زمین‌شیمی کانی، جایگاه زمین‌ساختی و دما- فشارسنجی تودة آذرین درونی گابرو- دیوریت (جنوب تیکمه‌داش، آذربایجان شرقی)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری، گروه علوم ‌زمین، دانشکده علوم طبیعی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران؛ ‌

2 استاد، گروه علوم زمین، دانشکده علوم طبیعی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران

3 استادیار، گروه زمین شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران

چکیده

در جنوب تیکمه‌داش، تودة آذرین درونی گابرو- دیوریتی بستان‌آباد- هشترود درون سنگ‌های آتشفشانی- رسوبی ائوسن نفوذ کرده است. شیمی کانی‌های سازندة این تودة آذرین درونی نشان می‏‏‌دهد پلاژیوکلازها و کلینوپیروکسن‏‌ها به‌ترتیب ترکیب لابرادوریتی و دیوپسیدی دارند و با مقادیر کمتری بیوتیت غنی از منیزیم و کانی‌های کدر همراهی می‏‏‌شوند. شیمی دیوپسیدهایِ این سنگ‌ها نشان می‌دهد ماگمای مادر آنها به سری ماگمایی ساب‌آلکالن با جایگاه زمین‌ساختی کمان قاره‌ای تعلق دارد. بررسی‏‌های دماسنجی نشان‏‌دهندة تبلور کلینوپیروکسن‏‌ها در دماهای نزدیک به 1200 درجة سانتیگراد هستند. برپایة مقدار Alvi ( 048/0 تا 102/0) در ساختار کانی کلینوپیروکسن، روشن شد این کانی در بازة فشاری 6 تا 9 کیلوبار معادل ژرفایِ 19 تا 28 کیلومتر پدید آمده است. افزون‌بر این، این پژوهش آشکار کرد کلینوپیروکسن‏‌های این سنگ‌ها از ماگمایی پدید آمده‏‌اند که نزدیک به 10% آب داشته است. وجود مقداری آهن فریک در این کلینوپیروکسن‏‌ها همراه با تیتانومگنتیت گویای فوگاسیته بالای اکسیژن در ماگمای مادر دارد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Mineral chemistry, tectonic setting and thermo-barometry of the gabbro-diorite intrusive body (south of Tikmehdash), East-Azarbaijan

نویسندگان [English]

  • Marzieh Rezaeiaghdamََ 1
  • Ahmad Jahangiri 2
  • Mohsen Moayyed 2
  • Ghahraman Sohrabi 3
1 Ph. D. student, Department of Earth Sciences, Faculty of Natural Sciences, University of Tabriz, Tabriz, Iran
2 professor, Department of Earth Sciences, Faculty of Natural Sciences, University of Tabriz, Tabriz, Iran
3 Assistant Professor, Department of Geology, Faculty of Sciences, University of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran
چکیده [English]

The Bostanabad-Hashtrood gabbro-diorite intrusive body in the south of Tikmehdash has intruded the Eocene volcanic-sedimentary rocks. The chemistry of the constituent minerals in this intrusive body shows that the plagioclases and clinopyroxenes have labradoritic and diopsidic composition, respectively, and are accompanied by the subordinate amounts of Mg-rich biotite and gangue minerals. The chemistry of the existing diopsides in these rocks indicates that their parent magma belongs to subalkaline magmatic series with a continental arc tectonic setting. The thermometric considerations showed that the clinopyroxene was crystallized at temperatures around 1200°C. Based on AlVI content (0.048-0.102) in the crystal lattice of the clinopyroxenes, it was ascertained that this mineral was formed under the pressure range of 6 to 9 kbars equivalent to depths between 19 and 28 km. Additionally, this study revealed that the clinopyroxenes in these rocks were formed from a magma which contained 10% water. The presence of some ferric iron in these clinopyroxenes with titanomagnetite is indicative of high oxygen fugacity in the parent magma.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Mineral chemistry
  • Clinopyroxene
  • Thermo-barometry
  • gabbro diorite
  • Tikmehdash

به باور بسیاری از پژوهشگران، ترکیب شیمیایی کانی‌های سازندة سنگ از سری ماگمایی سنگ میزبان پیروی می‏‌کند (Princivalle et al., 2000; Avanzinelli et al., 2004; Zhu and Ogasawara, 2004)؛ ازاین‌رو، بررسی‌های سنگ‏‏‌نگاری و شیمی کانی‌ها از بهترین راه‏‌های شناخت فرایندهای ماگمایی است که شرایط تبلور و فرایندهای تأثیرگذار بر تبلور کانی‌ها را با دقت بیشتری توضیح می‌دهد (Molina et al., 2009). ترکیب شیمیایی کانی‌ها (به‌ویژه کلینوپیروکسن با توجه به حضور در مراحل گوناگون تبلور سنگ)، اطلاعات بهتری دربارة دماسنجی و محیط زمین‌ساختی سنگ میزبان ارائه می‏‏‌دهد و در شناخت شرایط فیزیکوشیمیایی ماگماهای سازنده اهمیت ویژه‏‌ای دارد (Deer et al., 1992; Molina et al., 2009)؛ به‌گونه‌ای‌که پژوهشگرانی مانند لوباس (Le Bas, 1962) و بکالوا (Beccaluva, 1989) بر اهمیت چنین وابستگی تأکید داشته‏‌اند. ترکیب شیمی کانی کلینوپیروکسن بازتابی از خاستگاه ماگمای مادر، تحولات سنگ‏‌شناسی، سری ماگمایی، شرایط فشاری- دمایی و جایگاه زمین‌ساختی پیدایش ماگمای میزبان است (Le Bas, 1962; Leterrier et al., 1982; Morimoto et al., 1988; Beccaluva et al., 1989; Bindi et al., 1999; Avanzinelli et al., 2004).

همان‌گونه‌که لاتریر و همکاران (Leterrier et al., 1982) و شوایتزر و همکاران (Schweitzer et al., 1979) نشان داده‏‌اند برپایة ترکیب کانی‌های پیروکسن و جایگیری کاتیون‏‌ها در سایت‏‌های بلوری، مؤلفه‏‌های فیزیکوشیمیایی مانند فشار و فوگاسیته را می‌توان به‌دست آورد. بر همین پایه، نیمیس و تیلور (Nimis and Taylor, 2000) فرمولی برای به‌دست‌آوردن دمای تعادل تبلور کلینوپیروکسن پیشنهاد کرده‏‌اند.

پژوهشگران بسیاری (Ahmadzadeh and Mobashergarmi, 2018; Mahmoudi et al., 2018; Shahbazi et al., 2018; Dadfar et al., 2019)، برپایة شیمی کانی‌ها، مانند ترکیب شیمی پیروکسن در گابروها و گابرودیوریت‏‏‌ها، خاستگاه ماگمای مادر، تحولات سنگ‏‌شناسی، سری ماگمایی، شرایط فشاری- دمایی و جایگاه زمین‌ساختی پیدایش ماگمای میزبان را بررسی کرده‏‏‌اند.

بسیاری از پژوهشگران بررسی‌هایی دربارة کانه‏‏‌زایی، زمین‌ساخت و زمین‏‌شیمی توده‏‏‌های آذرین درونی پهنة بستان‌آباد- هشترود- میانه انجام داده‏‏‌اند که از میان آنها، بررسی‌های برخی پژوهشگران (Emami et al., 1993; Behrouzi et al., 1997; Mostofizadeh, 1997; Sefidi, 2002;  Agha Bozorghi, 2010; Hojjati, 2011; Zamani, 2014; Sohrabi et al., 2016; Aslane Borje, 2017) را می‌توان نام برد. بهروزی و همکاران (Behrouzi et al., 1997)، سن توده‏‌های گرانیتوییدی منطقه را که در میان سنگ‌های رسوبی- آتشفشانی ائوسن رخنمون دارند، الیگوسن دانسته‏‌اند. امامی و همکاران (Emami et al., 1993) نیز در نقشة ماگمایی ایران، زمان نفوذ گرانیتوییدهای بستان‌آباد- میانه را الیگوسن دانسته‏‏‌اند و ترکیب آنها را گرانیت- گرانودیوریت و مونزونیت با سرشت کالک‌آلکالن شناسایی کرده‏‏‌اند. مستوفی‌زاده (Mostofizadeh, 1997) توده‏‌های آذرین درونی جنوب بستان‌آباد را از انواع کوارتزمونزودیوریت، کوارتزمونزونیت، گرانودیوریت، سینوگرانیت و آلکالی‏‏‌گرانیت با سن ائوسن- الیگوسن دانسته است. بررسی‏‌های وی نشان داد این گرانیت‏‌ها از نوع I با سرشت کالک‌آلکالن پتاسیم بالا هستند.

در پهنة ولکانو- پلوتونیک بستان‌آباد – میانه، در جنوب تیکمه‌داش، میان روستای شیروان‏‏‌ده و الخلج، توده‏‏‌های گابرودیوریتی برونزد دارند که تا کنون بررسی نشده‏‏‌اند و در این نوشتار، برای نخستین‌بار این پژوهش روی این توده انجام می‌شود.

هدف از انجام این پژوهش، بررسی سنگ‌نگاری و شیمی کانی‌ها، به‌ویژه کانی کلینوپیروکسنِ گابرودیوریت‏‏‌های جنوب تیکمه‏‏‌داش است. تلاش می‏‌شود سری ماگمایی، فشار و دمای تبلور و فوگاسیته اکسیژن و جایگاه زمین‌ساختی سنگ‌های یادشده برپایة شیمی کانی کلینوپیروکسن ارزیابی شوند.

