگونی مشابه با پهنه سنندج- ‌سیرجان در بخش خاوریِ منطقة بررسی‏‌شده (بلندی‌های کوه بلقیس که از سنگ‌های دگرگونی گوناگونی مانند آمفیبولیت، گنیس، مرمر و سنگ‌های افیولیتی دگرگون‌شده ساخته ‌شده‌ است)، برخی پژوهشگران این منطقه را بخشی از پهنه سنندج-‌ سیرجان به شمار می‌آورند.

منطقه آغ‌اتاق بخش کوچکی از بخش‌های باختری نقشه 1:100000 زمین‌شناسی تخت‌سلیمان (Babakhani and Ghalamgash, 2006) را در بر گرفته و در شمال معدن طلای زرشوران جای گرفته است. این بخش از ورقه تخت‏‌سلیمان بیشتر از سنگ‏‌های دگرگونی شیست، مرمر، گنایس و آمفیبولیت ساخته شده است. این سنگ‌ها با روند شمال‌باختری- جنوب‏‌خاوری در بخش میانی ورقه یادشده، بلندترین بلندی‌های منطقه را ساخته‌اند. این سنگ‏‌ها به‌طور مستقیم با رسوب‌های الیگو- میوسن به‌گونه ناهمساز پوشیده شده‌اند. چنین می‌نماید که هیچ‌گونه رسوبگذاری روی سنگ‌های دگرگونی (به سن پرکامبرین تا پالئوزوییک بالایی) روی نداده است و یا اینکه شاید همان اندک رسوبگذاریِ روی‌داده، در پی بالاآمدگی و فرسایش از بین رفته است. در کل، به باور Babakhani و Galamgash (2006)، در محدوده ورقه تخت‏‌سلیمان، ردیف چینه‌ای سنگ‏‌ها به‌ترتیب از کهن به جدید عبارتند از: سنگ‏‌های دگرگونی پرکامبرین، سنگ‌های رسوبی پرکامبرین پسین- کامبرین پیشین و کامبرین- اردویسین، سنگ‏‌های دگرگونی پالئوزوییک، توده‌های نفوذی دیوریتی، گرانودیوریتی و گرانیتیِ مزوزوییک، سنگ‏‌های رسوبی و آتشفشانی الیگو- میوسن و نهشته‌های جوان پلیوسن و کواترنر.

مجموعه‌ای از سنگ‌های آتشفشانی، آتشفشانی- رسوبی و رسوبی به سن الیگو- میوسن از سنگ‌هایِ رخنمون‌یافته در منطقه آغ‌اتاق هستند (شکل 2). این سنگ‌ها در بخش خاوری با گسل روراندة قینرجه- چهارتاق در کنار سنگ‌های دگرگونة بلندی‌های کوه بلقیس جای گرفته‌اند. در کنارة شمال‏‌خاوری منطقه آغ‌اتاق، رخنمون‏‌هایی از سنگ‌های دگرگونی پالئوزوییک دیده می‌شوند (شکل 2).


 


 

شکل 2- نقشه زمین‌شناسی 1:20000 تهیه‏‌شده از منطقه کانه‏‌زایی آغ‌اتاق (Behmanesh, 2013 با اندکی تغییرات).


 

 

سنگ‌های آتشفشانی- رسوبی الیگو- میوسن میزبان رگه‌های کوارتزی که دارای کانه‏‌زایی مس- طلا هستند، گسترش کمابیش بالایی در بخش‌های مرکزی و نیمة خاوری منطقه دارند. این سنگ‌ها عبارتند از: تناوب لایه‎های نازک تا متوسط کریستال‌‌توف- لیتیک‌توف خاکستری تا سرخ‌رنگ، با میان‏‌لایه‌های نازک ماسه‏‌سنگ، سیلت‌سنگ و شیل و گاه گدازه‌های بازالتی تا بازالت‌آندزیتی (شکل‌های 2 و 3). در بخش‏‌های جنوبی منطقه آغ‌اتاق، دهانه فروریختة یک گنبد آتشفشانی جوان‏‌تر دیده می‏‌شود که نشانه‌های فعالیت‏‌های آن، به‏‌صورت سنگ‌های آذرآواری (گدازه و ایگنمبریت) با ترکیب داسیتی است. این سنگ‌ها به‏‌صورت دگرشیب، روی مجموعه آتشفشانی- رسوبی الیگو- میوسن جای گرفته‌اند. سنگ‌های گنبد آتشفشانیِ یادشده که پیامد پایانی‌ترین فعالیت‏‌های ماگمایی منطقه هستند، در نقشه 1:100000 تخت‏‌سلیمان به سن الیگو- میوسن دانسته شده‌اند (Babakhani and Ghalamgash, 2006)؛ اما یافته‌های صحرایی نشان‌دهندة سن جوان‏‌تر این سنگ‏‌ها هستند. در بررسی‏‌های Mehrabi و همکاران (1999)، سنی برابر با 9/2±7/13 میلیون سال پیش (برابر با میوسن) برای گنبدهای داسیتی پیرامون کانسار آرسنیک- طلای زرشوران به‌دست آمده است. ازاین‌رو، این گنبد آتشفشانی را نیز می‏‌توان به سن میوسن دانست.

 

 

 

شکل 3- دورنمایی از توالی سنگ‌های آتشفشانی- رسوبی در منطقه آغ‏‌اتاق و موقعیت یکی از رگه‏‌های کانه‏‌دار در بخش‏‌های مرکزی آن و درون واحد توفی OMt1 (دید به خاور).

 

 

لیتیک‌کریستال توف آندزیتی، آندزیت و آندزیت‏‌بازالتی از سنگ‌های میزبان کانه‌زایی هستند. بیشترین کانی‌سازی در سنگ‌های توفی دیده می‏‌شود. سنگ‌های لیتیک‏‌کریستال توف که بیشتر از بلورهای پلاژیوکلاز ساخته‌ شده‌اند، دگرسانی به کانی‌های رسی، سریسیت و گاه کربنات را نشان می‌دهند. کانی‌های مافیک آنها کاملاً با کلریت و اندکی کلسیت جایگزین شده‌اند. پاره‌های سنگی بافت پورفیری دارند و از بلورهای پلاژیوکلاز در زمینه‌ای تیره و سرشار از هیدروکسیدهای آهن ساخته شده‌اند (شکل 4- A). زمینه میان بلورها و پاره‌های سنگی بسیار کربناتی شده است (شکل 4- B). سنگ‌های بازالتی دارای بافت پورفیری و گلومروپورفیری هستند (شکل 4- C) و از درشت‏‌بلورهای پلاژیوکلاز و کلینوپیروکسن، در زمینه‌ای از بلورهای کوچک همان کانی‏‌ها، ساخته شده‌اند. بیشتر بلورهای پلاژیوکلاز منطقه‌بندی دارند (شکل 4- D) و بافت غربالی نشان می‌دهند (شکل 4- E).


 

 

 

شکل 4- تصویرهای میکروسکوپی از سنگ‌های میزبان کانه‌زایی منطقه آغ‌اتاق (شمال تکاب): A) بلورهای پلاژیوکلاز و پاره‌های سنگی (با بافت پورفیریتیک و زمینه‌ای از هیدروکسیدهای آهن) در زمینه‌ای کلسیتی پراکنده هستند؛ B) سیمان کربناتی در میان بلورها در توف‌آندزیتی؛ C) بافت گلومروپورفیریتیک ساخته‌شده از بلورهای پیروکسن؛ D) درشت‏‌بلور پلاژیوکلاز با منطقه‌بندی؛ E) بلورهای پلاژیوکلاز با بافت غربالی؛ F) پلاژیوکلازهایی که از مرکز به سریسیت دگرسان شده‌اند (همه تصویرها در نور XPL هستند) (Plg: پلاژیوکلاز؛ Cc: کلسیت؛ Px: پیروکسن؛ Ser: سریسیت؛ برپایه: Whitney و Evans، 2010)


 


در نمونه‏‌های بررسی‏‌شده، بافت غربالی شاید پیامد آمیزش ماگمایی (Kuscu and Floyd, 2001; Kawabata and Shuto, 2005; Kurum et al., 2008) و یا کاهش فشار و یا بالاآمدن پرشتاب ماگما باشد (Stormer, 1972; Tsuchiyama, 1985). برخی پلاژیوکلازها در بخش‌های مرکزی به سریسیت و گاه کلسیت دگرسان شده‌اند (شکل 4- F). این پدیده می‏‌تواند نشان‌دهندة دگرسانی گزینشی در بخش‏‌های کلسیک پلاژیوکلازها، در پی واکنش‏‌ با سیال‌های گرمابی باشد (Que and Allen, 1996). بیشتر پیروکسن‌ها سالم هستند؛ اما گاه به کلسیت و کلریت دگرسان شده‌اند. در سنگ‏‌های آندزیت‌بازالتی، بافت‌های پورفیری و گلومروپورفیری دیده می‌شوند. درشت‏‌بلورهای ‌‌پلاژیوکلاز، پیروکسن و آمفیبول از کانی‌های سازندة این سنگ‌ها هستند. این کانی‌ها در زمینه‌ای ریزبلور تا میکرولیتی از پلاژیوکلاز، کانی‌های مافیک کربناتی- کلریتی‏‌شده و کانی‌های کدر جای دارند. درشت‌بلورهای پلاژیوکلاز منطقه‏‌بندی دارند. منطقه‏‌بندی در پلاژیوکلازها می‏‌تواند پیامد نبود تعادل در هنگام پیدایش بلور دانسته شود. این پدیده بیشتر هنگام تبلور پرشتاب ماگما روی ‌می‌دهد .(Shelley, 1993) برخی بلورهای پیروکسنِ آندزیت‌بازالتی بافت غربالی نشان می‌دهند.

گدازه‏‌های داسیتی بافت‏‌های پورفیری، فلسوفیری و گلومروپورفیری، با انباشتگی درشت‏‌بلور‏‌های پلاژیوکلاز و کوارتز دارند. بیشتر درشت‏‌بلور‏‌ها پلاژیوکلاز، آمفیبول و به مقدار کمتر، کوارتز و آلکالی‌فلدسپار هستند. این کانی‌ها در زمینه‏‌ای کمابیش ریز‏‌دانه از کوارتز، کانی‏‌های کدر، آلکالی‌فلدسپار، پلاژیوکلاز‏‌های کوچک و آمفیبول‏‌های اکتینولیتی‏‌شده‏‌ ریز دیده می‌شوند.

گدازه‏‌های توالی آتشفشانی- رسوبی الیگومیوسن دارای سرشت کالک‌آلکالن پتاسیم متوسط تا بالا هستند و در نمودارهای عنکبوتی، غنی‌شدگی از LILEها،‌ به‌همراه آنومالی منفی در HFSEها را نشان می‏‌دهند (Rahmati, 2015). این ویژگی‏‌ها از ویژ‌گی‌های ماگماهای وابسته به پهنه‌های فرورانش هستند. همچنین، در نمودارهای شناسایی پهنه زمین‌ساختیِ ماگما، این سنگ‌های در پهنه کوهزایی حاشیه فعال قاره‌ای جای می‏‌گیرند (Rahmati, 2015).

 

کانه‌زایی

سیمای اصلی کانه‏‌زایی در منطقه آغ‌اتاق عبارت است از رگه‏‌های کوارتزی و پهنه‏‌های سیلیسی‏‌شده با کانی‏‌سازی مس (به‏‌صورت کالکوپیریت و آغشتگی‏‌های مالاکیت و آزوریت) (شکل 5- A) که با کانی‏‌سازی عنصرهایی مانند سرب، روی، طلا و نقره همراه هستند. افزون‌براین، گونة دیگری از کانی‏‌سازی در این منطقه، کلاهک‌های سیلیسی برشی‏‌شده با آغشتگی‏‌های هیدروکسیدهای آهن هستند (شکل 5- B). کانه‌زایی در منطقه آغ‌اتاق بیشتر رگه- رگچه‏‌ای و برشی است (شکل 6).

(الف) رگه‏‌های کوارتزی و پهنه‌های سیلیسی حاوی کانی‌سازی فلزهای پایه- گرانبها: رگه‌های کوارتزی و پهنه‌های سیلیسی با کانی‌سازی مس، سرب، روی، طلا و نقره، گونة فراگیر و اصلیِ کانی‌سازی در منطقه آغ‌اتاق هستند که در بخش‌های میانی این محدوده رخنمون دارند. سنگ میزبان اصلی این رگه‌ها، توالی لایه‌های نازک تا متوسط کریستال‌توف- لیتیک توف خاکستری تا سرخ‌رنگ با میان‏‌لایه‌های نازک‌ سیلت‌سنگ و شیل و گاه گدازه‌های بازالتی تا آندزیت بازالتی است. بیشتر این رگه‌ها دارای روند شمال‏‌خاوری- جنوب‏‌باختری هستند. بیشترین کانی‌سازی در این رگه‌ها مسِ سولفیدی و اکسیدی است که در برخی رگه‌ها با کانی‌سازی سرب و روی همراهی می‌شود.  

 

 

 

شکل 5- تصویرهای صحرایی از کانه‌زایی منطقه آغ‌اتاق (شمال تکاب): A) نمایی از یکی از رگه‏‌های کوارتزی با کانی‏‌سازی مس- طلا (دید رو به شمال‏‌خاوری)؛ B) نمایی نزدیک از کلاهک‌های سیلیسی برشی‏‌شده با آغشتگی‌های هیدروکسیدهای آهن

 

 

شکل 6- ساخت‏‌ و بافت‏‌هایِ کانه‏‌زایی منطقه آغ‌اتاق (شمال تکاب): A) بافت برشی؛ B) رگه- رگچه‏‌های متقاطع؛ C) رگه-رگچه‏‌ای با بافت شانه‏‌ای

 

 

بررسی‏‌های صحرایی نشان‌ می‌دهند که رگه‏‌های کانه‏‌زایی مس (± طلا) در بخش‏‌های مرکزی و کم ارتفاع هستند؛ اما رگه‏‌های با کانی‏‌سازی Pb-Zn در کنارة باختری کانه‏‌زایی و در تراز ارتفاعی بالاتر دیده می‏‌شوند. در حقیقت، در این منطقه، نوعی منطقه‏‌بندی عنصری را می‏‌توان دید. بیشتر رگه‌های کوارتزی بافت برشی (شکل 6-A) و شانه‏‌ای (شکل 6- C) دارند و در نمونه دستی؛ کانه‌های کالکوپیریت، گالن، اسفالریت، پیریت، مالاکیت، آزوریت و هیدروکسیدهای آهن را می‌توان درون آنها شناسایی کرد.

در بخش‌های حاشیه‌ای محل تمرکز رگه‌های کوارتزی، پهنه‌های سیلیسی‏‌شده جایگزین رگه‌های کوارتزی می‌شوند. در این پهنه‌ها، نشانه‌های کانی‌سازی مس نیز ضعیف‌تر دیده می‏‌شوند. ستبرای رگه‌های کوارتزی از 5/0 تا 2 متر بوده و درازای رخنمون آنها تا300 متر نیز می‌رسد. همچنین، پهنه‌های سیلیسی‌شده را می‌توان با ستبرای بیشتر (تا 5 متر) و درازای رخنمون تا 150 متر پیگیری کرد (جدول 1).

 

 

جدول 1- ویژگی‌های کلی رگه‏‌های کوارتزی و پهنه‏‌های سیلیسی منطقه آغ‏‌اتاق (شمال تکاب) (شیب و جهت شیب رگه‏‌های کوارتزی و پهنه‏‌های سیلیسی در پرانتز نوشته شده‌اند)

ردیف

شماره رگه و پهنه سیلیسی

توصیف ماکروسکوپی (همراه با امتداد)

طول تقریبی (m)

عرض (m)

1

SZ1a

پهنه سیلیسی با رگه- رگچه‏‌های کوارتزی درون سیلت‌سنگ با نشانه‌هایی از کانی‌سازی سرب (75/340)

50

0.5-2

SZ1b

پهنه سیلیسی با رگه- رگچه‏‌های کوارتزی با کانی‌سازی مس (66/300)

200

1-7

2

QV2

رگه کوارتزی با کانی‌سازی مس (کالکوپیریت و مالاکیت) (58/290)

30

1

3

QV3

رگه کوارتزی برشی‏‌شده با کانی‌سازی مس (کالکوپیریت، مالاکیت و آزوریت) (50/280)

50

1

4

SZ4

پهنه سیلیسی درون توف‌ها با رگچه‌های کوارتزی و کانی‌های سولفیدی اکسیدشده

50

1-2

5

SZ5

پهنه سیلیسی گاه با رگچه‌های کوارتزی

100

2-5

6

QV6

رگه کوارتزی با کانی‌سازی مس (مالاکیت و آزوریت) (70/325)

30

1

7

QV7

رگه کوارتزی با کانی‌سازی مس (کالکوپیریت، مالاکیت و آزوریت) (55/285)

20

0.7

8

QV8a

رگه کوارتزی با کانی‌سازی مس (مالاکیت و آزوریت) (75/320)

50

1

QV8b

رگه کوارتزی با کانی‌سازی مس (مالاکیت و آزوریت) (75/350)

50

1

9

SZ9

پهنه سیلیسی با رگه و رگچه‌های کوارتزی و آغشتگی هیدروکسیدهای آهن

20

5

10

SZ10

پهنه سیلیسی با رگه و رگچه‌های کوارتزی با نشانه‌هایی از کانی‌سازی مس (مالاکیت، آزوریت و گاه کالکوپیریت) در برخی نقاط (75/290)

100

2-7

11

SZ11

پهنه سیلیسی با کانی‌سازی مس و سرب (گالن و مالاکیت) (62/285)