 

زمین‏‌شناسی

پهنة ولکانو- پلوتونیک بستان‌آباد- هشترود- میانه بخشی از پهنة البرز- آذربایجان است که در فاصلة میان گسل جنوب بزقوش در شمال و گسل سراسکند در جنوب‌باختری جای گرفته است. گسل تبریز مهم‌ترین پدیدة زمین‌ساختی این منطقه است که در رویداد برخی فرایند‏‌های آذرین نقش بنیادی داشته است. برپایة نقشه‏‏‌های زمین‏‏‌شناسی 1:100000 بستان‌آباد (Behrouzi et al., 1997) و هشترود (Aminiazar and Ghadirzadeh, 1993) و قره‌چمن (Asadian et al., 1995)، سنگ‌های آتشفشانی ائوسن، توده‏‏‌های آذرین درونی و گنبدهای آذرین نیمه‌درونی الیگوسن- میوسن، تناوبی از ماسه سنگ و مارن‏‏‌های میوسن و واحدهای آذرآواری پلیوسن- پلییستوسن مرتبط با آتشفشان سهند از مهم‌ترین واحدهای زمین‏‏‌شناسی این منطقه هستند. واحدهای آتشفشانی ائوسن با توده‏‏‌های گرانیتوییدی گوناگونی قطع شده‌اند و هر دو مجموعه بیشتر با واحدهای آذرآواری پلیوسن- پلییستوسن پوشیده شده‌اند. در پهنة بستان‌آباد- میانه، واحدهای آتشفشانی- رسوبی ائوسن ترکیب حد واسط (سنگ‌های تراکی‏‏‌آندزیتی تا تراکی‌بازالتی) و سنگ‌های اسیدی با ترکیب ریولیتی- داسیتی و ایگنمبریتی دارند. نفوذ توده‏‏‌های گرانیتی، دگرسانی ولکانیک‏‏‌های ائوسن را به‌دنبال داشته است. واحدهای ائوسن زیرین در برخی مناطق با بازالت، آندزیت بازالتی جوان‌تر (کواترنری) و در نزدیکی قره‏‏‌چمن با توف‏‏‌های ماسه‏‏‌ای، لیتیک‌توف و آهک‏‏‌های نومولیت‏‏‌دار ائوسن بالایی پوشیده شده‌اند. توده‏‏‌های گرانیتوییدی به‏‌صورت استوک‏‏‌های کوچک تا بزرگ واحدهای ائوسن را قطع کرده‌اند. برپایة بررسی‌های صحرایی گمان می‌رود بیشتر پهنه‏‏‌های دگرسانی و کانه‏‏‌زایی فلزی (مس، طلا، سرب، روی و مولیبدن) محور بستان‌آباد- میانه، با استوک‏‏‌های یادشده همخوانی داشته باشند. به‌طورکلی، توده‏‌های آذرین درونی این محور برپایة نقشة زمین‏‏‌شناسی 1:100000 قره‌چمن (Asadian et al., 1995)، به دو گروه دسته‌بندی می‌شوند:

۱) گروه نخست، گرانیتوییدها‏‏‌یی هستند که (گرانودیوریت، مونزوگرانیت، مونزودیوریت) بیشتر در جنوب‏‏‌‌خاوری قره‏‏‌چمن دیده می‌شوند و بافت تمام‌بلورین دانه‏‏‌ای (گرانولار) با کانی‌های اصلی پتاسیم‌فلدسپار، پلاژیوکلاز، کوارتز و بیوتیت دارند؛

۲) گروه دوم، گرانیتوییدهایی هستند که بیشتر در شمال هشترود رخنمون دارند. ‏‏‌رنگ روشن دارند و بلور‏‏‌های آنها از دسته نخست کوچک‌تر هستند. همچنین، مقدار کانی پتاسیم‌فلدسپار و کوارتز، بیشتر و کانی‌های فرومنیزین آنها از دسته نخست کمتر است. به‌علت ریز بلوربودن و بالابودن میزان عنصرهای آلکالن، این گرانیتوییدها را می‏‏‌توان میکروآلکالی گرانیت تا آپلیت دانست. این دسته از گرانیت‏‌ها، گرانیت‏‌های دستة نخست را قطع می‌کنند و از دیدگاه سنی، از گرانیتوییدهای دستة نخست جوان‌تر هستند (شکل 1).

گابرودیوریت‏‏‌ در جنوب تیکمه‏‏‌داش به‏‌صورت استوک و به ابعاد تقریبی دو کیلومتر در یک کیلومتر برونزد دارد. پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن و کمی الیوین از کانی‌های اصلی و آمفیبول، آپاتیت، اسفن و زیرکن از کانی‌های فرعی و کربنات، کانی‌های رسی، سریسیت و کلریت از کانی‌های ثانویة سازندة این سنگ‌ها هستند. وجود انکلاوهای گابرودیوریتی در گرانودیوریت ‏‏‌گویای قدیمی‌بودن گابرودیوریت نسبت به گرانودیوریت است.

 

روش انجام پژوهش

پس از پیمایش‏‌های صحرایی بخش‏‏‌های مختلف واحد گابرودیوریتی تیکمه‌داش، شمار 15 نمونه از بخش‏‏‌های با کمترین هوازدگی برداشت شد و برای بررسی‌های میکروسکوپی و شناسایی کانی‌ها مقطع‌های نازک تهیه شدند. سپس برای سنجش ترکیب کانی‌های سازندة گابرودیوریت (پلاژیوکلاز، الیوین، پیروکسن و بیوتیت)، نمونه‏‏‌های مناسب برای انجام آزمایش‌های ریزکاو الکترونی[1] به آزمایشگاه آکادمی علوم چین[2] فرستاده شدند. نخست از نمونه‏‌های سنگی، 5 مقطع مناسب برای انجام آزمایش‌های ریزکاو الکترونی تهیه و سطح مقطع‌ها با گرافیت پوشانده شد. کانی‌های شمار 42 نقطه از کانی‌های سیلیکاتة برگزیدة مقطع‌ها با دستگاه EMPA (با ولتاژ 15 الکترون‌ولت و طول موج nA 001/0) تجزیه شدند. هنگام تجزیه، از کالیبراسیون Element intensity cps/nA برای عنصرهای Na، Mg، Al، Fe، Mn، Si، Ca، Cr، Ni و Ti، به‌کار برده شد. همچنین، به‌دست‌آوردن مقادیرFe3+ و Fe2+ با برنامه‏های کامپیوتری برپایة روش پیشنهادیِ پاپیک (Papike et al., 1974) انجام شده است.

 

 

 

شکل 1. نقشة ساده‌شده از منطقة جنوب تیکمه‌داش، برگرفته از نقشه‏‌های 100000/1 بستان‌آباد (Behrouzi et al., 1997)، هشترود (Aminiazar and Ghadirzadeh, 1993) و قره‌چمن (Asadian et al., 1995).

Figure 1. Simplified map of the south of Tikmeh Dash area after Bostan Abad 1:100000 map (Behrouzi et al., 1997), Hashtrood (Aminiazar and Ghadirzadeh, 1993) and Qara Chaman (Asadian et al., 1995).

 

 

 

سنگ‌نگاری

در گابرودیوریت‏‏‌ جنوب تیکمه‌داش، کانی‌های پلاژیوکلاز کلسیک و کلینوپیروکسن به‌ترتیب بیشترین فراوانی را نشان می‌دهند. اندکی بیوتیت و کانی‌های کدر نیز در ترکیب سنگ دیده می‌شوند. بافت اصلی این سنگ‌ها بیشتر گرانولار و ساب‌افیتیک است (شکل‌های 2- A و 2- B). در مقطع‌های نازک، پلاژیوکلاز بیشتر به‏‌صورت شکل‌دار تا نیمه‌شکل‌دار و با فراوانی 45- 40 درصدحجمی، گاه با زونینگ و منطقه‌بندی دیده می‌شود (شکل 2- B). اندازة پلاژیوکلازها نزدیک به 1 میلیمتر است و ترکیب شیمیایی آنها برپایة زاویة خاموشی (نزدیک به 55 درجه) لابرادوریت به‌دست آمده است. برخی پلاژیوکلازها میانبار‏‏‌هایی از سوزن‌های آپاتیت، اسفن و زیرکن دارند.  

 

 

 

شکل 2. تصویرهای میکروسکوپی (XPL[3]) از کانی‌های سازندة توده گابرودیوریتی جنوب تیکمه‌داش. A) بافت گرانولار، کلینوپیروکسن (Cpx) با منطقه‌بندی دوقلویی؛ B) پلاژیوکلاز (Pl) زونینگ‌دار و بافت ساب‌افیتیک؛ C) حاشیه پویی‌کیلیتیک در کلینوپیروکسن‌ها (Cpx)؛ D) پلاژیوکلاز (Pl) زونینگ‌دار، آمفیبول (Amp) و بیوتیت (Bt).

Figure 2. Photomicrographs (XPL) of minerals of gabbro-diorite in the south of Tikmeh Dash. A) Granular texture, clinopyroxene (Cpx) with twin zoning; B) Zoning of plagioclase (Pl) and subophitic texture; C) Poikilitic margin in clinopyroxenes (Cpx); D) zoning of plagioclase (Pl), amphibole (Amp) and biotite (Bt).

 

 

 

 

بلورهای کلینوپیروکسن با فراوانی 35- 30 درصدحجمی و با اندازة بیشتر از 2 میلیمتر، به‌صورت نیمه‌شکل‌دار تا شکل‌دار هستند و زاویة خاموشی 43 درجه نشان می‏‌دهند (شکل 2- C). بلورهای کلینوپیروکسن بیشتر منطقه‌بندی و دوقلویی (شکل 2- A) و یا حاشیة پویی‌کیلیتیک نشان می‌دهند (شکل 2- C). بررسی منطقه‏‏‌بندی بلور‏‌های درشت کلینوپیروکسن چه‌بسا پاسخی برای مؤلفه‏‌های فیزیکوشیمیایی خاستگاه داشته باشد.

بیوتیت‏‏‌ها به‌عنوان کانی فرعی با حجم کمتر از 5 درصد به رنگ قهوه‏ای کم‎رنگ تا پررنگ در مقاطع نازک دیده می‏شوند (شکل 2- D).

آمفیبول نیمه‌شکل‌دار از دیگر کانی‌های فرعی مافیک است که کمتر از 5 درصدحجمی سنگ را دربر می‏‏گیرد. بیشتر آمفیبول‏‌ها به‏‌صورت بلورهای ریز پرکننده در همجواری میکاها و کانی‌های مافیک دیده می‌شوند (شکل 2- D).

 

شیمی کانی‌ها

پلاژیوکلاز: پلاژیوکلازها از کانی‌های مهم گابرودیوریت‏‏‌ها هستند که سری محلول‌جامد میان دو قطبِ آلبیت (NaAlSi3O8) و آنورتیت (CaAl2Si2O8) می‌سازند. برای پی‌بردن به ترکیب شیمیایی پلاژیوکلازها، شمار 10 نقطه از آنها با ریزکاو الکترونی تجزیه شدند (جدول 1). داده‌های به‌دست‌آمده روی نمودار سه‌تایی Or-Ab-An پیشنهادیِ دیر و همکاران (Deer et al., 1992)، ترسیم شدند. ترکیب کانی‏‌شناسی پلاژیوکلازها در نمونه‏‏‌های بررسی‌شده لابرادوریت است (شکل 3- A). مقدار CaO برابربا 76/11 تا 87/12، مقدار Na2O برابربا 5/4 تا 14/6 درصدوزنی در نوسان است. درصدمولی آنورتیت برابربا 5/50% تا 3/59%، آلبیت برابربا 3/39% تا 2/47% و ارتوکلاز کمتر از 2/2% است (جدول 1). در نمودار تغییرات فراوانی آنورتیت از حاشیه به‌سوی مرکز، تغییرات آنورتیت نظم خاصی ندارد و منطقه‌بندی نوسانی نشان می‌دهد (شکل 3- B). پیدایش تغییرات میزان آنورتیت در پلاژیوکلاز بیشتز پیامد نوسان‌های فشار در زمان تبلور (Nelson and Montana, 1992)، آمیختگی ماگمایی یا افت ناگهانی دمای تبلور و تغییر ترکیب شیمیایی ماگماست (Dungan and Rhoders, 1979).

 

 

جدول 1. داده‏‌های ریزکاوالکترونی برای کانی پلاژیوکلاز (از حاشیه به‌سوی مرکز) در گابرودیوریت‏‏‌ جنوب تیکمه‏‏‌داش و فرمول ساختاری آنها برپایة 8 اتم اکسیژن

Table 1. EPMA data of plagioclase (rim to core) in the gabbro-diorite south of Tikmeh Dash, and the structural formula based on 8 oxygen atoms.

Point No.

(Rim to Core)

1 / 1

2 / 1

3 / 1

4 / 1

5 / 1

6 / 1

7 / 1

8 / 1

9 / 1

10 / 1

SiO2

51.81

51.67

53.26

53.22

51.74

53.34

52.17

52.24

53.63

53.18

TiO2

0.02

0.05

0.06

0.04

0.04

0.04

0.05

0.04

0.05

0.05

Al2O3

29.98

29.92

26.98

27.07

28.88

27.98

29.37

29.30

26.71

26.21

FeO

0.48

0.42

0.47

0.38

0.35

0.35

0.36

0.40

0.38

0.50

MnO

0.00

0.01

0.02

0.02

0.00

0.02

0.00

0.00

0.00

0.00

MgO

0.03

0.01

0.03

0.04

0.02

0.02

0.02

0.02

0.02

0.01

CaO

12.32

12.33

11.89

11.99

11.89

11.76

12.78

12.87

12.56

12.81

Na2O

4.55

4.52

6.14

6.12

5.00

5.78

4.78

4.70

5.94

5.89

K2O

0.26

0.24

0.44

0.35

0.26

0.33

0.24

0.23

0.30

0.37

Total

99.45

99.17

99.29

99.23

98.18

99.62

99.77

99.80

99.59

99.02

Si

2.37

2.37

2.45

2.45

2.40

2.44

2.38

2.39

2.46

2.46

Al

1.62

1.62

1.46

1.47

1.58

1.51

1.58

1.58

1.44

1.43

Ti

0.00

0.00

0.00

0.00

0.00

0.00

0.00

0.00

0.00

0.00

Fe

0.02

0.02

0.02

0.01

0.01

0.01

0.01

0.02

0.01

0.02

Mn

0.00

0.00

0.00

0.00

0.00

0.00

0.00

0.00

0.00

0.00

جدول 1. ادامه

Table 1. Continued.

Point No.

(Rim to Core)

1 / 1

2 / 1

3 / 1

4 / 1

5 / 1

6 / 1

7 / 1

8 / 1

9 / 1

10 / 1

Mg

0.00

0.00

0.00

0.00

0.00

0.00

0.00

0.00

0.00

0.00

Ca

0.60

0.61

0.59

0.59

0.59

0.58

0.63

0.63

0.62

0.64

Na

0.40

0.40

0.55

0.55

0.45

0.51

0.42

0.42

0.53

0.53

K

0.02

0.01

0.03

0.02

0.02

0.02

0.01

0.01

0.02

0.02

Orthoclase

1.48

1.37

2.23

1.77

1.46

1.74

1.32

1.26

1.51

1.84

Albite

39.47

39.33

47.23

47.16

42.58

46.26

39.83

39.29

45.42

44.58

Anorthite

59.05

59.29

50.54

51.06

55.96

52.01

58.85

59.45

53.07

53.58

 

 

شکل 3. ترکیب پلاژیوکلازِ گابرو- دیوریت جنوب تیکمه‌داش در: A) نمودار رده‏‏‌بندی فلدسپار‏‏‌ها (Deer et al., 1992)؛ B) نمودار تغییرات ترکیب پلاژیوکلاز در نیم‌رخی از حاشیه به‌سوی مرکز بلور.

Figure 3. Composition of plagioclase in the gabbrodiorite of south Tikmeh Dash: A) Feldspar classification diagram (Deer et al., 1992); B) Rim to the core compositional profile for plagioclase crystal.

 

 

کانی‌های کدر: برپایة داده‏‌های تجزیة EPMA و فرمول ساختاری به‌دست‌آمده (به روش Deer et al. (1986) برپایة 3 اتم اکسیژن) (جدول 2)، کانی‌های کدر عموماً با FeO> 61 درصدوزنی و TiO2> 22 درصدوزنی، ترکیب تیتانومگنتیت دارند. برپایة بررسی‌های نوسووا و همکاران (Nosova et al., 2002)، کمبود Ti در کانی‌های کلینوپیروکسن بررسی‌شده (03/22 تا 11/35 اتم در واحد فرمول ساختاری) شاید با تبلور تیتانومگنتیت مرتبط باشد. تبلور کانی‌های کدرِ ایلمنیت و تیتانومگنتیت همراه با کلینوپیروکسن به‌صورت هم‏‌زمان و همزیست تهی‌شدن کلینوپیروکسن از تیتانیم را به دنبال دارد (Nosova et al., 2002).

بیوتیت: سری محلول جامد میکاها با فرمول کلی:

(K,Na,Ca,Ba)(Fe2+,Fe3+,Mg,Ti4+,Mn,Al)3 (Al,Si)4O10(OH,F,Cl)2

میان چهار سازندة پایانی اصلی زیر است (Jacobs and Parry, 1979; Rieder et al., 1998):

- آنیت: KFe3AlSi3O10(OH)؛

- فلوگوپیت: KMg2AlSi3O10(OH)2؛

- سیدروفیلیت: KFe2Al[Al2Si2O10](OH)2،

- استونیت: KMg2Al[Al2Si2O10](OH)2.

این سازنده‌های پایانی با یکدیگر جانشینی چرماک دارند.

در جدول 3، داده‌های تجزیة 10 نقطه از میکاهای بررسی‌شده در گابرودیوریت‏‏‌ جنوب تیکمه‌داش آورده شده‌اند و فرمول ساختاری آنها به روش پیشنهادیِ دیر و همکاران (Deer et al., 1986)، برپایة 22 اتم اکسیژن به‌دست آورده شده است.

 

 

جدول 2. داده‏‌های ریزکاوالکترونی (برپایة wt%) و فرمول ساختاری به‌دست‌آمده برپایة 3 اتم اکسیژن (برپایة a.p.f.u.) برای کانی‌های کدر در گابرودیوریت‏‏‌ جنوب تیکمه‏‏‌داش

Table 1. EPMA data (in wt%) and structural formula based on 3 oxygen atoms (in a.p.f.u.) for opaque minerals of gabbrodiorite in the south Tikmeh Dash.

Point No.

TiMag1

TiMag2

TiMag3

TiMag4

TiMag5

TiMag6

TiMag7

TiMag8

SiO2

0.07

0.00

0.13

0.22

1.46

0.38

0.17

0.35

TiO2

35.11

26.23

24.89

23.34

22.03

25.16

28.35

31.03

Al2O3

1.12

0.04

6.21

7.53

5.08

4.00

3.79

3.97

FeO

61.08

69.92

63.43

63.15

62.60

64.44

63.02

59.38

MnO

1.28

0.85

0.65

0.58

2.19

1.11

0.90

1.08

MgO

0.91

2.39

4.09

5.07

3.47

3.39

3.18

3.36

CaO

0.01

0.00

0.08

0.01

1.38

0.30

0.09

0.27

Na2O

0.00

0.00

0.00

0.08

1.37

0.29

0.08

0.26

Total

99.58

99.43

99.48

99.98

99.55

99.05

99.56

99.68

Si

0.00

0.00

0.00

0.01

0.04

0.01

0.00

0.01

Al

0.04

0.00

0.20

0.24

0.17

0.13

0.12

0.13

Ti

0.73

0.58

0.52

0.48

0.46

0.53

0.59

0.63

Fe

1.41

1.72

1.47

1.44

1.47

1.52

1.46

1.35

Mn

0.03

0.02

0.02

0.01

0.05

0.03

0.02

0.02

Mg

0.04

0.10

0.17

0.21

0.14

0.14

0.13

0.14

Ca

0.00

0.00

0.00

0.00

0.04

0.01

0.00

0.01

Na

0.00

0.00

0.00

0.00

0.07

0.02

0.00

0.01

Total

2.25

2.42

2.38

2.40

2.45

2.40

2.34

2.30

 

جدول 3. ‌داده‌های ریزکاوالکترونی (برپایة wt%) و فرمول ساختاری به‌دست‌آمده برپایة 22 اتم اکسیژن (برپایة a.p.f.u.) برای بیوتیت در گابرودیوریت جنوب تیکمه‏‏‌داش.

Table 3. EPMA data (in wt%) and structural formula based on 22 oxygen atoms (in a.p.f.u.) for biotite of gabbrodiorite in the south Tikmeh Dash.

Point No.

Bt- 1

Bt- 2

Bt - 3

Bt - 4

Bt - 5

Bt - 6

Bt - 7

Bt - 8

Bt - 9

Bt - 10

SiO2

33.86

34.17

33.07

33.47

34.89

34.18

34.32

33.29

33.59

34.00

TiO2

4.52

4.74

4.79

5.15

4.91

4.87

5.00

4.62

4.64

4.80

Al2O3

15.54

15.28

15.35

15.46

14.60

15.70

15.70

17.46

17.55

17.52

FeO

14.63

14.95

14.32

13.43

13.84

13.43

13.23

12.33

12.01

11.99

Fe2O3

2.61

2.66

2.55

2.39

2.46

2.39

2.36

2.20

2.14

2.13

MnO

0.20

0.20

0.16

0.22

0.18

0.19

0.22

0.18

0.22

0.20

MgO

14.89

14.63

14.96

14.55

14.75

15.26

15.16

13.85

13.84

13.88

CaO

0.45

0.50

0.47

0.45

0.47

0.46

0.44

0.47

0.47

0.47

Na2O

0.66

0.69

0.67

0.71

0.68

0.82

0.62

0.65

0.67

0.69

K2O

8.90

8.93

8.84

8.69

8.70

8.64

8.90

9.94

9.60

9.82

Total

96.24

96.76

95.20

94.54

95.47

95.94

95.94

94.98

94.74

95.49

Si

5.09

5.12

5.03

5.09

5.25

5.11

5.13

5.04

5.07

5.09

Ti

0.51

0.53

0.55

0.59

0.56

0.55

0.56

0.53

0.53

0.54

جدول 3. ادامه

Table 3. Continued.

Point No.