40

2

 


(ب) کلاهک‏‌های سیلیسی: شکل دوم کانی‌سازی‌های در منطقه آغ‌اتاق عبارت است از کلاهک‌های سیلیسی که بیشتر در بخش‌های خاوری منطقه بررسی‏‌شده و روی واحد سنگی ساخته‌شده از تناوب لایه‌های متوسط تا ستبر کریستال‌توف، با میان لایه‌های آندزیتی تا بازالتی (به ‌سن الیگو- میوسن) متمرکز شده‌‌اند (شکل 7- A). در بسیاری موارد، کلاهک‏‌های سیلیسی یادشده حالت برشی داشته و دارای آغشتگی هیدروکسیدهای آهن هستند (شکل 5- B). این سنگ‌ها به رنگ قهوه‌ای تا سرخ‌رنگ و گاه زرد دیده می‌شوند. کلاهک‌های سیلیسی یاد‌شده، دارای روند شمالی- جنوبی هستند و در برابر رگه‌های کوارتزی، در بلندی‌های بالاتری جای دارند. گویا این کلاهک‌ها بخش بالایی سیستم کانی‌سازی در منطقه آغ‌اتاق باشند. در برخی نقاط، رگه‌های باریتی با ستبرای گوناگون درون کلاهک‌های سیلیسی یادشده دیده می‌شوند (شکل 7- B). ستبرای رگه‌های باریتی یادشده تا یک متر و درازای رخنمون آنها گاه تا 50 متر نیز می‌رسد. از ویژگی‌های رگه‌های باریتی، نبود کانی‌سازی شناخته‌شدة سولفیدی یا اکسیدی درون آنها بوده و به‏‌صورت رگه‌های باریتی با خلوص بالا هستند.

 

 

شکل 7- تصویرهای صحرایی از کانه‌زایی منطقه آغ‌اتاق (شمال تکاب): A) نمایی از کلاهک‏‌های سیلیسی برشی‏‌شده حاوی آغشتگی‏‌های هیدروکسیدهای آهن در بخش خاوری منطقه آغ‌اتاق با روند کمابیش شمالی- جنوبی (دید رو به شمال)؛ B) نمای نزدیکی از رگه باریتی درون کلاهک سیلیسی

 

 

زمین‌شیمی

داده‌های تجزیه‌ایِ نمونه‌های برداشته‌شده از رگه‌های کوارتزی و پهنه‏‌های سیلیسی نشان می‌دهند که بالاترین عیار طلا در این نمونه‌ها برابر با ppb 664 است. افزون‌بر این نمونه، نمونه‌های دیگری با عیارهای 527، 343 و 336 میلی‌گرم در تن (ppb) به‌دست آمده‌اند (جدول 2). در کل می‌توان گفت که داده‌های تجزیه‌ایِ طلا در این نمونه‌ها عیارهای چندان چشمگیری را نشان نمی‌دهند؛ اما همه آنها غنی‌شدگی طلا را دست‌کم تا 10 برابر کلارک طلا (22 تا 664 ppm) نشان می‌دهند. در برخی نمونه‌ها، عنصرهای نقره، مس، سرب، روی و نیز آنتیموان، عیارهای چشمگیری را نشان می‌دهند. در این نمونه‌ها، بالاترین عیار برای نقره برابر با 120 گرم در تن، مس برابر با 3/1 درصد، سرب برابر با 5/5 درصد، روی برابر با 5/4 درصد و آنتیموان برابر با 1476 گرم در تن به‌دست آمده است (جدول 2). برپایه داده‌های تجزیه‌ای، کانی‌سازی در منطقه آغ‌اتاق را می‌توان در گروه کانی‌سازی‌های فلزهای پایه- گرانبها قرار داد. درکل، کانی‌سازی اصلی این مجموعه عبارت است از مس که در برخی رگه‌ها با عنصرهای دیگری مانند سرب، روی، طلا و نقره (Cu±Pb±Zn±Au±Ag) همراهی می‌شود.

در نمونه‌های برداشته‏‌شده از کلاهک‌های سیلیسی، داده‌های تجزیه‌ایِ تمرکز مشخصی را در ارتباط با هیچ‌یک از عنصرها نشان نمی‌دهند (جدول 3). ویژگی آشکار این نمونه‌ها عبارت است از غنی‌شدگی طلا در همه نمونه‌ها از 2 تا 35 برابر کلارک این عنصر (ppb 77 - 5) (جدول 3). عنصرهای دیگر نیز تمرکز چشمگیری ندارند و تنها در برخی نمونه‏‌ها، غنی‏‌شدگی نسبی از سرب، روی و آنتیموان دیده می‏‌شود.

بررسی همبستگی میان عنصرها در رگه‌های کوارتزی و پهنه‌های سیلیسی یادشده نشان‌دهندة نبود همبستگی آشکاری میان عنصر طلا با عنصرهای دیگر است (جدول 4).


 

 

جدول 2- داده‌های تجزیه‌ایِ برخی عنصرها در نمونه‏‌های برداشته‏‌شده از رگه‏‌های کوارتزی و پهنه‏‌های سیلیسی منطقه آغ‌اتاق (شمال تکاب) (Behmaneh, 2013)

Au (ppb)

Ag (ppm)

Cu (ppm)

Pb (ppm)

Zn (ppm)

Sb (ppm)

Sample No.

No.

133

17

681

15199

11619

192.7

AO.17Ch

1

35

0.43

189

297

407

62.9

AO.18Ch

2

51

10

2435

1353

325

92.3

AO.19Ch

3

664

10

5154

650

554

78

AO.20ch

4

77

22.1

5094

4657

17610

96.9

AO.22ch

5

36

12.5

5042

1134

158

212.7

AO.25ch

6

336

78.8

796

54944

45034

288

AO.42ch

7

343

46

129

1381

2326

205

AO.44ch

8

148

66.5

10304

2689

406

1016.6

AO.46ch

9

106

-

-

-

-

-

AO.48ch

10

67

-

-

-

-

-

AO.49ch

11

22

0.24

39

22

72

1.27

AO.50ch

12

83

2.6

1605

29

42

18.7

AO.51ch

13

156

38

9031

845

486

129.4

AO.52ch

14

110

120.2

13131

23

158

1476.4

AO.54ch

15

527

0.6

345

246

1269

14.9

AO.55ch

16

 

جدول 3- داده‌های تجزیه‌ایِ برخی عنصرها در نمونه‏‌های برداشته‏‌شده از کلاهک‌های سیلیسی منطقه آغ‌اتاق (شمال تکاب) (Behmaneh, 2013)

Au (ppb)

Ag (ppm)

Cu (ppm)

Pb (ppm)

Zn (ppm)

Sb (ppm)

Sample No.

No.

-

0.27

8

8

130

1.03

AO.2Ch

1

5

-

-

-

-

-

AO.3Ch

2

-

0.36

134

9

71

32.2

AO.4ch

3

-

0.2

22

5

22

10.5

AO.5ch

4

10

-

-

-

-

-

AO.6ch

5

18

0.39

44

131

429

1.38

AO.7ch

6

17

-

-

-

-

-

AO.10ch

7

19

0.9

58

208

210

46.2

AO.12ch

8

28

-

-

-

-

-

AO.27ch

9

11

-

-

-

-

-

AO.28ch

10

-

0.3

31

9

63

1.28

AO.29ch

11

-

0.34

23

58

14

1.24

AO.36ch

12

6

0.3

607

9

215

1.33

AO.38ch

13

77

-

-

-

-

-

AO.40ch

14

45

-

-

-

-

-

AO.41ch

15

-

0.24

10

8

18

1.04

AO.57ch

16

 

 

طلا با عنصرهای مس، سرب، روی و آرسنیک همبستگی اندکی دارد. عنصر نقره با دو عنصر آنتیموان و مس همبستگی بالایی نشان می‏‌دهد. شاید این همبستگی را بتوان به حضور سولفوسالت‏‌های مس و نقره وابسته دانست که در بخش کانه‏‌نگاری از حضور این کانی‏‌ها در رگه‏‌های کوارتزی یاد شد؛ هر چند چنین می‌نماید که برای شناسایی دقیق کانی‏‌های یادشده، بررسی‏‌های SEM و EPMA ضروری ‏‌باشد. از سوی دیگر، نقره با سرب، روی و آرسنیک همبستگی ضعیفی نشان می‌دهد. همچنین، مس و آنتیموان همبستگی بالا و مس و آرسنیک همبستگی خوبی دارند. این پدیده می‏‌تواند وابسته به سولفوسالت‏‌های مس (کانی‏‌های تترائدریت- تنانتیت) دانسته شود. از سوی دیگر، مس با عنصرهای سرب و روی همبستگی منفی دارد که می‏‌توان آن را به منطقه‏‌بندی عنصری (زمین‌شیمیایی) عنصرهای یادشده در رگه‏‌های کوارتزی کانه‏‌دار وابسته دانست (در بخش کانه‏‌زایی درباره این نکته گفته شده است).