Bt- 1

Bt- 2

Bt - 3

Bt - 4

Bt - 5

Bt - 6

Bt - 7

Bt - 8

Bt - 9

Bt - 10

Al

2.75

2.70

2.75

2.77

2.59

2.77

2.77

3.11

3.12

3.09

Fe2+

1.84

1.87

1.82

1.71

1.74

1.68

1.65

1.56

1.52

1.50

Fe3+

0.29

0.30

0.29

0.27

0.28

0.27

0.26

0.25

0.24

0.24

Mn

0.03

0.02

0.02

0.03

0.02

0.02

0.03

0.02

0.03

0.02

Mg

3.34

3.27

3.39

3.30

3.31

3.40

3.38

3.12

3.12

3.10

Ca

0.07

0.08

0.08

0.07

0.08

0.07

0.07

0.08

0.08

0.07

Na

0.19

0.20

0.20

0.21

0.20

0.24

0.18

0.19

0.20

0.20

K

1.71

1.71

1.72

1.69

1.67

1.65

1.70

1.92

1.85

1.88

Sum

15.82

15.80

15.86

15.74

15.69

15.76

15.73

15.81

15.74

15.74

Si

5.09

5.12

5.03

5.09

5.25

5.11

5.13

5.04

5.07

5.09

Al IV

2.75

2.70

2.75

2.77

2.59

2.77

2.77

2.96

2.93

2.91

Fe3+

0.16

0.18

0.22

0.13

0.16

0.12

0.10

0.00

0.00

0.00

Total Z

8.0

8.0

8.0

8.0

8.0

8.0

8.0

8.0

8.0

8.0

Al VI

0.00

0.00

0.00

0.00

0.00

0.00

0.00

0.15

0.19

0.18

Ti

0.51

0.53

0.55

0.59

0.56

0.55

0.56

0.53

0.53

0.54

Fe+2

1.84

1.87

1.82

1.71

1.74

1.68

1.65

1.56

1.52

1.50

Fe+3

0.14

0.12

0.08

0.14

0.12

0.15

0.16

0.25

0.24

0.24

Mn

0.03

0.02

0.02

0.03

0.02

0.02

0.03

0.02

0.03

0.02

Mg

3.34

3.27

3.39

3.30

3.31

3.40

3.38

3.12

3.12

3.10

Total X

5.85

5.81

5.86

5.77

5.75

5.80

5.78

5.63

5.62

5.59

Ca

0.07

0.08

0.08

0.07

0.08

0.07

0.07

0.08

0.08

0.07

Na

0.19

0.20

0.20

0.21

0.20

0.24

0.18

0.19

0.20

0.20

K

1.71

1.71

1.72

1.69

1.67

1.65

1.70

1.92

1.85

1.88

Total Y

1.97

1.99

1.99

1.97

1.95

1.96

1.95

2.19

2.12

2.15

OH*

4.00

4.00

4.00

4.00

4.00

4.00

4.00

4.00

4.00

4.00

Fe2+/Fe2++Mg

0.36

0.36

0.35

0.34

0.34

0.33

0.33

0.33

0.33

0.33

Mg#

0.64

0.64

0.65

0.66

0.66

0.67

0.67

0.67

0.67

0.67

 

 

برپایة نمودار سه‌تایی FeO* (FeO+MnO)، 10*TiO2 و MgO، بیوتیت‏‌ها به‌نسبت از MgO و TiO2 غنی هستند و در گسترة بیوتیت‏‌های ماگمایی اولیه جای گرفته‌اند (شکل 4- A). بیوتیت‏‏‌های ماگمایی اولیه AlVI <1 دارند (Nachit et al., 2005). برپایة جدول 3، بیوتیت‏‌های گابرودیوریت جنوب تیکمه‌داش AlVI <1 دارند که نشان‌ می‌دهد بیوتیت‏‌ها ماگماییِ اولیه هستند.

در نمودار پیشنهادیِ فورستر (Forster, 1960)، بیوتیت‏های گابرودیوریت‏‏‌ جنوب تیکمه‌داش با داشتن نسبت Fe/(Fe+Mg) برابربا 33/0 تا 36/0، مقدار SiO2 برابربا 07/33 تا 89/34 درصدوزنی و شمار کاتیون‏‌های Si4+ برابربا 04/5 تا 25/5 اتم در واحد فرمول ساختاری، از نوع بیوتیت‌های منیزیم‌دار هستند (شکل 4- B). درصد عدد منیزیم بیوتیت‏‌های تجزیه‌شده در جدول 3 (Mg# > 64%) نیز این ویژگی را نشان می‌دهد. در حقیقت، به‌علت تبلور اولیه اکسیدهای آهن به‌صورت مگنتیت و تیتانیم، گسترة بیوتیت منیزیم‌دار می‌تواند به صورت بیوتیت تیتانیم‌دار باشد. حضور این مجموعه کانی (یعنی بیوتیت منیزیم‌دار، مگنتیت و تیتانیت) نشان‌دهندة گریزندگی نسبتاً بالای اکسیژن در ماگماست (Ishihara, 1977). توده‏‌های آذرین درونی وابسته به کمان‏‌های آتشفشانی نسبت به توده‏‌های غیرکوهزایی، در گریزندگی اکسیژن بالاتری متبلور می‏‏‌‏‏‌شوند و مگنتیت بیشتری دارند (Anderson and Smith, 1995). ازاین‌رو، گریزندگی اکسیژن بالا در ماگمای سازندة گابرودیوریت جنوب تیکمه‌داش نشان‌دهندة محیطی فرورانشی و کوهزایی برای پیدایش آنهاست. برپایة داده‌های جدول 3، مقدار Al کل در بیوتیت‏‏‌هایِ گابرودیوریت‏‏‌ بیشتر از 7/2 (7/2 تا 1/3) و نسبت Fe/(Fe+MgO) متوسط و تقریباً ثابت (33/0 تا 36/0) است. چنین مقادیری نشان‌دهندة حضور مواد آلومینی پوستة بالایی در خاستگاه ماگمای مادر در پی فرایند هضم است. هچنین، نسبت متوسط و تقریباً یکنواخت Fe/(Fe+Mg) در بیوتیت‏‏‌ها جه‌بسا نشان‌دهندة شرایط اکسایشی ماگما و سرشت اولیه بیوتیت‏‌ها باشد (Xianwu et al., 2009).  

 

 

 

شکل 4. ترکیب بیوتیت‌هایِ گابرو- دیوریت جنوب تیکمه‌داش در: A) نمودار سه‌تایی رده‌بندی بیتوتیت‌ها ( Nachit et al., 2005) که بیوتیت‏‏‌های اولیه و ثانویه و بیوتیت‏‏‌هایی که دستخوش تعادل دوباره شده‌اند را از هم تفکیک می‏‏‌کند؛ B) نمودار رده‏بندی شیمیایی بیوتیت‏‌ها (Forster, 1960).

Figure 4. Composition of biotites in gabbrodiorite of south Tikmeh Dash in: A) Biotite classification ternary diagram (Nachit et al., 2005) that separates primary and secondary biotites and biotites that have undergone re-equilibration; B) Chemical classification diagram for biotite (Foster, 1960).

 

 

پیروکسن: برپایة جایگیری کاتیون‏‌ها در جایگاه‏‌های M1 و M2 در فرمول عمومی (M1M2T2O6)، پیروکسن‏‌ها را به گروه‏‌های مختلفی رده‌بندی می‏‏‌کنند. کانی پیروکسن در گابرودیوریت‏‏‌ جنوب تیکمه‌داش بیشتر به شکل بلورهای درشت است. شمار 17 نقطه از پیروکسن‏‌ها با ریزکاو الکترونی تجزیه شدند. در این کلینوپیروکسن‏‌ها، بخش‏‌های میانی ترکیب متغیر دارند و منطقه‌بندی نوسانی نشان می‌دهند. منطقه‌بندی بیشتر پیامد نوسان در میزان اکسیدهای منیزیم، آهن، کلسیم، تیتانیم و آلومینیم است.

در نمودار J دربرابر Q (Morimoto et al., 1988)، کلینوپیروکسن‏‌های بررسی‌شده با مقدار Q برابربا 79/1 تا 84/1 و مقدار J برابربا 07/0 تا 09/0، در گسترة‏‏‌ پیروکسن‏‌های Fe و Mg و Caدار جای گرفته‌اند (جدول 4؛ شکل 5- A). در نمودار سه‌تاییWo-En-Fs، ترکیب عمومی پیروکسن‏‌ها با ترکیب Wo44-46 و En41-43 و Fs13-15 در محدوده دیوپسید جای گرفته‌اند (شکل 5- B؛ جدول 4).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول 4. ‌داده‌های ریزکاوالکترونی (برپایة wt%) و فرمول ساختاری به‌دست‌آمده برپایة 6 اتم اکسیژن (برپایة a.p.f.u.) برای کلینوپیروکسنِ‏‏‌ گابرودیوریت‏‏‌ جنوب تیکمه‏‏‌داش

Table 4. EPMA data (in wt%) and structural formula based on 6 oxygen atoms (in a.p.f.u.) for clinopyroxene in gabbrodiorite of south Tikmeh Dash.

Point No.

(Rim- Core)

Px.gb

R1-1

Px.gb

R1-2

Px.gb

C1-3

Px.gb

C1-4

Px.gb

C1-5

Px.gb

C1-6

Px.gb

R1-7

Px.gb

R1-8

SiO2

50.79

50.94

50.97

50.97

50.66

50.67

50.67

50.69

TiO2

0.57

0.56

0.48

0.45

0.53

0.49

0.49

0.52

Al2O3

3.25

3.28

3.48

3.55

2.98

3.2

3.5

3.27

Cr2O3

0.18

0.12

0.12

0.09

0.11

0.14

0.14

0.12

FeO

7.92

7.88

7.68

7.83

7.67

7.56

7.56

7.68

Fe2O3

2.07

2.06

1.98

1.95

2.03

1.99

1.99

2.02

MnO

0.29

0.22

0.19

0.18

0.2

0.18

0.18

0.21

MgO

13.7

13.54

13.36

13.42

13.74

13.4

13.32

13.29

CaO

20.56

20.64

21.21

20.76

20.49

20.79

20.83

20.96

Na2O

0.5

0.55

0.61

0.55

0.57

0.58

0.58

0.6

K2O

0.01

0.01

0.02

0.01

0.01

0.01

0.02

0.01

Total

99.84

99.8

100.1

99.76

98.99

99.01

99.28

99.37

Si

1.9

1.9

1.9

1.9

1.91

1.91

1.9

1.9

Ti

0.02

0.02

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

Al

0.14

0.14

0.15

0.16

0.13

0.14

0.15

0.14

Cr

0.01

0

0

0

0

0

0

0

Fe3+

0.06

0.06

0.06

0.05

0.06

0.06

0.06

0.06

Fe2+

0.25

0.25

0.24

0.24

0.24

0.24

0.24

0.24

Mn

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

Mg

0.76

0.75

0.74

0.75

0.77

0.75

0.75

0.74

Ca

0.82

0.83

0.85

0.83

0.83

0.84

0.84

0.84

Na

0.04

0.04

0.04

0.04

0.04

0.04

0.04

0.04

K

0

0

0

0

0

0

0

0

Total

4

4

4

4

4

4

4

4

En

0.42

0.41

0.41

0.41

0.42

0.41

0.41

0.41

Fs

0.13

0.13

0.13

0.13

0.13

0.13

0.13

0.13

Wo

0.45

0.45

0.46

0.46

0.45

0.46

0.46

0.46

XSi (T)

1.9

1.9

1.9

1.9

1.91

1.91

1.9

1.9

XAliv (T)

0.1

0.1

0.1

0.1

0.09

0.09

0.1

0.1

Total T

2

2

2

2

2

2

2

2

XAlvi (M1)

0.05

0.06

0.06

0.07

0.05

0.06

0.07

0.06

XFe3+ (M1)

0.06

0.06

0.06

0.05

0.06

0.06

0.06

0.06

XTi (M1)

0.02

0.02

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

XMn (M1)

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

XCr (M1)

0.01

0

0

0

0

0

0

0

XFe2+ (M1)

0.21

0.21

0.21

0.21

0.21

0.21

0.21

0.21

XMg (M1)

0.66

0.65

0.66

0.65

0.67

0.66

0.66

0.66

جدول 4. ادامه.