در این نمونه‌ها، همبستگی بسیار بالایی میان سرب و روی دیده می‌شود. در پایان، در نمونه‏‌های برداشته‏‌شده از رگه‌های کوارتزی و پهنه‌های سیلیسی، همبستگی کمابیش خوبی میان آنتیموان و آرسنیک دیده می‌شود (جدول 4). گفتنی است که برای به‌دست آوردن نتایج بهتر و دقیق‏‌تر، شمار نمونه‏‌ها باید بیشتر شود.

 

 

جدول4- ضرایب همبستگی میان عنصرهای گوناگونِ رگه‏‌های کوارتزی و پهنه‏‌های سیلیسی کانه‏‌زایی آغ‌اتاق (شمال تکاب)

Sb

S

As

Zn

Pb

Cu

Ag

Au

 

-0.132

-0.138

0.215

0.133

0.166

0.215

0.0082

1

Au

0.867

0.016

0.328

0.321

0.36

0.648

1

 

Ag

0.87

0.187

0.419

-0.231

-0.239

1

   

Cu

-0.0044

0.064

-0.132

0.952

1

     

Pb

-0.0587

0.325

-0.164

1

       

Zn

0.358

0.0058

1

         

As

-0.153

1

           

S

1

             

Sb

 

 

دگرسانی

در مجموعه آتشفشانی- رسوبی میزبان کانه‏‌زایی آغ‏‌اتاق، دگرسانی‌های بسیار شناخته‌شدة سیلیسی‌شدن، سریسیتیک، آرژیلیک، پروپلیتیک‏‌، کربناتی‏‌شدن و پیدایش هیدروکسیدهای ثانویه آهن روی داده است. گسترش و سرشت دگرسانی در منطقه آغ‌اتاق، بیشتر با ساختارهای زمین‌ساختی (گسل‌ها) کنترل شده است. در ادامه به توضیح این دگرسانی‌ها پرداخته شده است.

(الف) دگرسانی سیلیسی: دگرسانی سیلیسیشناخته‌شده‌ترین و مهم‌ترین نوع دگرسانی در منطقه آغ‌اتاق است. این نوع دگرسانی، به‏‌صورت رگه‌های کوارتزی، پهنه‌های سیلیسی‏‌شده و کلاهک‌های سیلیسی دیده می‌شود. رگه‌های کوارتزی یادشده که از کوارتزهای نهان‌بلورین تا ریزدانه و گاه با بلورهای درشت ساخخته شده‌اند، همراه با کانی‌سازی منطقه آغ‌اتاق دیده می‌شوند (شکل 8- A). در پهنه‌های سیلیسی‏‌شده نیز افزون‌بر جانشینی بلورهای کوارتزی ریزبلور به‌جای سنگ اولیه،‌رگه- رگچه‌های باریک کوارتزی نیز حضور دارند (شکل 8- B). کانی‌سازی در این پهنه‏‌ها، بیشتر در ارتباط با این رگه- رگچه‌هاست. کلاهک‌های سیلیسی که از کوارتزهای نهان‌بلورین و کلسدوئن ساخته شده‌اند، بیشتر برشی‌شده و آغشتگی بالایی به هیدروکسیدهای آهن نشان می‌دهند (شکل 5- B).


 

 

 

شکل 8- تصویرهای میکروسکوپی از کانه‌زایی آغ‌اتاق (شمال تکاب): A) بلورهای درشت و خود‏‌شکل کوارتز که بر روی سطح یک رگه کوارتزی ریزبلور رشد کرده‌اند؛ B) رگه- رگچه‏‌های کوارتزی موجود درون توف سیلیسی‏‌شده. C: دگرسانی سریسیتیک در قطعات لیتیک موجود در بخش‏‌های برش‏‌شده؛ D) نمایی از دگرسانی آرژیلیک به رنگ نخودی تا زرد در سنگ‌های توفی خاور منطقه بررسی‏‌شده (دید به سمت جنوب‏‌باختر)؛ E، F) رگچه‏‌های کلسیتی و آنکریتی مراحل تأخیری کانه‏‌زایی (تصویرهای میکروسکوپی در نور XPL هستند) (Ser: سریسیت؛ Cc: کلسیت؛ Qz: کوارتز؛ Ank: آنکریت؛ نام اختصاری کانی‌ها برگرفته از Whitney و Evans (2010) هستند)


 

 

(ب) دگرسانی سریسیتیک: این نوع دگرسانی، با وجودگسترش کم، اهمیت چشمگیری در منطقه آغ‏‌اتاق دارد. دگرسانی سریسیتیک همراه با دگرسانی سیلیسی، در بخش‌هایِ با کانی‌سازی (در کنارة رگه‏‌های کوارتزی و پهنه‏‌های سیلیسی‏‌شده) دیده می‌شود. در حقیقت، این دگرسانی دربرگیرنده کانه‏‌زایی فلزهای پایه- گرانبهای منطقه آغ‏‌اتاق است. در هنگام رویداد این دگرسانی، پلاژیوکلازهایِ سنگ‏‌های میزبان، به‌طور کامل با سریسیت جانشین شده‏‌اند. ازاین‌رو، در مقطع‌های میکروسکوپی، سریسیت‌ها به‏‌صورت ورقه‏‌های ریز تا کمابیش درشت پدیدآمده از تجزیه فلدسپار‌ها دیده می‌شوند (شکل 8- C). کانی‌های سرشار از آلومینیمِ سنگ‌های آذرین و دگرگونی (مانند فلدسپار‌ها)، هنگامی‌که دچار هجوم سیال‌های اسیدی می‌شوند، هیدرولیز شده و با مسکوویت ریزبلور (سریسیت) جانشین شده و ازاین‌رو، چه‌بسا سریسیت‌ها به‏‌صورت لکه‌لکه و یا کامل دیده شوند (Shelley, 1993).

(پ) دگرسانی آرژیلیک: در مقیاس صحرایی، گسترش این نوع دگرسانی در ارتباط با سنگ‌های آتشفشانی است که با رنگ زرد آجری رخنمون دارد و از دور خودنمایی می‌کند (شکل 8- D). در برخی نقاط، این نوع دگرسانی با هیدروکسیدهای آهن همراهی می‌شود؛ ازاین‌رو، رخنمون‌های دگرسانی آرژیلیک تیره‌تر و به رنگ سرخ ‌آجری تا قهوه‌ای دیده می‌شوند. بخش‌هایی که دچار دگرسانی‏‌ آرژیلیک شده‌اند کانی‌سازی ندارند. ویژگی‌های صحرایی نشان می‌دهند که این دگرسانی‌ها در حاشیه خاوری سیستم کانه‏‌زایی هستند و در برابر دگرسانی‏‌های دیگر، در ارتفاع بالاتری روی داده‌اند.

(پ) دگرسانی پروپلیتیک: دگرسانی پروپلیتیک با سریسیتیک، کربناتی و کلریتی‌شدنِ پلاژیوکلازها و کانی‌های مافیک سنگ‌ها شناخته می‌شود. این دگرسانی در سنگ‏‌های میزبانِ کانه‏‌زایی دیده می‌شود. این دگرسانی به‏‌صورت هاله‏‌ای دیگر، هاله‏‌های دگرسانی را دربر گرفته است. نشانه‌های کانه‏‌زایی درون این دگرسانی دیده نمی‏‌شوند.

(ت) دگرسانی کربناتی: رخداد دگرسانی کربناتی پیامد واکنش میان سیال گرمابی سرشار از CO2 و سنگ دیواره است (Reed, 1994). این دگرسانی به مقدار کمتر در منطقه رخ داده است. کلسیت و آنکریت از محصول‌های اصلی کربناتی‌شدن هستند. ویژگی‌های میکروسکوپی و نمونه‌‏‌های دستی نشان می‌دهند که دگرسانی کربناتی به‏‌صورت رگه- رگچه‌های کربناتی تأخیری (کلسیت و آنکریت) بوده (شکل‌های 8- E و 8- F) و مرحله‌های پیشینِ کانه‏‌زایی را قطع کرده‏‌اند. کانی‏‌سازی آشکاری با این دگرسانی همراه نیست.

 

کانی‌شناسی، ساخت و بافت و مراحل کانه‏‌زایی

برپایه بررسی‏‌های کانه‏‌نگاری انجام‏‌شده روی نمونه‏‌های با کانی‏‌سازی، کالکوپیریت، پیریت، گالن، اسفالریت، تترائدریت- تنانتیت، استیبنیت، کوولیت، کالکوسیت، سروزیت، اسمیت‏‌زونیت، مالاکیت، آزوریت و هیدروکسیدهای ثانویه آهن از مهم‏‌ترین کانه‌ها در رخداد معدنی آغ‌اتاق هستند.

پیریت گسترده‌ترین و فراوان‌ترین کانی سولفیدی در پوسته زمین بوده و معمولاً نخستین فاز سولفیدی در نهشته‌های معدنی است. ازاین‌رو، شناخت رفتار و وابستگی آن با فازهای همراه در سنگ‏‌های پیریت‌دار برای تفسیر خاستگاه و تحولات پس از ته‌نشست آنها ضروری است (Craig et al., 1993) پیریت از کانه‏‌های سولفیدیِ منطقه است که بیشتر درون تکه‌های سنگی و به‌مقدار کمتر درون رگه‌های سیلیسی با بافت دانه‌پراکنده، رگچه‌ای و بازماندی دیده می‌شود. پیریت در همراهی با کالکوپیریت، گالن و اسفالریت دیده می‏‌شود. پیدایش پیریت پیش از کالکوپیریت و حتی همزمان با آن ادامه یافته است (شکل 9- A)؛‌ اما تبلور آن پیش از گالن و اسفالریت بوده است و درون آنها حضور دارد (شکل 9- B). پیریت بیشتر دچار دگرسانی سوپرژن شده و با گوتیت جایگزین شده است و بافت بازماندی (Relict texture) نشان می‌دهد.

کالکوپیریت فراوان‌ترین کانه موجود در کانسار آغ‌اتاق است و درون رگه‌های سیلیسی با بافت دانه‌پراکنده، رگچه‌ای و بازماندی دیده می‌شود. کالکوپیریت بیشتر به گوتیت، مالاکیت، آزوریت، کالکوسیت و کوولیت تجزیه شده است. در پی دگرسانی کالکوپیریت، آهن پیش از مس از شبکه کالکوپیریت آزاد می‏‌شود؛ ازاین‌رو، کناره‌های کالکوپیریت با کالکوسیت جایگزین شده است. آهن نیز وارد محلول می‏‌شود و یا به‏‌صورت گوتیت ته‏‌نشین می‏‌شود (Gaedamini Harouni et al., 2015). فراوانی گالن و اسفالریت کمتر از پیریت و کالکوپیریت است. گالن در اندازه‌های کوچک تا نزدیک به mm 2، به‏‌صورت بلورهای نیمه‌خودشکل با رخ آشکار دیده می‌شود. اسفالریت نیز در همراهی با گالن و معمولاً در کناره‌های گالن‌، به‏‌صورت بلورهای ناخود‌شکل دیده می‌شود (شکل‌های 9- B و 9- C). این پدیده نشان‌دهندة تبلور اسفالریت پش از گالن است. تترائدریت- تنانتیت از سولفوسالت‌های مس هستند که به‏‌صورت بلورهای ریز درون پیریت و کالکوپیریت دیده می‏‌شوند (شکل 9- A). این پدیده نشان‌دهندة اینست که پیدایش این کانی‌ها پیش از کالکوپیریت و پیریت و حتی همزمان با آنها بوده است. تمرکز آنها در بخش‌های گوتیتی کالکوپیریت‌ها بیشتر دیده می‌شود. در کانسار آغ‌اتاق، استیبنیت فراوانی کمتری دارد و بیشتر در کناره‌های اسفالریت دیده می‌شود (شکل 9- D).

کوارتز کانی باطله اصلی در رخداد کانه‏‌زایی آغ‏‌اتاق است. کوارتزها معمولاً به‏‌صورت بلورهای نیمه‏‌شکل‏‌دار تا بی‌شکل روشن، سفید و یا خاکستری‏‌رنگ در رگه- رگچه‏‌های کوارتزی و سیمان گرمابی بِرش‏‌ها دیده می‌شوند (شکل‏‌های 8- A، 8- B، 8- C، 9- F و 9- H). کلسیت و آنکریت از دیگر کانی‌های باطله رگه‏‌های و پهنه‏‌های کانه‏‌زایی هستند که به مقدار اندک و به‏‌صورت رگچه‏‌های کلسیتی- آنکریتی تأخیری دیده می‌شوند (شکل‌های 8- E و 8- F).

کالکوسیت و کوولیت از کانی‌های سولفیدی ثانویه و برون‌زاد هستند که از تجزیه کانی‌های سولفیدی نخستین مس پدید آمده‌اند. در نمونه‌های بررسی‏‌شده، کالکوپیریت به درجات متغیری به کالکوسیت و کوولیت تجزیه شده‌ است. جانشینی به کالکوسیت و کوولیت از حاشیه و مرز کانه‌ها روی داده است (شکل 9- E). همان‌گونه‌که پیشتر گفته شد، در هنگام هوازدگی سوپرژن کالکوپیریت، آهن پیش از مس از شبکه کالکوپیریت آزاد می‏‌شود؛ ازاین‌رو، کالکوپیریت در کناره‌ها با کالکوسیت جایگزین شده و آهن نیز وارد محلول می‏‌شود.

بخشی از مس آزادشده از شبکه کالکوپیریت نیز به‏‌صورت مالاکیت و آزوریت در بخشی از کانه‏‌زایی که کربنات دارد، نهشته می‏‌شود (Gaedamini Harouni et al., 2015). مالاکیت و آزوریت از کانی‏‌های سوپرژنی هستند که بیشتر درون تکه‌های سنگی و نیز درون شکستگی‌ها و فضای میان بلورهای کوارتزهای شانه‌ای دیده می‌شوند (شکل‌های 9- F و 9- G).

 

 

 

شکل 9- تصویرهای میکروسکوپی از کانه‌زایی آغ‌اتاق (شمال تکاب): A) به‌جامانده‌های پیریت و کالکوپیریت به‌همراه تترائدریت/ تنانتیت درون گوتیت؛ B) همراهی پیریت با گالن و اسفالریت؛ C) اسفالریت در کنارة گالن؛ D) استیبنیت در کنارة اسفالریت؛ E) کالکوسیت و کوولیت در کنارة کالکوپیریت؛ F) رگه و رگچه‌های مالاکیت و آزوریت درون شکستگی‏‌های پهنه سیلیسی‏‌شدة ساخته‌شده از کوارتزهای ریزبلور؛ G) مالاکیت و آزوریت درون کوارتزهای شانه‏‌ای؛ H) سروزیت در کنارة گالن؛ I) اسمیت‌زونیت در کنارة اسفالریت (تصویرها در نور انعکاسی یک‏‌بار پلاریزه هستند) (Py: پیریت؛ Cpy: کالکوپیریت؛ Te- Tn: تترائدریت- تنانتیت؛ Gn: گالن؛ Sph: اسفالریت؛ Stb: استیبنیت؛ Smz: اسمیت‌زونیت؛ Mlc: مالاکیت؛ Az: آزوریت؛ Cv: کوولیت؛ Cct: کالکوسیت؛ نام اختصاری کانی‌ها برگرفته از Whitney و Evans (2010) است)


 

 

گاه بلورهای درشت‏‌تر آزوریت در فضاهای تهی سنگ و رگه‏‌های کوارتزی پدید آمده‌اند (شکل 6- A). نشانه‌های سطحی کانی‏‌زایی مس به‏‌صورت مالاکیت و آزوریت در پهنه‏‌های دگرسانی فیلیک به‏‌صورت چشمگیر دیده شده و پیامد بالابودن غلظت CO2 در محلول‏‌های جوی نفوذی دانسته می‏‌شوند (Vink, 1986; Komeili et al., 2014). گالن و اسفالریت از حاشیه بلورها و همچنین در راستای شکستگی‏‌ها دچار دگرسانی شده و به‌ترتیب، با سروزیت و اسمیت‌زونیت جایگزین شده‏‌اند (شکل‌های 9- H و 9- I). در پی دگرسانی سوپرژن کانی‏‌های سولفیدی نخستین، به‌ویژه پیریت و کالکوپیریت، هیدروکسیدهای ثانویة آهن جانشین کانی‏‌های نخستین شده‌اند (شکل 9- A). همچنین، هیدروکسیدهای ثانویه آهن به‏‌صورت رگچه‏‌ای در راستای شکستگی‏‌های رگه‏‌های کوارتزی و پهنه‏‌های سیلیسی‏‌شده پدید آمده‌اند.

برپایه بررسی‏‌های صحرایی و میکروسکوپی انجام‏‌شده در منطقه آغ‏‌اتاق، کانه‏‌زایی مس در‏‌ چهار مرحله روی داده است. مرحله نخست یا مرحلة پیش از رویداد کانه‏‌زایی همان مرحله برشی- سیلیسی است. در این مرحله، سنگ نخستین با سرشت توفی و گاه گدازه‌ای دچار فشار سیال‌های گرمابی شده و برشی شده است. سپس محلول گرمابی درون آن تزریق شده و رگه‌های کوارتزی با بافت شانه‌ای و کوکاد را ساخته است. هم‏‌زمان با این مرحله، کلاهک‏‌های سیلیسی نیز در بالاترین تراز ارتفاعی پدید آمده‌‌اند. امروزه این کلاهک‌های سیلیسی در کنارة خاوری منطقه دیده می‌شوند.