Table 4. Continued.

Point No.

(Rim- Core)

Px.gb

R1-1

Px.gb

R1-2

Px.gb

C1-3

Px.gb

C1-4

Px.gb

C1-5

Px.gb

C1-6

Px.gb

R1-7

Px.gb

R1-8

Total M1

1.01

1.01

1.01

1.01

1.01

1.01

1.01

1.01

XFe2+ (M2)

0.03

0.03

0.03

0.03

0.03

0.03

0.03

0.03

XMg (M2)

0.1

0.1

0.08

0.1

0.1

0.09

0.09

0.08

XCa (M2)

0.82

0.83

0.85

0.83

0.83

0.84

0.84

0.84

XNa (M2)

0.04

0.04

0.04

0.04

0.04

0.04

0.04

0.04

XK (M2)

0

0

0

0

0

0

0

0

Total M2

1

1

1

1

1

1

1

1

Mg/(Mg+Fe2+)

0.63

0.63

0.64

0.63

0.64

0.64

0.64

0.63

Fe2+/(Fe2++Fe3+

0.81

0.81

0.81

0.82

0.81

0.81

0.81

0.81

Fe2+/(Fe2++Mg)

0.24

0.25

0.24

0.25

0.24

0.24

0.24

0.24

Al/(Al+Fe3++Cr)

0.69

0.7

0.72

0.73

0.69

0.7

0.72

0.71

Cr#

0.04

0.02

0.02

0.02

0.02

0.03

0.03

0.02

Q

1.83

1.83

1.83

1.82

1.84

1.83

1.82

1.83

J

0.07

0.08

0.09

0.08

0.08

0.08

0.08

0.09

Ti+Cr+Na

0.06

0.06

0.06

0.06

0.06

0.06

0.06

0.06

Na+Aliv

0.14

0.14

0.15

0.14

0.14

0.14

0.14

0.14

AlVI+2Ti+Cr

0.09

0.09

0.09

0.1

0.08

0.09

0.1

0.09

Ca+Na

0.86

0.87

0.89

0.87

0.87

0.88

0.88

0.89

1000Na

36.22

39.85

44.03

39.84

41.58

42.32

42.21

43.65

1000Cr

5.32

3.55

3.53

2.66

3.27

4.17

4.15

3.56

YPT

-26.75

-26.8

-27.02

-26.96

-26.77

-26.8

-26.86

-26.73

XPT

37.76

37.76

37.75

37.61

37.66

37.53

37.41

37.6

Ti+Cr

0.02

0.02

0.02

0.02

0.02

0.02

0.02

0.02

TiO2+Cr2O3

0.75

0.68

0.6

0.54

0.64

0.63

0.63

0.64

F1

-0.82

-0.83

-0.83

-0.82

-0.82

-0.82

-0.82

-0.83

F2

-2.21

-2.21

-2.19

-2.19

-2.19

-2.18

-2.17

-2.19

100Aliv

10.21

9.6

10.24

9.58

9.41

9.29

9.81

9.79

Aliv+Fe3+

0.16

0.15

0.16

0.15

0.15

0.15

0.15

0.15

Si4++Fe2+

2.15

2.15

2.14

2.15

2.15

2.14

2.14

2.14

TiO2+Cr2O3

0.75

0.68

0.6

0.54

0.64

0.63

0.63

0.64

T  (Nimis and Taylor, 2000)

1212

1211

1216

1218

1215

1216

1218

1212

T (Putirka, 2008)

1224

1224

1229

1228

1226

1228

1229

1227

T (Kretz, 1994)

1191

1189

1193

1187

1203

1199

1197

1191

T (Bertrand and Mercier, 1985)

1218

1218

1209

1216

1217

1154

1212

1210

P (Putirka, 2008)

6

7

6.4

6.7

6.2

6.3

6.6

6.6

h (Km)

19

22

20

21

20

20

21

21

جدول 4. ادامه.

Table 4. Continued.

Point No.

(Rim- Core)

Px.gb

R2-1

Px.gb

R2-2

Px.gb

R2-3

Px.gb

C2-4

Px.gb

C2-5

Px.gb

C2-6

Px.gb

R2-7

Px.gb

R2-8

Px.gb

R2-9

SiO2

50.84

50.85

50.9

50.92

50.64

50.71

50.73

50.97

50.98

TiO2

0.48

0.48

0.47

0.45

0.47

0.41

0.42

0.4

0.4

Al2O3

3.53

3.54

3.59

3.68

3.06

3.08

3.16

3.16

3.18

Cr2O3

0.2

0.2

0.17

0.17

0.12

0.09

0.07

0.04

0.07

FeO

7.56

7.53

7.45

7.45

8.3

8.32

8.18

8.17

8.16

Fe2O3

1.98

1.98

1.97

1.95

1.97

1.91

1.92

1.9

1.9

MnO

0.18

0.19

0.17

0.16

0.14

0.14

0.13

0.11

0.11

MgO

13.29

13.13

13.12

13.1

13.32

12.99

12.94

12.93

12.9

CaO

20.77

20.71

20.72

20.51

20.09

19.44

19.64

19.37

19.63

Na2O

0.56

0.56

0.57

0.58

0.57

0.58

0.6

0.6

0.6

K2O

0.01

0.01

0.02

0.02

0.01

0.01

0

0.02

0.01

Total

99.4

99.18

99.15

98.99

98.69

97.68

97.79

97.67

97.94

Si

1.91

1.91

1.91

1.92

1.92

1.94

1.94

1.95

1.94

Ti

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

Al

0.16

0.16

0.16

0.16

0.14

0.14

0.14

0.14

0.14

Cr

0.01

0.01

0.01

0.01

0

0

0

0

0

Fe3+

0.06

0.06

0.06

0.06

0.06

0.05

0.06

0.05

0.05

Fe2+

0.24

0.24

0.23

0.23

0.26

0.27

0.26

0.26

0.26

Mn

0.01

0.01

0.01

0.01

0

0

0

0

0

Mg

0.74

0.74

0.74

0.74

0.75

0.74

0.74

0.74

0.73

Ca

0.83

0.83

0.83

0.83

0.81

0.8

0.8

0.79

0.8

Na

0.04

0.04

0.04

0.04

0.04

0.04

0.04

0.04

0.04

K

0

0

0

0

0

0

0

0

0

Total

4

4

4

4

4

4

4

4

4

En

0.41

0.41

0.41

0.41

0.41

0.41

0.41

0.41

0.41

Fs

0.13

0.13

0.13

0.13

0.14

0.15

0.15

0.15

0.14

Wo

0.46

0.46

0.46

0.46

0.45

0.44

0.45

0.44

0.45

Mole fractions

 

 

 

 

 

 

 

 

 

XSi (T)

1.91

1.91

1.91

1.92

1.92

1.94

1.94

1.95

1.94

XAlIV (T)

0.09

0.09

0.09

0.08

0.08

0.06

0.06

0.05

0.06

Total T

2

2

2

2

2

2

2

2

2

XAlVI (M1)

0.07

0.08

0.08

0.09

0.06

0.09

0.09

0.1

0.1

XFe3+ (M1)

0.06

0.06

0.06

0.06

0.06

0.05

0.06

0.05

0.05

XTi (M1)

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

0.01

XMn (M1)

0.01

0.01

0.01

0.01

0

0

0

0

0

XCr (M1)

0.01

0.01

0.01

0.01

0

0

0

0

0

XFe2+ (M1)

0.21

0.21

0.2

0.2

0.23

0.22

0.22

0.22

0.22

XMg (M1)

0.65

0.64

0.64

0.64

0.65

0.62

0.63

0.62

0.62

Total M1

1.01

1.01

1.01

1.01

1.01

1.01

1.01

1.01

1.01

XFe2+ (M2)

0.03

0.03

0.03

0.03

0.04

0.04

0.04

0.04

0.04

XMg (M2)

0.09

0.09

0.09

0.1

0.11

0.12

0.11

0.12

0.11

XCa (M2)

0.83

0.83

0.83

0.83

0.81

0.8

0.8

0.79

0.8

جدول 4. ادامه.

Table 4. Continued.

Point No.