مرحله دوم کانه‏‌زایی همان مرحله برشی- سیلیسی- سولفیدی (مرحله کانه‏‌زایی) است. در این مرحله، در پی پیدایش رگه‏‌های کوارتزی و پهنه‏‌های سیلیسی مرحلة نخست، مسیرهای گذر سیال‌ها بسته‏‌شده و فشار سیال‌های گرمابی افزایش یافته و فراوانی شکستگی‏‌ها و برشی‏‌شدن بیشتر شده است. همراه با این فرایند، کانه‏‌زایی سولفیدی (پیریت، کالکوپیریت، تترائدریت- تنانتیت، گالن، اسفالریت و استیبنیت) درون رگه‌های کوارتزی و پهنه‏‌های سیلیسی‏‌شده پدید آمده است. همان‌گونه‌که پیشتر گفته شد، کانه‏‌زایی مس بیشتر در بخش‏‌های مرکزی سیستم کانه‏‌زایی و در ترازهای ارتفاعی پایین‏‌تر پدید آمده است؛ ‌اما کانه‏‌زایی گالن و اسفالریت در بخش‏‌های کناره‌‏‌ای سیستم کانه‏‌زایی و در ترازهای ارتفاعی بالاتر دیده می‌شود (شکل 10). استیبنیت به مقدار کمی در بخش‏‌های کناره‏‌ای سیستم و در همراهی با اسفالریت شناسایی شده است؛ اما آنتیموان بیشترین همبستگی را با مس و نقره در نمونه‏‌ها داشته است (جدول 4). همان‌گونه‌که پیشتر گفته شد، این همبستگی شاید پیامد همراهی این عنصرها در شبکه کانی‏‌های سولفوسالتی (مانند: تترائدریت) است. ستبرای رگه‏‌های کوارتزی و پهنه‏‌های سیلیسی یادشده تا 7 متر می‏‌رسد. افزون‏‌براین، تنش پدیدآمده از فشار سیال‌های گرمابی در این مرحله، برشی‏‌شدن کلاهک سیلیسی در مرحله اول را در پی داشته است. مرحله سوم کانه‏‌زایی عبارت از رگه- رگچه‏‌های تأخیری کوارتزی- باریتی- کربناتی است که رگه‏‌ها و بِرش‏‌های گرمابی مراحل پیشین را قطع کرده‏‌اند. در این مرحله، هیچگونه کانی‏‌سازی سولفیدی روی نداده است.

ستبرای رگه و رگچه‏‌های یادشده از یک میلیمتر تا 50 سانتیمتر متغیر است. کانی‏‌زایی مرحله چهارم مربوط به فرایندهای سوپرژن بوده و پیدایش کالکوسیت، کوولیت، سروزیت، اسمیت‏‌زونیت، مالاکیت، آزوریت و هیدروکسیدهای آهن به‏‌صورت رگه- رگچه‏‌ای، جانشینی و پُرکننده فضاهای خالی را در پی داشته است. برپایه بررسی‏‌های صحرایی، نمونه دستی و میکروسکوپی، توالی پاراژنزی کانه‏‌ها، کانی‏‌های باطله، دگرسانی‏‌ها و بافت‏‌هایِ کانه‏‌زایی منطقه آغ‏‌اتاق را می‏‌توان در جدول 5 نشان داد.

 

 

 

شکل 10- نیمرخی از جایگاه نسبی رگه‏‌های کوارتزی و پهنه‏‌های سیلیسی با کانه‏‌زایی و کلاهک‏‌های سیلیسی و دگرسانی‏‌های گوناگون در کانه‏‌زایی منطقه آغ‏‌اتاق (شمال تکاب) (الگوی ارتفاعی با نرم‏‌افزار google earth تهیه شده است)

 

 

تیپ و خاستگاه کانه‏‌زایی فلزهای پایه- گرانبها در رخداد کانه‏‌زایی آغ‏‌اتاق

شناسایی نوع کانه‌زایی در هر کانسار در پیجویی و اکتشاف تفصیلی اهمیت بسیاری دارد. از دیدگاه ویژگی‏‌های زمین‏‌شناسی، دگرسانی گرمابی، ساخت و بافت و کانی‏‌زایی، کانه‏‌زایی در منطقه آغ‏‌اتاق نمونه‏‌ای از کانسارهای اپی‏‌ترمال است و ویژگی‌های مشترک فراوانی با این دسته از کانسارها دارد (جدول 6).

از دیدگاه جایگاه زمین‌ساختی، پژوهشگران گوناگون اپی‏‌ترمال را ویژگی‏‌های ماگمایی و کانی‏‌شناسی دگرسانی گرمابی به سه رده سولفیداسیون بالا (HS)، سولفیداسیون حد واسط (IS) و سولفیداسیون پایین (LS) رده‏‌بندی می‏‌کنند (Sillitoe and Hedenquist, 2003; Cooke and Deyell, 2003; Sillitoe, 1989).

برپایه ویژگی‌هایی مانند سنگ درونگیر، کانی‌شناسی و دگرسانی، کانسار آغ‌اتاق بیشترین شباهت را با کانسارهای اپی‌ترمال نوع سولفیداسیون متوسط فلزهای پایه- گرانبها نشان می‌دهد. در جدول 6، ویژگی‌های کانه‏‌زایی منطقه آغ‌اتاق با کانسارهای اپی‌ترمال ارزیابی شده است.


 

 

جدول 5- توالی پاراژنزی کانه‏‌ها، کانی‏‌های باطله، دگرسانی‏‌ها و بافت‏‌هایِ کانه‏‌زایی منطقه آغ‏‌اتاق (شمال تکاب)

 

 


بحث و نتیجه‏‌گیری

سیمای کانه‏‌زایی در منطقه آغ‏‌اتاق عبارت است از رگه‏‌های کوارتزی و پهنه‌های سیلیسی با کانی‏‌سازی چندفلزیِ مس، سرب، روی، طلا و نقره است. این کانه‌زایی عبارتست از یک کانسار اپی‏‌ترمال فلزهای پایه- گرانبها که در ارتباط با مجموعه آتشفشانی- رسوبی الیگو- میوسن روی داده است. چنین می‌نماید این کانه‏‌زایی پیامد پایانی‌ترین فعالیت ماگمایی، به‏‌صورت گنبد آتشفشانی داسیتی در جنوب منطقه و جایگیری توده نفوذی مرتبط و در پی آن، رخدادهای شدید و گسترده برشی و دگرسانی ‏‌باشد (شکل 11).

 


جدول6- مقایسه کانه‏‌زایی فلزهای پایه- گرانبهای آغ‌اتاق (شمال تکاب) با کانسارهای اپی‌ترمال گوناگون

 

ویژگی

کانسارهای اپی‌ترمال

منطقه بررسی‏‌شده

سولفیداسیون کم

سولفیداسیون متوسط

سولفیداسیون بالا

پهنه زمین‌ساختی

پهنه‌های فرورانش

پهنه‌های فرورانش

پهنه‌های فرورانش

پهنه‌های فرورانش

کانه‏‌ها

الکتروم، آکانتیت، پیریت، اسفالریت، کالکوپیریت، گالن، آرسنوپیریت، سولفوسالت نقره، تلورید، سلنیت، تترائدریت- تنانتیت

پیریت، اسفالریت، کالکوپیریت، گالن، آرسنوپبریت، الکتروم، سولفوسالت نقره، آکانتیت، سلنیت، تترائدریت-تنانتیت، تلورید

انارژیت، پیریت، کالکوپیریت، لوزونیت، بورنیت، تنانتیت، تلورید گالن، اسفالریت، الکتروم، طلای آزاد

پیریت، کالکوپیریت، گالن، اسفالریت، تترائدریت- تنانتیت، استیبنیت،

بافت رگه‏‌ها

پوسته‏‌ای، کلوفرم، جانشینی، کوکاد، شانه‏‌ای

پوسته‏‌ای، کلوفورم، جانشینی، کوکاد، شانه‏‌ای

کوارتز حفره‏‌ای، رگه‏‌ای، برشی، توده‏‌ای

شانه‏‌ای، کوکاد، برشی و دانه‏‌پراکنده

سنگ میزیان

آندزیت، ریوداسیت، ریولیت

آندزیت، داسیت، ریولیت

آندزیت، داسیت

توف و گدازه آندزیتی

دگرسانی

سیلیسی، آرژیلیک متوسط، پروپلیتیک

سریسیتیک، آرژیلیک حد واسط، سیلیسی

کوارتز حفره‌ای، آرژیلیک پیشرفته، کوارتز، آلونیت، پروپلیتیک- سریسیتیک

سیلیسی، سریسیتیک، آرژیلیک، پروپلیتیک، کربناتی

کانی‌های دگرسانی

کوارتز، ایلیت، اسمکتیت، آدولاریا، رودوکروزیت

کوارتز، سریسیت، آدولاریا

کوارتز، آلونیت، کائولینیت، ایلیت، مونت‌موریلونیت، کلریت

کوارتز، سریسیت، کلسیت، آنکریت، کانی‌های رسی

باطله‌ها

کوارتز، کلسدوئن، کلسیت، آدولاریا، ایلیت، کلریت، باریت و یا فلوریت (به‏‌صورت موضعی)

کوارتز، کلسدوئن، کلسیت، کربنات‌های منگنز، آدولاریا، باریت، کلسیت

کوارتز، آلونیت، کائولینیت، کلریت، باریت (فراوان)، گوگرد به‏‌صورت شکافه پرکن

کوارتز، کلسیت، آنکریت، باریت در بالای توده معدنی

کربنات

کربنات موجود است و معمولا ً منگنز‌دار است

دارای کربنات کمتر نسبت به سولفیداسیون پایین

نبود کربنات

با کربنات (کلسیت و آنکریت)

فلزهای موجود

Au-Ag (±Cu±Pb±Zn±Sb±Hg±As)

Au-Ag-Cu-Pb-Zn (±Sb±Hg±As)

Cu-Au-Ag (±Pb±Zn±Sn±W±As±Bi)

Cu (±Pb±Zn±Au±Ag)

منبع

Hedenquist et al. (2000)

Hedenquist et al. (2000)

Hedenquist et al. (2000)

بررسی کنونی

 

 

 

بررسی‏‌های سنگ‌شناسی نشان می‌دهند که این سنگ‏‌ها در یک کمان ماگمایی پدید آمده‌اند (Rahmati, 2015). با تبلور توده نفوذی در هنگام فعالیت ماگمای داسیتی جوان و جدایش سیال‌های گرمابی، فشار سیال‌ها افزایش و شکستگی‏‌ها گسترش یافته‌ و برش‏‌های گرمابی در منطقه آغ‏‌اتاق پدیده آمده‌اند. ته‏‌نشست کانی‏‌ها، به‌ویژه کوارتز، به‏‌صورت سیمان در لابلای تکه‌های برش‏‌ها، گذرگاه‌های سیال را بسته‏‌ و نرخ جریان سیال را کاهش داده است. در پی بسته‌شدن گذرگاه‌ها، فشار سیال‌ها افزایش است و برشی‏‌شدن و بازشدن رگه‏‌ها و پیدایش گذرگاه‌های تازه روی داده‌ است. پس رگه- رگچه‏‌های سیلیسی- سولفیدی فلزهای پایه- گرانبها در این مرحله پدید می‌آیند. هنگام این فرایند، در پی آزادشدن بخارهای اسیدی و تأثیر آنها روی سنگ‏‌های میزبان، دگرسانی سریسیتیک در پیرامون رگه‏‌های کانه‏‌دار پدید می‌آیند. ته‏‌نشست فلزها در این مرحله، می‏‌تواند پیامد مجموعه‏‌ای از شرایط جوشش، از دست‌دادن گازها و واکنش با سنگ‏‌های دیواره باشد.

درکل، برپایه بررسی‏‌های صحرایی، میکروسکوپی و زمین‌شیمیایی می‌توان دریافت که کانه‏‌زایی در منطقه آغ‌اتاق در چند مرحلة پیوسته روی داده است. بدین‌گونه، در هنگام فعالیت‏‌های ماگمایی الیگو- میوسن، سنگ‌های آتشفشانی- رسوبیِ این منطقه (با سرشت حد واسط- بازیک) و مناطق همسایه پدید آمده‌اند (شکل 11- A).

 

 

 

شکل 11- مرحله‌های پیدایش کانه‏‌زایی منطقه آغ‏‌اتاق (شمال تکاب): A) پیدایش سنگ‌های آتشفشانی- رسوبی الیگو- میوسن با ترکیب بازیک- حد واسط؛ B) جایگیری آشیانه ماگمای اسیدی به سن احتمالی میوسن درون سنگ‌های آتشفشانی- رسوبی الیگو- میوسن و چین‏‌خوردگی و گسل‏‌خوردگی آنها همراه با پیدایش سنگ‌های آتشفشانی- رسوبی اسیدی روی آنها؛ C) جدایش سیال‌های گرمابی جداشده از توده نفوذی اسیدی و همچنین، گرم‏‌شدن سیال‌های جوی در همسایگی با تودة یادشده در حال سردشدن، پیدایش کانه‏‌زایی منطقه آغ‏‌اتاق در راستای شکستگی‏‌هایِ سنگ‌های آتشفشانی- رسوبی الیگو- میوسن به‏‌صورت رگه‏‌های کوارتز و پهنه‏‌های سیلیسی کانه‏‌دار را در پی داشته است؛ D) فرسایش و پیدایش رخنمون کنونی منطقه آغ‌اتاق

 

 

در ادامه، در پی رخدادهای کوهزایی میوسن پایانی و همچنین، ماگماتیسم جوان‏‌تر میوسن (Mehrabi et al., 1999)، به‏‌صورت گنبد آتشفشانی در جنوب منطقه بررسی‏‌شده، سنگ‌های آتشفشانی- رسوبیِ الیگو- میوسن دچار چین‏‌خوردگی و همچنین، شکستگی‏‌ها و گسل‏‌خوردگی‏‌های فراوان شده‏‌اند. پیامد تازه‌ترین ماگماتیسم، پیدایش سنگ‌های آتشفشانی- رسوبی جدید با سرشت اسیدی، روی سنگ‌های الیگو- میوسن است. این سنگ‌ها در بخش‏‌های جنوبی منطقة بررسی‏‌شده دیده می‌شوند (شکل 11- B). در پی سردشدن ماگمای اسیدی در آشیانة ماگمایی نزدیک به سطح، سیال‌های گرمابی از این توده جدا شده‏‌اند. این سیال‌ها در همراهی با سیال‌های جویِ گرم‏‌شده در همسایگی این توده، کانه‏‌زایی و سیستم دگرسانی منطقه آغ‏‌اتاق را در شکستگی‏‌های سنگ‌های آتشفشانی- رسوبی الیگو- میوسن پدید آورده‌اند (شکل 11- C). گفتنی است که کلاهک سیلیسی نیز در این مرحله ساخته شده است. برپایه ارتفاع بالای منطقه و عملکرد شدید فرسایش، منطقه بررسی‏‌شده به شکل امروزی درآمده است (شکل 11- D) و رگه‌های کوارتزی و پهنه‏‌های سیلیسی کانه‏‌دار در ارتفاع کمتر و کلاهک‏‌های سیلیسی در بخش‏‌های بلندتر و کناره‌‏‌ای دیده می‌شوند.

کانه‏‌زایی فلزهای پایه- گرانبها آغ‏‌اتاق با کانسارهای اپی‏‌ترمال سولفیداسیون بالا، سولفیداسیون متوسط و سولفیداسیون کم مقایسه شده‌اند. برپایه برخی ویژگی‌ها (مانند: کانه‏‌زایی مس- سرب- روی، دگرسانی گرمابی کوارتز- سریسیت، حضور کانی‏‌های کربناته و باریت در بخش باطله کانسنگ، رخداد کانی‏‌زایی به‏‌صورت رگه- رگچه‏‌ای و برشی با ساخت و بافت‏‌های کوکاد، شانه‏‌ای و دانه‏‌پراکنده در رگه- رگچه‏‌ها)، کانه‏‌زایی فلزهای پایه- گرانبهای آغ‏‌اتاق را می‏‌توان در رده کانسارهای اپی‏‌ترمال سولفیداسیون متوسط جای داد. هرچند برای اثبات دقیق این موضوع، بررسی‏‌ میانبارهای سیال و ایزوتوپ‏‌های پایدار می‏‌تواند بسیار سودمند باشد.

داده‌های تجزیه شیمیایی نشان می‌دهند که همه نمونه‏‌ها از طلا غنی‏‌شدگی دارند؛ اما عیارهای آنها به حد اقتصادی نمی‏‌رسد. با وجود این، از تمرکزهای بالای این عنصر در همراهی با عنصرهای دیگر (مانند: مس، سرب، روی، نقره و حتی آنتیموان) می‏‌توان برای بررسی‏‌های اکتشافی بعدی و تکمیلی بهره گرفت.

بررسی‏‌های اکتشافی- پژوهشی انجام‏‌شده در سال‏‌های اخیر در بخش‏‌های مختلف منطقه تکاب- تخت سلیمان در شناسایی کانسارها و اندیس‏‌های فراوانی از کانه‏‌زایی‌های گوناگون طلا، در همراهی با عنصرهایی مانند مس، سرب- روی و آرسنیک- آنتیموان، کاربرد داشته است. این کانه‏‌زایی‏‌ها درون سنگ‌های آتشفشانی- رسوبی الیگو- میوسن و حتی سنگ‌های دگرگونه پرکامبرین و در همسایگی با گنبدهای داسیتی جوان به سن میوسن (Mehrabi et al., 1999) هستند. ازاین‌رو، چنین می‌نماید که مجموعه‏‌های سنگی الیگو- میوسن که دچار هجوم گنبدهای داسیتی شده‏‌اند، از دیدگاه اکتشاف طلا اهمیت بالایی داشته باشند. بررسی این سنگ‌ها و تعمیم یافته‌های به‌دست آمده از آنها به مناطق مشابه در منطقه تکاب- تخت‌سلیمان- شاهین‏‌دژ می‏‌تواند در شناسایی این تیپ کانسارها به‌کار رود.