(Rim- Core)

Px.gb

R2-1

Px.gb

R2-2

Px.gb

R2-3

Px.gb

C2-4

Px.gb

C2-5

Px.gb

C2-6

Px.gb

R2-7

Px.gb

R2-8

Px.gb

R2-9

XNa (M2)

0.04

0.04

0.04

0.04

0.04

0.04

0.04

0.04

0.04

XK (M2)

0

0

0

0

0

0

0

0

0

Total M2

1

1

1

1

1

1

1

1

1

Mg/(Mg+Fe2+)

0.64

0.64

0.64

0.64

0.62

0.61

0.61

0.61

0.61

Fe2+/(Fe2++Fe3+

0.81

0.81

0.81

0.81

0.82

0.83

0.83

0.83

0.83

Fe2+/(Fe2++Mg)

0.24

0.24

0.24

0.24

0.26

0.26

0.26

0.26

0.26

Al/(Al+Fe3++Cr)

0.72

0.72

0.72

0.73

0.7

0.71

0.71

0.72

0.72

Cr#

0.04

0.04

0.03

0.03

0.03

0.02

0.01

0.01

0.01

Q

1.81

1.81

1.8

1.8

1.83

1.8

1.8

1.79

1.8

J

0.08

0.08

0.08

0.08

0.08

0.09

0.09

0.09

0.09

Ti+Cr+Na

0.06

0.06

0.06

0.06

0.06

0.06

0.06

0.06

0.06

Na+Aliv

0.13

0.13

0.13

0.12

0.13

0.1

0.11

0.1

0.1

AlVI+2Ti+Cr

0.11

0.11

0.12

0.12

0.09

0.12

0.12

0.13

0.12

Ca+Na

0.88

0.88

0.88

0.87

0.86

0.84

0.85

0.84

0.85

1000Na

40.72

40.84

41.56

42.35

41.81

43.02

44.44

44.49

44.37

1000Cr

5.93

5.95

5.05

5.06

3.59

2.72

2.11

1.21

2.11

YPT

-26.91

-26.83

-26.9

-26.91

-26.37

-26.17

-26.25

-26.32

-26.36

XPT

37.44

37.35

37.32

37.18

37.5

37.12

37.11

37.09

37.18

Ti+Cr

0.02

0.02

0.02

0.02

0.02

0.01

0.01

0.01

0.01

TiO2+Cr2O3

0.68

0.68

0.64

0.62

0.59

0.5

0.49

0.44

0.47

F1

-0.82

-0.82

-0.82

-0.82

-0.81

-0.8

-0.81

-0.81

-0.81

F2

-2.18

-2.18

-2.18

-2.18

-2.18

-2.19

-2.18

-2.19

-2.19

100Aliv

9.31

8.74

8.57

8.24

8.43

6.01

6.23

5.08

5.54

Aliv+Fe3+

0.15

0.14

0.14

0.14

0.14

0.11

0.12

0.11

0.11

Si4++Fe2+

2.14

2.15

2.15

2.15

2.18

2.21

2.2

2.21

2.2

TiO2+Cr2O3

0.68

0.68

0.64

0.62

0.59

0.5

0.49

0.44

0.47

T (Nimis and Taylor, 2000)

1219

1219

1220

1222

1206

1207

1208

1210

1209

T (Putirka, 2008)

1229

1229

1230

1230

1222

1223

1224

1224

1224

T (Kretz, 1994)

1196

1194

1197

1196

1165

1155

1160

1160

1159

T (Bertrand and Mercier, 1985)

1214

1214

1214

1218

1224

1233

1230

1234

1231

P (Putirka, 2008)

6.6

6.8

6.8

7.1

7.6

8.6

8.6

8.9

8.6

h (Km)

21

22

22

23

23

27

27

28

27

                                 

 

 

 

همچنین، برپایة نمودار Al دربرابر Fe3+، کلینوپیروکسن‏‌های بررسی‌شده در بخش دیوپسید آلومینیم‏‏‌دار جای گرفته‌اند (شکل 5- C). کلینوپیروکسن‏‏‌های با عدد منیزیم کمتر از 86% محصول جدایش بلورین ماگما هستند (Le Bas, 1962; Deer et al., 1992). ازآنجایی‌که همة نمونه‏‌های بررسی‌شده Mg# < 70% دارند، پس همة نمونه‏‏‌ها حاصل جدایش بلورین ماگما دانسته می‌شوند. برای تعیین سری ماگمایی، ترکیب کلینوپیروکسن و بیوتیت به‌کار برده شد. نمودار تعیین سری ماگمایی برپایة ترکیب شیمی پیروکسن نشان می‌دهد نمونه‏‌ها به ماگمای میزبانی با سرشت ساب‌آلکالن تعلق دارند (شکل 5- D).

 

 

 

 

 

 

شکل 5. ترکیب کلینوپیروکسنِ گابرو- دیوریت جنوب تیکمه‌داش در: A) نمودار رده‏‌بندی کلینوپیروکسن‏‏‌ها (Morimoto et al., 1988)؛ B) نمودار سه‌تایی انستاتیت (En)، ولاستونیت (Wo) و فروسیلیت (Fs) (Deer et al., 1992)؛ C) نمودار Al دربرابر Fe3+ (Morimoto et al., 1988)؛ D) نمودار تعیین سری ماگمایی برپایة Al2O3 دربرابر SiO2 (Nisbet and Pearce, 1977).

Figure 4. Composition of clinopyroxene in gabbrodiorite of south Tikmeh Dash in: A) Clinopyroxene classification diagram (Morimoto et al., 1988); B) Ternary diagram of enstatite (En), wollastonite (Wo) and ferrosilite (Fs) (Deer et al., 1992); C) Al versus Fe3+ diagram (Morimoto et al., 1988); D) Determination of magmatic series based on Al2O3 versus SiO2 diagram (Nisbet and Pearce,1977).

 

 

برای تعیین سرشت ماگمای سازنده این سنگ‌ها برپایة ترکیب بیوتیت‌های نخستین از نمودار دوتایی تغییرات Mg دربرابر AlTotal در فرمول ساختاری کانی‌های بیوتیت بهره گرفته شد که ناچیت (Nachit, 1986) آن را پیشنهاد کرده است. برپایة این نمودار، همة نمونه‏‌های بیوتیتی گابرودیوریتی جنوب تیکمه‌داش در محدودة ساب‌آلکالن جای گرفته‌اند (شکل 6- A). ویژگی‌های سنگ‌نگاری و سرشت شیمیایی سنگ کل نیز درستی این نکته را نشان می‌دهند (Rezaei Aghdam et al., 2020). نمودار تعیین سری ماگمایی برپایة ترکیب شیمی بیوتیت که عبدالرحمن (Abdel-Rahman, 1994) آن را پیشنهاد کرده است، نشان‌ می‌دهد نمونه‏‌ها به ماگمای میزبانی با سرشت کالک‌آلکالن تعلق دارند (شکل 6- B). همچنین، برای ارزیابی سرشت ماگما ترکیب بلورهای کلینوپیروکسن در نمودار پیشنهادیِ لاتریر و همکاران (Leterrier et al., 1982) بررسی شد. در این نمودار، ترکیب ماگمای سنگ‌های بررسی‌شده در محدودة ساب‌آلکالن و سری کالک‌آلکالن جای گرفته‌اند (شکل 6- C). در نمودار نسبت شمار اتم‏‌های Si دربرابر شمار کل اتم‏‌های Al در فرمول ساختاری کلینوپیروکسن‏‌، بیشتر اتم‏‌های Al در بخش تترائدری جای گرفته‏‌اند. این ویژگی از یک سو نشان‌دهندة کمبود سیلیس در ماگمای مادر است و از سوی دیگر، نشان می‌دهد با کاهش مقدار اتم Al اکتائدری، مقدار Fe3+ و Cr3+ اکتائدری افزایش خواهد یافت (شکل 6- D) و در شرایط فوگاسیته بالا، کمبود مقدار AlVI با Fe3+ در سایت M1، جبران می‏‌شود (France et al., 2010).

 

 

 

شکل 6. ترکیب شیمیایی گابرو- دیوریت جنوب تیکمه‌داش در: A) نمودار تعیین سری ماگمایی برپایة ترکیب شیمی بیوتیت (Nachit, 1986)؛ B) نمودار تعیین سری ماگمایی برپایة ترکیب شیمی بیوتیت (Abdel-Rahman, 1994)؛ C) نمودار Ca+Na دربرابر Ti (Leterrier et al., 1982)؛ D) نمودار Si دربرابر Al (Leterrier et al., 1982).

Figure 6. Chemical composition of Gabbrodiorite south of Tikmeh Dash in: A) Magmatic series determination diagram based on biotite chemistry (Nachit, 1986); B) Magmatic series determination diagram based on biotite chemistry (Abdel Rahman, 1994); C) Ca+Na versus Ti diagram (Leterrier et al., 1982); D) Si versus Al diagram (Leterrier et al., 1982).

 

 

به باور هلز (Helz, 1973) توزیع آلومینیم در جایگاه‏‌های چهاروجهی و هشت‌وجهی کلینوپیروکسن‏‌ها معیار خوبی برای برآورد مقدار آب ماگما در محیط پیدایش سنگ‌های آذرین است. برای تعیین میزان آب محیط تبلور کلینوپیروکسن از نمودار AlVI دربرابر AlIV از کلتورتی و همکاران (Coltorti et al., 2007) بهره گرفته می‌شود. نمودار یادشده آبداربودن ماگمای مادر نمونه‏‌های تیکمه‌داش را تا نزدیک به 10 درصد نشان می‏‌دهد (شکل 7- A).  

 

 

 

شکل 7. ترکیب شیمیایی کلینوپیروکسن‌های گابرو- دیوریتِ جنوب تیکمه‌داش در: A) نمودار توزیع آلومینیوم تترائدری و اکتائدری (Coltorti et al., 2007)؛ B) نمودار ارزیابی دمای تبلور کلینوپیروکسن‎ها (Soesoo, 1997)؛ C) نمودار تغییرات AlIV دربرابر AlVI، برای برآورد فشار تبلور کلینوپیروکسن (Aoki and Shiba, 1973)؛ D) نمودار تغییرات XPT دربرابر YPT (Soesoo, 1997) برای برآورد فشار تبلور کلینوپیروکسن.

Figure 7. Chemical composition of clinopyroxenes in gabbrodiorite of south Tikmeh Dash in: A) Tetrahedral and octahedral aluminum distribution diagram (Coltroti et al., 2007); B) Clinopyroxene crystallization temperature estimation diagram (Soesoo, 1997); C) AlIV versus AlVI variation diagram, for pressure estimation of clinopyroxene crystallization (Aoki and Shiba, 1973); D) Variation diagram of XPT versus YPT to estimate the crystallization pressure of clinopyroxene (Soesoo, 1997).

 

 

 

 

دماسنجی

برای دماسنجی تک کانی کلینوپیروکسن، روش ترسیمی سوئسو (Soesoo, 1997) با تعیین پارامترهای محاسباتی XPT و YPT به‌کار برده می‌شود. در این روش پارامترهای XPT و YPT با فرمول‌های 1 و 2 و برپایة داده‏‌های ترکیب پیروکسن به‌دست آورده می‏‌شوند:

  • XPT= 0.446 SiO2 + 0.187 TiO2- 0.404 Al2O3 + 0.346 FeOTotal- 0.052 MnO + 0.309 MgO + 0.431 CaO - 0.446 Na2O.
  • YPT= - 0.369 SiO2 + 0.535 TiO2- 0.317 Al2O3 + 0.323 FeOTotal+ 0.235 MnO- 0.516 MgO- 0.167 CaO - 0.153 Na2O)

مقدار XPT برای نمونه‏های کلینوپیروکسن‌های گابرو- دیوریتِ جنوب تیکمه‌داش در گسترة 09/37 تا 76/37 و مقدار YPT در محدودة2/27- تا 17/26- هستند. برپایة این روش، دمای تبلور کلینوپیروکسن‏های منطقه در بازة 1170 تا 1200 درجة سانتیگراد برآورده می‏‌شود (شکل 7- B). افزون‌بر این، برای دماسنجی تبلور کلینوپیروکسن‏‏‌ها، فرمول پیشنهادیِ نیمیس و تیلور (Nimis and Taylor, 2000) به‌کار برده شد که در آن، دما به‌صورت فرمول 3 به‌دست آورده می‏‌شود:

  • T(Kº)= 23166 + 39.28 P(kbar(/(13.25 + 15.35Ti + 4.5Fe - 1.55(Al+Cr-Na-K) + (LnaCpxen)2 )

 

برپایة محاسبات انجام‏‌شده برپایة این روش، دمای تبلور کلینوپیروکسن‏‏‌ها برابربا 1206 تا 1222 درجة سانتیگراد با تغییرات 50 ± به‌دست آمد (جدول 4). دماسنجی کانی کلینوپیروکسن به روش پاتیرکا (Putirka, 2008) و برپایة رابطة 4 نیز دمای تبلور کلینوپیروکسن‏ها را برابربا 1222 تا 1230 درجة سانتیگراد با تغییرات 50± نشان می‏دهد (جدول 4).

  • T(K)= 93100+544 P(Kbar)/61.1+ 36.6XcpxTi) + 10.9(XcpxFe)-0.95 (XcpxAl + XcpxCr –XcpxNa-XcpxK) +0.395[(lnacpxEn)]2

 

فشارسنجی

برای بررسی‎های دما- فشارسنجی کلینوپیروکسن‏‏‌های گابرودیوریت جنوب تیکمه‌داش، روش‎های پیشنهادی برپایة تعادل میان کلینوپیروکسن - مذاب و یا ترکیب تک بلور کلینوپیروکسن به‌کار برده می‌شود. به باور بسیاری از پژوهشگران، در روش‎ تک بلور کلینوپیروکسن، نسبت AlVI/AlIV پیروکسن‎ها برای ارزیابی فشار تبلور به‌کار برده می‌شود (Helz, 1973; Aoki and Shiba, 1973; Wass, 1979). در نمودار نسبت AlIV دربرابر AlVI، نمونه‎ها در بخش فشار متوسط مربوط به سنگ‌های آذرین جای گرفته‌اند (شکل 7- C). برای سنجش فشار محیط تبلور کلینوپیروکسن‏‌ها از نمودار فشارسنجی سوئسو (Soesoo, 1997) بهره گرفته شد. این نمودار نشان‌دهندة فشار تبلوری برابربا 6 تا 8 کیلوبار است (شکل 7- D). بررسی‌های جدید نشان می‎دهند ترکیب شیمیایی کلینوپیروکسن‎ها در شرایط دما و فشار گوناگون دچار تغییر می‏‌شود. ازاین‌رو، شرایط P-T ماگما نقش مهمی در ترکیب کلینوپیروکسن‎ها دارد (Bindi et al., 1999; Aydin et al., 2009). کلینوپیروکسن‏‌هایِ ماگماهای بازیک، در فشارهای گوناگون افزون‌بر تغییرات شیمیایی در ترکیب کانی‏‌شناسی خود پایدار هستند.

  • P(Kbar)= -88.3+2.82 × 10-3T(K)ln[(JdCpx) / (NaliqAlliq(Siliq)2]+2.19 × 10-2T(K)- 25.1 ln(CaliqSiliq) + 7.03[(Mgliq] + 12.4ln(Caliq)

 

الگو‏‌سازی ساختار بلوری، روش مهمی برای برآورد تغییرات ساختمانی در کلینوپیروکسن‏‌هاست. دال‌نگرو و همکاران (Dal Negro et al., 1986) نشان دادند عامل‎های ساختاری پیروکسن‎ها در شناسایی شرایط سنگ‌زایی آنها به‌کار گرفته می‌شود و می‏‌توان برای آنها معادلة عددی طراحی کرد. بر این پایه، پاتیرکا (Putirka, 2008) برپایة ترکیب شیمیایی کانی کلینوپیروکسن، فرمول 5 را برای به‌دست‌آوردن فشار پیدایش و تبلور آن طراحی کرد. برپایة این فرمول، فشار تبلور کلینوپیروکسن‌های بررسی‌شده از 6 تا 9 کیلوبار به‌دست آمده است (جدول 4).

 

محیط جایگیری

در نمودار TiO2 دربرابر AlIV*100 (Ao et al., 2010)، روند نمونه‏‌ها نسبت به افزایش TiO2 از 4/0 تا 57/0 همانند کمان‎های ماگمایی است (شکل 8- A). ازآنجایی‌که در این کانی‌ها NaVI در ساختمان کانی، فعالیت کلسیم چرماک افزوده می‏‌شود که خود تابعی از فزونی فشار هنگام تبلور کانی است. نمودار شناسایی جایگاه زمین‌ساختی پیدایش ماگما F1 و F2 (Nisbet and Pearce, 1977) که برپایة داده‏‌های کلینوپیروکسن گابرودیوریتی جنوب تیکمه‌داش رسم شده است، نشان می‏‌دهد سنگ‌های منطقه به کمانی آتشفشانی تعلق دارند (شکل 8- B). شیمی سنگ کل نیز درستیِ این نکته را نشان می‌دهد (Rezaei Aghdam et al., 2020). مقدارهای F1 و F2 برپایة فرمول‏‌های زیر به‌دست آورده شده‌اند:

  • F1 = - (0.012 * SiO2) - (0.0807 * TiO2) + (0.0026 * Al2O3) - (0.0012 * FeO total) - (0.0026 * MnO) + (0.0087 * MgO) - (0.0128 * CaO) - (0.0419 * Na2O)
  • F2 = - (0.0469 * SiO2) - (0.0818 * TiO2) - (0.0212 * Al2O3) - (0.0041 * FeO total) - (0.1435 * MnO) - (0.0029 * MgO) + (0.0085 * CaO) + (0.016 * Na2O)

 

 

 

 

شکل 8. ترکیب شیمیایی تودة آذرین درونی گابرو- دیوریتی جنوب تیکمه‌داش در: A) نمودار TiO2 دربرابر AlIV*100 (Ao et al., 2010)؛ B) نمودار تکتونوماگمایی F2 دربرابر F1 (Nisbet and Pearce, 1977)

Figure 8. Chemical composition of the gabbrodiorite of southern Tikmeh Dash in: A) TiO2 versus AlIV * 100 diagram (Ao et al., 2010); B) F2 versus F1 tectonomagmatic diagram (Nisbet and Pearce, 1977).

 

 

برداشت

گابرودیوریت‏‏‌های تیکمه‌داش کانی‌های پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن، بیوتیت، آمفیبول و تیتانومگنتیت دارند. کلینوپیروکسن‏‌هایِ این سنگ‌ها از نوع کلینوپیروکسن‏‌های کلسیم- منیزیم- آهن‏‌دار و از نوع دیوپسید هستند و به سری ماگمایی ساب‌آلکالن در محیط کمان ماگمایی تعلق دارند. بررسی‏‌های دماسنجی نشان‏‌دهندة تبلور کلینوپیروکسن‏‌ها در گسترة دمایی نزدیک به 1200 درجة سانتیگراد است. برپایة نمودار و روابط فشارسنجی، فشار به‏‌دست‌آمده هنگام تبلور این کانی‌ها برابربا 6 تا 9 کیلوبار ارزیابی ‏‌شده است و ژرفای تبلور این کانی‌ها نزدیک به 19 تا 28 کیلومتر برآورد می‌شود. تبلور کلینوپیروکسن‏‌ها در فشار متوسط روی داده است و حضور آهن به صورت Fe3+ در هنگام تبلور، نشان‏‌دهندة شرایط اکسایشی ماگمای در حال صعود بوده است. همراهی کلینوپیروکسن با تیتانومگنتیت نشان‌دهندة فوگاسیتة بالای ماگمای میزبان این کانی‌ها در ماگماتیسم وابسته به فرورانش است.

 

سپاس‌گزاری

نگارندگان از پیشنهادهای ارزشمند داوران و تلاش‌های هیأت تحریریه سپاس‌گزاری می‏‏کنند.

 