 

سپاس‌گزاری

نگارندگان از پشتیبانی‏‌های مالی دانشگاه زنجان برای انجام این پژوهش سپاس‌گزار هستند. همچنین، نگارندگان بر خود لازم می‏‌دانند از همکاری صمیمانه آقای مهندس مهدی بهمنش در بازدیدهای صحرایی و ارائه اطلاعات اکتشافی موجود از منطقه، کمال تشکر و قدردانی را داشته باشند. همچنین، نویسندگان مقاله از سردبیر محترم مجله و داوران گرامی که با پیشنهادهای ارزنده علمی خود موجب پربارترشدن بیشتر این نوشتار شده‏‌اند، بسیار سپاس‌گزار هستند.

Aghanabati, A. (2005) Grology of Iran. Geological Survey of Iran, Tehran (in Persian).
Annels, A. E., O’Donovan, G. and Bowles, M. (2003) New ideas concerning the genesis of the Angouran Zn–Pb deposit, NW Iran. Abstracts of the 26th Mineral Deposits Studies Group, University of Leicester, Leicester 11–12.
Asadi Harooni, H., Voncken, J. H. L., Kuhnel, R. A. and Hale, M. (2000) Petrography, mineralogy and geochemistry of the Zarshuran Carlin- Like gold deposit, northwest Iran. Mineralium Deposita 35: 656-671.
Babakhani, A. R. and Ghalamghash, J. (2006) Explanatory text of geological map of Takht-e-Soleyman 1:100000, No. 5463. Geological Survey of Iran, Tehran (in Persian).
Behmanesh, M. (2013) Report of preliminary exploration of Cu-Au mineralizationin Agh Otag, north of Takab. Organization of industry, mining and trade of Western Azarbaijan Province (in Persian).
Borg, G. and Daliran, F. (2004) Hypogene and supergene formation of sulphides and non-sulphides at the Angouran high-grade zinc deposit, NW-Iran. Abstract volume of Geoscience Africa 2004, University of the Witwatersrand, Johannesburg.
Cooke, D. R. and Deyell, C. L. (2003) Descriptive names for epithermal deposits: Their implications for genetic classifications and inferring ore fluid chemistry. In: Mineral exploration and sustainable development. (Eds. Eliopoulos, D.‌, et al.) 1:457-460. Rotterdam, Millpress
Craig, J. R., Vokes, F. M. and Solberg, T. N. (1993) The metamorphism of pyrite and pyretic and chemical textures. Mineralium Deposita 34: 82-101.
Daliran, F. (2008) The carbonate rock- hosted epitermal gold deposite of Agdarreh, Takabe geothermal field, NW Iran: hydrothermal alteration and mineralization. Mineralium Deposita 43: 383-404.
Daliran, F. and Borg, G. (2005) Characterisation of the nonsulfide zinc ore at Angouran, northwestern Iran, and its genetic aspects. In: Mineral deposit research: meeting the global change (Eds. Jingwen, M. and Bierlein, F. P.) 2: 913–916. Springer, Berlin Heidelberg, New York.
Daliran, F., Hofstra, A. H., Walther, J. and Stüben, D. (2002) Agdarreh and Zarshouran SRHDG deposits, Takab region, NW Iran. Geological Survey of America Annual Meeting 2002, Abstracts with Programs, Session 63-8.
Daliran, F., Walther, J. and Stüben, D. (1999) Sediment-hosted disseminated gold mineralization in the North Takab geothermal field, NW-Iran. In: Mineral Deposits: Processes to Processing (Eds. Stanley, C. J., et al.) 837–840. Proceeding of 5th biennial SGA Meeting and 10 quadrennial IAGOD Symposium.  
Ebrahimi, M. H., Aftabi, A. and Mohammadi Niaei, R. (2010) Structural, textural, mineralogical and geochemical features and the pattern of the Angoran ore deposit in the Sedex-VMS-MVT triangle. Petrology 3: 1-10 (in Persian).
Gaedamini Harouni, M., Bagheri, H., Asadi Harooni, H., Mokhtari, A. R. and Ayati, F. (2015) Determination of Alishar Cu index (Markazi province) formation conditions using mineralography and fluid inclusions data. Petrology 21: 1-18.
Gilg, H. A., Boni, M., Balassone, G., Allen, C. R., Banks, D. and Moore, F. (2006) Marble-hosted sulfide ores in the Angouran Zn-(Pb–Ag) deposit, NW Iran: interaction of sedimentary brines with a metamorphic core complex. Mineralium Deposita 41: 1-16
Hedenquist, J. W., Arribas, J. A. and Gonzalez, U. E. (2000) Exploration for epithermal gold deposits. Reviews in Economic Geology 13: 254 – 277.
Heidari, M. (2013) Geology, geocronology, origin and tectonic setting of gold mineralization in Toozlar, Arabshah and Gozalbolagh, in Qorveh- Tekab area, NW Iran. PhD thesis, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran (in Persian).
Kawabata, H. and Shuto, K. (2005) Magma mixing recorded, in intermediate rocks associated with high-Mg andesites from the Setouchi volcanic belt, Japan: implications for Achenn TTG formation. Journal of volcanology and Geothermal Research 140: 241-271.
Komeili, S., Khalili, M., Asadi Harooni, H., Bagheri, H. and Ayati, F. (2014) Petrography and mineral chemistry of alteration zones in the Kahang porphyry Cu-Mo deposit (Northeast of Isfahan). Petrology 19: 1-20.
Kurum, S., Onal, A., Boztug, D., Sper, T. and Arslan, M. (2008) Ar40/Ar39 age and geochemistry of the post-collisional Miocene Yamadag volcanics in the Arapkir area (Malatya province), eastern Anatolia, Turkey. Journal of Asian Earth Science 33: 229-251.
Kuscu, G. G. and Floyed, P. (2001) Mineral compositional and textural evidence for magma migling in the Saraykent volcanic. Lithos 56: 207 - 230.
Mehrabi, B. (1997) Genesis of the Zarshuran gold deposit, NW Iran. PhD thesis, University of Leeds, UK.
Mehrabi, B., Yardly, B. W. D. and Cann, J. R. (1999) Sediment- hosted disseminated gold mineralization at Zarshuran, NW Iran. Mineralium Deposita 34: 673-696.
Mohammadi Niaei, R., Daliran, F., Nezafati, N., Ghorbani, M., Shikh Zakariaei, J. and Kouhestani, H. (2015) The Ay Qalasi deposit: An epitermal Pb-Zn (Ag) mineralization in the Urumieh- Dokhtar Volcanic Belt of northwestern Iran. Neues Jahrbuch Fϋr Mineralogie- Abhandlungen 192(3): 263-274.
Nabavi, M. H. (1977) The history of Irans Geology. Geological Survey of Iran, Tehran (in Persian).
Que, M. and Allen, A. R. (1996) Sericitization of plagioclase in the Rosses Granite Complex, Co. Donegal, Ireland. Mineralogical Magazine 60: 927-936.
Rahmati, N. (2015) Petrology and geochemistry of volcanic rocks in the Agh‌Otag area (N Takab) with considering Au-Cu mineralization. MSc. thesis, University of Zanjan, Zanjan, Iran (in Persian).
Reed, M. H. (1994) Hydrothermal alteration in active continental hydrothermal systems. In: (Ed. Lentz, D. R.), Alteration and alteration processes associated with ore-forming systems. Geological Association of Canada, Short Course Notes 11: 315-337.
Shelley, D. (1993) Igneous and metamorphic rocks under the microscope. Chapman and Hall, London.
Sillitoe, R. H. (1989) Gold deposits in western pacific island arcs: The magmatic connection. Economic Geology Monograph 6: 274-291.
Sillitoe, R. H. and Hedenquist, J. W. (2003) Linkages between volcanotectonic settings, ore-fluid compositions, and epithermal precious-metal deposits. Society of Economic Geologists, Special Publication 10: 315-343.
Stöckiln, J. (1968) Structural history and tectonics of Iran: a review. American Association of Petrological Geology 52 (7): 1229-1258.
Stormer, J. C. (1972) Mineralogy and petrology of the Raton-Clayton volcanic field northeastern New Mexico. Geological Society of America Bulletin 83: 299-3322.
Tsuchiyama, A. (1985) Dissolution kenitics of plagioclase in the melt of the system diopside- albite- anorthite and origin of dusty plagioclase in andesite. Contributions to mineralogy and petrology 89: 1-16.
Vink, B. W. (1986) Stability relations of malachite and azurite. Mineralogical Magazine 50(355): 41-47.
Whitney, D. L. and Evans, B. W. (2010) Abbreviation for names of rock- forming minerals. American Mineralogist 95:185-187.