[1] EMPA

[2] Academy of Sciences, Beijing, China

[3] Cross Polarized Light

Abdel-Rahman, A. M. (1994) Nature of biotites from alkaline, calk-alkaline and magmas. Journal of Petrology, 35(2), 525-541.
Agha Bozorghi, F. (2010) Study of mechanism of fractures associated with mineralization in Bostanabad-Meyaneh Zone (Southeast Tabriz) and relation these fractures with Tabriz fault. M.Sc. thesis, University of Shahid Beheshti, Tehran, Iran (in Persian).
Ahmadzadeh, G. and Mobashergarmi, M. (2018) Estimation of physicochemical properties and tectonic environment of gabbro masses from south of Germi city (Ardabil province) based on the chemistry of clinopyroxene crystals. Petrological Journal, 9(35), 101-120 (in Persian with English Abstract).
Aminiazar, R. and Ghadirzadeh, A. (1993) Explanatory text of Hashtrude. Geological Hashtrude map 1:100000, series sheet 5464. Geological Suvey of Iran, Tehran, Iran.
Anderson, J. L. and Smith, D. R. (1995) The effects of temperature and fO2 on the Al-in hornblende barometr. American Mineralogist, 80(5-6), 549-559.
Ao, S. J., Xiao, W. J., Han, C. M., Mao, Q. G. and Zhang, J. E. (2010) Geochronology and geochemistry of Early Permian mafic-ultramafic complexes in the Beishan area, Xinjiang, NW China: implications for late Paleozoic tectonic evolution of the southern Altaids. Gondwana Research, 18(2-3), 466-478.
Aoki, K. I. and Shiba, I. (1973) Pyroxenes from Lherzolite Inclusions of Itinome-Gata, Japan. Lithos, 6, 41-51.
Asadian, O., Amini-Fazl, A. and Khodabandeh, A. (1995) Explanatory text of Qarachaman. Geological Qarachaman map 1:100000, series sheet 5364, Geological Survey of Iran, Tehran, Iran.
Aslane Borje, M. (2017) Petrology, Geochemistry and tectonic-magmatic setting of granitoid body of northeast of Hashtrud (Dizaj Ali Gholi Bieck). M.Sc. thesis, University of Tabriz, Tabriz, Iran (in Persian).
Avanzinelli, R., Bindi, L., Menchetti, S. and Conticelli, S. (2004) Crystallization and genesis of per alkaline magmas from Pantelleria volcano, Italy: an integrated petrological and crystal-chemical. Lithos, 73(1–2), 41-69.
Aydin, F., Karsli, O. and Chen, B. (2009) Petrogenesis of the Neogene alkaline volcanics with implications for post-collisional lithospheric thinning of the Eastern Pontides, NE Turkey. Lithos, 104(1-4), 249-266.
Beccaluva, L., Macciotta, G., Piccardo, G. B. and Zeda, O. (1989) Clinopyroxene composition of ophiolite basalts as petrogenetic indicator. Chemical Geology, 77(3-4), 165-182.
Behrouzi, A., Amini Fazl, A. and Amini Azar, R. (1997) Explanatory text of Bostanabad Geological map 1:100000, series sheet 5265, Geological Suvey of Iran, Tehran, Iran.
Bertrand, P. and Mercier, J. C. C. (1985) The mutual solubility of coexisting ortho and clinopyroxene: toward an absolute geothermometer for the natural system? Earth and Planetary Science Letters, 76(1-2), 109 -122.
Bindi, L., Cellai, D., Melluso, L., Conticelli, S., Morra, V. and Menchetti, S. (1999) Crystal chemistry of clinopyroxene from alkaline undersaturated rocks of the Monte Vulture Volcano, Italy. Lithos, 46, 259-274.
Coltorti, M., Bonadiman, C., Faccini, B., Gregoire, M., Oreilly, S. Y. and Powell, W. (2007) Amphiboles from suprasubduction and intraplate lithospheric mantle. Lithos, 99(1-2), 68-84.
Dadfar, S., Aliani, F., Baharifar, A. A. and Zarrinkoub, M. H. (2019) Study of origin and petrogenesis of granitoid bodies of Soursat complex (Northwest of Takab): Whole-rock geochemical and Sr-Nd isotopic evidence. Petrological Journal, 9(36), 1-24 (in Persian with English Abstract).
Dal Negro, A., Cundari, A., Piccirillo, E. M., Molin, G. M. and Umana, D. (1986) Distinctive crystal chemistry and site configuration of the clinopyroxene from alkali basaltic rocks. The Nyambeni clinopyroxene suite. Contributions to Mineralogy and Petrology, 92, 35-43.
Deer, W. A., Howie, R. A. and Zussman, J. (1992) An Introduction to Rock forming minerals. 2nd edition, Longman, London, UK.
Deer, W. A., Howie, R. A. and Zussman, J. (1986) An interduction to the rock-forming minerals, 17th edition, Longman, London, UK.
Dungan, M. D. and Rhoders, J. M. (1979) Residual glasses and melt inclusions in basalts from DSDP legs 45 and 46: evidence for magma mixing. Contributions to Mineralogy and Petrology, 67, 417-431.
Emami M. H., Sadeghi M. M. and Omrani S. J. (1993) Magmatic map of Iran 1:1000000, Geological Survey of Iran, Tehran, Iran.
Forster M. D. (1960) Interpretation of the composition of trioctahedral micas, United States Geological Survey, Professional paper, 354-B, 11-46.
France, L., Ildefonse, B., Koepke, J. and Bech, F. (2010) A new method to estimate the oxidation state of basaltic series from microprobe analyses. Journal of Volcanology and Geothermal Research, 189, 340-346.
Helz, R. T. (1973) Phase relations of basalts in their melting range at PH2O= 5 kb as a function of oxygen fugacity. Journal of Petrology, 14(2), 249-302.
Hojjati, A. (2011) Mineralization and alteration associated of subvolcanic masses from Zarrin Ghoba village of Gharabolagh area. M.Sc. thesis, University of Tabriz, Tabriz, Iran (in Persian).
Ishihara S. (1977) The magnetite series and ilmenite-series granitic rock. Mining Geology, 27(145), 293-305.
Jacobs, D. C. and Parry, W. T. (1979) Geochemistry of biotite in the Santa Rita porphyry copper deposit, New Mexico. Economic Geology, 74(4), 860-887.
Kretz, R. (1994) Metamorphic Crystallization. John Wiley & Sons, New York, US.
Le Bas, M. J. (1962) The role of aluminous in igneous clinopyroxenes with relation to their parentage. American Journal of Science, 260(4), 267-288.
Leterrier, J., Maury, R. C., Thonon, P., Girard, D. and Marchal, M. (1982) Clinopyroxene composition as a method of identification of the magmatic affinities of Paleo-Volcanic Series. Earth and Planetary Science Letters, 59(1), 139-154.
Mahmoudi, S., Veisinia, A. and Mokhtari, A. A. (2018) Mineral chemistry and geothermobarometry of gabbroic dykes of the Garmab Ophiolite sequence (Northeast of Kamyaran. Petrological Journal, 9(35):121-146 (in Persian with English Abstract).
Molina, J., Scarrow, J., Montero, P. G. and Bea, F. (2009) High-Ti amphibole as a petrogenetic indicator of magma chemistry: evidence for mildly alkalic-hybrid melts during evolution of Variscan basic-ultrabasic magmatism of Central Iberia. Contributions to Mineralogy and Petrology, 158(1), 69-98.
Morimoto, N., Fabrise, J., Ferguson, A., Ginzburg, I. V., Ross, M., Seifert, F. A., Zussman, J., Akoi, K. I. and Gottardi, G. (1988) Nomenclature of pyroxenes. Mineralogical Magazine, 52(367), 535-555.
Mostofizadeh, B. (1997) Geochemistry and Petrology of Igneous complex from South of Bostanabad (East Azarbaijan). M.Sc. thesis, University of Tehran, Tehran, Iran (in Persian).
Nachit H., Ibhi A., Abia E.H. and Ohoud M.B. (2005) Discrimination between primary magmatic biotites, reequilibrated biotites and neoformed biotites. Comptes Rendus Geoscience, 337(16), 1415-1420.
Nachit, H. (1986) Contribution a tudeanalytique et experimental des biotites des granitoids applications typologiques. These dedoctorat de l univesite de Bretagne occidental, Best, France.
Nelson, S. T. and Montana, A. (1992) Sieve-textured plagioclase in volcanic rocks produced by rapid decompression. American Mineralogist, 77(11-12), 1242-1249.
Nimis, P. and Taylor, W. R. (2000) Single clinopyroxene Thermobarometery for garnet peridotites. Part I. Calibration and testing of the Cr-in-Cpx barometer and an enstitite-in-Cpx thermometer. Contributions to Mineralogy and Petrology, 139, 541-554.
Nisbet, E. G. and Pearce, J. A. (1977) Clinopyroxene composition of mafic lavas from different tectonicsettings. Contributions to Mineralogy and Petrology, 63, 149-160.
Nosova, A. A., Sazonova, L. V., Narkisova, V. V. and Simakin, S. G. (2002) Minor elements in clinopyroxene from Paleozoic volcanics of the Tagil Island arc in the Central Urals. Geochemistry International, 40, 219-232.
Papike, J. J., Cameron, K. L. and Baldwin, K. (1974) Amphiboles and pyroxenes: characterization of other than quadrilateral components and estimates of ferric iron from microprobe data. Geological Society of America, 6, 1053-1054.
Princivalle, F., Tirone, M. and Comin-Chiaramonti, P. (2000) Clinopyroxenes from metasomatized spinel-peridotite mantle xenoliths from Nemby (Paraguay): crystal chemistry and petrological implications. Mineralogy and Petrology, 70(1), 25-35.
Putirka, K. D. (2008) Thermometers and barometers for volcanic systems. Reviews in Mineralogy and Geochemistry, 69(1), 61-120.
Rezaei Aghdam, M., Jahangiri, A., Moayyed, M. and Ghagraman, S. (2020) Petrography, geochemistry and tectonic setting of the Gharabolagh intrusive mass in North Hashtrud, East Azarbaijan. Iranian Journal of Crystallography and Mineralogy, 28(2), 489-506.
Rieder, M., Cavazzini, G., Yakonov, Y. D., Frank-Kanetskii, V. A., Gottardi, G., Guggenheim, S., Koval, P. V., Müller, G., Neiva, A. M. R., Radoslovich, E. W., Robert, J. L., Sassi, F. P., Takeda, H., Weiss, Z. and Wones, D. R. (1998) Nomenclature of the micas. Canadian Mineralogist, 36(3), 905–912.
Schweitzer, E. L., Papike, J. J. and Bence, A. E. (1979) Statitical analysis of clinopyroxenes from deep-sea basalts. American Mineralogist, 64(5-6), 501-513.
Sefidi, M. (2002) Petrology of Igneous rocks of Mehman area from Southeast of Gharachaman. M.Sc. thesis, University of Tabriz, Tabriz, Iran (in Persian).
Shahbazi, H., Bahmanpour, A., Mohammad Nour Mohammadi, M. N., Dehdar, A., Aliani, F., Tourkian, A. and Izadi Kilan, L. (2018) Petrography, geochemistry and mineral chemistry of the Almogholagh intrusive rocks (Hamedan, Iran): Evidences for their shallow-level emplacement. Petrological Journal, 9(35), 1-26 (in Persian with English Abstract).
Soesoo, A. (1997) A multivariate statistical analysis of clinopyroxene composition: empirical coordinates for the crystallization PT-estimations. Geological Society of Sweden (Geologiska Föreningen) 119(1), 55-60.
Sohrabi, G., Rezaei Aghdam, M. and Nasiri, M. (2016) IOCG Mieraliziation in Bostanabad-Meyaneh metallogenic Zone (NE Hashtrud). The 34th National and the 2nd Internatinal Geosiences congress, Tehran, Iran.
Wass, S. Y. (1979) Multiple origins of clinopyroxenes in alkali basaltic rocks. Lithos, 12(2), 115-132.
Whitney, D. L. and Evans, B. W. (2010) Abbreviations for names of rock-forming minerals. American Mineralogist 95, 185–187.
Xianwu, B., Ruizhong, H., Hanley, J. J., Mungall, J. E., Jiantang, P., Linbo, S., Kaixing, W., Yan, S., Hongli, L. and Xiaoyan, H. (2009) Crystalisation condition (T, P. fO2) from mineral chemistry of Cu and Au-mineralised alkaline intrusions in the Red River-Jinshajiang alkaline igneous belt, western Yunnan Province, China. Mineralogy and Petrology, 96, 43-58.
Zamani, A. (2014) Petrological studies of volcanic rocks from North of Aghabolagh and West of Hashtrud. M.Sc. thesis, University of Tabriz, Tabriz, Iran (in Persian).
Zhu, Y. and Ogasawara, Y. (2004) Clinopyroxene phenocrysts (with green salite cores) in, trachybasalts: implications for two magma chambers under the Kokchetav UHP massif, North Kazakhstan. Journal of Asian Earth Sciences, 22(5), 517-527.
دوره 13، شماره 1 - شماره پیاپی 49
شناسنامه علمی، پترولوژی، سال سیزدهم، شماره اول، پیاپی 49 ، بهار 1401
فروردین 1401
صفحه 117-142
  • تاریخ دریافت: 20 اسفند 1398
  • تاریخ بازنگری: 10 مرداد 1399
  • تاریخ پذیرش: 10 شهریور 1399